این حادثه که بلافاصله پس از برقراری آتش بس در لبنان صورت گرفت نشان داد که بازیگران و کشورهای اثرگذار منطقه هر کدام برنامه ها و سناریوهای خود را پیش می برند و منتظر فرصتی هستند که حرکت نموده و مواضع جدیدی برای خود کسب نمایند.
در چنین شرایطی، جمهوری اسلامی ایران بعنوان بازیگری اثرگذار که در دهه های اخیر با راهبردی روشن و پافشاری بر قدرت ذاتی و مستقل خود توانسته است ضمن گسترش حوزه نفوذ، مواضع ارزشمندی را در منطقه راهبردی غرب آسیا بدست آورد یکی از پایه های رقابت بزرگی است که جریان دارد و پیامدهای آن انعکاس جهانی دارد.
متاسفانه برخی اوقات ما قدر داشته های خود را نمی دانیم و بخش های رسانه ای و تحلیلی کشور نتوانسته اند دستاوردها در عرصه های مختلف از جمله حوزه سیاست خارجی را بدرستی تبیین و تشریح نمایند و بجای حس مثبت گاها تنها به آثار و پیامدهای منفی پدیده ها توجه نموده ایم.
حادثه اخیر در حلب سوریه و برافراشتن پرچم ترکیه از سوی گروههای نیابتی بر فراز قعله تاریخی این شهر و نیز شادی و شعف مخالفین ایران و جبهه مقاومت نشان داد که آزادسازی چند سال قبل حلب از تکفیری ها که با مجاهدت ها و سختی های بسیار بدست آمده بود چقدر ارزش داشت و متاسفانه بزرگی و اهمیت آن بخوبی درک نشده بود.
این مساله در کنار آزمون سخت و جنگ ظالمانه ای که در غزه و لبنان برعلیه محور مقاومت رخ داد و هنوز هم در جبهات دیگر در جریان است نشان از سنگرهای مهم در اختیار است که ایران خواسته یا ناخواسته در هدایت و راهبری آن نقشی اساسی دارد.
با این توضیح و توجه به این واقعیت که منطقه ای که در آن زندگی می کنیم می تواند آبستن حوادث بزرگ و سهمگین باشد که بدون تردید ایران در درون این تحولات قراردارد و دشمن برای آنها نقشه های شیطانی بسیار در سر دارد، ضرورت دقت نظر در طراحی ها کاملا محسوس می باشد.
در این راستا نگاه دوراندیشانه و منطقی حکم می کند که به موضوعات زیر توجه و تمرکز داشته باشیم:
۱-در خصوص ابزارها و نقاط قوت، توجه و درک بهتری داشته باشیم و صاحبان فکر و قلم، جامعه را با ابعاد ژرفای آنها بیشتر آشنا کنند و در مقیاسی بزرگتر افکار عمومی جامعه و حتی مخاطبین در منطقه و جهان را با روشهای نوین و خلاقانه تغذیه نمایند.
۲-با توجه به تجربیاتی که در سالهای اخیر خصوصا پس از جنگ غزه و لبنان بدست آمد، نگاه دقیق و نکته بین به اقدامات خود داشته و چنانچه نقاط ضعف و آسیبی وجود دارد، نسبت به رفع و چاره جوئی آنها اقدام عاجل نمائیم.
۳- در حال حاضر یکی از ماموریت های مهم این است که بتوانیم در شرایط پرمساله و بحرانی منطقه، در سیاست خارجی به اولویت بندی مسائل راهبردی دست یافته و نیروی خود را صرف اجماع سازی پیرامون آنها نمائیم.
این امر در درجه اول نیاز به درک متقابل، انسجام اجتماعی و وفاق ملی و ثانیا طراحی دیپلماسی فعالانه برخاسته از واقعیت های میدانی دارد تا با قدرت در مسیر پرطلاطم کنونی حرکت نموده و دچار مسائلی حاشیه ای نشویم و آنچنان رفتار نمائیم که از ما انتظار می رود و شایسته نام بزرگی بنام ایران است که برای آن خون دلها خورده و زحمات بسیار کشیده اند.
*کارشناس مسائل بین الملل