دریای خزر بزرگترین حوضه آبی محصور در خشکی است، در واقع خزر یک دریاچه است که به دلیل گستردگیاش به عنوان دریا نامیده میشود. اکنون اتصال آبی دریای خزر با دریاهای آزاد، از طریق دو کانال کشتیرانی از رودخانهی ولگا به دریای آزوف (سپس دریای سیاه) و از ولگا به دریای بالتیک، برقرار است، اما به معنی ورود آب از این دریاها به دریای خزر نیست.
دریای خزر به طول حدود ۱۲۰۰ کیلومتر، عرض حدود ۲۰۰-۴۵۰ کیلومتر، عمق متوسط حدود ۲۰۸ متر، مساحت ۳۷۶ هزار کیلومتر مربع و حجم ۷۸ هزار کیلومتر مکعب، گسترده شده است. طول خط ساحلی دریای خزر حدود ۷۵۰۰ کیلومتر و حداکثر عمق آن هزار و ۲۵ متر است. حوضه آبریز دریای خزر، سرزمینی که بارندگی روی آن در نهایت به دریای خزر سرازیر میشود، دارای مساحتی حدود ۳،۵۰۰،۰۰۰ کیلومتر مربع است. حوضه آبریز خزر در کشورهای ساحلی خزر شامل ایران، روسیه، قزاقستان، ترکمنستان و جمهوری آذربایجان و بخش کمی نیز در ترکیه، ارمنستان و گرجستان قرار دارد.
ابعاد دریای خزر (طول، عرض، عمق، مساحت، حجم آب، و طول خط ساحلی) وابسته به تراز آب است. ارقام آورده شده در بالا مربوط به تراز منفی ۲۸ است. در اینجا تراز آب خزر هم نسبت به تراز نقشه برداری در دریای بالتیک است که با ترازی که در ایران استفاده می شود مقداری تفاوت دارد. نقشه های بستر و بسیاری از منابع بین المللی بر مبنای تراز بالتیک ارائه می شود.
دریای خزر با مسائل زیستمحیطی مختلفی روبروست، اما چند سالی است که کاهش تراز آب دریای خزر یا همانطور که مردم عادی میگویند پایین رفتن یا پسروی سطح آب دریا بیش از بقیه مسائل ذهن مردم را درگیر کرده است. در حالیکه طی دهههای ۶۰ و ۷۰ خورشیدی بالاآمدن آب دریا نیز موجب خسارتها و نگرانیهای شده بود این بار عقب رفتن آب دریا همان نگرانیها را پدید آورده است.
همزمان با برگزاری بیستو نهمین نشست سالانه تغییر اقلیم سازمان ملل متحد یا کاپ ۲۹ (۱۱ تا ۲۲ نوامبر، ۲۱ آبان تا ۲ آذر) ، در گفتوگو با حمید علیزاده به واقعیتهای محیطی خزر پرداختیم و به نقل از این کارشناس محیط زیست دریای خزر به سوالاتی در مورد این دریا پاسخ دادیم؛ از جمله اینکه آیا تغییرات محیطی در دریای خزر مانند کاهش تراز آب آن ناشی از تغییرات اقلیمی است یا ناشی از مصرف آب توسط کشورهای واقع در حوضه آبریز آن؟ اگر آب همه سدها به سوی دریا رها شود، مشکل تراز حل می شود و آیا تراز آب دریای خزر مهمترین جنبه آن است؟.
وی در این مورد گفت: بیش از دو سده است که بسیاری جنبههای جغرافیایی خزر معرفی شده، اما هرازگاهی به عنوان سوال علمی مطرح می شود و گویی باید تحقیق جدیدی برای پاسخ به این سوالات انجام شود. در واقع نیاز داریم در ارائه اطلاعات علمی و پرسش های علمی در مورد دریای خزر از انباشت تجارب گذشته، استفاده کنیم. گرچه اندازه گیری و نمونه برداری در دریا و آزمایش نمونه ها اطلاعات ذیقیمتی در مورد محیط زیست دریا می دهد. اکنون داده های ماهواره ای و داده های بازتحلیل بخش زیادی از مجهولات دریای خزر و حوضه آبریز آن را روشن می کند؛ طوری که می توانیم با دانش تقریبا کافی در مورد تغییرات خزر صحبت کنیم.
