به گزارش ایرنا، پس از کشوقوسهای فراوان و اتفاقاتی که در آستانه مجمع انتخابات فدراسیون بسکتبال رخ داد در نهایت جواد داوری در ۹ اسفند ۱۴۰۰ و با کسب ۳۸ رای سکان مدیریت این فدراسیون را در دست گرفت.
حضور داوری در راس فدراسیونی که خود او سالها برای تیمهای باشگاهی و ملی آن بازی کرده بود نوید بخش روزهای خوب بود، به زعم بسیاری از اهالی بسکتبال او فردی سالم و به دور از هیاهو و جنجال است اما طبق تجارب همین مدتی که او ریاست فدراسیون را در دست گرفته و بر اساس روند حرکتی که در این فدراسیون شاهد هستیم، باید قبول کنیم او با پدیده مشاوران اشتباه مواجه شده که اگر او را از مسیر دور نکند، حداقل سرعت حرکتی او را به شدت کاهش داده اند و این چالشی است که در فدراسیون بسکتبال شاهد آن هستیم.
بنا بر هزاران دلیل که برخی از آنها برای ما هم ملموس است او برای انتخاب و حضور سکاندار تیم ملی با چالشهای بسیاری دست به گریبان بود. فراموش نکنیم یکی از مولفههای مدیریت، تخصص و ثبات است اما در همین مدت و بعد از حضور او در راس فدراسیون بسکتبال شاهد تغییرات متعددی در تیم ملی بودیم چراکه با آمدن او به همکاری مصطفی هاشمی پایان داده شد که حاشیههایی هم در آن زمان به همراه داشت. در همان ایام رئیس فدراسیون بسکتبال در مصاحبهای با ایرنا به چرایی این مساله پاسخ داد و گفت: این تغییرات به این دلیل بود که میخواستم فردی سکان هدایت تیم ملی را بر عهده بگیرد که درگیر لیگ و مسائل آن نباشد تا به نوعی تنشها را از تیم ملی دور کنم و از قبل هم نظرم این بود که از مربی خارجی یا مربی که در ایران شاغل نباشد استفاده کنم و در شرایط کنونی، گزینهای بهتر از سعید ارمغانی نبود که بخواهیم با او همکاری کنیم.
با این صحبتها، سعید ارمغانی به عنوان گزینه نهایی تیم ملی بسکتبال از مجارستان راهی تهران شد تا روی نیمکت تیم ملی بنشیند اما بعد از مدتی این همکاری هم خاتمه یافت و طرفین با رضایت به این تعامل خاتمه دادند، بعد از او قرعه به نام هاکان دمیر افتاد تا در روز چهارشنبه ۲۷ اردیبهشت ۱۴۰۲ به صورت رسمی نام او مطرح شود تا از ترکیه به تهران برسد اما این مسیر هم خیلی زود به خط پایان رسید و در نهایت ۲۳ مرداد ۱۴۰۳ سوتیریس مانولوپولوس مربی ۵۴ ساله یونانی که سابقه مربیگری و سرمربیگری در تیم ملی مردان یونان، دینامو بوکورشتی رومانی، پاناتینایکوس یونان، آریس، ایفایستوس بی سی، پریستری و AEK آتن را در کارنامه دارد، هدایت تیم ملی ایران را برعهده گرفت و باید منتظر ماند و دید او تا چه زمانی روی نیمکت تیم ملی خواهد نشست.
بدون شک داوری از نظر تخصص و تجربه اشراف کاملی به بسکتبال دارد اما چرا تصمیمهای او تا این حد به بنبست میرسد که شاهد تغییرات آن هم در سطح وسیع و مکرر باشیم. این تغییرات تنها در راس تیم ملی نیست به عنوان مثال در بخش های مختلف فدراسیون هم شاهد تغییرات بسیار زیادی هستیم که نشان می دهد انتخاب های او با مطالعه نبوده است.
مشکل دیگری که فدراسیون بسکتبال این روزها با آن بسیار درگیر شده به نقش شبکههای مجازی باز میگردد، متاسفانه روند فدراسیون به گونهای است که این تصور را برای مخاطب ایجاد میکند اگر من را نقد کنید، دیده میشود و این آفتی است که نه تنها به جان فدراسیون بسکتبال بلکه به جان ورزش و سایر فدراسیونهای دیگر هم افتاده است اما اینکه فدراسیون بسکتبال خواسته یا ناخواسته خود را با آن درگیر میکند، قابل قبول نیست و این کُد دادن غلط به سایر افرادی است که به دنبال نفوذ یا ورود به مجموعه بسکتبال تحت هر نام و عنوان هستند.
یکبار دیگر تاکید میکنیم نقدهایی که میکنیم نه از سر حُبوبغض بلکه از سر دلسوزی و اشراف به اخبار و اطلاعاتی که پیش خود محفوظ داشته و امانتدار هستیم اما به ملیپوش اسبق تیم ملی، رئیس فدراسیون کنونی و یکی از مدیران جوان ورزش کشور میگوئیم نقد منصفانه را بهتر از اطرافیانی بداند که به هر دلیل با مشاورههای غلط به دنبال اهداف خاص خود هستند و فراموش نشود در نهایت هر چه در بسکتبال رقم بخورد به نام جواد داوری در تاریخ ثبت خواهد شد.