اردبیل - ایرنا - ناخدا یکم احد مردآزاد از تکاوران حاضر در عملیات دفاع از خرمشهر می‌گوید تکاوران نیروی دریایی ارتش در جریان دفاع از خرمشهر با تقدیم ۱۰۸ شهید و تعدادی مجروح، تا آخرین گلوله از خرمشهر دفاع و با ایستادگی ۳۴ روزه در مقابل دشمن بعثی تلاش کردند تا سایر واحدها و یگان‌های رزمی کشور آمادگی لازم را کسب کنند.

به گزارش ایرنا ، هشت سال جنگ تحمیلی هرچند خسارت‌های مادی و انسانی زیادی را به ایران وارد کرد ولی این مقطع از تاریخ ایران، فصلی درخشان از اراده زیست جمعی ایرانیان به عنوان یک ملت به شمار می‌رود و هر روز آن برگی زرین در تاریخ پرافتخار این سرزمین است.

در این جنگ، ایرانیان از هر قشر و طایفه و قومیتی در دفاع از کیان اسلامی وارد معرکه و کارزار شده و مدال ایثار و افتخار بر گردن آویختند.

یکی از فصل‌های درخشان جنگ تحمیلی، دفاع جانانه وطن‌دوستان در روزهای ابتدایی جنگ و در برابر هجوم ارتش تا دندان مسلح بعثی برای اشغال خوزستان و خرمشهر بود.

در حالی که صدام به خیال خام خود می‌خواست چند روزه خوزستان را از ایران جدا کند، جوانان خرمشهر و تکاوران نیروی دریایی ارتش با مقاومت قهرمانانه خود نگذاشتند خواب آشفته او تعبیر شود و با زمین‌گیر کردن ارتش بعثی، فصلی درخشان در تاریخ این کشور و ملت رقم زدند.

ناخدا یکم احد مردآزاد از جمله تکاوران حاضر در عملیات دفاع ۳۴ روزه از خرمشهر است که به مناسبت روز نیروی دریایی با او به گفت و گو نشستیم.

ایرنا: خودتان را معرفی کنید و بفرمایید چه زمانی وارد نیروی دریایی شدید؟

مردآزاد: اینجانب احد مردآزاد، متولد ۱۳۳۰ در اردبیل هستم و در تاریخ اول مهرماه ۱۳۵۳ به استخدام نیروی دریایی ارتش جمهوری اسلامی درآمده و وارد واحد تکاوران شدم و پس از طی ۳۶ هفته دوره آموزش، کلاه سبز را دریافت کردم. در ادامه دوره‌های عملیاتی تکاوری، چتربازی، جنگ در بیابان، جنگ در کویر و زنده ماندن را در منجیل طی کردم و در سال ۱۳۵۹ دیپلم گرفته و در سال ۱۳۶۲ وارد آموزشگاه افسری شدم.

ایرنا: محل فعالیت شما چه یگانی بود؟

مردآزاد: در جریان انقلاب اسلامی در حالی که اغلب پادگان‌ها خالی شده بود، اما تکاوران نیروی دریایی بوشهر با جان و دل از این پایگاه حفاظت کردند و با توجه به حساسیت انبارهای موجود در این پایگاه که شامل انواع تسلیحات و قطعات هلی‌کوپتر و هاورکرافت و تجهیزات نظامی دیگر بود، اجازه ندادیم هیچ کس وارد پادگان شود و حتی کوچک‌ترین سرقتی از پادگان اتفاق نیفتاد.

ورود شما به جنگ با عراق چطور بود؟

مرد آزاد: قبل از شروع جنگ در قالب دسته‌های شناسایی به مناطق ساحلی خرمشهر و آبادان اعزام می‌شدیم و شاهد برخی تحرکات عراق در این مناطق مانند ساخت و احداث سنگرهای بتنی بودیم و این موارد را هم مخابره می‌کردیم ولی متاسفانه ترتیب اثری به این گزارش‌ها داده نمی‌شد و گوش شنوایی نبود تا اینکه در تاریخ ۳۱ شهریور ۱۳۵۹ عراق به پایگاه‌ها و پادگان‌های نظامی ایران از جمله پایگاه و فرودگاه بوشهر حمله کرد.

