انتقاد به نظام آموزشی در کشور سالهاست که از سوی بسیاری از خانوادهها، کارشناسان و حتی خود مسئولان مطرح است. موضوعی که طی سالهای اخیر حساسیت روی آن افزایش یافت و در نهایت به تغییر نظام ارزشیابی تحصیلی در مدارس منجر شد. اما بسیاری از خانوادهها و کارشناسان همچنان بر این باورند که نظام ارزشیابی توصیفی به کار گرفته شده به جای نظام ارزشیابی نمرهای نیز تفاوت زیادی در نظام آموزشی ایجاد نکرده و خروجی این ساختار آموزشی کماکان بر پایه رقابت است. موضوعی که هم در نظام آموزشی به عنوان یک اهرم کاربردی مورد توجه و تأکید قرار دارد و هم بین خانوادهها به عنوان یک فرهنگ غالب در مسائل تحصیلی و تربیتی کماکان دیده میشود.
از نگاه بسیاری از کارشناسان حوزه آموزش و حتی خانوادهها آن چه در نظام ارزشیابی توصیفی دیده میشود نیز نوعی نگاه رقابتی و مقایسهای بین دانشآموزان است که آزمونهایی مانند تیزهوشان و کنکور مصداقهای وجود این نگاه هستند. برای مثال طی روزهای اخیر اداره کل آموزش و پرورش مازندران اعلام کرد معیار ثبتنام در آزمون مدارس استعدادهای درخشان این است که دانشآموز در هر دو پایه پنجم و ششم حداکثر در یک عنوان درسی مقیاس «خوب» کسب کرده باشد و دیگر درسهایش را با مقیاس «خیلی خوب» پشت سر گذاشته باشد. به گفته «علیرضا سعدیپور» امسال آزمون ورودی مدارس استعداد درخشان از آزمون نمونه دولتی جدا شده و ثبتنام نیز از 26 بهمن تا 3 اسفند انجام میشود.
در این خبر از قول مدیرکل آموزش و پرورش مازندران آمده که محتوای آزمون پایه هفتم مانند سال گذشته صرفاً «هوش»، «استعداد» و «خلاقیت» است و نمره منفی هم دارد و ثبتنام دانشآموزان متوسطه اول به دوم مدارس سمپاد نیز در صورت داشتن حداقل معدل کل سالانه ۱۹ انجام میشود.
بسیاری از والدین معتقدند که این روند در پیش گرفته شده نشان دهنده تغییر نکردن نگرش نظام آموزشی در استفاده از اهرمهای رقابتی برای پرورش استعدادهای دانشآموزان است که حاصل آن دیده نشدن بسیاری از توانمندیها و خلاقیتهای دانشآموزان است. ضمن این که عمده مدارس اعم از دولتی و غیر دولتی توجهی به مسائل مربوط به مهارتها ندارند و همچنان آموزشمحوری در بسیاری از مدارس پررنگ دیده میشود.
نیاز به تعریف درست موفقیت
این نکات را میتوان در دیدگاه و نظرهای بسیاری از والدین یافت. عصر یکشنبه این هفته تعدادی از والدین مازندرانی در کتابسرای فرهنگان ساری به بهانه نقد و بررسی کتاب تازه تألیف شده «موفقیت در زندگی یا مدرسه؟» گرد هم آمدند و دیدگاهها و انتقادهای خود از نظام آموزشی کشور و همچنین دغدغههایی که در مورد آینده فرزندان خود دارند را بیان کردند.
«موفقیت در زندگی یا مدرسه؟» کتابی 55 صفحهای به قلم علیرضا سراجیان مربی و پژوهشگر مازندرانی حوزه آموزش و مهارتآموزی کودکان و نوجوانان است که چندی پیش از سوی انتشارات طنین سخن به بازار کتاب عرضه شد. سراجیان در این کتاب به تشریح تجارب خود از 6 سال فعالیت در زمینه مهارتآموزی کودکان و دانشآموزان مقاطع پایه و طرح پرسشهایی برای خانوادهها پرداخته تا آنها را نسبت به تغییر روند تربیتی به کار گرفته شده در نظام آموزشی و فضای خانواده و جامعه حساستر کند.
