تاریخ انتشار: ۱۱ آبان ۱۴۰۳ - ۰۹:۲۴

تهران- ایرنا- رمان «طرز تهیه امیدواری» درباره زنی است که به دلیل از دست دادن فرزندش و همچنین جدایی از همسرش، افسرده شده، اما او می‌تواند با کمک گرفتن از آشپزی و آشنایی با انسان‌های جدید، این حالت روانی را پشت سر بگذارد.

به گزارش خبرنگار کتاب ایرنا، «طرز تهیه امیدواری» در فرانسه اتفاق می‌افتد و عناصر فرهنگی و زبانی این منطقه به زیبایی در این اثر راه یافته‌اند. داستان این کتاب درباره زنی شکست‌خورده است که تصمیم می‌گیرد با طعم و بوی غذاها زندگی از دست رفته خود را بازیابد و طعم خوشبختی را بچشد.

این اثر در دسته ادبیات داستانی قرار می‌گیرد. «ایوی» شخصیت اول داستان است و در سخت‌ترین شرایط زندگی، تصمیمی سرنوشت‌ساز می‌گیرد. او در غم فرزندی است که یک سال پیش از دست داده و از طرفی همسرش او را ترک کرده است. او در این شرایط تصمیم می‌گیرد برای کریسمس و تعطیلات، انگلیس را ترک کرده و به کلبه دوستش در فرانسه برود.

این زن افسرده تحت تاثیر مناظر و زندگی که در آن منطقه جریان دارد قرار می‌گیرد، حتی دوستان تازه‌ای پیدا می‌کند. از طرفی دست به کارهای تازهای می‌زند و با استفاده از دفتری که از مادربزرگش به ارث برده است، آشپری را شروع می‌کند. او از راه پختن غذاهای متنوع و خوشمزه با افراد بیشتری ارتباط برقرار می‌کند و در نهایت در آستانه زندگی تازه‌ای قرار می‌گیرد.

این کتاب با عنوان The Recipe for Hope در ۱۹۸ صفحه در سال ۲۰۲۲ توسط انتشارات اتحادیه دریاچه منتشر شد.

جلد اصلی

درباره نویسنده

فیونا والپی نویسنده اهل انگلیس و ساکن فرانسه است. کتاب‌هایش به بیش از ۲۰ زبان گوناگون ترجمه شده‌اند. او در داستان‌هایش که بیشتر درباره زنان قدرتمند هستند به ویژه از جنگ جهانی دوم الهام گرفته است. او در سال ٢٠٠٧ میلادی از انگلستان به فرانسه مهاجرت کرد و ۷ سال در آنجا ماند. سپس به اسکاتلند بازگشت. کتاب دریای خاطرات او به فارسی ترجمه شده است. کتاب‌هایی که او نوشته به آلمانی، نروژی، چک، اسلوونیایی و ترکی ترجمه شده اند.

فیونا والپی نویسنده

قسمتی از متن کتاب

با نیروی تجدید شده‌ام، سبد هیزم را دوباره پر می‌کنم و در برابر سرمای سرِ شب آتش روشن می‌کنم. چوب آتش‌افروز باز هم تمام شده، به همین دلیل مصمم می‌شوم که وقتش است مستقیم با مشکلم سرشاخ شوم یا به عبارتی دست به تبر شوم و مقداری چوب خرد کنم. تا الآن با چوب‌های آتش‌افروزی که دی‌دی آورده است سر کرده‌ام، وقتی تمام شدند، از زیر درخت بلوط مقداری چوب خشک جمع کردم. اما الآن وقتش است که سراغ چوب‌بُر درونی‌ام بروم و برای تهیۀ مقدار قابل توجهی چوب تر و تمیز خردشدۀ آتش‌افروز دست به کار شوم. سال‌ها است که این کار را نکرده‌ام، یعنی از زمانی که عادت داشتم به بابا کمک کنم در خانۀ کنار دریاچه هیزم بشکند. اما این کار چقدر ممکن است سخت باشد؟

یک تیشه در لبۀ کُندۀ ستبر درختی فرو رفته است که از آن به عنوان کندۀ خردکردن هیزم استفاده می‌شود. تیشه را تکان می‌دهم تا از کنده جدا شود و یک انگشتم را با احتیاط در امتداد لبۀ تیزش حرکت می‌دهم. بسیار خوب، فقط تکه‌چوبی را در حالتی متعادل این‌جا می‌گذاریم، این طور، و تیشه را در هوا می‌چرخانیم... من یک ضربۀ کج و کوله به لبۀ چوب می‌زنم و چوب روی زمین می‌افتد. دوباره سعی می‌کنم. این بار گمان می‌کنم لازم است چوب را با دست دیگرم سرجایش نگه دارم. تیشه را بالا می‌برم و دوباره در هوا می‌چرخانم...

متاسفانه درست در همین لحظه اتومبیل دی‌دی وارد حیاط می‌شود و تمرکزم را به هم می‌ریزد. او درست سر بزنگاه می‌رسد و می‌بیند که من انگشت اشاره‌ام را با تبر می‌بُرم و همین که خون به شدت از دستم جاری می‌شود تبر را روی زمین می‌اندازم.

نمی‌دانم چه چیزی بیشتر اذیتم می‌کند: دستم یا غرورم.(صفحه ۱۰۲ و ۱۰۳)

رمان «طرز تهیه امیدواری» نوشته فیونا والپی و ترجمه فریبا بردبار، با کاغذ بالکی، جلد شومیز، قطع رقعی، در ۲۴۰ صفحه، با شمارگان ۶۶۰ نسخه در سال ۱۴۰۳ منتشر شد.