به گزارش ایرنا، آموزش عمومی آحاد جامعه همواره یکی از موضوعات اساسی دولتها برای رسیدن به توسعه اجتماعی و برقراری عدالت آموزشی بوده است؛ این مهم با برنامه ریزی برای افزایش دسترسی به آموزش رایگان، توسعه سرانه آموزشی و بهبود نسبت معلم به دانش آموز پیگیری شده است.
بیش از ۱۶ و نیم میلیون دانشآموز در حدود ۱۱۷ هزار مدرسه سال تحصیلی جدید را از ابتدای مهرماه آغاز کردند؛ مروری بر شاخص هایی چون آخرین وضعیت نرخ باسوادی، دسترسی دانشآموزان به فضاهای آموزشی، پرورشی و ورزشی، توزیع دانشآموزان در مقاطع تحصیلی مختلف، نسبت دانشآموزان مدارس غیردولتی، نسبت دانشآموز به معلم، پوشش ظاهری و واقعی تحصیلی، تعداد ترک تحصیل کنندگان و آمار بازماندگان از تحصیل نشان می دهد که سیاست گذاری های صورت گرفته در سال های گذشته تا چه میزان موثر بوده است.
نرخ سوادآموزی ۹۰.۷ درصد است
بر اساس آخرین بررسی های مرکز آمار ایران، نرخ باسوادی در کشور از سال ۹۶ تا ۱۴۰۲ هم در نقاط شهری و هم در مناطق روستایی روندی افزایشی داشته به طوری که این شاخص از ۸۷.۹ درصد در سال ۹۶ به عدد ۹۰.۷ درصد در سال ۱۴۰۲ رسیده است. این نرخ برای مردان ۹۳.۹ درصد و برای بانوان ۸۷.۴ درصد اعلام شده است.
همچنین میزان با سوادی در مناطق شهری ۹۲.۸ درصد اعلام شده که از این میان ۹۵.۴ درصد برای مردان و ۹۰.۲ درصد برای زنان است؛ این دادههای آماری نشان میدهد که نرخ سوادآموزی در روستاها به ۸۳.۵ درصد ارتقا یافته اما همچنان سوادآموزی در بین زنان روستایی کمتر از مردان است به طوری که ۸۸.۸ درصد این شاخص به مردان و ۷۸.۳ درصد به بانوان تعلق دارد.
سرانه آموزشی کشور ۵.۲۸ مترمربع است
سرانه فضاهای آموزشی کشور که در سال ۹۶ برابر با ۵.۱۷ متر مربع بود، با گذشت هفت سال به ۵.۲۸ مترمربع در سال ۱۴۰۲ رسیده است؛ همچنین نسبت کلاسهای مستحکم به کل کلاسهای موجود در سال ۹۶ عدد ۰.۶۴ بوده که در سال ۱۴۰۲ به ۰.۸۲ ارتقا یافته است.
دادههای مرکز آمار نشان میدهد که نسبت کلاسهای دارای سامانه گرمایش و سرمایش استاندارد به کل کلاسهای موجود در سال ۹۶ عدد ۰.۴۸ بوده و در سال ۱۴۰۲ این عدد به ۰.۶۸ رسیده است.
همچنین سرانه فضاهای ورزشی یعنی فضاهای روباز یا سرپوشیده داخل یا خارج مدرسه برای انجام فعالیتهای ورزشی دانشآموزان از ۰.۱۷ درصد در سال ۹۶ به ۰.۲۰ درصد در سال ۱۴۰۲ رسیده است.
سرانه فضای پرورشی یعنی مکانهای آموزشی و پرورشی مورد تایید سازمان نوسازی مدارس روند کاهشی داشته است و از ۰.۵۹ درصد در سال ۹۶ به ۰.۵۸ در سال ۱۴۰۲ رسیده است.
دانشآموزان ابتدایی بیشترین سهم را دارند
دانشآموزان مقطع ابتدایی در سالهای تحصیلی ۹۶ تا تا ۱۴۰۲ سهم بیشتری در بین مقاطع تحصیلی داشته است. سهم مقاطع تحصیلی ابتدایی ۵۷.۷، متوسطه اول ۲۳.۸ و متوسطه دوم ۱۸.۵ در سال ۱۴۰۲ است.
همچنین نسبت دانشآموزان مدارس غیردولتی به کل دانشآموزان از ۱۱.۴ درصد در سال تحصیلی ۱۳۹۵-۱۳۹۶ به ۱۴.۸ درصد در پایان سال ۱۴۰۲-۱۴۰۳ رسیده است که این نسبت در سال تحصیلی ۱۴۰۲-۱۴۰۳ در مقاطع تحصیلی ابتدایی، متوسطه اول و متوسطه دوم به ترتیب برابر ۱۶.۰، ۱۳.۲ و ۱۳.۰ درصد بوده است.
