۵۷ شعر با عنوان و مناسبهای مختلف در کتاب جای گرفته و شاعر مجموعه اشعارش را تقدیم به کودکان و نوجوانانی کرده است که میگویند: «من خوبم، تو هم خوبی»
لُهراسب بهرامیان، یکی از دبیران قدیمی ادبیات سمیرم در ابتدای کتاب نوشته است: در شعری از کتاب با عنوان دنیای آبی، آهنگ شُر شُر آب در گوش زمزمه می شود و در قطعهای دیگر صنوبر به دیدار خورشید قد میکشد و بچهها خورشیدهای خوب و کوچک این دنیا هستند که همراه طبیعت به خودباوری میرسند.
او میگوید: آقای امینی مربی و مسوول کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان سمیرم سالها همراه بچهها قصه و شعر خوانده است و اشعار این کتاب، حاصل تجربه آن سالهاست. بسیاری از بچهها با خواندن این اشعار به دنیای شعر و شاعری پا گذاشتهاند.
بخش اول اشعار به کودکان گروه سنی«ج» اختصاص دارد و نخستین سرودهاش به این شرح است:
رفتم به دشت و صحرا/ رنگ خدا را دیدم، سبزه و گل در نماز/ ذکر خدا شنیدم- آب زلال چشمه/ میان دشت جاری/ گل به کنارم آمد/ هوای من بهاری- هر چه در این جهان است/ جلوه روی خداست/ چشم و دلت باز کن/ دست بدست شماست
شعر «دنیای آبی» که وصف آن در اول نوشتارمان گذشت، طبیعت را از دید بچه های ایران روایت کرده و به تصویری کودکانه در آورده است.
شُر شُر شُر/ آب زلالی/ از جوی کوچه/ بر دشت جاری- گل گل گل/ گلهای خنده/ بر دشت و صحرا/ شاد و شکفته- چَه چَه چَه/ چهچه بلبل/ می خواند آواز/ برشاخه گل- دنیای زیبا/ دنیای شادی/ دنیای آزاد/ دنیای آبی- امیدوارم/ تابنده باشی/ ایران زیبا/ پاینده باشی
مهرماه سال ۱۳۸۵ شاعر این کتاب برای وطن خود ایران شعر دیگری با نام «خانه ما» می سراید.
آواز میخوانم با چشمههایت/ پر میگشایم تا قلههایت/ مهر توجاری است در سینه من/ آبادی تو اندیشه من/ هر جای ایران مهد دلیران/ همیشه جاوید یاد شهیدان/ جان میسپارم در راه پاکت/ گل مینشانم هر جای خاکت/ ای خانه ما سرسبز باشی/ ایران زیبا پاینده باشی
«خانه خدا کجاست؟» نام شعری دیگر است که کعبه دلهای خدایی را به بچههای ایران زمین معرفی میکند و لبخند را بر لبان آنان جاری میکند.
خانه خدا کجاست؟ در میان شاخه ها/ چشم غنچه ها به او در نگاه بچه ها/ خانه خدا کجاست؟ در میان آسمان/ صاف و آبی و قشنگ/ روی دوش کهکشان/ خانه خدا کجاست؟ روی دست سبزه ها/ روی بال یک نسیم تا ستاره تا خدا/ خانه خدا کجاست؟ در نگاه آفتاب/ روشن و لطیف و خوب روی چشمه های آب/ خانه خدا کجاست؟ در میان قلب ما/ کعبه است و کعبه ها خنده های بچه ها
شاعر برای «روز جهانی کودک» هم سرودهای شاد سروده است.
روز جهانی تو در ماه مهربانی/ ای نوگل شکفته تو بهترین نشانی/ روز جهانی تو ای کودک توانا/ روز امیدواری سفر به آسمانها/ روز جهانی تو روز نشاط و خنده/ پیغام صلح دارد پرواز هر پرنده/ روز جهانی تو برای هر نژادی/ سیاه و زرد و سپید پیام شادمانی
شکرالله امینی در سال ۱۳۸۵ شعر دیگری به مناسبت عنوان آن سال که به نام مبارک پیامبر اعظم صلوات الله متبرک و مزین بود شعری میسراید و بخش دوم کتابش را به گروه سنی «د»کودکان اختصاص میدهد.
مناسبت شعر اول این بخش ماه مبارک رمضان است.
سحر فرشته آمد مهمان خانه ها شد/ بچه ها را صدا زد گل های خنده وا شد/ مامان سفره آورد بابا دستش دعا بود/ کنار سفره ها عشق و مهر خدا بود... صدای شاد اذان پرکشید تا آسمان/ وقت نماز و افطار فرشتهای شد مهمان/ امروز روزه بودم مثل فرشته بودم/ تا آسمان آبی آرام پرگشودم
صفحه ۴۹ شعری با نام «خاطرات» منتشر شده که بسی خواندنی است.
یادش به خیر کرسی با یک لحاف زیبا/ با چای داغ و آجیل با خاطرات بابا/ یادش به خیر کرسی با شب نشینی ما/ عمو، خاله و دایی نور و صفای دل ها/ یادش به خیر کرسی با خنده های شیرین/ شاهنامه و مثنوی با قوم و خویش دیرین/یادش به خیر بابا با خاطرات زیبا/ دل های پاک و مومن مهر و صفای دنیا/ شعر و غزل بخوانیم در جمع آشنایان/ از باغ سبز حافظ شبهای هر زمستان
و سروده پایانی مرور این کتاب کودکانه:
می رسد به گوش امشب یک سلام بارانی/ می دهد به دل ها نور یک پیام بارانی/ کوه و دشت لبریز است از محبت یزدان/ کوچه هم غزل خوان شد از ترانه باران
چشم باغ شد بیدار روشن از گل و سبزه/ دست باغبان پر شد از صفای هر میوه/ می توان خدا را دید در هوای بارانی/ ساز تازه ای سر دارد با صدای بارانی
انتشارات برگ گل کتاب شعر «پیچک» را در ۶۵ صفحه به چاپ رسانده است.