به گزارش ایرنا، یحیی سنوار سال ۱۹۶۲ میلادی در اردوگاه «خان یونس» به دنیا آمد و مجاهدت و مبارزه برای بازپسگیری سرزمین خود را از بزرگترهای خود آموخته بود به گونه ای که وقتی چند بار توسط رژیم صهیونیستی دستگیر شد، از فرصتی که در زندان داشت برای یاد گرفتن زبان عبری، نهایت بهره را برد تا بتواند شناخت بیشتری از جامعه صهیونیستی پیدا کرده و در مسیر مبارزه از آن استفاده کند.
او که دستی به قلم داشت، به عنوان نویسنده، رماننویس و مترجم فلسطینی در ۲۲ سال اسارت در زندان های رژیم صهیونیستی، رمان «خار و میخک» را به زبان عبری (منتشر شده به سال ۲۰۰۴) و نیز رمان شکوه (منتشر شده در سال ۲۰۱۰) را نوشت و پنج کتاب دیگر را نیز از عبری و انگلیسی به عربی ترجمه کرد.
اکنون بیش از ۲ هفته از شهادت او می گذرد ولی هنوز یکی از موضوعاتی که در فضا و شبکه های مجازی به آن پرداخته میشود، تصاویر و یا اتفاق هایی است که برگرفته از تصاویر منتشر شده، لحظه شهادت اوست و اکنون شاید گزافه نباشد که گفته شود که اسرائیلی ها از "مبلی" که او بر آن نشسته بود، هم می ترسند.
بعد از اعلام رسمی شهادت یحیی سنوار، انتظار این بود که فضای یاس و ناامیدی در میان مردم غزه و جبهه مقاومت حاکم شود ولی هنوز چند ساعت از انتشار تصاویر مردی زخمی که بر روی یک مبل نشسته و با صورت بسته به ریزپرنده ای که میخواهد به او نزدیک شود، چشم دوخته و با آخرین رمق خود چوبی به سمت آن پرتاب میکند تا همین حرکت همچون عصای موسی (ع) موجب باطل شدن سحر جادوگران صهیونی شود.
یکی از فعالان فضای مجازی در این خصوص در کانال خود نوشت: این روزها پس از آن تصاویر تاریخ ساز از شهادت قهرمانانهاش به یک چیز فکر می کنم؛ او میتوانست فقط با باز کردن چفیه از سر و صورتش، زنده بماند. فقط کافی بود کمی چفیه را پایین بیاورد. همانقدر که دوربینهای ترسو چهره او را ببینند و هوش مصنوعی روی میز افسران ارشد اطلاعاتی جیغ بکشد که "نزنید... نزنید... او یحیی سنوار است... او را زنده میخواهیم".
وحید یامین پور ادامه می دهد: یحیی میدانست زنده او چه اندازه برای اسرائیل ارزشمند است. او را میبردند و در بهترین بیمارستان تلآویو زیر نظر متخصصان، درمان میکردند. او میتوانست بزرگترین شکار تاریخ تشکیل رژیم صهیونیستی باشد. آنقدر مهم که نتانیاهو اعلام کند جنگ را بُرده و غزه را به زانو درآورده و حالا گروگانها و دهها امتیاز دیگر را در ازای یحیی معامله میکند؛ یحیی همه اینها را میدانست ولی چفیه را تا زیر چشمهایش بالا کشید.
وی می افزاید: من به آن لحظه لاهوتی میاندیشم که یک انسان چگونه میتواند مرگ را به خود دعوت کند. یحیی حتی اگر بدون چفیه دستگیر می شد باز هم در قهرمانی او شعرها میسرودند. او نه در تونلهای زیرزمینی که در نقطه صفر تماس در جنگ رو در رو تا آخر مبارزه کرده بود و با یک دست قطع شده و دهها جراحت دیگر به اسارت رفته بود. اما یحیی چفیه را تا زیر چشم ها بالا کشید و فقط با چشمهایی شبیه همه چشمهای به خون نشسته فلسطینی به شیطان معلق در سنگرش زل زد. تا او را نشناسند. تا با او همان کنند که با هر مبارز ناشناس دیگری ...
یک چوبدستی با اعجاز عصای موسی
یک مستندساز مشهدی که این روزها در لبنان حضور دارد و مطالب خود را از مسیر کانال ارتباطی خود در یکی از شبکه های اجتماعی به اشتراک میگذارد نیز در این خصوص نوشت: یک ویدئوی ۴۷ ثانیه ای ...، با شارپنس پایین ...، پرتکان و معلق ...، با ناشیانه ترین شکل تصویربرداری ...
