«بین ساعت ۱:۴۵ تا ۲:۱۵ صبح چهارشنبه، عراق با ۲۲ موشک بمباران شد. ۱۷ موشک به پایگاه عینالاسد شلیک و پنج موشک به اربیل پرتاپ شد. در هر دو پایگاه نیروهای ائتلاف بینالمللی حضور داشتند.»
به گزارش پژوهشگر ایرنا، این اطلاعات در بیانیه رسمی فرماندهی نظامی عراق ساعتی پس از اقدام موشکی ایران آمد و تاکید شد در این حملات هیچ یک از نیروهای نظامی عراقی آسیب ندیدهاند.
از لحظه آغاز این عملیات که بر پایه اعلام سپاه پاسداران انقلاب اسلامی با نام «شهید سلیمانی» و رمز «یا زهرا (س)» انجام شد، بسیاری از رسانهها به پوشش آن پرداختند و آن را نخستین حمله نظامی مستقیم به مواضع آمریکا پس از جنگ جهانی دوم ارزیابی کردند. با این همه، اقدام تهران چندان غیر قابل پیشبینی نبود.
بامداد سیزدهم دی ماه- فقط پنج روز پیش از این عملیات- سردار «قاسم سلیمانی» فرمانده سپاه قدس جمهوری اسلامی ایران در حالی که برای یک دیدار رسمی به عراق رفته بود پس از ترک فرودگاه بینالمللی بغداد به همراه «ابومهدی المهندس»، معاون الحشد الشعبی که جزو نیروهای نظامی عراق به شمار میرود، هدف حمله پهپادی آمریکا قرار گرفت.
اعلام شد این حمله به دستور مستقیم «دونالد ترامپ»، رییس جمهوری آمریکا صورت گرفت که بازتاب خشمگینانه آن در مراسم تشییع و خاکسپاری پیکر این شهید و همراهانش در شهرهای مختلف عراق و ایران و حتی کشورهای منطقهای و فرامنطقهای، از پاکستان و لبنان تا روسیه و انگلیس لمس شد.
همان زمان، مقامهای بلندپایه ایران از جمله وزیر امورخارجه اعلام کردند اقدام برای ترور یکی از مقامهای نظامی خود را که برای ماموریت دیپلماتیک در کشور همسایه به سرمیبرد مصداق نقض قوانین بینالمللی میدانند و «مطابق بند ۵۱ منشور ملل متحد»، حق پاسخگویی به آن را دارند.
نماینده جمهوری اسلامی ایران در سازمان ملل متحد نیز طی یک مصاحبه و همچنین مسوولان سیاست خارجی و نظامی کشور تاکید کرده بودند این پاسخ «قطعا نظامی» خواهد بود.
بنابراین موشکباران پایگاههای آمریکایی در عراق اقدامی قابل پیشبینی بود.
در چنین شرایطی چند نکته قابل بررسی است:
زمان و مکان عملیات:
در سراسر منطقه غرب آسیا پایگاههای نیروهای آمریکایی پراکنده است اما تهران، جایی را برای نخستین واکنش خود برگزید که ترور سردار ملی آن، در همانجا رخ داده و پهپاد آمریکایی نیز از پایگاه عین الاسد (قادسیه سابق) هدایت شده بود که دومین پایگاه هوایی عراق پس از پایگاه هوایی "بلد" به شمار میرود.
ترامپ اواخر دسامبر ۲۰۱۸ میلادی (دی ماه 1397 خورشیدی) برای دیدار غیرمنتظره با سربازان آمریکایی به آنجا رفت و پس از آن گفت: بسیار غم انگیز است که هفت تریلیون دلار در خاورمیانه هزینه کنی و بعد ناچار باشی در کمال خفا به خاورمیانه سفر کنی و هر کاری انجام دهی تا سالم به مقصد برسی.
حتی ساعت آغاز پرتاب موشکها با عملیات پهپادی جمعه همخوانی داشت و از سوی دیگر، مراسم خاکسپاری پیکر سپهبد سلیمانی همچنان در زادگاه او- کرمان- در حال برگزاری بود. به عبارت دیگر، تهران پیش از خاکسپاری سردار خود، نخستین واکنش را به آمریکا نشان داد.
اجرای مستقیم عملیات:
برخی صاحبنظران بر این باور بودند که در وهله نخست ممکن است نیروهای وابسته به ایران در منطقه برای پاسخگویی به ترور سردار سلیمانی آستین بالا بزنند.
با این همه، ورود مستقیم تهران نشان داد میخواهد برای انتقام این ماجرا به طور مستقیم وارد شود و همانگونه که وزیر امورخارجه نیز اعلام کرده بود «مسئولیت اقدام خود را میپذیرد».
