تهران- ایرنا- تلویزیون و برنامه‌های مختلف صداوسیما پس از شیوع کرونا به یکی از مهم‌ترین ابزارهای سرگرم ساختن مردم در ایام قرنطینه تبدیل شدند؛ موضوعی که باعث شد نقدهایی جدی‌تر نسبت به این برنامه‌ها شکل بگیرد.

به ‌رغم تمام محدودیت‌هایی که کرونا در ماه‌های گذشته در تمام عرصه‌های زندگی اجتماعی و در دنیا ایجاد کرد گشایش‌ها و فضاهایی را فراهم آورد که شاید هرگز به این شکل امکان وقوع نداشت. یکی از این موارد بحث توجه، دقت و فراهم شدن زمانی آزاد برای بازبینی و نگاهی موشکافانه به بسیاری از حوزه‌ها بود؛ در غیاب اکران‌های سینمایی و اجبار به قرنطینه خانگی بسیاری از افراد (از مردم عادی گرفته تا منتقدان) فرصت کردند تا نگاهی با تأمل و درنگ به تولیدات و برنامه‌های تلویزیونی داشته باشند.

در این میان حوزه‌ای که اتفاقاً دسترسی به آن آسان‌تر می‌نمود، تلویزیون و برنامه‌های تلویزیونی بود که به لطف زمان فراهم‌شده (کرونا، تعطیلات نوروز و پس ‌از آن ماه مبارک رمضان) مورد مداقه قرار گرفتند و بسیاری، بر نکات ضعف و قوت تولیدات آن تأکید کردند. در واقع منتقدان این بار فرصت کردند تا با زمانی آزاد و فارغ از اجبارهای شغلی یا بررسی‌های معین، برنامه‌های تلویزیونی را با فراغ بال بررسی کرده و فیلم‌نامه‌ها، مضامین، دیالوگ‌ها و مفاهیم را با صبر و حوصله نگاه کنند.

نمایش فرهنگ و زبان اقوام؛ جذابیت بالقوهٔ جعبهٔ جادویی

یکی از مواردی که در روزهای حکومت کرونا در قالب برنامه‌های تلویزیونی بسیار با اقبال مواجهه شد و به دل مردم نشست سریال‌های پایتخت ۶ و نون. خ ۲ بود. مجموعه‌هایی که کیلومترها دورتر از پایتخت و با فاصله از مجموعه‌های آپارتمانی ساخته شد و زبان، لباس، فرهنگ و ادبیات اقوام و تنوع فرهنگی آدم‌های این سرزمین کهن را به تصویر کشید.

پیش‌تر بابک بهداد مستندساز در گفت‌وگو با ایرنا بیان کرده بود: فضاهای طنز و کمدی بسیاری داریم که اگر به‌درستی و با نگاه خلاقانه به ادبیات، اقوام و فرهنگ ایرانی توجه کنیم، می‌توانیم آن‌ها را به فضاهای بصری و فیلم بدل کرده و به مردم نمایش دهیم. نمی‌توان گفت بودجه شبکه یک، پنجاه برابر شبکه مستند است؛ بالاخره بخشی از بودجه تلویزیون ملی است و این نبود توازن در تقسیم بودجه نشان می‌دهد مدیران به آن سبک از تولیدات تمایل دارند که دستمزدهای کلانی برای تولید بعضی مجموعه‌ها به فیلم‌ساز و بازیگر می‌دهند.

مهدی فرجی تهیه‌کننده نون. خ نیز در روزهای گذشته و در مراسم گرامیداشت برای عوامل سریال نون. خ، گفت: چیزی که علاوه بر فضای کمدی و نقش‌آفرینی هنرمندان باعث رضایت مردم سریال نون خ شد، موسیقی کردی، به تصویر کشیدن مکان‌ها و طبیعت منطقه کردنشین، لباس و مفهوم یکدلی در مواقع بحران بود که کردها را پشت‌هم و همدل نشان می‌داد. ضمن این‌که نظرسنجی نشان می‌دهد که نظر بیش از ۶۰ درصد از مخاطبان پس ‌از این سریال نسبت به قوم کرد بسیار بهتر شده است. ما به‌عنوان گروه سازندگان وامدار این فرهنگ هستیم. نه صرف فرهنگ کردی یا مازندرانی که در سریال پایتخت به تصویر درآمد که کل این مملکت سرشار از فرهنگ غنی است. پایتخت و نون خ این راه را باز کردند تا پس ‌از این رسانه از این تنوع فرهنگی در تولیدات خود استفاده کند.

تکرار یک مجموعه موفق، لزوماً موفق نیست

یکی از گلایه‌های پرشمار از برنامه‌های تلویزیون در ماه‌های اخیر افزایش روند برنامه‌های تکراری، تاک شوها و ویژه‌برنامه‌های مناسبتی است که بدون ارائهٔ کوچک‌ترین خلاقیتی مدام از روی‌هم تقلید می‌کنند و روند برنامه‌سازی را راکد و مخاطب را دل‌زده می‌سازند.

