سیلک که از کوران پستی و بلندی روزگار جان سالم بهدر برده، تنها از جلوی درب ورودی است که هویدا میشود؛ سمت راست محوطه اتاقی در ابعادی متوسط برای نمایش گزیدهای ناچیز از گنجینه یافتهها در نظر گرفته شده که از مهرههای رنگی یک گردنآویز تا سرنیزه و سفالینههای منقوش را شامل میشود و دیوار انتهایی اتاق نیز مجموعهای از تصاویر کاوشها و باستانشناسان نصب شده است.
با وجود تلاشهای صورت گرفته، شرایط کنونی در شان آوازه سیلک نیست؛ سمت چپ محوطه در مسیر سنگفرش منتهی به تپه اصلی که در ۲۴ شهریور ۱۳۱۰ با شماره ۳۸ در فهرست اثرهای تاریخی کشور به ثبت رسید، درون محفظهای شیشهای ۲ خمره بزرگ به نمایش گذاشته شده است که یکی از آنها به صورت اتفاقی در ملکی شخصی یافت شد که به واقع در حریم بود.
شاید دست تقدیر موجب شد، این شهروند با میراث فرهنگی همکاری کند تا در واقع گورخمره ۲ هزار سالهای به همراه اسکلت مرد متوفای ۳۵ ساله درونش پس از گذشت این همه مدت، اوایل دهه ۹۰ شمسی احیا شود که به طور قطع یافتهای مهم برای کمک به درک بهتر رویدادهای گذشته بر این کهن دیار در اختیار پژوهشگران رشتههای گوناگون از تاریخ تا مردمشناسی قرار داد.
سیلک در واقع شامل ۲ تپه شمالی و جنوبی است که اثرهای ارزشمند آن برای سدهها در خارج حریم شهری و دور از تیشه و کلنگ سودجویان قرار داشت اما به گواه تاریخ، شوربختانه در این سالها بخشی از آن به یغما رفت تا اینکه با گسترش نامتوازن و بیرحمانه باغها، زمینهای کشاورزی و املاک شخصی امروزه حلقه محاصره بیش از هر زمان دیگری تنگ شده است.
بنابر تخمین برخی باستانشناسان پیشینه این تپهها دستکم به نیمه اول هزار پنجم پیش از میلاد بازمیگردد و چنین گزارش شده که اثر موجود در سیلک آکروپل شهری از بین رفته یا نوعی معبد و زیارتگاه باشد که بیشتر هم به نتیجه یافتهها و گزارش نخستین کاوش بازمیگردد.
اما در واقع اگر با تاریخ رو راست باشیم، این تنها یک تخمین است و منطقه برای مدتها تنها تلاشهای ارزشمند معدود استادان دانشگاهی، کارمندان میراث فرهنگی و علاقهمندان باستانشناسی را شاهد بوده که عمر گران در میان تلی از خاک صرف پژوهشها و یافتهها در چارچوب امکاناتی محدود کردند.
فقدان توجهی درخور یا اختصاص نیافتن اعتبار مناسب، علت هر چه که باشد سیلک در چنین شرایطی درست به اندازه قدمتش از مسیر توسعه عقب مانده و در این میان حریم چند هزار سالهاش با هر توجیهی مورد تعرض قرار گرفته تا اینکه امروز به فاصله تنها ۱۰۰ گام، سرنوشتش با سرپناه مالکان، رزق باغداران، روزی کشاورزان و کیسه سودجویان درهم تنیده شده است.
برای دیدن سیلک باید از بلوار امام رضا (ع) یا خیابان امیرکبیر راسته خیابان امیرالمومنین را بگیریم و برویم تا در میانه پس کوچهها و خانههای مسکونی به تابلوی قهوهای رنگ کوچکی برسیم که ما را به سمت محدودهای رهنمون شود که امروزه با عنوان تپه سیلک شناخته میشود و برخی به آن لقب نخستین خاستگاه تمدن فلات مرکزی ایران دادهاند.
از محله گبرها تا زیگورات کهن
تپه باستانی سیلک با وجود کوهی از ویژگیها و شایستگیها این روزها در اولویت توجه نیست، البته در باب اهمیت آن تا کنون قلمفرساییها شده که نمونه موجز آن دوبیتی شاعری ظریف است که به قول عباس اعتماد فینی، با ترکیب واژههایی ساده مفهومی ژرف را به مخاطب یادآور میشود: بنگر به کاش و کوشش کاشانیان ببین، نقش هنر به پهنه کاشان عیان ببین / خوانند اصفهان نصف جهان قبول، اما در قدمت سیلک تمام جهان ببین.
