تهران-ایرنا- دموکراسی برای دولت آمریکا زمانی که صحبت تسویه حساب با دولت های مخالف باشد به راحتی رنگ می بازد؛ دولت اوو مورالس در بولیوی اولین قربانی نیست و احتمالا آخرین هم نخواهد بود.

حمایت دولت های آمریکا از کودتاگران به ویژه در آمریکای لاتین و خاورمیانه چیز جدیدی نیست. نمونه خانگی آن در ایران، کودتا علیه دولت محمد مصدق است که درباره آن بسیار گفته و نوشته شده است.

استیون کینزر نویسنده و روزنامه نگار آمریکایی در کتاب «سرنگونی، یک قرن تغییر رژیم توسط آمریکا، از هاوایی تا عراق» شروع اعمال سیاست تغییر رژیم توسط آمریکا را به پیش از تاسیس سازمان سیا مربوط می‌داند.

کینزر می نویسد هاوایی اولین جایی بود که کودتای دیپلمات‌های آمریکایی در سال ۱۸۹۳ در آن رخ داد و منجر به الحاق خاک این جزیره به آمریکا شد اما «اولین کودتا با دخالت آشکار و مستقیم دولت آمریکا» بیش از یک قرن پیش در سال ۱۹۰۹ در نیکاراگوئه بود و خوزه سانتوس زلایا را کنار زد.

مورد اخیر پیش از کودتای جدید در بولیوی، کمتر از ۱۰ ماه پیش تلاش داشت ونزوئلا را به سقوط بکشاند. فوریه ۲۰۱۹ خبرگزاری رویترز به نقل از مقامات کاخ سفید گزارش داد که آمریکا با افسرانی در ارتش ونزوئلا مستقیما ارتباط برقرار کرده تا آنها را علیه دولت مادورو بشوراند.

پنج ماه پیش از ناآرامی های ونزوئلا در سپتامبر ۲۰۱۸ روزنامه نیویورک تایمز نوشت که دولت ترامپ با برخی از افسران ارتش ونزوئلا برای کودتا علیه نیکولاس مادورو مذاکره کرده است. یک فرمانده سابق ارتش ونزوئلا به روزنامه آمریکایی گفت که جلسات سری با افسران ونزوئلایی در طول سال ۲۰۱۸ برگزار شد.

در جرین ناآرامی های ونزوئلا زمانی که خوان گوایدو رهبر مخالفان این کشور خود را رئیس جمهوری موقت خواند یک دفترچه یادداشت خبرساز شد که در دست جان بولتون مشاور وقت امنیت ملی آمریکا بود و روی آن این نوشته دیده می شد: «۵ هزار نیرو به کلمبیا»....

کمیته حقیقت‌یاب سازمان ملل در سال ۱۹۹۳ اعلام کرد، از ۲۲ هزار شکایت ثبت شده در جنگ داخلی الساوادور ۸۵ درصد قساوت‌ها به دست گروه‌های راست‌گرا و جوخه‌های اعدام مورد حمایت دولت دونالد ریگان رئیس جمهوری وقت آمریکا انجام شده و تنها ۵ درصد کار گروه چپ‌گرای(FMLN) بوده است.

الیوت آبرامز، طراح کودتاها                                        

بسیاری بر این باورند که کودتاها و شورش های اخیر در آمریکای لاتین و خاورمیانه طراحی تیم و کارگروه ویژه ای است که الیوت آبرامز نماینده ویژه وزارت خارجه ایالات متحده آمریکا در امور ونزوئلا آن را هدایت می کند.

درست در روزی که آمریکا خوان گوآیدو را به عنوان رئیس جمهوری ونزوئلا به رسمیت شناخت، الیوت آبرامز نیز به سمت نماینده ویژه آمریکا در امور ونزوئلا منصوب شد.

آبرامز کسی است که نقش عمده ای در ارسال کمک های مالی آمریکا به گروه مسلح راستگرای تندرو «کنترا» در نیکاراگوئه سال ۱۹۸۵ در مقابل دولت چپگرای وقت داشت. او در سال ۱۹۹۱ به دو مورد شهادت دروغ در کنگره آمریکا در ارتباط با پرونده نیکاراگوئه متهم شد.