ناخدا صمدی که فرمانده گردان تکاوران نیروی دریایی بود، در تاریخ ۳۱ شهریور ۱۳۵۹ بازنشسته شده بود، وقتی ایشان آمد گردان تا تسویه کند، جلو دفتر فرماندهی بود که هواپیماهای عراقی به بوشهر حمله کردند. ناخدا صمدی همان روز دوباره خودش را به گردان معرفی کرد. ظاهرا آن موقع یکی از فرماندهان به ناخدا صمدی می‌گوید خوش به حالت که بازنشسته شدی و می‌روی. ناخدا صمدی اما جلو دفتر ناخدا رزمجو که فرمانده پایگاه بود، برگه‌های تسویه خود را پاره می‌کند و به گردان باز می‌گردد. آن موقع تعدادی از تکاوران در منازل سازمانی داخل پایگاه و برخی هم در شهر ساکن بودند.

به هر حال دستور آماده‌باش زده شد و تکاوران آماده شدند. وقتی آماده شدیم ناخدا صمدی گفت بروید با خانواده‌ها خداحافظی کنید و ساعت ۱۰ در سایت باشید. خلاصه آن روز ساعت ۱۱.۳۰ یگان‌ها از پایگاه خارج شده و به سمت آبادان حرکت کردیم. صبح اول وقت روز بعد در آبادان زیر درختان، خودروها را استتار و پارک کرده و به داخل آبادان و خرمشهر رفتیم. بعد با هماهنگی ناخدا عیسی حسینی بای، خودروهای همراه بارهای خود را در محل‌های پیش‌بینی شده خالی کردند و ما با تعدادی از تکاوران برای شناسایی از پل خرمشهر به سمت آبادان رد شدیم و اطلاعات جمع‌آوری شده را به گردان تحویل دادیم. بعد از آن به دسته‌های سه تا پنج نفری تقسیم شدیم و ماموریت را شروع کردیم.

ایرنا: تکاوران نیروی دریایی حاضر در خرمشهر چند نفر بودند؟

مرد آزاد: ارتش عراق با لشکرهای زرهی و پیاده منطقه را محاصره کرده بود و صدام گفته بود یک روزه خرمشهر را تصرف خواهد کرد و خوزستان را خواهد گرفت ولی ما با ۷۰۰ تکاور جلو ارتش تا بن دندان مسلح عراق را گرفتیم و توانستیم ضربات سنگینی به ارتش عراق وارد کرده و عملا ارتش عراق را زمین‌گیر کردیم و اجازه ندادیم به اهداف خود برسد.

ایرنا: روند پشتیبانی از شما به چه نحو بود؟

مرد آزاد: نکته‌ای که لازم است بگویم این است که کار سازمانی واحد تکاوران این نبود که رو در رو با دشمن بجنگد ولی ما نگذاشتیم عراق پیشروی کند و جلو ارتش عراق را گرفتیم تا سایر واحدها و یگان‌های رزمی کشور، آمادگی لازم خود را پیدا کنند. در آن ایام دایم به ما می‌گفتند صبر کنید پشتیبانی و اسلحه و مهمات از لشکر خراسان و لشکر۹۲ اهواز می‌رسد ولی متاسفانه این یگان‌ها آماده نبودند. خود ناخدا صمدی می‌گوید یک روز که به اهواز رفته بود، یک نفر ناوبان ۲ را می‌بیند و از او می پرسد که افسر توپخانه شما کیست؟ می‌گوید من هستم. می‌پرسد رسته شما چیست؟ آن فرد می‌گوید: مخابرات و متاسفانه هیچ کس در یگان نیست یعنی کسی که رسته مخابرات بوده، افسر توپخانه شده بود.

جالب است بدانید که ما برای کار با برخی از ادوات نظامی توپ ۱۰۶ یک هفته قبل از شروع جنگ آموزش دیدیم و برای همین، ما کار خیلی مهمی انجام دادیم. ما ۱۰۸ شهید در خرمشهر دادیم و تعداد زیادی هم مجروح داشتیم اما تا آخرین گلوله مقاومت کردیم و بعد از ۳۴ روز مقاومت برای تجدید سازمان از خرمشهر خارج شدیم.

تکاوران نیروی دریایی ارتش -خرمشهر

ایرنا: از استان اردبیل غیر از شما و ناخدا صمدی چه کسان دیگری در جریان دفاع از خرمشهر حضور داشتند؟

مردآزاد: علاوه بر ناخدا هوشنگ صمدی که فرمانده یگان تکاوران نیروی دریایی بود، علی یزدان خواه، علی ابراهیمی، جابر چاوشلو، حمید خدابخش، موسی قربانی، فرهنگ آذین و حیدر علیزاده از جمله تکاوران اردبیلی نیروی دریایی بودند که در جریان مقاومت ۳۴ روزه خرمشهر حضور داشتند. شهید اصغر محتاط از اهالی اردبیل هم خلبان هلی‌کوپتر بود که ۲۹ شهریورماه موقع بازگشت از آبادان هدف حمله موشکی قرار گرفت و به شهادت رسید ولی هیچ جا هم نامی از ایشان برده نشده است.