سیلک امروز با وجود همه اهمیت، داشتهها و کاستیها نتیجه تلاش شخصیتهای بسیاری است که برای چندین دهه در این زمینه همت گماشتند و اعتماد فینی یکی از آخرین بازماندگان نسلی است که به همراه گروهی از باستانشناسان نخستین کاوشها و یافتهها را در عمل شاهد بوده است.
وی که متولد ۱۳۱۵ کاشان است و به واسطه حضور پدرش در گروه باستانشناسی با سرپرستی رومن گیرشمن فرانسوی امکان نایل شدن به چنین افتخاری را یافته، در گفتوگو با ایرنا اظهارداشت: سال ۱۳۱۲ پدرم، حاج احمد که بنای خوبی بود، در تپههای سیلک با گیرشمن آشنا و مشغول به کار شد و این همکاری حدود ۳۴ سال تا بیشاپور، ایوان کرخه، شوش و چغازنبیل ادامه یافت.
این فعال میراث فرهنگی افزود: گروه کاوشگران و از جمله پدرم در نهایت هم مدال افتخاری از دولت فرانسه دریافت کردند که اینها زمینه آشنایی و ورودم به هیات باستانشناسی در سال ۱۳۲۸ به عنوان شاگرد آشپز و سپس کارگر محوطه شد.
وی اضافه کرد: اگر چه تحصیلات دانشگاهی ندارم اما آن زمان به جای بازی کردن و رفتن به مکتب، نزد پدر با بنایی و لایههای مختلف خاک بسیار دقیق آشنا شدم و به تدریج با رازهای دورههای مختلف باستانشناسی، ساخت و سازها و فرمول ظروفی که ساخته شدهاند، تسلط یافتم.
اعتماد فینی تصریح کرد: این مدفن راز منجیق رسن عمری دراز و بنایی که ۸۰ قرن بپاست، سند شخصیت و ملیت فرهنگی ماست؛ بزرگی سیلک قابل ذکر نیست؛ هر فرد ایرانی میتواند شناسنامه دومی داشته باشد و آن هم تپه سیلک و امثال آن است که در سراسر ایران کم نداریم اما باید به شناخت کاملی از این فرهنگ و تمدن برسیم.
وی تشریح کرد: باورها و نظریهها در مورد سیلک متفاوت است؛ گیرشمن به عنوان نخستین کاوشگر در گزارش کامل یافتههای خود، آن را یک سازه خشتی مربوط به دوره مادها میداند یا قصر و برج نگهبانی.
این فعال میراث فرهنگی تاکید کرد: سیلک از نظر سازهای چیزی شبیه چغازنبیل است اما برای اثبات دقیق، چیزی در دسترس نداریم؛ البته سه سال پیش خاک اینجا را برای آزمایش به آلمان فرستادند که نظریه گیرشمن را بیشتر تایید میکرد.
وی یادآور شد: بر اساس یافتههای پیشین سیلک ۶ دوره فرهنگی منجمله کاسیها، آریاییها، ایلامیها، مادها و هخامنشیها را در خود داشت، در صورتی که پس از گیرشمن اشیایی مانند گورخمره در حریم به دست آمد که گواهی میدهد اشکانیها یا ساسانیها نیز اینجا بودهاند.
اعتماد فینی با اشاره به افزایش برخی تبلیغها از جمله برای خرید و فروش فلزیاب و گنجیاب در این روزها افزود: موزه لوور فرانسه با وجود حجم زیادی از اثرهای باستانی خاورمیانه منجمله سیلک، پر شده است که در واقع آنها گواهی و شناسنامه جورچین تاریخ این منطقه هستند.
وی بیان کرد: با وجود ظرفیتهای تاریخی معتبر و شناسنامهداری که هست، به همان میزان با شناخت اصل کار فاصله داریم؛ ما نمیشناسیم و نمیدانیم. همینهایی را که داریم را هم باید خوب بشناسیم، نگهداری کنیم و حواسمان بیشتر جمع باشد.
