به گزارش روز شنبه ایرنا از این شبکه تلویزیونی، وقت آن است که بایدن مانند رییس جمهوری های پیشین این کشور، جنایات اسرائیل را محکوم و تلاش کند تا آن را تحت کنترل خود درآورد.
به نوشته این شبکه عربی، یافتههای دیوان کیفری بینالمللی (ICJ) در ماه ژانویه سال جاری ۲۰۲۴، حاکی از «نسلکشی محتمل» در غزه و دست داشتن اسرائیل در تبعیض نژادی در کرانه باختری و شرق بیتالمقدس است. بی شک اگر روسای جمهوری پیشین امریکا از «ترومن»، «آیزنهاور»، «جانسون» و «کارتر» اکنون در کاخ سفید بودند، از این جنایات تعجب نمی کردند. یا حتی «رونالد ریگان» که با خاک یکسان کردن غرب بیروت توسط اسرائیل را در سال ۱۹۸۲ با عنوان «هولوکاست» محکوم کرد.
الجزیره می افزاید: اسرائیل تنها متحد آمریکاست که از زمان تاسیس تا به امروز، به این اندازه علیه فلسطینی ها ظلم و وحشت اعمال کرده است. اما دولتهای متوالی آمریکا از هر دو حزب دموکرات و جمهوریخواه، ترورهای آن را محکوم کردند. حال آنکه امروز شاهد هستیم دولت بایدن نه تنها اشاره ای به محکومیت نمی کند، بلکه از ان حمایت هم می کند.
این شبکه یادآور می شود: هری ترومن رئیسجمهوری وقت آمریکا در ماه مه ۱۹۴۸ اسرائیل را به رسمیت شناخت. اما پس از انتخاب دوباره در ماه نوامبر، نسبت به رویکرد دولت یهود در برخورد با آوارگان فلسطینی ابراز انزجار کرد.
دوایت آیزنهاور رئیسجمهوری آمریکا نیز که پس از ترومن به قدرت رسید، همراه با وینستون چرچیل نخست وزیر وقت بریتانیا، اسرائیل را در شورای امنیت سازمان ملل در نوامبر ۱۹۵۳ محکوم کردند. زیرا در آن زمان چتربازان تحت فرماندهی سرهنگ آریل شارون که بعدها به سمت نخستوزیر اسرائیل منصوب شد، در سال ۱۹۵۳ به هر مرد، زن و کودکی که در روستایی در کرانه باختری اردن میدیدند، شلیک می کردند و در نهایت ۶۹ کشته بر جای گذاشتند.
آیزنهاور دو بار دیگر نیز اسرائیل را محکوم کرد: نخست در ماه مارس ۱۹۵۵ و پس از آن که یک «واحد تروریستی» اسرائیلی که خود را «واحد ترور» نامید، کتابخانه های کنسولگری آمریکا را در «قاهره» و «اسکندریه» بمباران کردند و به دنبال مقصر جلوه دادن مصر بودند. وی بار دیگر و در مارس ۱۹۵۶ نیز پس از آنکه نیروهای اسرائیلی بر سر یک اقدام تلافی جویانه علیه سوریه، جان ۵۶ سرباز و غیرنظامی را گرفتند، تل آویو را محکوم نمود.
پس از کشتار ۴۹ غیرنظامی در روستایی در نزدیکی تل آویو که به «کشتار کفر قاسم» معروف است، اسرائیل به مصر حمله کرد و بلافاصله کشتار آوارگان در «خان یونس» و «رفح» را آغاز کرد. پس از این اقدام بود که آیزنهاور، اسرائیل را تهدید به تحریم کرد و هنگامی که تل آویو همچنان از خروج از غزه و شرم الشیخ امتناع می کرد، رئیسجمهوری وقت آمریکا تهدید کرد که دسترسی این رژیم به بازارهای مالی ایالات متحده را مسدود خواهد کرد. همین امر سبب عقب نشینی اسرائیل شد.
در نوامبر ۱۹۶۶، لیندون جانسون رئیس جمهوری آمریکا پس از حمله گسترده اسرائیل به اردن، یک بار دیگر «مساله فلسطین» را در دستور کار سازمان ملل قرار داد تا اسرائیل را محکوم کند. والت وایتمن روستو مشاور امنیت دولت جانسون در آن زمان اعلام کرد: «اسرائیلیها آسیب بسیاری به منافع ما و خود وارد کردهاند».