ایرنا: بعد از خروج از خرمشهر در کجا بودید؟

مردآزاد: بعد از خروج از خرمشهر ما دوباره به بوشهر بازگشتیم و نیروها در بخش‌های مختلف مانند عملیات ویژه، اسکورت کاروان‌ها، پدافند جزایر و اسکورت سکوها تقسیم شدند.

ایرنا: هفتم آذر چه اتفاقی افتاده و مناسبت نامگذاری این روز به نام روز نیروی دریایی چیست؟

مردآزاد: جا دارد به مناسبت روز هفتم آذر گرامی بداریم یاد و خاطره تمامی کسانی که آگاهانه جان خود را در راه میهن عزیز فدا کردند. در آبان ۱۳۵۹ از گروه رزمی ۰۴۲۱ بوشهر به استاد رحمان الفتی که می‌شود گفت تمام پرسنل پایگاه بوشهر زیر دست او آموزش دیده و به نوعی شاگردش بودند، می‌گویند باید دستور عملیاتی بنویسی و خودت هم آن را اجرا کنی.

الفتی می‌گوید که این کار امکان‌پذیر نیست و شما باید دستور عملیاتی بدهید و من آن را اجرا کنم. در نهایت الفتی که فرمانده یگان‌های ویژه بوده، دستور عملیاتی اشکان را ارائه می‌کند. بر اساس این دستور عملیاتی، به سکوهای نفتی البکر و الامیه حمله می‌شود و با انهدام این سکوها، اقتصاد عراق به شکل جدی آسیب می‌بیند. با اجرای عملیات اشکان، قسمتی از سکوهای نفتی البکر و الامیه تخریب شد و با توجه به اینکه این سکوها به طور کامل تخریب نشده بود، عملیات دیگری تحت عنوان عملیات مروارید در دستور کار قرار گرفت.

به هر حال عملیات مروارید با حضور تعدادی از تکاوران ورزیده نیروی دریایی شروع شد و در ۲۵ آبان تسلیحات و مهمات مورد نیاز در نزدیکی سکوی فروزان بر ناوچه پیکان بارگیری شد و شبانه به سمت سکوهای نفتی البکر و الامیه حرکت کرد. در جریان این عملیات، در روز هفتم آذرماه ناوچه پیکان یکی از ناوهای عراقی را منهدم کرد و دیگری را هم با توپ‌ها به قعر دریا فرستاد. در نهایت ناوچه پیکان هم هدف حمله موشکی قرار گرفت و تمام نفرات آن به شهادت رسیدند و از تکاوران حاضر در این عملیات، تنها پیکر سه شهید پیدا شد. به همین مناسبت روز هفتم آذر را روز نیروی دریایی و پایگاه دریایی بوشهر را به نام شهید همتی نامگذاری کردند.

ایرنا: شما در کدام بخش حضور داشتید؟

مردآزاد: یکی از برنامه‌ها و اهداف دشمن فلج کردن اقتصاد کشور از طریق حمله به کشتی‌های تجاری و نفتی بود که از خارج وارد بنادر کشور می‌شدند و یا از بنادر و پایانه‌های کشور به خارج از کشور صادر می‌شدند. یکی از برنامه‌های تکاوران نیروی دریایی اسکورت کاروان‌ها و کشتی‌های تجاری بود که معمولا در فواصل زمانی ۱۵ روزه، ۱۵ الی ۲۰ کشتی تجاری را از لنگرگاه بوشهر به بندر امام خمینی اسکورت می‌کردیم.

ایرنا: چه مدت در مناطق عملیاتی حضور داشتید و چه زمانی بازنشسته شدید؟

مردآزاد: نزدیک به ۲ هزار و ۵۰۰ روز در ماموریت رزمی و عملیاتی شرکت داشتم. با توجه به جانبازی که داشتم، در سال ۱۳۷۳ بازنشسته شدم و در سال ۱۳۸۳ به طور کامل با رتبه ۱۹ بازنشسته شدم.