این فعال میراث فرهنگی با اشاره به تجاوزها و تصرفها در حریم سیلک تصریح کرد: نمیتوان به طور قطع گفت که سازه خشتی سیلک در دنیا خاص است ولی یکی از منحصربفردها به شمار میرود اما هنگامی که انسان بالای تپه میرود و به منظره نگاه میکند، دلش میسوزد.
وی ادامه داد: امیدواریم روزی برسد که به حریمهای چنین اثرهای باستانی مهمی به عنوان گنجینههایی ارزشمند بیشتر احترام بگذاریم و با حفظ و حراست، از ویرانی آنها در توفان فراموشی جلوگیری کنیم؛ ما در حال ویران کردن اینها با توفان فراموشی هستیم اما در مقابل سراغ چیزهایی میرویم که با فرهنگ و تمدن ما سنخیتی ندارد.
اعتماد فینی بیان کرد: سیلک خیلی حرف برای گفتن داشت اما کسانی که از علم و باستان شناسی و تمدن جدا بودند، برای چهار روز زندگی راحت سنگی در چاه انداختند که امروز دولت و مسوولان میراث فرهنگی تازه به این نتیجه رسیدهاند تا آن را بیرون بیاورند.
وی اضافه کرد: خدا شاهد است که برای حفظ و حراست از این داشتهها همواره تلاش کردیم اما چه فایده؛ سیلک و یک تکه سفال برای برخی شاید هیچ ارزشی نداشته باشد اما برای تاریخ و باستانشناسی ارزشمند است، چون تمدن امروزی به یکباره ایجاد نشده است.
این فعال میراث فرهنگی گفت: زمانی این منطقه را منزل گبرها مینامیدند یا بسیاری نسبتهای واهی دیگر میدادند تا وقتی سفالهای به دست آمده تدریجی فروش رفتند و پس از اینکه سر از جایی مانند موزه لوور درآورند و سپس ما تازه متوجه اصل ماجرا شدیم.
وی با بیان اینکه یافتههای کنونی را مدیون امثال گیرشمن، براون و پوپ هستیم، اظهارداشت: ویل دورانت که نویسنده ۱۲ جلد کتاب قطور در مورد تاریخ بشر است، شرق را گهواره تمدن مینامد اما ما از چنین ظرفیتی غافل هستیم.
اعتماد فینی افزود: برج ایفل با ۱۳۰ سال قدمت سالانه میلیونها دلار درامدزایی دارد، اگر سیلک و امثال آن به خوبی نگهداری و زیربنای جذب گردشگر هم آماده شود، ما هم دیگر نیازی به نفت نخواهیم داشت.
وی گفت: شرایط کنونی مایه تاسف است و امیدوارم روزی بیاید که خداوند بزرگ درک و فهمی به امثال بنده بدهد که از این اثرها بیشتر اطلاع داشته باشیم زیرا ما برای گسترش فرهنگ و میراث خودمان احتیاج داریم از سیلکها حراست کنیم.
این فعال میراث فرهنگی با اشاره به برخی انتقادها تصریح کرد: مدام میگویند که فلانی آمد و فلان کرد، اما چه فایده ما توانایی نگهداری از اثرهای خود را نداریم و از سوی دیگر با فرض پذیرفتن همه حرفها، باید از همین افراد پرسید خب شمایی که منتقد هستید، در این همه سال چه کردهاید.
وی با ابراز امیدواری نسبت بیشتر نشدن تجاوزها در آینده بیان کرد: برخی قسمتها در حال آزادسازی است و امیدوارم که این حمایت ادامه داشته باشد و جوانانی دانشآموخته و دلسوز با پشتکار دنباله کار را بگیرند.
تلی به گستره هشت هزار سال تمدن
یک باستانشناس و استاد دانشگاه در گفتوگو با ایرنا، تپههای سیلک را مهمترین محوطه باستانی پیش از تاریخ در فلات مرکزی ایران برشمرد و افزود: اتفاقهای مهمی از نظر پیشرفت فناورانه، استقرار در دشت و توسعه جوامع روستایی به سوی شهرنشینی در این محل انجام شده و چنین گستردگی فرهنگی در محدوده فلات مرکزی، این اثر تاریخی را از اهمیت خاصی برای باستانشناسی در تمام جهان برخوردار کرده است.
