مجموعه حراج تهران در سال ۱۳۹۱ به صورت نهادی مستقل و خصوصی شکل گرفت و معرفی بهترین نمونه های هنر مدرن و معاصر ایران را به مجموعه داران هنری و مخاطبان جهانی در ژانرهای مختلف هدف اصلی خود تعریف کرد.
دوازدهمین دوره از حراج تهران عصر روز جمعه۲۷ دی ماه با مجموع فروش ۳۱ میلیارد و ۷۱۷ میلیون تومان درحالی پایان یافت که گرانترین اثر فروختهشده متعلق به حسین زندهرودی با قیمت ۳ میلیارد و ۲۰۰ میلیون تومان بود.
حراج تهران از اولین دوره برگزاری خود در خرداد ۱۳۹۱ تا دوازدهمین دوره در دی ماه ۱۳۹۸ مورد توجه هنرمندان و رسانه ها قرار داشته است و اگرچه تلاش کرده است خود را فرصتی برای احیای اقتصاد هنر در ایران معرفی کند ولی همواره با اتهام هایی چون ایجاد اختلال در نظم بازار هنر، بهره مندی از رانت، برده کردن هنرمندان، آشنا بازی، جایگزینی هنر بازاری به جای هنر فاخر و قدرت گرفتن دلال به جای هنرمند، مواجه بوده است.
حراج تهران معیار قیمتگذاری آثار هنری نیست
لیلی گلستان مدیر گالری گلستان و از پیکسوتان و فعالان حوزه هنرهای تجسمی، حراج تهران را یک اتفاق نادر در فضای هنری کشور عنوان کرد و افزود: قیمت آثار فروش رفته در این رویداد یک استثناست و نمی تواند معیار بهای کلی برای خرید و فروش در گالریها باشد.
یک سری از نقاشان که کار آنها در حراج با قیمت بالایی فروش رفته است ظرفیت کافی را نداشتند و نتوانستند تفاوت حراج را با دیگر رخدادها و رویدادهای فرهنگی ایران تمیز دهند و بر همین اساس شاهد هستیم که قیمت آثارشان قبل و بعد از حراج یک شبه چند برابر می شود.
گلستان گفت: حراج تهران دارای ویژگی های متعددی است که می تواند به عنوان یک شب فارغ از دیگر فضای هنری ایران لحاظ شود و به دلایل مختلف آثار حاضر در این رویداد با اعتباری که این مجموعه در این سال ها به دست آورده است دارای ارزش می شود. هنرمندان باید به این توجه کنند که فردای حراج تهران معجزه ای در کیفیت هنری آنها رقم نخورده است.
وی افزود: هنرمندان جوانی که آثارشان به سختی ۱۰ میلیون تومان فروش می رود پس از فروش ۷۰ میلیونی در حراج تهران حاضر نیستند با قیمت شب قبل از حراج آثار خود را به فروش رسانند درحالی که باید هنرمندان جوان فرایند پیشرفت حرفه ای خود را آرام و منطقی پیش ببرند تا همان طور که یکباره صعود کردند، سقوط نکنند.
وی در پاسخ به محدودیت تنوع آثار هنرهای تجسمی در این حراج گفت: تیم کارشناسی فروش بسیار دقیق آثار را بررسی می کند و به دلیل شناخت بازار و مخاطب تلاش می کنند آثاری را معرفی کنند که شانس فروش بیشتری دارد که برای مثال امسال گالری گلستان ۱۰ اثر به هیئت انتخاب معرفی کرد و تنها دو اثر انتخاب شد.
وی به نقش مهم این رویداد در رونق اقتصادی هنر ایران اشاره کرد و گفت: حراج تهران در فضای گالری ها و رویدادهای هنری ایران تاثیر مثبتی داشته است و به عبارتی رونق را وارد خرید و فروش آثار هنری کرده است.
مدیر گالری گلستان نقش حراج تهران را در ارتقای آگاهی مردم ستود و افزود: مردم در این سال ها فهمیدند که آثار هنری میتواند به یک پسانداز برای آنها بدل شود. مفهوم زیبایی شناسی از نخبگان هنری به عموم جامعه گسترش یافته است و مردم برای آثار هنرهای تجسمی به عنوان یک هنر فاخر و ارزشمند نقش و جایگاه متفاوتی نسبت به گذشته قائل هستند.
حراج تهران رانتی کنترل شده است
بهرام کلهرنیا عضو هیات علمی دانشگاه هنر و مدیر گالری وَرد گفت: حراج تهران به صورت رانتی کنترل شده به فروش تعداد معدودی از آثار هنرمندان مشخص، محدود شده است، این امر در یک شب بنیان بازرگانی هنر را در طول سال به هم میریزد؛ زیرا هنرمندان بزرگی کنار گذاشته و برخی با فروش میلیونی کارهایشان دچار سوءتفاهم میشوند.
