از دیرباز ارکان فرهنگی و تربیتی در این مرز و بوم، کوشیدهاند این باور را به ذهن ما حقنه کنند که: «تجربه» یک چیز دیگر است! حتی اگر جوان جویای نام برای تحصیل جدیدترین دستاوردهای علمی بشری، پاشنه در دانشگاهها و دانشکدههای سراسر این کره خاکی را از جا در آورده باشد، باز هم «فوت کوزه گری» در انحصار تجربه پیشینیان است! اما آیا این نسخه باستانی، امروز هم جواب میدهد؟ آیا هنوز تجربه بر دانش و تحصیلات برتری دارد؟
هیات مدیره تجربی و کمسواد، یا هیات مدیره تحصیلکرده و البته با تجربه و آشنا با صنعت؟
دستاوردهای علمی در دهههای اخیر، پیشرفت فراوانی در جهان داشته است، بهروزرسانی سختافزارها و نرمافزارهای صنعتی بعضاً تنها ظرف چند ماه محقق میشود و تکنولوژیهای جدید، به سرعت جای نسخههای پیشین را میگیرد. در این میان صنعت چاپ و بستهبندی نیز به عنوان یکی از صنایع «های تک» (اشاره به جدیدترین و پیشرفتهترین فناوری دارد) روزبهروز درحال تغییر و تحول بر مدار تحرکات دانشمحور است.
به همین اعتبار، برخورداری از دانش روز در این گرایش صنعتی، به مراتب ضروریتر از گذشته مینماید؛ آنقدر که به جرات میتوان گفت حنای «تجربه» دیگر در مقابل ضرورت برخورداری از «دانش» و فهم تکنولوژیهای نوین که دخالت نیروی انسانی در فرآیند چاپ و بستهبندی را تا حد زیادی کاهش دادهاند، چندان رنگی ندارد.
داشتن مدرک دیپلم برای ورود به هیات مدیره اتحادیهها کفایت میکند
توسعه صنعت چاپ و بستهبندی در گروی کسب دانش و آشنایی با تکنولوژیهای روز جهان است و طبیعتاً انجمنها و تشکلهای صنفی نیز برای پشتیبانی از تحرکات توسعهای واحدها و اعضا، نیازمند بهرهمندی و شناخت تازهترین روشها و دستاوردهای علمی در این رشتهاند. حالا سوال این است که آیا قانونگذاران و مسئولان کلان کشوری به این مهم توجهی داشتهاند؟
برای پاسخ دادن به این سوال، تنها کافی است نگاهی به قانون نظام صنفی و شرایط انتخاب اعضا به عنوان هیات مدیره اتحادیهها نظری بیاندازیم: مطابق با این مواد قانونی، داشتن مدرک تحصیلی دیپلم برای شرکت در انتخابات و ورود به هیات مدیره اتحادیهها کفایت میکند! با این حساب تشکیل هیات مدیره برای اتحادیهای که بدون اغراق نرخ تحصیلات در میان اصناف تحت پوشش آن پایین است و همچون بسیاری از صنایع، درصد قابل توجهی از آن همچنان بر مدار سنت و تجربه پیش میرود، به سمت انتخاب گزینههای کمسواد و بیاطلاع از مختصات تکنولوژیهای نوین و دانش روز در این رشته گرایش پیدا میکند؛ خصوصا در شرایطی که روابط، احساسات، مرام و رفاقتهای دیرینه جای تعقل و شایسته سالاری را در میان اعضا بگیرد!
انتظار میرفت قانونگذار با درک صحیح از ساختارهای سنتی حاکم بر اصناف دستکم سطح مدرک تحصیلی اعضا را از دیپلم بالاتر میبرد!
این مخاطره در شرایطی تشدید میشود که اصلاحیه اخیر قانون نظام صنفی، مصوب در جلسه مورخ ۱۴۰۳/۰۳/۲۳ شورای نگهبان، تعداد هیات مدیرها اتحادیهها را در ماده ۲۴ از پنج نفر به سه نفر (رئیس، نائب رئیس، خزانهدار) کاهش میدهد. صرف نظر از اینکه این تصمیم بر چه مبنایی اتخاذ شده و چه فوایدی خواهد داشت، واقعیت این است که شانس حضور افراد تحصیل کرده را در هیاتمدیرههای صنفی که معمولا ساختاری سنتی دارند، کاهش میدهد. حال آنکه انتظار میرفت قانونگذار با درک صحیح از ساختارهای سنتی حاکم بر اصناف و نقش بلاانکار دانش در توسعه صنایع -در اینجا صنعت چاپ و بستهبندی- دستکم سطح مدرک تحصیلی اعضا را از دیپلم بالاتر میبرد!
در شرایط موجود، اگرچه الزام تبعیت از مصوبه جدید مجلس شورای اسلامی در انتخابات پیشروی اتحادیه چاپخانهداران تهران در هاله ابهام است، اما توجه افراد صنفی به اهمیت میزان سواد و دانش علمی منتخبان بیش از پیش ضروری مینماید. آنها مشخصا باید به این سوال پاسخ دهند: هیات مدیره تجربی و کمسواد، یا هیات مدیره تحصیلکرده و البته با تجربه و آشنا با صنعت؟ هرچند به نظر میرسد سیاستگذاران و قانونگذاران با اشراف بر ضرورت توسعه و تاکیدهای صورتگرفته در اینباره، پیشتر به این سوال پاسخ میدادند!