محسن جاوری تشریح کرد: یافتههای دوره اول سیلک به هفت هزار و ۳۰۰ تا هشت هزار سال پیش بازمیگردد؛ در این دوره برای نخستین بار در تپه شمالی جامعهای کوچک از گروههای شکارگر و گردآورندهها که در دشت کاشان امرار معاش میکردند، یکجانشین شدند.
وی اضافه کرد: از این رو برای گذران معیشت و زندگی، یکجانشینان به کشاورزی و دامپروری روی آوردند و نخستین جانوران و گیاهان اهلی شده به دست آنها گوسفند، گندم و جو بود که بخشی از خوراکشان را تشکیل میداد؛ البته آنها هنوز شیوه شکارگر و گردآورندگان را به طور کامل کنار نگذاشته بودند و بخش دیگری از خوراک خود را با شکار حیوانهای وحشی مانند گاو، اسب، گورخر، آهو و از دشت کاشان تامین میکردند.
این باستانشناس بیان کرد: با توجه به اینکه گیرشمن در کاوش خود اثرهای معماری این دوره را پیدا نکرد، احتمال میرود ساکنان سیلک شمالی خانههای خود را به صورت موقت و با استفاده از مواد و مصالح گیاهی مانند نی همراه با گِل میساختند.
به گفته وی، آشنایی با فناوری فلزگری هنوز در این دوره اتفاق نیفتاده بود و ابزار مورد استفاده در امور روزمره از مواد فاسد شدنی مانند پوست، شاخ، چوب و سنگ ساخته میشد و از ابزارهای سنگی نیز برای بریدن و سوراخ کردن و هم برای سابیدن استفاده میکردند.
جاوری اظهارداشت: نخستین تجربه سفالگری در سیلک، در این دوره اتفاق افتاد و البته در ابتدا این سفالها ساده و بدون نقش و سپس با مرور زمان به صورت منقوش با اشکال ساده و هندسی ساخته میشد.
وی ادامه داد: دوره دوم سیلک به ۶ هزار و ۷۰۰ تا هفت هزار و ۲۰۰ سال پیش بازمیگردد که در این دوره ساکنان تپه شمالی به طور کامل یکجانشین شده و دارای خانههای دایمی با معماری ساده بودند؛ بدین صورت که ابتدا از چینه برای مصالح معماری استفاده میکردند.
این استاد دانشگاه افزود: در بازه زمانی چهار هزار و ۹۰۰ تا پنج هزار سال پیش از میلاد مسیح با روش قالبگیری خشت را ابداع کردند و از آن به عنوان عنصری در معماری خانهها بهره بردند و با توجه به اینکه درصد زیادی از بقایای حیوانی و گیاهی یافت شده مربوط به بز، گوسفند، گندم و جو بود، چنین به نظر میرسد که از منابع به صورت تخصصیتر بهرهبرداری میکردند.
وی در ادامه گفت: در همین دوره نخستین جرقههای دامداری و کشاورزی تخصصی از سوی مردمان سیلک پی ریزی شد و آشنایی و شناخت بیشتر فلز و مس و استفاده از آنها به صورت خام آغاز شد تا با ترکیب چوب، سنگ، استخوان و شاخ ابزارهای مورد نیاز تولید شود.
جاوری اضافه کرد: سفالگری در دوره دوم سیلک از کیفیت بهتری برخوردار شد و دلیل آن افزایش توانایی در کنترل حرارت کوره و پخت صحیح سفال بود؛ به عبارت دیگر برخلاف سفالینههای دوره اول که رنگ نخودی داشتند و بر روی آنها نقوش ساده هندسی بود، سفالهای رایج دوره دوم قرمز رنگ با نقش مایههای پیچیده گیاهی و حیوانی بود. همچنین سفالهای دشت قزوین و تهران نیز در این دوره یافت شده که نشان دهنده گسترش دامنه ارتباطات اجتماعی و فرهنگی مردم آن دوره با دیگر نواحی ایران بوده است.
وی همچنین تشریح کرد: دوره سوم سیلک به پنج هزار و ۴۰۰ تا ۶ هزار و ۳۰۰ سال پیش بازمیگردد که با آغاز سکونت در تپه جنوبی همراه بوده که خود به هفت دوره تقسیم میشود؛ معماری این دوره به شیوه استاندارد درآمد و خانهها به طور معمول دارای چند اتاق، انبار و اجاق بودند و روی دیوار، طاقچههایی برای قرار دادن اشیا تعبیه میشد.