موقعیت دریای خزر
علیزاده ادامه داد: دریای خزر ارتباط آبی با دریاها و دریاچه های پیرامونی ندارد. از طریق کانال های کشتیرانی ولگا-دن-آزوف-دریای سیا و کانال ولگا-بالتیک تبادل آب با اهمیتی انجام نمی شود، ولی امکان ورود گونه های زیستی غیر بومی وجود دارد. ذوب شدن یخ های قطب شمال (که اقیانوس است) بر ولگا تاثیر ندارد. در حوضه آبریز خزر به ویژه در ولگا زمین های یخبندان (Permafrost) وجود ندارد. یخچال های کوهستانی در قفقاز و البرز در حال ذوب شدن هستند، اما اهمیت زیادی بر تراز آب ندارند.
آب ورودی به دریای خزر عمدتا از رودخانه ولگا تامین می شود. بارش روی دریا و رودخانه های دیگر با هم حدود یک سوم آب ورودی به دریا را تامین می کنند. نقش آب زیر زمینی بسیار ناچیز است. خروج آب از دریا تنها از طریق تبخیر است. استفاده از آب دریا برای آب شیرین کن ها بسیار بسیار ناچیز است.
عضو هیاتعلمی پژوهشگاه ملی اقیانوسشناسی و علوم جوی ادامه داد: تعداد و حجم سدهای ساخته شده درحوضه آبریز خزر مشخص است، هر تغییر جدیدی در تصاویر ماهواره ای با وضوح خوب دیده می شود. یک اشتباه رایج در کشور ما ترجمه کلمه روسی Дамба (دامبا) به سد است. شاید دلیل آن نزدیکی تلفظ به کلمه (Dam) به معنی سد باشد. ولی این کلمه روسی (دامبا) به معنی خاکریز (Embankment) است که در کنار شهرها و روستاها برای جلوگیری از ورود ظغیان رودخانه ساخته می شود و معمولا حدود نیم تا یک متر ارتفاع دارد.
وی در پاسخ به این سوال که آیا تغییرات تراز آب در دریای خزر ناشی از تغییرات اقلیمی است یا برداشت یا مصرف آب در حوضه آبریز خزر، پاسخ داد: تغییرات تراز آب در گذشته هم، بارها روی داده است. حتی در زمان ساسانیان دریای خزر با کاهش تراز بیشتری روبرو شد به طوری که بسیاری از تالاب های کم عمق خشک شدند. دلیل اصلی تغییر تراز آب در گذشته، تغییرات اقلیمی بوده است.
علیزاده در این مورد که آیا در دهه های اخیر و با ساخت سدهای بزرگ ساخته شده باز هم تغییرات اقلیمی سبب کاهش تراز شد یا مصرف آب سدها؟ تاکید کرد: بیشتر سدهای بزرگ در حوضه آبریز خزر در دهه های ۱۳۳۰ و ۱۳۴۰ خورشیدی ساخته شدند. بنابراین پس از پر شدن اولیه سدها با آب، مصرف آب نیز شدت گرفت و پس از مدتی تقریبا تثبیت شد. کاهش تراز آب در هنگام توسعه سدها و پس از آن تا سال ۱۳۵۷ ادامه داشت. در حالی که سدها کارکرد داشت و مصرف آب نیز به آرامی در حال افزایش بود، تراز آب خزر شروع به بالا آمدن کرد و از سال ۱۳۵۸ تا سال ۱۳۷۳ حدود دو متر و سی سانتیمتر بالا آمد.
استاد پژوهشگاه ملی اقیانوسشناسی ادامه داد: در این هنگام مصرف آب در اوج خود در حوضه آبریز در سال ۱۳۷۰ به ۵۰ کیلومتر مکعب (۵۰ میلیارد متر مکعب) رسید. از سال ۱۳۷۳ به بعد با چند نوسان، در مجموع تراز آب خزر رونده کاهنده پیدا کرد و اکنون تقریبا به تراز پایین مشابه سال ۱۳۵۷ رسید. اما مصرف آب در مجموع حوضه آبریز خزر حدود ۴۵ کیلومتر مکعب در سال است. هم در تراز بالا و هم در تراز پایین مصرف آب وجود داشته، حتی در تراز بالا مصرف آب اندکی بیشتر بوده است.