نگارنده این یادداشت با این وجود تاکید می کند: هیچ یک از این محکومیت ها مانع جنگ همه جانبه اسرائیل در سرزمین های اشغالی نشد و در سال ۱۹۶۷ کرانه باختری، غزه و بیت المقدس شرقی اشغال شد. اما جیمی کارتر شرایطی را که پس از آغاز شهرکسازی غیرقانونی اسرائیل در سرزمینهای اشغالی تحمیل شد، «آپارتاید» توصیف کرد.
اما مشکلات همچنان تا سال ۱۹۸۲ برطرف نشد و حتی مناخم بگین نخستوزیر وقت اسرائیل و یکی از «تروریست های ایرگون» (یک گروه شبهنظامی زیرزمینی برپایه تفکر صهیونیسم که با انشعاب از سازمان هگانا، از ۱۹۳۱ تا ۱۹۴۸در فلسطین تحت قیومیت انگلستان فعالیت میکرد) وعده نابودی سازمان آزادیبخش فلسطین (ساف) را داد.
کشتار ۱۸ هزار فلسطینی و لبنانی در بیروت در زمان نخست وزیری وی صورت گرفت. در نهایت رونالد ریگان رئیسجمهوری وقت آمریکا با تاخیر، دستور به توقف این کشتار را داد و پس از آن حمله اسرائیل را «هولوکاست» توصیف کرد. هرچند باوجود استفاده واژه هولوکاست از سوی دولت ریگان، هیچ درخواستی به سازمان ملل مبنی بر محکومیت این جنایت از سوی ایالات متحده ارائه نکرد.
مایکل اورن سفیر اسرائیل در آمریکا دلیل این امتناع را در سال ۲۰۰۷ در کتاب خود، با عنوان «قدرت، ایمان و خیال: آمریکا در خاورمیانه از ۱۷۷۶ تا کنون» توضیح داده است.
وی در این کتاب آورده است: در اواسط دهه ۱۹۷۰، حامیان اسرائیل شروع به نفوذ مالی و سیاسی لازم برای تحت تاثیر قرار دادن کنگره آمریکا کردند و بدین ترتیب قدرت کافی برای جلوگیری از مخالفت رسمی آمریکا با اسرائیل در سازمان ملل یا جاهای دیگر را به دست آوردند. از آن زمان، اسرائیل بدون توجه به سابقه جنایات، حمایت واشنگتن را بدیهی تلقی کرده است.
به اعتقاد نویسنده این مطلب، حال حمله ۷ اکتبر (۱۵ مهر ۱۴۰۲) حماس به اسرائیل، تنها اقدامی بود که گروههای مقاومت فلسطینی در واکنش به دهه ها ترور اسرائیل در مقیاسی مشابه انجام دادند.
بنیامین نتانیاهو نخستوزیر اسرائیل در واکنش به این حمله، به آسانی دستور به قتل عام دوباره صادر کرد و همزمان فلسطینی ها را با گرسنگی و بیماری نیز به قتل می رساند و در مقابل دولت ایالات متحده هیچ اقدام معناداری برای توقف این «نسل کشی محتمل» انجام نداده است.
الجزیره می نویسد: در این برهه اسرائیل تنها بازیگری است که واشنگتن به آن اجازه می دهد شهروندان آمریکایی را بدون مجازات بکشد. فهرست رو به رشد جنایات اسرائیل در کرانه باختری نیز خود سندی بر این مدعاست که شمار بسیاری از شهروندان آمریکا (از جمله شیرین ابوعاقله، محمد خدور و آیزنور ازگی) هر کدام با شلیک گلوله به سر کشته شدند. تنها واکنش آمریکا در برابر این کشتار، اعلام «غیرقابل قبول بودن» اقدامات تروریستی اسرائیل بوده است و تحقیق در این مورد هم به تل آویو سپرده شده است.
نویسنده یادآور می شود: همزمان با گذشت یک سال از جنگ در غزه، جنایات اسرائیل در کرانه باختری به سطحی بی سابقه رسیده و حالا لبنان نیز به صحنه انتقام جویی های آن تبدیل شده است.
الجزیره تاکید می کند که واشنگتن نه تنها باید حمایت از وحشیگری اسرائیل، که شامل آپارتاید می شود را متوقف کند، بلکه باید مانند بریتانیا، از کیفرخواست های دادگاه کیفری بین المللی که شامل نخست وزیر اسرائیل می شود، نیز حمایت کند.
نگارنده در پایان خاطرنشان می کند: رؤسای جمهوری گذشته آمریکا در دهه های گذشته تلاش کردند تا بر رفتار اسرائیل تسلط یابند. اکنون زمان آن است تا تصمیم گیرندگان در واشنگتن، راه روسای جمهوری گذشته آمریکا را در پیش گیرند و دست از حمایت دیپلماتیک برداشته و صادرات اسلحه را به آن متوقف کنند.