او همچنین نقش آمریکا را در حمایت از جوخه های مرگ در السالوادور در سال ۱۹۸۲ انکار کرد اما بعدها ثابت شد که دروغ گفته بود.

هفته‌نامه آبزرور نوشت فردی که در سال ۲۰۰۲ به کودتا علیه هوگو چاوز در ونزوئلا چراغ سبز نشان داد همین الیوت آبرامز بود؛ کسی که تلاش چشمگیری برای حمله آمریکا به عراق در سال ۲۰۰۳ کرد.

رادیو «ارپول» بولیوی چهار روز پیش از فایل های صوتی پرده برداشت که حاوی تماس های سه سناتور آمریکایی شامل «مارک روبیو»، «باب منندز» و «تد کروز» با مخالفان بولیوی و دعوت به کودتا بود. ۱۶ فایل صوتی که در آن نقش «مانفرد رییس ویلا» استاندار سابق استان کوچابامبا بئلیوی نیز آشکار است؛ کسی که در سال ۲۰۰۹ به فساد متهم شد و به آمریکا گریخت. همچنین تعدادی از افسران سابق ارتش بولیوی نیز در این طرح کودتا نقش آفرینی دارند.

در این فایل های صوتی از سران مخالفان بولیوی خواسته شده که مقرهای دولتی را به آتتش بکشند و اعتصاب سرتاسری در کشور به راه اندازند.

تا کنون معارضان مورالس به این اتهامات واکنشی نشان نداده اند.
وضعیت این روزهای بولیوی جدا از تحولات و ناآرامی های این روزهای جهان و تاریخ دولت ایالات متحده در تقابل با آمریکای لاتین نیست. بیهوده نیست که با استعفای اوو مورالس و پناهنده شدن او به مکزیک، دونالد ترامپ رئیس جمهوری آمریکا این اقدام را «پیامی قوی برای نظام های غیر مشروع» و اقدام کودتایی ارتش بولیوی را «لحظه ای مهم برای دموکراسی» خواند.

شاید تصورش دشوار باشد که این سخنان رئیس جمهوری آمریکا در حمایت از کودتاچیان به ویژه با عبارت هایی از قبیل «نظام های غیرمشروع» و «لحظه ای مهم برای دموکراسی» گفته شده باشد اما چنین است؛ تمسخر آشکار مفهوم مشروعیت و دموکراسی. اینجا دیگر مهم نیست که چند روز پیش تر اوو مورالس را مردم بولیوی انتخاب کرده بودند و حتی مورالس پذیرفته بود که ناظران سازمان ملل بر فرآیند رای گیری نظارت کنند و این هم مهم نیست که مورالس شصت ساله در میان مردم کشورش به «قهرمان فقرا» معروف است و ده ها هزار طرفدار او اکنون در خیابان ها گرد آمده اند.

شاخص منافع آمریکا و سرنوشت دموکراسی

مخالفان دولت مورالس را هم آمریکایی ها بیش از همه می شناسند. «مات ویلگریس» عضو جمعیت «دوستان بولیوی» در نشریه «دی تریبیون» نوشت: خانم «جَنینه آنیس» نایب رئیس دوم سنای بولیوی که از مخالفان دولت وقت مورالس محسوب می‌شود و خود را رئیس‌جمهوری موقت این کشور معرفی کرد، نژادپرستی است که پیش تر توییت کرد «آرزوی بولیوی آزاد از رفتارهای شیطانی ساکنان اصلی (سرخپوست ها) را دارد» و اینکه «پایتخت بولیوی مال سرخپوست ها نیست زیرا آنان به بلندی ها یا اقلیم چاکو تعلق دارند».

هیچ کس در آمریکای مدعی «دموکراسی» و «مشروعیت» اهمیتی نداد که جَنینه آنیس روز سه شنبه خود را رئیس جمهوری موقت نامید آن هم در پارلمانی که اکثریت آن غایب بود و حد نصاب رای گیری را نداشت.