دلیل اصلی کاهش تراز آب دریای خزر، مصرف آب نیست. دلیل اصلی کاهش تراز آب خزر، کاهش آبدهی رودخانه ای به ویژه ولگا و افزایش تبخیر از سطح دریا است. افزایش تبخیر هم تنها به دلیل افزایش دما نیست بلکه نقش مهم را تغییر رژیم باد روی خزر ایفا می کند که سبب خروج آب تبخیر شده، می شود.
وی تاکید کرد: بنابر این تغییر اقلیم در خزر نقش کلیدی در نوسان تراز آب ایفا می کند. اما آیا این کاهش تراز آب ادامه خواهد یافت. فعلا روند کاهنده است و پیش بینی بلند مدت تراز آب خزر از نوع پیش بینی اقلیمی است که دقت کمی دارد. برای نمونه، می توان با دقت خوبی هوای چند روز آینده را پیش بینی کرد، اما این که اول نوروز ۱۴۰۴ هوا در تهران بارانی خواهد بود یا نه و میزان بارش حدودی چقدر خواهد بود، فعلا ممکن نیست. بنابراین برای پیش بینی بلند مدت تراز آب خزر باید پیش بینی کرد که در سالهای آینده چقدر بارش روی حوضه آبریز خواهد بود و چقدر تبخیر می شود و در مجموع چقدر آب کمتر یا بیشتر وارد خزر خواهد شد که تراز را تغییر دهد. این پیش بینی ها هنوز دقت بسیار کمی دارند.
در مورد نقش سدها بر وضعیت دریای خزر بزرگنمایی میشود
علیزاده در پاسخ به این سوال که اگر آب همه سدها به سوی دریا رها شود، مشکل تراز حل می شود؟ اظهار داشت: سدهای ساخته شده در حوضه آبریز خزر دارای حجم اولیه ۲۱۲ کیلومتر مکعب (۲۱۲ میلیارد متر مکعب) بودند. اکنون بیش نیمی از این حجم با رسوب پر شده و حجم مفید سدها ۱۰۰ کیلومتر مکعب (۱۰۰ میلیارد متر مکعب) است. آیا می توان آب همه سدها را به سوی خزر رها کرد؟ فرض کنیم چنین شود، چقدر تراز بالا خواهد آمد؟ اگر حجم ۱۰۰ کیلومتر مکعب را بر مساحت امروزی دریا تقسیم کنیم و دریا را یک ظرف با ساحل عمودی در نظر بگیریم، تراز باید ۲۷ سانتیمتر بالا بیاید. ولی عملا چون آب در سواحل کم شیب پخش می شود مقدار بالا آمدن تراز آب خیلی کمتر است.
وی تاکید کرد: رها سازی فقط یکبار مفید است و پس از آن دوباره تراز آب خزر وابسته به ورودی آب و تبخیر است. در مورد نقش سدها در تراز آب اکنون بزرگنمایی می شود. ورود حجم زیاد آب از ولگا به تنهایی و بدون تغییر در رژیم تبخیر از سطح دریای خزر نمی تواند تغییر قابل توجی در تراز آب خزر ایجاد کند. به طور مثال در سال ۱۳۹۴ آبدهی ولگا به خزر ۱۸۲ کیلومتر مکعب (۱۸۲ میلیارد متر مکعب) بود که یکی از کمینه مقادیر آبدهی ولگا است، و تراز آب در پایان آن سال ۲۹ سانتیمتر نسبت به سال قبل کاهش یافت. در سال ۱۳۹۵ آبدهی ولگا به خزر ۲۶۱ کیلومتر مکعب (۲۶۱ میلیارد متر مکعب) بود، در حالی که با افزایش ۷۹ کیلومترمکعب آب نسبت به سال قبل، تنها پنج سانتیمتر تراز آب افزایش یافت. افزایش نیافتن تراز آب متناسب با افزایش آبدهی ولگا حاکی از نقش مهم تبخیر در سال های اخیر است.