سراجیان به بهانه انتشار این کتاب که فایل الکترونیکی آن را برای دسترسی بیشتر خانوادهها به رایگان در فضای مجازی منتشر کرده، مدتی است که برنامهریزیهایی را در قالب نشستهایی با حضور خانوادهها برای بهبود روند آموزشی و تربیتی دانشآموزان ترسیم کرده و سعی میکند که با حضور والدین، آموزگاران و حتی دعوت از مسئولان آموزش و پرورش، جامعه به نقطهای برای تغییر باورهای آموزشی در خانوادهها و به کارگیری روشهای درست تربیتی در مدارس دست یابد.
گفتوگو برای آینده فرزندان
او ابتدا نشستی با حضور تعدادی از والدین در بابل برگزار کرد و یکشنبه این هفته نیز در ساری با حضور حدود 70 تن از پدران و مادران دانشآموزان و کودکان جلسهای برای شکلگیری یک فرآیند گفتوگویی بین خانوادهها و بیان دغدغههای آنان تشکیل داد.
سراجیان هدف اصلیاش از نوشتن این کتاب را ایجاد حساسیت در خانوادهها برای فاصله گرفتن از برخی فرآیندهای سنتی آموزشی و رسیدن به فرآیندی مناسب در زمینه آموزش عنوان کرد.
او که پیشینه تحصیل دانشگاهی در رشتههای فیزیک، کامپیوتر، صنایع و برق را دارد دلیل این تعدد مدرکها را نداشتن رضایت درونی از شغل و رشته تحصیلی خود میداند و معتقد است که این رضایت درونی در صورت قرار داشتن در یک فرآیند آموزشی درست میتواند در آینده دانشآموزان شکل بگیرد.
این مربی مهارتهای زندگی در نشست فرهنگان ساری گفت: پس از سالها تحصیل و چند سال فعالیت شغلی تصمیم گرفتم دنبال چراییِ این جریان موجود در ذهنم بگردم. جریان آموزشی روی آینده کودکان تاثیر زیادی دارد. قطعا اگر در یک جریان آموزشی بهتر قرار داشتم، میتوانستم انختابهای بهتری داشته باشم. البته منظورم از جریان آموزشی صرفا مدرسه و نظام آموزشی نیست. بلکه خانوادهها و نوع نگاهشان به آینده تحصیلی و شغلی فرزندان نیز در این زمینه نقش مؤثری دارد.
آموزش مهارتمحور
سراجیان اظهار کرد: امروز همه کارشناسان حوزه آموزش تاکید میکنند که کودکان و نوجوانان باید بیشتر به دنبال مهارت و تخصص باشند و قرار گرفتن در فضاهای رقابتی مانند کنکور و تست و آزمونهای مختلف مانند تیزهوشان میتواند آسیبزا باشد. کما این که چند سال پیش آموزش و پرورش اقدام به حذف تیزهوشان کرد، اما باز هم این جریان به دلیل درخواستهای خانوادهها از سر گرفته شد.
مؤلف کتاب «موفقیت در زندگی یا مدرسه؟» خاطرنشان کرد: در سالهای اخیر که وارد حوزه پژوهش در مسائل تربیتی و پرورشی و آموزش به دانشآموزان و آگاهسازی خانوادهها شدم، سعی کردم با آگاهسازی خانوادهها و مربیان از اهرمهای نظام آموزشی کاسته شود. در نظام آموزشی ما تهدید، تنبیه، سرزنش، مقایسه، تشویق و رقابت به عنوان اهرمهای اصلی دیده میشوند که هر کدام به نوعی آسیبزا هستند.
