به گزارش ایرنا، بدون تردید تک نوازی و دوتار نوازی کم نظیرش او را از سایر هنرمندان هم نسلش متمایز کرد و اجراهای متعددش نشان از موفقیت او در این عرصه داشت.
وی از سنین کودکی همراه پدرش در مزارع کشاورزی به تمرین دوتار نوازی رو آورد و با خود عهد بست آن را در روح خود بدمد، با وجود زندگی پرمشغله و کار پرزحمت و طاقت فرسای کشاورزی با انگیزه و علاقه فراوان چراغ موسیقی را در درونش پرورش داد.
رستمی هر روز با طلوع آفتاب در کنج خانه کاهگلی روستایی دوتار خود را به دست می گرفت و نوای ساز موسیقی اش در کل روستا میپیچید، با نواختن سازش دیگر صدایی از چوپان گوسفندان و پاس سگ به گوش نمی رسید، گویی همه را غرق در دنیای موسیقی کرده بود.
هر روز بیشتر از دیروز، ساز زدن برایش لذت بخشتر میشد، نمی دانست به طور دقیق چند ساعت را برای نوازندگی سپری میکند، دیگر نواختن ساز برایش تمرین نبود بلکه بخش مهمی از زندگی وی شده بود و با موسیقی زندگی می کرد.
پستی و بلندی های زندگی را در موسیقی پیدا کرد، کار به همراه عشق و علاقه با هم درآمیخته بود، سگ نگهبان خانه هر روز بر پله سیمانی حیاط روستایی حلقه می زد و با نواختن ساز وی به یک گوشه خیره و آرام می گرفت، گل های زیبای باغچه حیات شاداب تر از هر روز به چشم می خورد و دیگر هیچ علف هرزه ای در آن نمیروید، آنجا بود که فهمید در هر قطعه از موسیقی چه شوری نهفته است.
بیش از ۶۰ سال موسیقی را با پشتکار فراوان دنبال کرد و سازهایش همراه با هنرنمایی خاصی از عرفان بود، طوری در این راه گام نهاد که اجازه نداد هیچگاه مورد بی مهری قرار گیرد.
آری نخواست با بی مهری، هنر و راهش برای نسل های آینده در سکوت غرق شود، معتقد بود باید علاقه مندان ادامه دهنده این هنر اصیل در این خطه باشند، همین از وی یک هنرمند واقعی با آوازه و شهره بلند ساخت.
چرخ زندگی را با این هنر اصیل گره زد با بزرگان هنر و موسیقی همنشین شد، گرمی و راحتی آنان را در زندگی خود پرورش داد، بسیاری تشنه ساز موسیقی اش شدند و از کنار هم بودن با بزرگان لذت می برد و از تجربههای آنان استفاده می کرد و سرلوحه زندگی خودش قرار دارد.
اگرچه موسیقی در خانواده فرامرز میراثی نبود و به واسطه علاقه ای که به موسیقی داشت در این وادی گام نهاد، اما به خوبی حضور بخشی ها را درک و از محضر «حسن بخشی، علی بابا رستمی، سلطان رضا بخشی(ولی نژاد)» بهره برد و شاگردان بزرگی را هم چون «مظفر حمیدی و علی محمد شریف» که نسل دومی هستند و در محضر این استاد بزرگ شده و موسیقی و گروه نوازی را فرا گرفته اند، تربیت کرد.
او نخستین فردی بود که بخشی ها را گردهم جمع می کرد و نه تنها به آن ها شعر که محتوا و بن مایه موسیقی یاد می داد بلکه از آن جایی که بسیاری از آن ها سواد نداشتند، برای آن ها می خواند تا حفظ شوند.
از دیگر ویژگی های این بزرگ مرد موسیقی مقامی استان، جمع کردن بخشی ها با سبک، لحن و صدای متفاوت کنار هم و شکل دادن کارگروهی بود.
این خنیاگر موسیقی مقامی اگرچه به شکل آکادمیک موسیقی را فرا نگرفته بود اما به واسطه توانایی فوق العاده اش علاقه مندان به این هنر را دور او جمع می شدند و به شکل گروهی می نواختند.
خانه او مکتبخانه بخشیهای بجنورد و محفلی برای بسیاری از بخشیها همچون «مختار زنبیل باف و سهراب محمدی» بود.
مردی از نسل و تبار لولوچیها که چاووش خوانی، مداحی و نوحه سرایی و سرودن شعر و موسیقی مقامی را با هم داشت، در کنار این ویژگی منحصر به فرد، مناسب خوانی و متناسب خوانی ویژگی خاص خنیاگر موسیقی مقامی استان بود که به شدت روی آن تاکید داشت.
علاقه مندان سال ها در محافل، مجالس و همایش های مختلف به تماشای هنرش نشستند، بی قضاوت تماشا و تحسین اش کردند، شوق اشتیاق علاقه مندان برای اجرایش در چشمانش حلقه می زد، زمان اجرا فرا رسید سالن تاریک و سکوت همه جا را فرا گرفت فقط صدای تشویق ها در آغاز و پایان سکوت سالن را شکست.
در طول عمر خود خاطراتی را برای هنرمندان استان رقم زد که فقط قاب خوب بودن وی در دل دیگران ماندگار شد و ثابت کرد عشق به هنر سن و سال و حد و مرز نمی شناسد.
فرامرز رستمی، دارای درجه یک هنری در بخش ترانه خوانی و دارنده کسب افتخارات هنری اش بود، خواننده، نوازنده دوتار و پیشکسوت و از بزرگان عرصه هنر خراسان شمالی است.
این هنرمند بجنوردی سال گذشته در شانزدهمین جشنواره ملی موسیقی نواحی ایران در بخش «ترانه خوانی» موفق به دریافت درجه یک هنری شد.
پیکر این هنرمند فقید ساعت ۱۰ صبح چهارشنبه از خانه هنری اش، تالار گلشن بجنورد روی دستان مردم تشییع و در قطعه نام آوران جاوید آرام می گیرد.
موسیقی مقامی خراسان شمالی با توجه به حضور قبایل و طوایف مختلف از فرهنگ موسیقیایی بسیار غنی برخوردار است که میتوان آن را به سه بخش کردی کرمانجی، ترکی و ترکمنی تقسیم کرد.