این استاد دانشگاه تاکید کرد: با توجه به یافتههایی مانند مهر و اثر مهر، ظروف شاخص و بناهای بزرگ در این دوره میتوان اذعان نمود که شکلگیری تخصصی و انباشت بیشتر ثروت در برخی خانوادهها موجب ایجاد رتبههای اجتماعی و اقتصادی گوناگونی میان افراد جامعه شده بود.
به گفته وی، مردمان سیلک جنوبی از نخستین گروههای انسانی ناحیه مرکزی ایران بودند که فناوری فلز را به بهترین شکل مورد استفاده قرار دادند و آن را به عنوان اصلیترین تخصص خود به کار بردند؛ اما علت پیشرفت فلزگری وجود منابع فراوانی مانند مس و نقره در این ناحیه و رونق بازار اشیای فلزی در شوش و بینالنهرین بود که از آن بهرهای نداشتند.
جاوری افزود: برخلاف دوره پیشین که ساخت ظروف سفالی محدود به فرمهای ساده مانند کاسهها و ظروف دهانباز بود، سفالگری در دوره سوم سیلک به اوج خود رسید و اختراع چرخ سفالگری از سوی آن مردمان، گامی مهم در تولید سفالینههای ظریفتر با تنوع فرمی و نقشمایههای گوناگون بود.
وی با اشاره به پیشرفتهای تمدنی تا دوره پنجم، بین سه هزار تا سه هزار و ۷۰۰ سال پیش اظهارداشت: حدود سالهای پنجهزار تا سه هزار و ۷۰۰ سال پیش، مناطق مرکزی ایران مانند تپه جنوبی سیلک، تپه ازبکی و اریسمان به مدت یکهزار تا یکهزار و ۲۰۰ سال خالی از سکنه بود که به نظر میرسد بحران زیست محیطی موجب کاهش جمعیت و در نهایت متروک شدن این محوطهها شده است.
این باستانشناس اضافه کرد: دوره پنجم سیلک با آغاز دوباره سکونت در تپه جنوبی آغاز شد و ممکن است مردمان جدید این محوطه همان ساکنان دامپرور پیشین سیلک و یا کوچورهای خارج از منطقه فلات مرکزی ایران بوده باشند.
وی ویژگی خاص این دوره را رواج سفالهای خاکستری برشمرد که برخلاف دورههای گذشته ساده و بدون نقص هستند؛ منشا این نوع سفالگری شمال شرقی ایران بوده است و به نظر میرسد این نوع فناوری از همان منطقه وام گرفته شده باشد که البته باستانشناسان بسیاری، سفال خاکستری را متعلق به اقوام آریایی دانستهاند و وجود آن را نشانه ورود این گروه به ایران مرکزی تلقی کردهاند.
جاوری بیان کرد: جز تعداد کمی سفال و معماریهای بسیار کوچک و کم دوام، اثرهای زیادی از این دوره در سطح محوطه تپه جنوبی دیده نمیشود و بیشتر اثرهای یافت شده هم از گورستان الف که در ۱۰۰ متری جنوبغربی سیلک واقع شده، به دست آمده است.
وی ادامه داد: دوره ششم سیلک به ۲ هزار و ۷۰۰ تا سه هزار سال پیش بازمیگردد که آخرین دوره استقرار در این تپه است و پس از آن محوطه سیاه برای همیشه متروکه گشت و مردمانش در مناطق دیگر دشت کاشان پراکنده شدند.
این استاد دانشگاه، بارزترین اثر باقی مانده از دوره ششم را سکوی خشتی دو طبقهای عنوان کرد که ۱۲ متر ارتفاع دارد.
وی گفت: این سکو روی اثرهای دوره چهارم قرار گرفته و قاعده اول ۷۰ در ۷۰ متر و قاعده دوم ۴۰ در ۴۰ متر است که شهمیرزادی این بنا را زیگورات و متعلق به دوره چهارم دانست اما تاریخگذاری مطلق انجام شده، نشان میدهد که ساخت آن در ۲ هزار و ۸۰۰ تا ۲ هزار و ۹۰۰ سال پیش اتفاق افتاده است و احتمال میرود مربوط به دوره مادها باشد.