وی افزود: در کارگاههایی که با حضور خانوادهها برگزار میشود همیشه این پرسش را مطرح میکنم که هدف اصلی چیست؟ موفقیت در زندگی ملاک است یا موفقیت در مدرسه و تحصیل؟ اگر قرار است موفقیت در زندگی باشد پس باید بچهها را برای فضای زندگی آماده کنیم. یعنی باید یک سری از مهارتهای زندگی کردن را آموزش دهیم. نه صرفاً یک دانش تخصصی مثل ریاضی و زیست و سایر علوم که تعاریف و کاربرد خاص دارند.
این مربی مهارتهای زندگی تصریح کرد: در مدارسی که به عنوان مربی حضور مییابم تلاش میکنم جنبه مهارتی و مهارتهای زندگی بیشتر به کار گرفته شود و از مربیها و معلمان و به ویژه خانوادهها کمک میخواهم تا این اتفاق با سرعت و کیفیت بیشتر و بهتری بیفتد. خانوادهها باید دریابند که استعداد فرزندشان در مثلث طلایی استعداد، محبت و علاقه شکوفا میشود و این شکوفا شدن میتواند آینده فرزندشان را تأمین کند.
مافیای اقتصادی پشت پرده آموزش
سراجیان با اشاره به وجود موانع محکم و جدی در مسیر فاصله گرفتن از نظام آموزشمحور گفت: قابل انکار نیست که پشتِ مسائلی مانند تیزهوشان، کنکور و سایر جریانهای رقابتی در حوزه تحصیل و آموزش مافیایی قدرتمند حضور دارد که با چنین گامهایی مخالفت میکنند. جریانهایی که حتی اراده آموزش و پرورش برای اجرای سند تحول بنیادین را نیز نشانه گرفتهاند و اجازه نمیدهند این سند آموزشی که به نظرم یک سند بسیار مفید و مناسب است نیز اجرا شود. البته اختصاص نیافتن بودجه مناسب به اجرای این سند آموزشی را هم باید به دلایل درست اجرا نشدن آن افزود.
وی خاطرنشان کرد: در شرایطی که آموزش و پرورش در کشور ما به یک صنعت درآمدزا برای برخی گروهها تبدیل شده نمیتوان انتظار داشت که ذینفعان این وضعیت قید این درآمدهای میلیاردی از جریانهای رقابتی را بزنند. اما نمیتوان منتظر ماند تا اتفاق درست خودش رخ دهد. به همین دلیل معتقدم که خانوادهها و کسانی که از چرخه نظام آموزشی دلسوز آینده این سرزمین هستند باید وارد عرصه شوند و گام به گام این جریان را برای پا گرفتن حمایت کنند.
اصلاح آموزش از مهدها
این مربی مهارتهای زندگی مقاطع پایه با بیان این که آموزش درست و اصولی را باید از مهدها آغاز کنیم و جدی بگیریم، یادآور شد: تغییر فرآیند آموزشی باید از مهدها جدی گرفته شود. به همین دلیل در حال تمرکز و ورود به این مقطع هستم. البته همین حالا نیز مهدها از مدارس جلوتر هستند و عملکردشان با مدارس متفاوت است. به همین دلیل بچههای ما در سالهای اول و دوم ابتدایی شکافهای پررنگی را در مسائل آموزشی تجربه میکنند.
سراجیان بر این باور است که در جریان و فرآیند آموزشی موجود شناسایی و کشف استعدادها مورد توجه قرار نمیگیرد و دانشآموزان به صورت یک بُعدی و آن هم در رشتههای تحصیلی تحت آموزش قرار میگیرند و رشد میکنند.
وی افزود: بنا بر برخی پژوهشهای رسمی و معتبر هر فرد دستکم 4 و حداکثر 11 استعداد دارد. پرسش این است که آیا در جریان آموزشی کنونی همان 4 استعدادی که ممکن است در بدبینانهترین حالت در هر فرد وجود داشته باشد مورد توجه قرار میگیرد؟ این استعدادها چقدر کشف و شکوفا میشوند؟ استعداد کودک و نوجوان در نظام آموزشی چقدر دیده میشود و مهمتر از آن چقدر خود خانوادهها به این موضوع توجه دارند؟
خانوادهها و نگاه زودبازده به آموزش
مؤلف کتاب «موفقیت در زندگی یا مدرسه؟» خاطرنشان کرد: تکرار میکنم که این موضوع نقد مستقیم و مطلق به نظام آموزش و پرورش نیست. چرا که هنوز بسیاری از پدرها و مادرها خواهان همین وضعیت هستند و برایشان این مهم است که چه چیزی از فرزندشان میتواند همین حالا سبب دیده شدن او شود. یعنی نگاهی زودبازده به آموزش دارند. در حالی که در این مسیر باید به دنبال نتیجه بلندمدت بود. اگر چشممان را از این زودبازده بودن جریان آموزش برداریم، قطعاً در سالهای آتی اتفاقات خوبی رخ خواهد داد.