دادههای آماری نشان میدهد که نسبت دانشآموز به معلم در مدارس دولتی در سالهای ۹۶ تا ۱۴۰۳ به ترتیب در مقطع ابتدایی از ۲۵.۲ به ۲۸.۳ درصد، مقطع متوسطه اول از ۱۹.۹ به ۲۵.۹ درصد و مقطع متوسطه دوم از ۱۳.۵ به ۱۶.۸ درصد رسیده است.
پوشش ظاهری و واقعی تحصیلی دانشآموزان چقدر است؟
پوشش ظاهری و پوشش واقعی تحصیلی از مهمترین مباحث در حوزه تعلیم و تربیت است چرا که به این واسطه میتوان آمار کودکان و نوجوانان ترک تحصیل کرده و بازمانده از تحصیل را بدست آورد.
در واقع نسبت تعداد دانشآموزان یک دوره تحصیلی به کل جمعیت لازم التعلیم همان دوره را پوشش ظاهری تحصیلی و نسبت تعداد دانشآموزان یک دوره تحصیلی که در سنین خاص آن دوره هستند به کل جمعیت لازم التعلیم آن دوره را پوشش واقعی تحصیلی مینامند.
براساس دادههای آماری پوشش ظاهری دوره ابتدایی در سال ۹۶ عدد ۱۰۳.۲ درصد بوده که این میزان در سال ۱۴۰۲ به ۱۰۰.۶ رسیده است. همچنین پوشش واقعی دوره ابتدایی در سال ۹۶ عدد ۹۸.۱ درصد را نشان میدهد که در سال ۱۴۰۲ به ۹۷.۹ درصد رسیده است.
پوشش ظاهری تحصیلی در دوره متوسطه اول سال ۹۶ عدد ۹۹.۲ درصد و این میزان در سال ۱۴۰۲ عدد ۹۳.۵ را نشان میدهد، همچنین پوشش تحصیلی واقعی این دوره تحصیلی در سال ۹۶ عدد ۹۳.۵ درصد بوده که در سال ۱۴۰۲ به ۸۹.۷ درصد رسیده است.
آمارها نشان میدهد که پوشش ظاهری دوره متوسطه دوم در سال ۹۶ عدد ۱۰۳ درصد بوده که درسال ۱۴۰۲ به ۸۱.۶ رسیده است. همچنین پوشش واقعی تحصیلی این دوره تحصیلی ۸۳.۱ درصد در سال ۹۶ بوده که به ۷۹.۶ درصد در سال ۱۴۰۲ رسیده است.
آخرین آمار بازماندگان از تحصیل
نرخ ترک تحصیل دانشآموزان در سال ۹۶ عبارت است از ۰.۹۹ درصد مقطع ابتدایی، ۴.۱۱ درصد مقطع متوسطه اول و ۴.۵۳ درصد هم مقطع متوسطه دوم که این عددها در سال ۱۴۰۲ در مقطع ابتدایی به ۱.۴۵ درصد، مقطع متوسطه اول به ۶.۴۱ درصد و مقطع متوسطه دوم به ۲.۶۹ درصد رسیده است.
بازماندگی از تحصیل مبحث مهم دیگری است که یکی از معضلات همیشگی در نظام آموزشی کشورها محسوب میشود، میزان بازماندگی از تحصیل در سال ۹۶ دوره ابتدایی ۲.۱۷ درصد، دوره متوسطه اول ۶.۸۱ درصد و دوره متوسطه دوم ۱۸.۱۹ درصد بوده که این میزان در سال ۱۴۰۲ در دوره ابتدایی به ۲.۱۰ درصد، دوره متوسطه اول ۵.۲۳ درصد و دوره متوسطه به ۱۶.۱۲ درصد رسیده است.
نباید فراموش کرد که موضوع بازگشت فرزندان به چرخه تحصیل بهویژه در دوره ابتدایی اهمیت بسیار دارد و باید دوچندان مورد توجه مسئولان وزارت آموزش و پرورش قرار گیرد.
در واقع باید با کسب راهکار از کارشناسان متخصص در این حوزه به جذب حداکثری دست یابیم زیرا جدایی دانشآموزان از آموزش و پرورش و گذراندن وقت در خیابانها و مکانهایی نامناسب برای سن این کودکان میتواند ناهنجاری و آسیبهای اجتماعی در جامعه را افزایش دهد.
کودکان، استعدادها و توانهای نهفته آینده کشور هستند که باید در سیستم آموزش و پرورش کشف شوند و پرورش یابند تا این سرزمین در حوزههای مختلف علمی، ورزشی، فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی به قلههای افتخار دست یابد اما اکنون کودکانی را میبینیم که به جای حضور در کلاس درس و یادگرفتن «الفبا» در کوچه و خیابان با عنوان «کودکان کار» پرسه میزنند یا دخترانی که با حسرت آموزش و تحصیل کرده بودن به خانهداری میپردازند.