این کارشناس وضعیت زیستمحیطی دریای خزر در این مورد که آیا تراز آب مهمترین جنبه دریای خزر است؟ تاکید کرد: آیا فکر می کنیم دریای خزر مثل دریاچه آرال و دریاچه ارومیه کوچک و بهتدریج خشک می شود؟ دریای خزر بیشتر شبیه یک اقیانوس است تا این که شبیه دریاچه ارومیه یا آرال باشد. با وضعیت امروزی بارش و تبخیر و مصرف آب دریای خزر خشک نخواهد شد. کاهش تراز آب به نحوی که خزر شمالی خشک شود در حدود ۸۰۰۰ سال پیش روی داد ولی دریای خزر خشک نشد و محیط زیست آن حفظ شد. آنچه به همراه تراز آب مهم است، محیط زیست خزر است که آب دریا بستری برای زندگی مجموعه متنوعی از زیستبوم دریای خزر است.
صید بیش از حد و صید قاچاق؛ بلای جان خزر
موضوع محیط زیست دریای خزر در گرماگرم بحث های تراز آب، موضوعی حاشیه ای شده است. در حالی که میزان حجم آب برداشت شده از ولگا حدود ۷ درصد آبدهی ولگا است، مصرف آب در سواحل خزر جنوبی فزاینده است و آبدهی رودخانه در فصل گرم بهشدت کاهش یافته است؛ طوری که زیستگاه های رودخانه ای معمولا مناسب برای تکثیر طبیعی ماهیان مناسب نیستند. بسیاری زیستگاه های تکثیر طبیعی در رودخانه های بخش های دیگر خزر (بجز اورال) نیز تخریب شده اند.
وی تصریح کرد: صید بیش از حد، صید قاچاق و شکار سبب تخلیه زیستی دریا می شود. با وجود ممنوعیت صید ماهیان خاویاری، ماهی و خاویار آن در کشورهای ساحلی به وفور یافت می شود. در این شرایط حجم زیادی آلاینده وارد رودخانه ها، تالاب ها و دریای خزر می شود؛ طوری که در فصل گرم، ماکروجلبک در سواحل رشد می کند. در هنگامه کاهش تراز آب ، توجه به محیط زیست خزر کم رنگ شده. تالاب های ساحلی مهم هستند ولی بخش بسیار کوچکی از زیست بوم خزر هستند. در گذشته بارها با تغییر تراز آب دریا، محدوده تالاب ها نیز تغییر کرد.
علیزاده گفت: اما هنگامی که تراز در حال کاهش است محدوده تالاب نباید به زمین کشاورزی و دامداری تبدیل شود و شکار گسترده در آن انجام شود. اکنون اگر تراز آب هم بالا بیاید مشکل زیست محیطی را حل نمی کند. مشکل زیست محیطی با اقدامات منطقه ای برای کاهش ورود آلاینده ها، حفظ آبدهی رودخانه ای برای پایداری زیست بوم، ایمن سازی رودخانه ها برای تکثیر طبیعی ماهیان، همچنین صید متناسب با ذخایر دریا، به تدریج حل خواهد شد. در غیر این صورت محیط زیست دریا به مرحله بدون برگشت خواهد رسید، یعنی نمی توان زیست بوم دریا را در شرایط طبیعی خود حفظ کرد.
وی در پایان تصریح کرد: در فرصتی که کنفرانس تغییرات اقلیمی در باکو در ساحل خزر برگزار می شود، جا دارد برای حفظ زیست بوم خزر اقدام عملی موثری انجام و تصمیمات اتخاذ شده پیشین مانند ممنوعیت شکار فوک و صید ماهیان خاویاری به درستی اجرا شود. گام های اجرایی در مورد حفظ زیست بوم این دریا سبب احیای دوباره و پویایی زیست بوم آن می شود و همه کشورهای ساحلی را بهره مند می کند.