سراجیان حتی تشویق را نیز اهرمی نامناسب میداند و معتقد است که به مراتب میتواند پیامدهای مخربتری نسبت به تنبیه داشته باشد.
او با بیان این که خانوادهها باید به این مسائل توجه اساسی داشته باشند و آگاهی بیشتری کسب کنند، تصریح کرد: آنچه که میتواند نظام آموزشی را با سرعت بیشتری به سمت تحول در فرآیند آموزش و توجه به مهارتمحوری و دوری از آموزشمحوری سوق دهد، خواست خانوادههاست. اگر والدین روش تربیتی سنتی موجود و دیدگاهی که به آینده تحصیلی و شغلی دارند را تغییر دهند طبیعتاً به دنبال مدرسهای با این شرایط میروند و در چنین شرایطی اگر تقاضا زیاد باشد و مدرسه وجود نداشته باشد، به مرور این مدرسهها ساخته خواهند شد.
تجارب خانوادهها
این نگرش به صورت عملی در رفتار و تصمیم یکی از مادران حاضر در این نشست مشاهده شد. «عالیه رضایی» یکی از حضار در این نشست بود که به گفته خودش برای تحصیل پسرش در مدرسهای که شرایط آموزشی مد نظر را داشته باشد، از شهری به شهر دیگر مهاجرت کرد.
او با بیان این که در مدارس ما مهارتها و استعدادها نادیده گرفته میشوند، گفت: متأسفانه در کلاسهای درس جز همان مبانی درسی در نظر گرفته شده چیز دیگری به دانشآموزان آموزش داده نمیشود و مشخص نیست. شرایط آموزشی در برخی مدارس به گونهای است که گاهی فکر میکنم اگر به خاطر مهارتهای ارتباطی و هوش اجتماعی فرزندم نبود، او را به مدرسه نمیفرستادم و خودم آموزش را به عهده میگرفتم.
رضایی که اکنون فرزندش را در مدرسهای غیرانتفاعی از مدارس شهرستان قائمشهر ثبتنام کرده، گفت: آنچه که در مدارس ما مغفول واقع شده پرورش است. در واقع ما یک آموزش صرف آن هم در زمینه برخی دروس را در مدارس شاهد هستیم. در حالی که آموزش و پرورش جدا از هم نیستند.
وی رضایتی نسبی از مهارتمحور بودن آموزش در این مدرسه دارد، اما بر این باور است که سایر مدارس و به ویژه مدارس دولتی نیز باید چنین روندی داشته باشند تا روش تحصیلی و آموزشی درست برای همه دانشآموزان در دسترس باشد.
بستههای آموزشی درآمدزا
یکی دیگر از حاضران در این نشست که خود را از آموزگاران آموزش و پرورش معرفی کرد نیز با انتقاد از وجود جریانهای رقابتی در حوزه تحصیل و آموزش گفت: متأسفانه کار به جایی رسیده که در تمام ساعات شبانهروز از رسانه ملی تبلیغات بستههای آموزشی و کمکآموزشی را میبینیم. تبلیغاتی که حتی در آن خانوادهها به کنار گذاشتن معلم و خرید بستههای تصویری تشویق میشوند. یعنی به جای اصلاح وضعیت موجود، همین مقدار ارتباط بین دانشآموز و معلم نیز در حال کمرنگ شدن است.