محمدمهدی خالقی افزود: کوادکوپتر از پنجره یک ساختمان خسته و گلوله خورده داخل می شود ...، گرد و خاک بلند می شود...، توقف می کند ...، از چیزی ترسیده است ...، انتهای تصویر روی مبلی خاک گرفته، مردی با یک دست قطع شده، صورت پوشیده و تکه چوبی در دست ...، اپراتور کوادکوپتر می ماند ... جرات جلو رفتن ندارد ...، مرد زنده است ...، چوب را بالا می آورد و با آخرین رمق هایش به سمت دوربین پرنده پرتاب می کند ...
وی ادامه داد: او یحیی سنوار یکی از رهبران الهام بخش فلسطین با صورت پوشیده، در لحظات آخر زندگی قهرمانانه اش، چوبدستی اش را پرتاب می کند و جادوی ابرقهرمان های هالیوودی را به چالش می کشد ... چوبدستی سنوار گویی حالا عصای موساست ...
فرهنگ ترس یا مقاومت
آن چیزی که در این خصوص بیشتر به ذهن متبادر میشود، تفکر ۲ نگاه است، آنی که مرگ را با نیستی و نابودی، برابر می داند و با انتشار این فیلم کوتاه به دنبال نمایش قدرت فناوری خود در برابر مردمی دارد که نماد مبارزه این جبهه، سنوار است که با سلاح شکسته بسته و پر از چسب برق، همچنان در جهاد است و از دیگر سو، مردمی که جهاد را یکی از ۲ پیروزی می دانند و آن چیزی نیست جز پیروزی در جنگ و یا رسیدن به شهادت در راه خدا.
فقط کافی بود کمی چفیه را پایین بیاورد. همانقدر که دوربینهای ترسو چهره او را ببینند و هوش مصنوعی روی میز افسران ارشد اطلاعاتی جیغ بکشد که "نزنید... نزنید... او یحیی سنوار است... او را زنده میخواهیم. "یکی از نمایندگان ادوار مجلس شورای اسلامی در دوره های هفتم و هشتم با بیان اینکه شهید یحیی سنوار، نماد حماسه و مقاومت است، گفت: انتشار تصاویر لحظات شهادت رییس دفتر سیاسی حماس، شکست رسانهای جبهه استکبار را به همراه داشت.
جواد آرین منش افزود: تصویری که رژیم اشغالگر قدس از شهید سنوار منتشر کرد، با هدف سلطه بر مقاومت بود تا از آن به عنوان یک پیروزی درخشان و پایان رسمی حماس یاد کند ولی بر خلاف انتظارش، نتیجه ای که از انتشار این تصویر به دست آمد، تبلیغات منفی رژیم صهیونیستی را مبنی بر اینکه یحیی سنوار در تونل های زیرزمینی مخفی شده و یا با شمایل زنانه از غزه خارج شده و پا به فرار گذاشته است، با شکست رو به رو کرد.
وی ادامه داد: در این تصویر شاهد صحنه مقاومت قهرمانانه و جانانه یحیی سنوار هستیم که با دست زخمی و رمق اندکی که داشت، تا آخرین قطره خون خود در پای مقاومت و آرمان های فلسطین ایستاد و جان خود را در کف دست قرار داد و لحظهای از مقاومت در برابر دشمن کوتاه نیامد.
این نماینده ادوار مجلس شورای اسلامی اظهار کرد: این صحنه ها نشان دهنده شکست رسانه ای استکبار جهانی است و همان گونه که بارها اتفاق افتاده، آنان نتوانستند به خواسته خود برسند و همانگونه که اکنون شاهد انتشار تصاویر مختلف این شیر میدان نبرد در برابر جبهه صهیونیسم در کشورهای حوزه مقاومت و سرزمین فلسطین هستیم، به زودی چهره او در قالب تندیس های مختلف در کشور فلسطین و سایر ملل اسلامی ساخته و نصب خواهد شد.
صحنه سینمایی یا واقعی
۴۷ ثانیه منتشر شده از آخرین دقایق زندگی سنوار، انگار که یک صحنه فیلم سینمایی بود و این مطلبی است که یکی دیگر از کارشناسان سینما با اشاره به تصاویر منتشر شده از صحنه شهادت رییس دفتر سیاسی حماس میگوید: صحنه شهادت یحیی هزاران حرف داشت و حتی می توان از آن فیلم های مختلفی ساخت.