حراج تهران یک روزه بنیان بازرگانی بازار هنر در طول سال را به هم میریزد و سبب می شود هنرمندان جایگاه واقعی خود را از دست دهند، برای مثال هنرمندان بزرگی کنار گذاشته می شوند و هنرمندانی یک شبه آثار خود را میلیونی به فروش می رسانند. متاسفانه سالها پیش شاهد حضور هنرمندانی بودیم که با فروش آثارشان دچار سوء تفاهم شدند و همین توهم سبب شد با قیمت های غیرمتعارف در شب پس از حراج از قاعده بازار هنر حذف شوند.
این هنرمند پیشکسوت اظهار داشت: شخصیت حرفه ای هنرمند باید طی سالها کار و تلاش شکل گیرد و نخست در فضای رقابتی هنر معاصر ایران تثبیت شوند و اعتباشان را از زیست هنری خود بگیرند نه از یک شب در حراج.
وی گفت: حراج تهران خود را به عنوان ناجی اقتصاد هنر ایران معرفی کرده است درحالی که به دلیل شکل گیری این رویداد بر اساس منافع و اهداف محدود نمی تواند به یک پدیده ملی بدل شود که جامعه هنری ایران را دربرگیرد و همین امر سبب شده در این سال ها هنرمندانی به اصطلاح حراجرو به وجود آیند و هنرمندان دیگر که شانس حضور ندارند و مورد تایید نیستند از این دایره حذف شوند.
وی با اذعان به نقش مثبت این رویداد در هدایت سرمایهگذاریها در بخش هنرهای تجسمی گفت: این رویداد باید سالها زودتر شکل می گرفت. نمیتوان تاثیر مهم این رویداد را بر ایجاد فرهنگ خرید آثار هنری و ارزش افزوده آن نادیده گرفت و این حراج توانسته در سال های اخیر نگاه به آثار هنری را به عنوان یک سرمایه گذاری در جامعه ایجاد کند.
با وجود این، کلهرنیا به اقتصاد هنر به عنوان موضوعی پیچیده در ایران اشاره کرد و گفت: این امر از مولفه های متفاوتی پیروی می کند؛ نقص مدیریتی و نبود برنامه ریزی صحیح به صورت آشکارا در هنر ایران داریم. در این سال ها به صورت گوناگون و پراکنده هنرمندان و فعالان حوزه هنر، کوشیدند به صورت سلیقه ای بازارهایی را شکل دهند اما نبود یک ساز و کار منسجم و یکپارچه که بتواند هنرمندان و بازار تولید، عرضه و ارائه را به صورت صحیح در خود شکل دهد از مهمترین علت هایی است که سبب هرج و مرج در فضای هنری ایران شده است.
حراج تهران به صورت یک رانت کنترل شده به فهرست معدودی از افراد محدود شده، این نگاه گزینشی در یک رقابت غیرمنطقی گالری داران را روبروی هم قرار داده است زیرا قادر نیستند در یک بازار عمومی رقابت کنند.
مدیرگالری وَرد با اشاره به آسیب های بازار بیمار در اقتصاد هنر افزود: زمانی که چرخه توزیع، ارائه، خرید و فروش از مسیر استاندارد خود خارج شود هنرمندان از استقلال خود فاصله می گیرند و برده گالری دار و حراج می شوند در حالی که هنرمند باید احساس امنیت کند و در یک مسیر صحیح در راس این چرخه قرار گیرد.
کلهرنیا با ارائه طرح مخزن ملی آثار هنری در کشور گفت: می توان یک صندوق را به صورت مشترک توسط بخش دولتی و خصوصی ایجاد کرد که شورایی متشکل از هنرمندان، گالری دار، مجموعه داران و فعالان حوزه تجسمی بر ارائه و فروش آثار در بازار نظارت داشته باشند تا از این سردرگمی جلوگیری شود و انسجام شکل گیرد.
حراج تهران یک رویداد صرفا فرهنگی نیست
علی فرامرزی نقاش پیشکسوت و مدیر گالری فرامرزی با تاکید بر لزوم شناخت ابعاد صحیح حراج تهران، گفت: این رویداد بیشتر یک فرایند اقتصادی است و مشکل از جایی آغاز می شود که از این رویداد انتظار یک حرکت صرفا فرهنگی و سازنده در فضای هنرهای تجسمی ایران داشته باشیم.
حراج تهران یک فرایند بی سابقه، نوپا و جوان در تاریخ هنرهای تجسمی ایران است و در واقع چون جامعه فرهنگی به ابعاد آن اشراف کامل ندارد فرهنگ حراج هم برایش به درستی جا نیفتاده است.
به اعتقاد وی، اقتصاد بیش از جنبه های دیگر اساس برگزاری حراج هاست؛ فروش نرفتن تعداد زیادی از آثار، ضعف و شکست بزرگ برای آن محسوب میشودبه همین دلیل حراج ها تلاش می کنند بیشتر گردش مالی را در کنار گردش فرهنگی مد نظر قرار دهند. حراج گذار الزاما کارشناس هنر نیست بلکه بیشتر کارشناس اقتصادی است که صدای نبض بازار هنری را می شنود.