این امر پیام دیگری را نیز دربرداشت؛ اینکه ایران در رویارویی با هر گونه اقدامی که مخل امنیت ملی خود میبیند تعارف ندارد؛ حتی اگر طرف مقابل آن کشوری باشد که برخی حکومتهای منطقه پیوندهای عمیق سیاسی، اقتصادی، نظامی و امنیتی با آن دارند.
توانمندی نظامی:
برخورداری از توانمندی موشکهای نقطه زن، یکی از موضوعهای مورد مناقشه میان آمریکا و ایران در چند سال اخیر بوده است؛ به گونهای که واشنگتن حتی پس از خروج یکجانبه از توافق بینالمللی برجام در اردیبهشت ماه 1397، مدعی بود آزمایشهای موشکی ایران خلاف تعهدات برجامی تهران است؛ موضوعی که در قطعنامه 2231 سازمان ملل متحد فقط در ابعاد هستهای آن، مورد اشاره قرار گرفت و رهبران ایران نیز نامشروع بودن دستیابی، نگهداری و ذخیره سازی چنین سلاحی را اعلام کردهاند.
اینک تهران از خاک خود، موشکهایی فرستاده است که فناوری بومی آن را به طور کامل در اختیار دارد و مسافت ۴۳۰ کیلومتری تا پایگاه عین الاسد را به راحتی طی کرده و بدقت به هدف اصابت کرده است.
پایگاه «حریر» اربیل نیز در فاصله 60 کلیومتری مرز ایران قرار دارد و میزبان نیروهای ائتلاف به رهبری آمریکا بود. ارتش آمریکا سپتامبر گذشته (شهریورماه) در تارنمای رسمی خود اعلام کرده بود در این پایگاه بیش از ۳۶۰۰ نیروی نظامی و غیرنظامی از ۱۳ کشور مختلف حضور دارند.
تمهیدهای راهبردی:
چند ساعت پیش از آغاز عملیات موشکی، نشستی در تهران میان فرماندهان بلندپایه محور مقاومت برگزار شد که جزییاتی از آن به بیرون درز نکرد؛ با این همه، به نظر میرسد باید هماهنگیهای دقیقی با بغداد به عنوان یکی از طرفهای دخیل در شهادت فرماندهان بلندپایه ایرانی و عراقی صورت گرفته باشد.
فقط چند ساعت پیش از حمله موشکی ایران، اعلام شد نخستین سفر وزیر دفاع جدید آمریکا به فلسطین اشغالی در پی تشدید تنشها در غرب آسیا لغو شده است.
پس از انتشار خبر حمله نیز تاکید وزارت دفاع آمریکا (پنتاگون) بر «آمادگی کامل این پایگاهها» نشان میدهد هشدارهایی دریافت شده بود که با توجه به مصوبه قانونی مجلس عراق مبنی بر لزوم خروج نظامیان آمریکایی از این کشور، دور از ذهن نبود؛ امری که از سه هفته پیش در پی اعتراضهای مردمی به اقدامهای نظامی آمریکا علیه نیروهای نظامی عراقی و بمباران پایگاههای آنان پررنگ شده بود.
خروج نظامیان از این پایگاهها برای پیشگیری از به جای ماندن تلفات انسانی همسو با همین تمهیدها ارزیابی میشود.
یکی از نقاط حساس در سیاست خارجی آمریکا جان شهروندان این کشور است و از این رو، بسیاری از صاحبنظران بر این باور بودند که میزان تلفات انسانی، تعیین کننده هر گونه واکنش ترامپ به حمله ایران است تا فشارهای داخلی را در آستانه انتخابات ریاست جمهوری 2020 و استیضاح خود در پی «اوکراین گیت» مدیریت کند.
با توجه به اندیشیدن چنین تمهیدهایی، در حقیقت شرایطی برای آمریکا فراهم شد که بدون تلفات انسانی به خواست ملت عراق گردن نهد و زمینه ترک مکانی را فراهم آورد که از سال 2003 میلادی به سبب اشغال این کشور، در اختیار آنان بود.
روشن است بدون این تمهیدهای راهبردی، ممکن بود بجز سربازان آمریکایی، برخی نظامیان عراقی نیز آسیب ببینند که این امر، به روابط حسنه 2 همسایه آسیب میزد و در شرایط کنونی منطقه، به ضرر اتحادی بود که با آغشته شدن خون شهیدان دو ملت به دست آمده است. به جای ماندن تلفات از سربازان ائتلاف- شامل برخی کشورهای عضو پیمان آتلانتیک شمالی (ناتو)- نیز بر پیچیدگی شرایط میافزود.
توانمندی سیستمهای پدافندی آمریکا:
برای دفاع از پایگاههای هوایی آمریکا سامانههای اطلاعاتی و راداری پیشرفتهای مستقر شده که بخش زیادی از هزینههای آن کشور را رقم زده است.