جاوری اضافه کرد: سنت ساخت سفال منقوش در این دوره احیا شد و ظرفهای لولهدار با فرم خاص و نقش مایههای نزدیک به اسطورههای آریایی مانند جنگاوران، اسب و اسب بالدار در این دوره رواج بسیاری داشت و حتی آجرهایی نیز به دست آمد که دارای نقوشی شبیه به نقشمایههای ظروف سفالی بود که به احتمال زیاد از آنها به عنوان ازاره دیوارهها و قاب دربها استفاده میشد.
وی در مورد اهمیت حفاظت از تپههای سیلک تصریح کرد: با توجه به اینکه ابعاد اثر بسیار گسترده است و میخواهیم آن را برای ثبت در فهرست میراث جهانی برای نسلهای حال و آینده حفظ و حراست کنیم، موضوع اهمیتی دوچندان دارد.
رئیس پیشین اداره میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی کاشان یادآور شد: مهمترین اقدام حفاظتی در چند سال گذشته تعیین عرصه، حریم و ثبت آن بود که خوشبختانه به انجام رسید تا در محدوده و عرصه این اثر منحصربفرد دیگر هیچ تجاوزی نتواند صورت بپذیرد.
وی مهمترین گام برای حفاظت از تپههای سیلک در مرحله بعد را آزادسازی کامل عرصه، انجام اقدامهای حفاظتی و تبدیل آن به یک سایت موزه عنوان کرد و گفت: اگر این اثر با ارزش تاریخی به سایت موزه تبدیل شود، افزون بر بازدیدهای پژوهشی دورهای، امکانات دیگری نیز برای آن از جمله تاسیسات موزه، اجرای طرحهای مطالعاتی، تداوم کاوشهای تحقیقاتی و عملیاتی را خواهیم داشت که همه تضمین کننده دوام اثر برای نسلهای آتی است.
جاوری در زمینه دغدغه دوستداران میراث فرهنگی در مورد حریم سیلک نیز پیشبینی کرد، در آینده حریم درجه یک هم جزو عرصه خواهد شد و عرصه، حریم را هم پوشش خواهد داد.
بیم و امیدها برای حفظ حریم سیلک
سرپرست پایگاه میراث فرهنگی سیلک کاشان نیز در گفتوگو با ایرنا تشریح کرد: سیلک به احتمال خیلی زیاد از دوره قاجار مورد توجه اهالی بوده و حتی سندهایی هست که پیش از کاوشهای گیرشمن نیز در اینجا حفاریهایی صورت گرفته است که بیشتر جنبه تجاری داشتند.
جواد حسینزاده ساداتی افزود: تپه در سال ۱۳۱۰ به عنوان معبدی سلوکی ثبت ملی شده بود تا اینکه بر اساس قراردادی بین دولت ایران و فرانسه، گیرشمن به عنوان باستانشناسی جوان در سالهای ۱۳۱۲، ۱۳۱۳ و ۱۳۱۶ سه فصل کاوش انجام داد.
وی بیان کرد: دهه ۴۰ تپه تعیین حدود، فنسکشی و نگهبانی برایش تعیین شد اما به تدریج برخی زمینخواران منطقه از اواخر دهه ۵۰ با یک تفسیر به رای با بولدوزر به جان محوطه و فنسها افتادند و از آن زمان درگیری بین میراث فرهنگی به عنوان مالک اصلی و برخی از متصرفان تا کنون ادامه داشته است.
سرپرست پایگاه میراث فرهنگی سیلک کاشان اضافه کرد: پس از ۱۳۸۵ نیز به واسطه توسعه شهری در نتیجه افزایش جمعیت و افزایش تقاضای زمین برای ساخت و ساز، زمینها از جمله در سیلک نیز مرغوب شد و امروز در بهترین نقطه شهر قرار گرفته و افراد اشتیاق زیادی برای خرید، تملک و ساخت و ساز دارند؛ چنان که در این ۱۵ سال ساخت و سازها ضربه اساسی به بنیان و حیات این محوطه باستانی زده است.
وی گفت: در حال حاضر تلاش داریم از نظر حقوقی تصرفها و ساخت و سازها را پیگیری کنیم و تا جای ممکن توافق و رفع تصرف صورت گیرد تا دستکم بتوانیم محدوده ثبتی اولیه را احیا کنیم.
حسینزاده ساداتی همچنین تصریح کرد: در مورد ساخت و سازها با همکاری فرمانداری، دادستانی شهرداری تلاش داریم تا از تخلفهای جدید به جد جلوگیری شود.