فرامرزی ادامه داد: اگر به تاریخ ۳۰۰ ساله شکل گیری حراج ها در اروپا نگاه کنیم به این نکته خواهیم رسید که آنها در سال های نخست انگشتر، میز، مبل، جواهرات می فروختند که گاه تابلوی هنری در میان آثار خریداری شده یک خانه وجود داشت و پس از گذشت سال ها آثار هنری به صورت مستقل ارائه شد و اگر حراج های کریستی و ساتبیز را مورد توجه قرار دهید هنوز حراج های جواهرات، خودرو و دیگر موارد را در کنار حراج آثار هنری برگزار می کنند.
وی گفت: حراج گذار نیز نباید این انتظار غیرمنطقی را ایجاد کند و برای جامعه هنرهای تجسمی انتظارات فرهنگی غیرضروری به وجود آورد. حراج تهران در اطلاعرسانی با مشکلاتی روبرو بوده است و می بایست یک سخنگوداشته باشد که بتواند با پاسخگویی، فرهنگ سازی صحیح ایجاد کند تا افراد فعال در هنرهای تجسمی با ابعاد این پدیده آشنا شوند.
جامعه ما از لحاظ فرهنگزدگی به همه مباحث به صورت فرهنگی و اخلاقی نگاه می کند و نبود دوسالانهها و رویدادهای فرهنگی جدی در ایران سبب شده است که هنرمندان از حراج تهران توقع یک حرکت هنری داشته باشند.
فرامرزی افزود: حراج تهران همچون هر رویدادی باید محسنات و معایب خود را بشناسد و با شنیدن نقدهای منطقی مسیر حرکت خود را ترسیم کند. برای آسیب شناسی این رویداد باید این معیار را در نظر بگیریم که اگر حراج تهران برگزار نمیشد وضعیت هنرهای تجسمی به چه صورت بود.
مدیر گالری فرامرزی در پاسخ به شائبه ارتباطهای غیر معمول حراج گذار با هنرمندان گفت: ارتباط های فامیلی و روابط دوستانه نمی تواند در یک رویداد حرفه ای همچون حراج تهران وجود داشته باشد، چنین چیزی خودکشی حراج گذار است چون اگر آثار ارائه شده فروش نرود آسیب جدی به حراج وارد می شود.
وی گفت: قیمت آثار فروش رفته در حراج به طور طبیعی متفاوت از قیمت آثار همان هنرمند در گالری ها و آتلیه شخصی وی است چون حراج این امکان را ایجاد میکند که رسانهها به صورت متمرکز به آثار بپردازند، کاتالوگ چاپ میشود، منتقدان و فعالان هنرهای تجسمی در مورد آن می نویسند و در خارج از ایران به آن استناد می شود و همه این عوامل سبب می شود جو حاکم در حراج با دیگر فضاهای فرهنگی متمایز باشد و هنرمندان و گالری داران بتوانند به درستی جای این رویدادها را پیدا کنند تا در بازار فروش موفق شوند.
به گفته فرامرزی: حراج تهران با اهداف بزرگی آغاز به کار کرد که اگر به اهداف خود وفادار بود با این تفکر نقادانه کنونی روبرو نبودیم. حراج تهران در سیاستگذاری های فرهنگی کشور اثر می گذارد و باید این پرسش را مطرح کرد چند درصد آثار حراج به هنرمندان اندیشمند در مقایسه با پیشگامان هنر تعلق دارد و آیا این آثار نماینده هنر و فرهنگ معاصر ایران است.
دوازدهمین حراج تهران در حالی برگزار شد که با وجود فروش بیشتر آثار، تعداد کمی با بیشینه قیمت فروش رفتند و حسین زندهرودی هنرمند پیشگام مکتب سقاخانهای با فروش مجموع سه میلیارد و ۸۸۰ میلیون تومان رکوردی از خود برجای گذاشت.
در این دوره از حراج تهران یک اثر از منصوره حسینی و یک اثر از خسرو حسن زاده فروش نرفت و منوچهر یکتایی هنرمند معاصر نقاشی با یک میلیارد و ۹۰۰ میلیون تومان، فرهاد مشیری با یک میلیارد و ۶۰۰ میلیون تومان و منیر فرمانفرمائیان با یک میلیارد و ۱۰۰ میلیون تومان فروش رتبه های بعدی را پس از حسین زنده رودی در حراج کسب کردند. زندهرودی (متولد ۱۳۱۶) از بنیانگذاران مکتب نقاشی سقاخانهای و از پیشگامان نقاشیخط در ایران با فروش سه اثر در مجموع به فروش سه میلیارد و هشتصد و ۸۰ میلیون تومان و لقب گرانترین هنرمند امشب دست یافت.
در دوازدهمین دوره حراج تهران، ترکیب متنوعی از آثار هنرمندان معاصر ایران عرضه شده بود که در آن میان حسین زندهرودی با سه اثر بیشترین آثار را داشت و از پروانه اعتمادی، فرامرز پیلارام، ژازه تباتبایی، منصور قندریز، پرویز کلانتری و عباس کیارستمی، ۲ اثر ارائه شد.