یحیی سنوار رهبر جنبش حماس که توسط نیروهای متجاوز اسرائیلی به شهادت رسید بیش از ۲۰ سال از عمرش را در زندانهای رژیم صهیونیستی سپری کرد، او یکی از شخصیت های متفکر و اثرگذار حماس بود که بعد از شهادت اسماعیل هنیه جانشین او شد.
اینکه با شهادت هر رهبر سیاسی و یا فرمانده نظامی حماس، حزب الله و جهاد اسلامی ضربه ای از سوی دشمن محسوب می شود، تردیدی نیست اما فراموش نکنیم که هیچ یک از سازمانهای مبارزی که به نام آن ها اشاره شد با این رهبران سیاسی و فرماندهان نظامی شهید شده، بوجود نیامده تا با شهادت آن ها روند تجزیه و زوال را طی کند.
این شخصیت های مبارز در حقیقت تربیت یافته آرمان های عدالت جویانه و عزت طلبانه حزب الله، حماس و جهاد اسلامی هستند لذا با حذف و شهادت هر یک از آنها تشکلهای مبارزه با اشغالگری فرو نخواهند ریخت.
اگر قرار بود با شهادت رهبران برجسته سیاسی و فرماندهان بلندپایه نظامی گروههای فلسطینی و لبنانی، سازماندهی تشکل های مقاومت دستخوش تلاطم شده و مبارزه متوقف و تمام شود، الان نه حماس، نه حزب الله و نه جهاد اسلامی اساسا وجود نداشتند،
یش از ۷۰ سال پیش شیخ عزالدین قسام به دست اشغالگران صهیونیست به شهادت رسید، طی ۷۷ سال دهها نفر از رهبران مبارز و فرماندهان نظامی جبهه مقاومت فلسطین و لبنان به شهادت رسیده اند اما سرزمین اشغالی نه تنها هرگز آرامتر از گذشته نشده بلکه شب و روزی نیست که دهها هزار صهیونیست در پناهگاه ها حضور نداشته باشند، حیفا مرکز اقتصادی رژیم اشغالگر تقریبا هر روزه شاهد فرود موشکها و پهبادهای مقاومت است و درتل آویو و سایر نقاط نیز همین روند جاری است.
بر اساس برخی نظرسنجی غربی ها بیش از ۵۰ درصد صهیونیست هایی که به سرزمین فلسطین مهاجرت کرده اند، خواهان ترک این کشور و بازگشت به کشورهای خود هستند، اینها نشان می دهد که هر چند رزمندگان مقاومت برای رهبران سیاسی و فرماندهان نظامی خود ارزش و احترام قائل بوده و هرگز نقش آنها را در راهبری این مبارزات از یاد نخواهند برد، اما مقاومت اسلامی قائم به شخص نبوده و نیست.
زمانی که سیدحسن نصرالله به شهادت رسید، صهیونیست ها و تحلیل گران حامی این رژیم بر طبل شادی کوبیدن که چه نشسته اید، حزب الله تمام شد اما آن چه در جبهه جوب لبنان و شمال سرزمین های اشغالی و همچنین با فرود صدها موشک در جای جای مناطق صهیونیست نشین فرود می آید، باطل بودن آن تحلیل ها را اثبات و شادی زود هنگام متجاوزان را به کابوسی غمناک مبدل کرده است.
یحیی سنوار خار چشم صهیونیست ها سرانجام به آرزوی دیرینه اش که همانا شهادت در راه آزادی سرزمین فلسطین بود، رسید، او و نیروهای تحت امرش تنها با اشغالگران نمی جنگیدند بلکه با سازمانهای اطلاعاتی ارتش ایالات متحده آمریکا و برخی دول عربی هم در نبرد بودند، او در حین جنگی نابرابر و مقاومت با ارتشی تا بن دندان مسلح، همزمان شاهد جنگ ناجوانمردانه تبلیغاتی نیز بود.
در خلال یکسال اخیر بارها گفتند و نوشتند که یحیی سنوار به خارج از فلسطین فرار کرده است، نوشتند و بارها آن را تکرار کردند که سنوار برای در امان ماندن از حملات رژیم صهیونیستی خود را در میان سربازان این رژیم که در دست حماس و جهاد اسلامی اسیر هستند قرار داده است، حتی مدتی است برای تخریب چهره این مبارز بزرگ او را جاسوس رژیم صهیونیستی معرفی کردند اما جهانیان دیدند و شنیدند که او مسلح و با لباس رزم و در میدان نبرد و در روی زمین و نه در تونل ها به شهادت رسید و این هنر زیبا و جاودان مردان بزرگ است که در راه هدف تا پای جان ایستادگی و نقش آفرینی کرده و مشتاقانه شهادت را انتخاب می کنند.
هر چند امروز مقاومت فلسطین مانند حزب الله لبنان در غم شهادت فرمانده دلاور به سوگ نشسته و ملت فلسطین رهبری بزرگ و مجاهدی دلیر و مبارزی خستگی ناپذیر را از دست داد اما تاریخ مبارزات حق طلبانه به ما می گوید تا اشغالگری و تجاوز و ظلم اشغالگران ادامه داشته باشد، مبارزه و مقاومت نیز پایدار و ماندگار و زنده و پویا باقی خواهد ماند.