وی در مورد تعیین حدود اظهارداشت: پیشتر این امر برابر مطالعات و پژوهشهای باستانشناسی صورت نگرفته و تعیین حدود سیلک چشمی انجام شده بود، از این رو گمانهزنی با کمک دانشگاه کاشان برای تعیین عرصه و حریم سیلک انجام شد تا بعدها در چارچوب ضوابطی به اجرا درآید که امروز آن ضوابط ابلاغ شده است.
این کارشناس یادآور شد: ۴۱ هکتار عرصه در سیلک داریم و هر گونه فعالیت در آن محدود است؛ در کنارش نیز حریم درجه یک داریم که البته ۹۰ درصد آن شامل زمین کشاورزی و باغ است اما سوای کسانی که پیشتر پروانه یا سندی داشتند، تغییر کاربری جدید در آن ممنوع است.
وی ادامه داد: از سوی دیگر در طرح تفصیلی شهر، محدوده عرصه و حریم درجه یک که در مجموع به ۱۰۰ هکتار میرسد، از حریم شهری خارج شد تا از این پس هیچ گونه انشعاب و خدمات شهری به متقاضیان تعلق نگیرد.
حسینزاده افزود: در حریم درجه دو نیز ساخت و ساز تا ۷.۵ متر و در حریم درجه سه تا ۱۰.۵ متر ارتفاع مجاز شده است.
وی در مورد اقدامها برای تملک اراضی مجاور هم گفت: شورای عالی معماری و شهرسازی از سال ۸۴ مجموعهای به نام فتحالمبین را به بخش جنوبی شهر الحاق کرد که از آن بخش زمینهایی برای تملکهای سیلک در نظر گرفته شده است و مرحله نخست را با کمک شهرداری و فرمانداری در دست اجرا داریم.
سرپرست پایگاه میراث فرهنگی سیلک کاشان اضافه کرد: صندوقی هیات امنایی در راستای تامین منابع آزادسازی نیز از شهریورماه سال گذشته ایجاد شد که کار آن بررسی همین مساله تملکها بر اساس اولویتها است؛ چرا که همه موارد در اولویت قرار ندارند و از سویی منابع مالی نیز برای تملک کامل محدوده کافی نیست.
وی همچنین یادآور شد: بیشتر یافتهها از سیلک با توجه به وسعت حفاریهایی که صورت گرفته بود، مربوط به دوره گیرشمن میشود و پس از آن سال ۱۳۸۰ صادق ملک شهمیرزادی کار درجه یکی را از نظر باستانشناسی با کمک همکارانش انجام داد و در مدت پنج سال اطلاعاتی که از زمان گیرشمن داشتیم، بهروز و برخی کاستیها و ابهامهای آن اصلاح شد و همچنین یافتههای جدید مانند رودخانه و دیوار سیلک را اضافه کردند.
حسینزاده افزود: سال ۱۳۸۷ هم برخی فعالیتها در تپه شمالی به صورت محدود انجام و موجب دقیقتر شدن گاهنگاری محوطه شد؛ بر اساس این تاریخگذاریها میدانیم که نخستین مردمان سیلک از حدود هشت هزار سال پیش در تپه شمالی سکونت داشتند و تا ۲ هزار و ۷۰۰ سال پیش با چند وقفه به حیات در این محوطه ادامه دادند.
وی تشریح کرد: یافتههای ما نشان میدهد که چهار بخش محوطه شامل تپه شمالی و جنوبی، گورستان الف و ب در مجموع محدودهای شامل ۴۰ هکتار را شامل میشود که البته همه این محدوده مسکونی نبوده است و از سوی دیگر احتمال میرود در اطراف سیلک اثرهای بیشتری داشته باشیم، چنان که تا کنون ۲ گورخمره نیز از حریم درجه یک پیدا شده است.
این کارشناس بیان کرد: از ۱۳۹۷ یکسالی به درازا کشید تا تپه شمالی نخالهبرداری و فنسکشی شد، فنس تپه جنوبی را کامل کردیم، فضاهای موجود را با حفظ اصول مرمتی ساماندهی و شکل فضا و تغییر کاربری انجام شد تا سالنی برای نمایش برخی از اثرها به صورت موزه داشته باشیم.