این شهروند و آموزگار اهل ساری خاطرنشان کرد: ما در آموزش و پرورش همه تلاش خود را میکنیم. اما نباید فراموش کنیم که خود خانوادهها هستند که به این جریان دامن میزنند و تلاش میکنند که فرزندشان در این مسیرهای نادرست آموزشی بیشتر دیده شود.
رقابتهای استرسزا
استفاده از اهرم رقابت در نظام آموزشی و پررنگ بودن نگاه مقایسه بین خانواده و در جامعه از نگاه بسیاری از پدران و مادران این جمع مخرب و نادرست تلقی میشود. یکی از مادران حاضر در این نشست برای بیان مصداقی در این زمینه به مواردی از خودکشی انجام شده توسط برخی دانشآموزان با شرایط مناسب تحصیلی در مدارس مختلف از جمله تیزهوشان در مازندران اشاره کرد و گفت: این رقابتی بودن استرسهای زیادی را در دانشآموزان ایجاد میکند که میتواند مخرب باشد.
وی افزود: نظام آموزشی بستر این شرایط رقابتی را فراهم میکند و خانوادهها هم به آن دامن میزنند. یعنی خود خانوادهها و آموزش و پرورش با هم در حال گسترش و پررنگتر کردن جریانی نادرست در زمینه آموزش هستند که نه تنها در آن استعدادهای فرزندان ما نادیده گرفته میشود، بلکه پیامدهای تلخی هم ممکن است داشته باشد.
یکی دیگر از مادران حاضر در نشست نیز با تایید این اظهار نظر که آموزش و پرورش جدا از جامعه نیست، گفت: ابتدا باید خود خانوادهها به فکر تغییر در نگرش رفتاری خود بیفتند.
نگاه نادرست خانوادهها
«مهسا جمشیدی» اظهار کرد: پسر من هنوز وارد دبستان نشده و در مقطع پیشدبستانی است. اما از زمانی که در مهد حضور داشت تاکنون به دلیل تضاد و اختلافی که بین سیستم پرورشی و تربیتی مهدها و نظام آموزشی با شرایط جامعه وجود دارد، سعی کردم به او بیاموزم که باید بپذیرد برخی از چیزهایی که در مهد میآموزد جدا از قوانین جامعه و خانه هستند.
وی افزود: ما ابتدا باید بستر را برای پذیرفتن برخی مسائل در خودمان و حتی فرزندانمان آماده کنیم و بعد به سمت تغییر و اصلاح روند موجود برویم. متأسفانه هنوز بسیاری از پدر و مادرها در پی این هستند که ببینند فرزندشان در چه زمینهای استعداد دارد و چگونه میتوانند خیلی زود آن استعداد را به عنوان یک ابزار جلب توجه در دیگران به کار بگیرند. در این شرایط افرادی هم با سودجویی و ارائه مشاورههای نادرست به دنبال کسب درآمد از میل خانوادهها به خودنمایی با استعداد فرزندشان هستند.
این نگاه نادرست مطرح شده توسط این مادر جوان ساکن ساری را در اظهارات یک مدیر مهد هم میتوان یافت. «خدیجه وفادار» که مدیر یکی از مهدکودکهای مرکز استان است، با انتقاد از نگاه نادرست خانوادهها به مسائل تربیتی گفت: به عنوان یک مدیر مهد وقتی میخواهم از شرایط درست تربیتی و تقویت مهارتهای زندگی حرف بزنم، بسیاری از خانوادهها واکنش نشان میدهند و ترجیح میدهند فرزندشان را در مهدهایی که علائق آموزشی خود پدر و مادرها در آن بیشتر مورد توجه قرار دارد ثبتنام کنند. به همین دلیل همیشه تعداد ثبتنام شدگان در مهد کودک من پایینتر از سایر مهدهاست.
