محمد عسگری سالها دستیاری مجید مجیدی و رضا میرکریمی را در آثاری چون «خورشید»، «محمد (ص)»، «قصر شیرین»، «امروز» و «نگهبان شب» انجام داده و دستیاری و مدیریت پروژههایی چون پروژه محمد(ص) توان فنی و اجرایی او را به شدت تقویت کرده است از این رو هر دو فیلم او یعنی «اتاقک گلی» و «آسمان غرب» فیلمهای عملیاتی و در حد بیگپروداکشن محسوب میشوند و با اینکه هر دو در سینمای جنگ و دفاع مقدس ساخته و طبقهبندی میشوند اما حجم توپ و ترکشهای آنها نیز از بسیاری از فیلمهای جنگی سینمای ایران فراتر رفته است. از همین رو است که جلوههای ویژه در هر دو اثر عسگری، از اهمیت مضاعفی برخوردار بوده است.
«آسمان غرب»، یک فیلم قهرمانمحور است که قرار است رشادتهای یک فرمانده نیروی هوایی ارتش را به تصویر درآورد به طور واضحتر، داستان آسمان غرب به روزهای آغازین جنگ و نقشآفرینی علیاکبر شیرودی میپردازد. در این فیلم با بازی میلاد کیمرام، شخصیت و تفکر علیاکبر شیرودی به نمایش گذاشته شده است.
در سالها اخیر فیلمهای سینمای دفاع مقدس به طور ویژه به پرتره شهدا و فرماندهان دفاع مقدسی مربوط بوده است. فیلم منصور به شهید منصور ستاری، فیلم مجنون به شهید مهدی زین الدین، فیلم ایستاده در غبار به جاوید نام احمد متوسلیان، موقعیت مهدی به شهید مهدی باکری، غریب به شهیدمحمد بروجردی و چ به شهید چمران مربوط بوده است و در مجموع بیشترین هم و غم سیاستگذاران سینمایی این بوده که شمایل فرماندهان مهم و برجسته دفاع مقدس را برای مخاطبان و توده مردم به تصویر کنند و در این مسیر نیز امکانات نسبتا خوبی نیز در اختیار سازندگان گذاشتند برای نمونه در همین فیلم آسمان غرب، هر ساعت پرواز حدود ۲۰۰ میلیون تومان هزینه داشته و برای این فیلم ۵۳ ساعت پرواز در نظر گرفته شده است. همچنین ۱۵۰ دستگاه تانک، ۳۰ دستگاه نفربر، ۳۰۰ سرباز هم طبق گفته معاون قرارگاه آجا در غرب کشور قرار بوده در اختیار فیلم باشد. به همین دلیل شاهد تولید فیلمهای متعدد با پرتره فرماندهان و شهدای دفاع مقدسی بودیم که هریک به بخشی از زندگی و زمانه این شخصیتها پرداختهاند.
در تحلیل فیلم «آسمان غرب»، دو نکته میبایست در نظر گرفته شود: ابتدا مضمون فیلم و دوم ساختار و فرم پرداخت و اجرایی آن. در ارتباط با مضمون فیلم، یک رویکرد درخشان سازندگان در این فیلم که به روشنی به مخاطب انتقال داده میشود این است که در فیلم به طور صریح نشان داده میشود که جنگ ایران و عراق، جنگ نهاد یا ارگان خاصی با رژیم بعثی عراقی نبوده است بلکه همه آحاد ملت و همه ارگانهای نظامی از ارتش تا سپاه با هم متحد شدند و هر یک بخشی از وظیفه ملی و میهنی خود را در قبال خاک کشور بر عهده و به سرانجام رساندند. این رویکرد قابل اعتنا را وقتی بهتر درک میکنیم که بببینم مرکز ثقل توجه و تمرکز بسیاری از فیلمسازان به سمتی بوده که وظیفه جنگ برعهده ارگان یا نهاد خاصی بوده و بقیه نهادهای نظامی نقش چندانی در اداره جنگ و دفاع از میهن ایفا نکردند. «آسمان غرب»، در مقابل چنین رویکرد بستهای میایستد و آشکارا این مهم را انتقال میدهد که جنگ، دغدغه همه مردم ایران و همه نهادهای نظامی کشور بوده است.
این مضمون که جنگ را به مثابه یک امر ملی و نه جناحی و میلی به شمار آوریم، مضمون کوچ و سادهای نیست که در این فیلم به آن پرداخته و به نظر میرسد به سرانجام هم رسانده است. چنین رویکردی در فرم اجرایی و پرداخت شخصیتهای فیلم نیز خود را به خوبی نشان داده است به نحوی که به جز میلاد کیمرام به عنوان قهرمان اول فیلم، نقشهای جانبی نیز اهمیت و نفوذ قابل توجهی در میان مخاطبان برخوردار میشوند. یکی از این نقشها، امیر سرلشکر حسین ادبیان است که امیرحسین آرمان نقش او را بازی کرده است. این سرلشکر شجاع و غیور نیز از جمله شهدای قدرنادیده جنگ و دفاع مقدس است که زیر سایه شهدا و فرماندهان دیگر آنچنان که باید و شاید نامش برده نشده است اما عسگری در مقام نویسنده و کارگردان توانسته با پرداختی که روی این شخصیت انجام داده آن را در سینمای ایران ماندگار کند. بازی امیرحسین آزمان که از بهترین بازیهای کارنامه بازیگری او محسوب میشود نیز در ارتقای این تصویر و ماندگاری آن بیتاثیر نبوده است. روح الله زمانی هم با وجود حضور کوتاه، توانسته از بهترین بازیهای کارنامه حضورش در سینما را عرضه کند و از بهترین نقشهای «آسمان غرب» باشد.