تریبیون تصریح می کند: حوادث اخیر بولیوی کودتایی برای تسلط بر قدرت بدون توجه به سنت های دموکراسی بود؛ کودتایی که راست افراطی آن را تنظیم کرد و هیچ مذاکره ای را نپذیرفت حتی پیشنهاد مورالس برای انتخابات دوباره را رد کرد ما نیروهای پیشرو در دو آمریکا (آمریکای لاتین و ایالات متحده) این رویه خطرناک را فهمیدند از «مارسلو ابراردو» وزیر خارجه مکزیک گرفته تا رئیس جمهور منتخب آرژانتین و «لولا داسیلوا» رئیس جمهوری سابق تازه آزاد شده برزیل از زندان و سیاستمداران آمریکایی مانند «الهان عمر» که اخراج مورالس را کودتا خواند.

مورالس با تشدید خشونت های سازمان یافته از قدرت کناره گرفت. راست های افراطی مسلح خانه خودش را خراب کردند و منزل خواهرش را آتش زدند. بسیاری از طرفداران حزب «حرکت به سوی سوسیالیسم» مورالس در مناطق فقیر نشین دستگیر شدند. خانم «پاتریشیا آرسی» شهردار منطقه «فینتو» در شهر «کوچامبابا» که قلب مردمی حزب مورالس به شمار می رود، دستگیر شد، موهایش را تراشیدند و به او رنگ قرمز پاشیدند (رنگ راست افراطی بولیوی)؛ سپس او را پاپرهنه در خیابان ها چرخاندند تا زانو بزند و به خاطر حمایتش از مورالس عذرخواهی کند اما چنین نکرد تا اینکه طرفداران اوو مورالس نجاتش دادند اما این باعث نشد تا کودتاگران، ساختمان شهرداری را آتش نزنند.

ویدیوهایی نیز منتشر شد که نشان می داد پرچم «ویفالا» نشان ساکنان اصلی یعنی سرخپوستان بولیوی از ساختمان ها پایین کشیده می شود و گروه های راست افراطی اسلحه به دست، طرفداران حزب مورالس را تهدید به قتل می کنند.

نویسنده مطلب تریبیون می افزاید: وحشتناک تر اینکه در روز ۱۲ آوریل ۱۵ عضو پارلمان بولیوی وابسته به راست افراطی نامه ای سرگشاده به دونالد ترامپ نوشتند و خواستار دخالت آمریکا برای جلوگیری از انتخاب مجدد اوو مورالس شدند.

کودتا علیه آنکه ترامپ را «دشمن بشریت» خواند

دموکراسی و مشروعیت در کاخ سفید در مقیاس های آمریکایی و با ترازوی واشنگتن سنجیده می شود. هر چه باشد اوو، بارها انتقادات گزنده ای از دولت آمریکا کرده و اینک نوبت تسویه حساب رسیده است. او در سپتامبر ۲۰۱۸ رو به روی رئیس جمهور آمریکا گفت: اگر آمریکا از دموکراسی حمایت می کند چرا کودتاها را تامین مالی و از دیکتاتورها حمایت کرده است؟

مورالس در نشست شورای امنیت سازمان ملل این جملات را هم گفت: آمریکا هرگز حامی دموکراسی نبوده است و... دونالد ترامپ دشمن بشریت و سیاره زمین است.

انگیزه های اقتصادی البته نقش شایان توجهی در اقدام آمریکا برای کودتا دارد. شرکت های آمریکایی توجه ویژه ای به معادن لیتیوم بولیوی دارند که بیشترین مخزن لیتیوم در جهان است. مورالس قصد داشت صنایع لیتیوم را ملی کند (نظیر اقدام دکتر مصدق در ملی کردن نفت). با این کار، رقابت بین المللی برای خرید این ماده ارزشمند به جای فروش ارزان آن به شرکت های چند ملیتی شکل می گرفت.