وی افزود: عرصه جایی است که جسم و تن اثر تاریخی در آن قرار دارد، ارایه هر گونه خدمات شهری ممنوع است و هیچ شخصیت حقیقی یا حقوقی حق تجاوز به آن را ندارد؛ حتی در خود محوطه، میراث فرهنگی نیز بر اساس ضوابط سختگیرانه برای فعالیتهای مرمتی و باستانشناسی مجاز به فعالیت است.
حسینزاده با بیان اینکه اثر تاریخی متعلق به یک فرد یا دوره تاریخی نیست و زمان و جغرافیا نمیشناسد، تصریح کرد: در این سالها با تفسیر نادرست از یک قانونی که ارتباطی به موضوع ندارد، تخلفی صورت گرفته است که با کمک دادستانی و فرمانداری پیگیری هستیم تا انشعابهای غیرمجاز را از عرصه جمعآوری کنیم.
وی با اشاره به برخوردها با برخی خانهها، خانهباغها و دیوارکشیها اضافه کرد: حریم درجه یک ۵۸ هکتار است که در این حوزه خدمات شهری برای ساخت و سازهای جدید داده نمیشود و مالکان باغها و زمینهای کشاورزی برای تغییر کاربری مطمئن باشند که خدماتی به آنها تعلق نخواهد گرفت.
سرپرست پایگاه میراث فرهنگی سیلک کاشان تاکید کرد: پیگیر هستیم از دادستانی تا هرگونه معاملات ملکی در عرصه و حریم درجه یک با استعلام از ما انجام شود، زیرا برخی نادانسته معاملهای انجام میدهند که در واقع خرید زمین تصرفی، فاقد سند یا غیرقانونی است و در نهایت هم موجب شکلگیری پروندههایی در دستگاه قضایی میشود که شهروندان باید در این زمینه بسیار مراقب باشند.
وی همچنین اظهارداشت: برنامهای از طریق دفتر امور پایگاههای میراث فرهنگی برای ایجاد مجموعهای فرهنگی داریم که ممکن است با کمک شهرداری انجام شود؛ البته هنوز نهایی و جانمایی نشده است اما شاید در حریم درجه یک بتوانیم مجموعهای موزهای، نمایشگاهی، اداری و پژوهشی ویژه سیلک و کاشان راهاندازی کنیم.
حسینزاده افزود: این برنامه البته بلند مدت است و در حال مطالعه هستیم که در صورت اتمام، نوروز سال آینده طرح اولیه ارایه خواهد شد.
وی با اشاره به دغدغههای دوستداران میراث فرهنگی نیز گفت: تمدنهای بسیاری در سیلک به وجود آمدند و رفتند؛ از ۱۳۱۰ تا کنون دستکم سه نسل به خود دیده اما در نهایت سرجای خود مانده است.
سرپرست پایگاه میراث فرهنگی سیلک کاشان بیان کرد: دغدغههای ما همانی است که علاقهمندان میراث فرهنگی برای دههها داشتهاند، زیرا سیلک ارزشی فرای ایران دارد و از نامزدهای اثرهای تاریخی ثبت جهانی به شمار میرود.
وی یادآور شد: یک اثر تاریخی برای ثبت جهانی چند شاخص باید داشته باشد، سیلک نشان دهنده مرحلههای گوناگونی از تحولات اولیه زندگی بشر از یکجانشینی تا سفالگری و فلزگری است؛ و از این روست که آن را یکی از خاستگاههای تمدن میگویند.
حسینزاده اضافه کرد: سیلک در مجامع علمی مشهور است و در موزههای مهم جهان اثرها، کتابها و مقالههای علمی بسیاری در مورد آن وجود دارد که نشان دهنده مرحله بلندی از تحول زندگی در منطقهای است که امروز با نام ایران میشناسیم.
وی گفت: سیلک اطلاعات تاریخ منطقه مرکزی ایران از چند هزار سال پیش تا کنون را در خود دارد، نمیشود در ایران و کاشان زندگی کرد اما سیلک را نادیده گرفت زیرا آنچه در نهایت از این اثر نگهبانی میکند، به واقع چشم ملت و بشریت است.
در مجموع بیش از یکهزار و ۷۰۰ اثر تاریخی با ارزش منجمله ۳۳۳ اثر ثبت ملی در کاشان وجود دارد.
شهرستان کاشان با جمعیت افزون بر ۳۶۸ هزار نفر، در فاصله نزدیک به ۲۰۰ کیلومتری شمال اصفهان واقع شده است.