سیدمحمدهادی عرفانیان تهرانی افزود: واقعیت امر این است که اسرائیلی ها متوجه نشدند که از دید هنری این تصاویر چقدر شگفت انگیز است و با انتشار آن به جای اینکه موجب ترس و وحشت در جبهه مقاومت شوند، باعث ایجاد روحیه حماسه در میان مبارزان فلسطینی شدند؛ به عبارتی رژیم صهیونیستی در انتشار تصاویر این صحنه، اشتباه تاکتیکی به خرج داد و این صحنه منحصر به فرد، هیچ نشانی از حقارت نداشت و یک تصویر با عظمت را که لرزه بر اندام انسان می اندازد، به رخ کشید.
او گفت: شخصیت هایی همچون شهید سلیمانی، هنیه، فخری زاده و سیدحسن نصرالله که در جبهه مبارزات حضور موثری داشته اند ولی از لحظه شهادت آنان تصویری به ثبت نرسیده است اما تصویر شهادت یحیی سنوار بسیار عجیب و همچون تصویر یک فیلم پرهزینه همراه با صحنه پردازی سنگین بود.
وی با اشاره به سینمای نئورئالیسم که پس از جنگ جهانی شکل گرفت، ادامه داد: این جنبش سینمایی در میانه دهه ۵۰ میلادی، نزدیکتر نشان دادن هر چه بیشتر واقعیت روایت و فرم با جامعه را دنبال میکرد و از این رو در فیلم هایی که از "ارنستو چه گوارا" به عنوان یکی از شخصیتهای اصلی انقلاب کوبا ساخته میشد، تصویر اسطوره ای از او به جا گذاشت.
این منتقد سینما اظهار کرد: اکنون ما در بطن جهاد تبیین حضور داریم و باید وظیفه خود را در این خصوص به خوبی انجام دهیم و هنرمندان مسلمان در جهان مقاومت با الهام از این صحنه، فیلم ها و تصاویر بسیاری را می توانند تهیه و تدوین کنند.
بیشتر بخوانید:
خاطرات زندان «یحیی سنوار» شنیدنی شد
از امروز نام تمام کودکان غزه «یحیی» است
مرگِ باشکوه؛ در باب سکانسی که ناخواسته فیلم سینمایی شد
مدیر روابطعمومی و ارتباطات مجمع عالی دانشگاههای استان خراسان رضوی با اشاره به شخصیت سنوار در این تصاویر ادامه داد: او شخصیت عجیبی از خود به نمایش گذاشت و در صحنه شهادتش، "هل من مبارز" می طلبید و با تن مجروحش به دشمن می گفت که من هنوز آماده مبارزه با شما هستم.
او گفت: یحیی بر روی مبلی نشسته بود که در منزل بسیاری از فلسطینیان وجود دارد و این یعنی، ما از زندگی و دارایی خود دست برنمیداریم و از سوی دیگر نشان داد که تبلیغات رژیم صهیونیستی در این خصوص که یحیی سنوار در درون تونل ها خود را مخفی کرده و اهل مبارزه نیست، در تضاد است.
عرفانیان اضافه کرد: او اکنون به یک نماد تصویری جدید در مبارزه و مقاومت تبدیل شده است که با شکل و شخصیت پردازی تصویری متفاوت در حال جنگ در راه خداست و دست از مقاومت بر نمیدارد و از این نظر کاراکتر و شخصیت تصویری او دارای راهبرد بصری عمیق تری است.
وی افزود: البته یحیی این تفاوت را با سوپر استارها و شخصیت های معروف سینمای هالیود، که معمولاً تک بعدی هستند، دارد زیرا او مبارزه را زندگی کرده است و اکنون تصویر او ابعاد دیگری را به تصویر میکشد و در زیباترین تصویر، نشان می دهد که سلاح او با چسب برق چسبانده شده است.
این کارشناس سینما با بیان اینکه سنوار هیکل نحیفی داشت ولی تصویر چهره و لبخند او بسیار پرعمق و مرموز بود و از این نظر شخصیت عجیب و بزرگی را به تصویر میکشید، ادامه داد: تسبیح و ادعیه همراه او نشان از توکل به خدا دارد و زمانی که فشنگ سلاحش نیز به اتمام رسیده، از یک چوب برای حمله به متجاوز بهره می برد که این تصویر نیز همچون شباهت او به حضرت موسی(ع) است که با انداختن عصای خود، سحر فرعونیان را با شکست رو به رو میکند.
او گفت: سنوار بر روی مبل و همچون یک حاکم نشسته است و بر محیط خود سیطره و تسلط دارد زیرا سرزمین او توسط صهیونیست ها، غصب شده است و تصویر او همراه با گرد و خاکی که بر چهره و لباس و پیرامون او وجود دارد، نشان از اعتراض او به این سیاست جهانی است و از این رو در دشمن خود، ایجاد ترس میکند و در نهایت نیز روحش به ملکوت اعلی می پیوندد و روحش پرواز میکند.