بر پایه اعلام وزارت دفاع آمریکا درباره آمادگی کامل دفاعی، انتظار میرفت سامانههای پدافندی آمریکایی که برای فروش آن به حاکمان برخی کشورهای منطقه تبلیغات رنگارنگی صورت گرفته بود، دستکم برای اثبات ادعاهای پیشین، برخی از موشکهای ایران را ردگیری یا شناسایی کند؛ امری که عملیاتی نشد.
یکی از دلایل این امر میتواند به توان موشکهای پرتاب شده برگردد که سوی دیگر آن، اذعان به ناتوانی این سامانههاست. البته این موضوع، ممکن است دلایل دیگری مانند ترجیح آمریکا به خودداری کردن از افزایش هزینههای خود و نشان ندادن واکنش دفاعی به این حمله به سبب تخلیه این پایگاهها داشته باشد.
روشن شدن جنبههای مختلف این موضوع، در آینده به ابهامهای بالا پاسخ میدهد.
پیامهای روشن به دولتهای منطقه و رژیم صهیونیستی:
میگویند پایان دیپلماسی، آغاز جنگ است و آمریکا با حذف نماینده نظامی جمهوری اسلامی ایران، که به گواه نخست وزیر عراق در حال انجام ماموریت دیپلماتیک و حامل یک پیام بود، تنش نظامی را آغاز کرد. اما پاسخ تهران و تاکید رهبر معظم انقلاب بر اینکه این پاسخ نخستین سیلی بود، نشان داد پایان دهنده این تنشها، قطعا آمریکا نیست.
این اقدام روشن کرد برای ایران فرقی ندارد طرفی که با برنامه ریزی قبلی امنیت ملی آن را خدشه دار کرده، آمریکاست یا یک حکومت دیگر؛ جمهوری اسلامی آنگاه که دادن پاسخ شایسته به طرف مقابل را ضروری میبیند، آستین بالا میزند و همانگونه که اعلام کرده است، عمل میکند.
در حقیقت، اینکه میان حرف تا عمل تهران، میان شعارها تا مواضع آن، فاصله کمی وجود دارد، در بازسازی فضای ذهنی رهبران برخی حکومتها منطقه و جهان تاثیرگذار است.
از سوی دیگر، واکنش تهران به ترور فرمانده عالی نظامی خود در حالی شکل گرفته که گروهای فعال در محور مقاومت بر پاسخگویی مجزای خود به آمریکا تاکید کردهاند.
به باور این گروهها، سلیمانی نه فقط برای ایرانیان یک اسطوره نظامی و استراتژیک بود بلکه به محور مقاومت تعلق داشت که دامنه فعالیت آنان در غرب آسیا گسترده است و بسیاری از ملتها آثار مثبت اقدامهای او در مبارزه با تروریسم منطقهای را از نزدیک لمس کردهاند.از دیدگاه برنامهریزی راهبردی، حضور سردار سلیمانی در محور مقاومت طی سالهای گذشته به عامل ثابتی در محاسبات همه طرف ها تبدیل شده بود.
از منظر دیگر، حضور سلیمانی در معادلات منطقه همواره به عنوان یک «متغیر کنترل» در نظر گرفته میشد و هر اقدامی با توجه به ثابت بودن آن، صورت میگرفت. در بسیاری از موارد با حذف متغیر کنترل، شمار و خواص متغیرهای در حال اثرگذاری بسیار پیچیده میشود و ممکن است هر متغیر، اثرات چندگانهای داشته باشند.
در این شرایط، روشن است روسای برخی حکومتهای منطقه بویژه مقامهای رژیم صهیونیستی در اندیشه شکل آتی فضای منطقهاند؛ امری که به واسطه تنشهای چندساعته میان ایران و آمریکا در پی حمله موشکی به پایگاههای آمریکایی نمایانتر شد و در پی اظهارات رهبران محور مقاومت درباره عواقب اقدام نسنجیده واشنگتن ابعاد پیچیدهتری به خود گرفت؛ زیرا از دید آنان شاید آمریکا کیلومترها از منطقه غرب آسیا دور باشد اما رژیم صهیونیستی به عنوان مهمترین متحد آن، هدفی در دسترس است.
سکوت بیش از سه روزه مقامهای رژیم صهیونیستی در قبال ترور سردار سلیمانی نشان میداد که آنان به طور جدی در حال بررسی ابعاد این حادثه و سنجش موقعیت جدید بودهاند.
به نظر میرسد پاسخ موشکی تهران به ترور فرمانده ارشد نظامیاش، محاسبات بعدی واشنگتن برای هر گونه فعالیت کوتاه یا بلندمدت در منطقه را تحتالشعاع قرار میدهد و از سوی دیگر، حاکمان برخی کشورهای منطقه و همچنین مقامهای صهیونیستی را برای هر گونه موضع گیری یا اقدام بعدی مرتبط با ایران، بیش از گذشته محاسبهگر میکند.