امانوئل مکرون رییس جمهوری فرانسه معتقد است عدم هماهنگی لازم میان اعضای ناتو از یک سو و پیش بینی ناپذیر بودن رفتارهای آمریکا از سوی دیگر موجب شده است این سازمان با بحران هویت مواجه شود.
مکرون در اظهاراتی که با واکنش های متفاوت اعضای ناتو مواجه شد گفت: نمی توانیم برای ناتو هزینه بپردازیم و جان سربازانمان را فدا کنیم ، ولی فلسفه وجودی این سازمان مبهم باشد.
این اظهارات نشان می دهد که پاریس بوضوح خواستار باز تعریف سازمان پیمان آنتلانتیک شمالی است و ساختار آن را با شرایط کنونی جهان منطبق نمی داند.
گرچه فرانسه با این موضعگیری ظاهرا خواستار روشن شدن فلسفه وجودی ناتو و تبیین نقش دقیق آمریکا در مدیریت این سازمان است ، ولی تداخل منافع پاریس و واشنگتن را نیز می توان از عوامل موثر و یا موثرترین عامل برای اظهارات اخیر مکرون دانست.
به عقیده کارشناسان ، رییس جمهوری فرانسه خواستار روشن شدن سهم این کشور از فعالیت های ناتو در آفریقا، خاورمیانه و دیگر نقاط جهان است.
فرانسه در تحولات لیبی و سرنگونی سرهنگ قذافی نقش محوری داشت ولی پس از مدتی از معادلات این کشور کنار گذاشته شد. به بیان دیگر پاریس خواستار آن است در نقاطی که آمریکا در چارچوب ناتو و با نام ناتو حضور دارد ، نقش پررنگی داشته باشد.
از دیدگاه پاریس با فروپاشی اتحاد شوروی و انحلال پیمان ورشو ، قطعا صف آرایی های سابق بی معنی است و مبانی و اهداف ناتو نیازمند بازتعریف جدید است.
از این زاویه دید، درشرایطی که کشورهای چک ، رومانی، اسلواکی، اسلوونی، آلبانی، کرواسی و مونته نگرو که زمانی از اعضای پیمان ورشو و اقمار اتحاد شوروی بودند به ناتو پیوسته اند ، بدیهی است که ناتو ناگزیر به بازتعریف مبانی خود است.
این اولین بار نیست که فرانسه در برابر ناتو موضعگیری می کند. ژنرال دوگل رییس جمهوری فرانسه در هفتم مارس ۱۹۶۶ در نامه ای خطاب به لیندون جانسون رییس جمهوری وقت آمریکا اعلام کرد فرانسه از این سازمان خارج می شود.
دوگل در این نامه خواستار حاکمیت کامل فرانسه بر تمامی مرزهای خودشده بود، زیرا تا آن موقع نیروهای مشترک ناتو در پایگاه های مختلفی در این کشور مستقر شده بودند و از دریا و آسمان فرانسه برای عملیات مختلف استفاده می کردند.
یک سال پس از نامه دوگل، ژنرال "لیمان لمنیتزر" فرمانده نیروهای آمریکا در اروپا ۱۴ مارس ۱۹۶۷ ، خروج نیروهای ناتو از فرانسه را اعلام کرد.
به این ترتیب آمریکا ۲۷ هزار نیروی نظامی و ۳۷ هزار کارمند غیرنظامی خود را از فرانسه خارج کرد. همچنین ۳۰ پایگاه هوایی، زمینی و دریایی آمریکا در فرانسه تعطیل شد.
نگاه پاریس به ناتو همواره با برخی اعضای دیگر اروپایی این سازمان تفاوت داشته است. در حالی که دیگر اعضای ناتو خواستار تامین امنیت خود توسط این سازمان هستند و به آن بسنده می کنند، فرانسه خواستار نقش محوری و فرماندهی در این سازمان است. و همین نقطه تقابل واشنگتن و پاریس در سازمان پیمان آتلانتیک شمالی محسوب می شود.
گرچه با تغییر روسای جمهوری فرانسه و آمریکا ، این تقابل شدت و ضعف می یابد ولی این زاویه دید هیچگاه به سوی صفر میل نکرده است.
از سوی دیگر برژنسکی از استراتژیست های جناح دمکرات آمریکا در سال ۲۰۰۴ میلادی آشکارا اعلام کرد: " اتحادیه اروپا با ظرفیت بالای اقتصادی که دارد شانه به شانه آمریکا پیش می رود و با هویت پولی و تجاری مستقل می تواند به عنوان یک قطب نظامی جدید ظهور کند و به رقیب آمریکا تبدیل شود. این پدیده می تواند به راحتی هژمونی آمریکا را درمنطقه اقیانوس آرام محدود کند. "
این سخنان برژنسکی حکایت ازآن دارد که آمریکا نیز بر خلاف دوران جنگ سرد، به اتحادیه اروپا به عنوان متحد خود نگاه نمی کند ، بلکه بعکس این اتحادیه را رقیب خود می داند. این دیدگاه واشنگتن قطعا از نگاه پاریس نیز دور نمانده است.
این زاویه دید واشنگتن به اتحادیه اروپا از یک سو و گذشت چند دهه از فروپاشی اتحاد شوروی به عنوان انگیزه اصلی شکل گیری ناتو از سوی دیگر و نیز ظهور قطب های جدید نظامی ، سیاسی و اقتصادی در جهان موجب شده است که برخی اعضای کلیدی ناتو همچون فرانسه به طور جدی به بازتعریف ساختار و اهداف سازمان پیمان آتلانتیک شمالی بیندیشند؛ و نیز بر اساس همین دیدگاه است که فرانسه هر از گاهی از تشکیل ارتش مستقل اروپا سخن به میان می آورد که همواره با مخالفت محور واشنگتن در اتحادیه اروپا مواجه می شود.
این روند ناگزیر می تواند به دگردیسی در مرزبندی های ژئوپلتیک در آینده نزدیک منجر شود.