وی افزود: خانوادههای زیادی را میبینم که بابت رنگی شدن لباس فرزندشان به خاطر بازی با رنگ انگشتی واکنش نشان میدهند. اما برایشان مهم نیست که فرزندشان تجربههای جدید داشته باشد تا در این مسیر خلاقیتهای او دیده شود. بلکه صرفاً به فراگیری زبان انگلیسی و نکاتی که میتواند به چشم دیگران بیاید توجه دارند. یا این که نگاهشان به تأمین آینده اجتماعی فرزندشان فراگیری یک سری مسائل کلی است و در این مسیر خلاقیت و استعداد کودکان مغفول میماند.
ترویج نظام آموزشی رقابتی
یکی دیگر از حاضران در این جلسه با بیان این که ترویج نظام رقابتی سبب شده که فرزندان ما در جریانی خروشان و نگرانکننده قرار بگیرند، گفت: فرزندم در مدرسه تیزهوشان تحصیل میکنداما من از این موضوع رضایت ندارم و نگران آینده فرزندم هستم. چون وارد جریان رقابتی خروشانی شده که حالا خروج از آن ممکن نیست.
«کیومرث دهقان» تصریح کرد: وقتی جریان رقابتی در نظام آموزشی ما این قدر گسترده و عمیق است، فرزندان ما خواسته یا ناخواسته وارد آن میشوند و در این مسیر استعدادهای آنها ممکن است نادیده گرفته شود.
البته در این جمع مادری هم حضور داشت که از تحصیل فرزندش در مدرسه تیزهوشان رضایت داشته باشد. اما بسیاری از افراد انتقادهایی را به سیستم رقابتی آموزش و پرورش و وجود نگرش سنتی بین خانوادهها در مسائل آموزشی و تحصیلی مطرح کردند.
یکی از پدران جوان حاضر در این کارگاه نیز با انتقاد از فراگیر بودن نگرش موجود و همراهی نکردن بسیاری از مسئولان آموزشی برای به کار گرفتن روشهای نوین آموزشی و توجه به مهارتمحوری و مسأله پرورش در حوزه آموزش گفت: آن چه که باید مورد توجه قرار گیرد این است که در این مسیر هم باید نگاهی بلندمدت داشته باشیم و انتظار این که خواستههای ما خیلی زود به سرانجام برسد چندان منطقی نیست.
«سعید فلاح» خاطرنشان کرد: خروجی جریان آموزشی و نگرش خانوادهها به مسأله آموزش را امروز میتوانیم در اجزای مختلف فرهنگ اجتماعی جامعه مشاهده کرد.
نیاز به ورود جدی مسئولان
وی با اشاره به برخی تلاشها برای آگاهسازی خانوادهها نسبت به ضرورت اصلاح نظام آموزشی و ارزشگذاری تحصیلی اظهار کرد: در بابل گروهی را با عضویت تعدادی از پدران جوان به نام گروه «پدران خوب» تشکیل دادیم تا در مورد مسائل مربوط به آینده فرزندانمان گفتوگو و تبادل نظر داشته باشیم. اما وقتی تصمیم گرفتیم که همین گروه را با عضویت پدران دانشآموزان مدرسهای که پسرم در آن تحصیل میکند تشکیل دهیم، با مخالفت یکی از مسئولان آموزشی مدرسه که خودش عضو همین گروه است مواجه شدیم.
این فعال اجتماعی خاطرنشان کرد: به موازات خواستی که از آموزش و پرورش برای تغییر روند آموزشی داریم، باید در خانوادهها نیز روی این موضوع کار کنیم. فشار خانوادهها پس از مطرح شدن بحث جمع شدن مدارس تیزهوشان نشان میدهد که متأسفانه این خواست اجتماعی وجود دارد و نتیجه آن امروز در رقابتی بودن تحصیل و نگاه مقایسهای و رقابتی به آینده کودکان و نوجوانان قابل مشاهده است.
حاضران در این نشست پس از گفتوگو و تبادل نظر تصمیم گرفتند که این نشستها را به منظور استمرار گفتوگوها ادامه دهند و همچنین از مسئولان آموزش و پرورش استان و صاحبنظران نیز خواستند تا در نشستهای بعدی حضور یابند و درباره مسائل مربوط به این بحث، دیدگاههای خود را بیان کنند.