رضا درستکار منتقد معتقد است: تاک شوها (که معمولا از آنها استفاده مطلوب می‌شود و آدم‌های ویژه و خاص به تلویزیون آورده می‌شوند که حرفی برای گفتن و تجربه‌ای برای انتقال دارند و می‌توانند برنامه جذاب بیافرینند) در تلویزیون ایران به بدترین شکل ممکن با فخرفروشی بی‌اندازه مجریان، برنامه‌ای بیات و کهنه را به بیننده ارائه می‌دهند.

وی در این رابطه و در واکنش به شباهت برنامه ویژه افطار شبکه یک سیما دعوت با برنامه ماه‌عسل که سال‌های گذشته از شبکه سه سیما پخش می‌شد، گفت: همه این دست برنامه‌ها کپی است. ما چند چهره داریم (تأییدشان نمی‌کنم) که نسبت به سایر مجریان مشهورتر هستند؛ کسانی چون احسان علیخانی، رضا رشیدپور، فرزاد حسنی و مهران مدیری که مردم این‌ها را دوست دارند و پای تماشای برنامه‌های آنان می‌نشینند اما محدود هستند و تلاش دیگران برای شبیه این‌ها شدن فایده ندارد و مصداق آن است که نه هرکه سر بتراشد قلندری داند.

شهرام خرازی‌ها منتقد تلویزیونی دیگر است که در نقد برنامه‌ای چون دعوت (ویژه‌برنامهٔ افطار شبکه یک سیما) گفت: حضور یک روحانی در جای خود خوب است و نوع آوری و ایده جدید محسوب می‌شود ولی کار مجری‌گری کاری ساده نیست و این‌گونه نیست فکر کنیم اگر یک مجری حرفه‌ای را از برنامه‌ای حذف کنیم و به‌جای آن از یک ستاره سینما مثل گلزار یا بازیگر تلویزیونی مانند سام درخشانی، یک روحانی یا از یک پزشک (در برنامه‌هایی چون شبکه سلامت و ...) به‌عنوان مجری استفاده کنیم، موفق بوده‌ایم. این استفاده از چهره‌ها در جایگاه یک مجری اگرچه ابتکار است تبدیل‌شدن آن به یک رویه و حذف شغل مجری‌گری نشان می‌دهد مجری‌گری و فن اجرا را ساده در نظر گرفته‌ایم.

تلویزیون و بازنگری‌های لازم

درنهایت امروز تلویزیون منتقدانی جدی دارد که برنامه‌ها و تولیدات آن را به بوتهٔ نقد می‌کشند. در ماه مبارک رمضان برنامه‌هایی از شبکه‌های مختلف سیما پخش شد که به دلیل شرایط حاکم بر جامعه (بحث قرنطینه و فرصت تماشای برنامه‌ها از شبکه‌های مختلف) مخاطبان بیشتری را با خود همراه ساخت. این افزایش مخاطبان البته همانند شمشیری دولبه عمل کرد زیرا همچنان که برای گروهی مثبت، جذاب و قوی بود، ازنظر گروهی دیگر منفی، فاقدجذابیت و ضعیف بود.

چنانچه رضا درستکار منتقد تلویزیون گفت: تلویزیون خودش به خودش لقب ملی می‌دهد و این را بسیار پرطمطراق مطرح می‌کند اما انصافاً با این تولیدات (برنامه‌های ضعیف، تبلیغات مغایر با ارزش‌ها و ایرادات عمده‌ای که این اواخر داشتند) ملی نیستند؛ خود من که اصرار دارم تلویزیونمان را ببینم، وقتی کانال‌ها را عوض می‌کنم و چیزی درخور پیدا نمی‌کنم، خسته می‌شوم. چیزی که در این تلویزیون می‌بینیم این است که قدرت انتقال و ملی شدن و قدرت پیوند و یکپارچه کردن جامعه را ازدست‌داده است.

اما شهرام خرازی‌ها معتقد است: برنامه‌های مناسبتی امسال به قوت ماه‌عسل نیستند چون در آن دوران که ماه‌عسل ساخته می‌شد؛ کرونایی نبود تا همه‌چیز را تحت‌الشعاع قرار دهد. کرونا بر برنامه‌های تلویزیون و حتی قضاوت ما درباره این برنامه‌ها اثر گذاشته است. درنتیجه فکر می‌کنم تلویزیون موفق بوده است و برنامه‌های ماه رمضان امسال حکم آنتن پرکن نداشتند و توانسته‌اند مردم را پای برنامه نگه‌دارند؛ البته که در این میان برنامه‌های بد هم داریم مانند سریال سرباز که بیننده را از پای تلویزیون فراری می‌دهد.

اگرچه به نظر می‌رسد کرونا و شرایطی که در ماه‌های اخیر جامعه را درگیر خود ساخته، فضای متفاوتی را به لحاظ شرایط روانی و انتظار مخاطبان فراهم ساخته است و جدای از موافقت یا مخالفت‌هایی که با برخی از برنامه تلویزیون در ایام مختلف شاهد هستیم به نظر می‌رسد تلویزیون نیاز به بازنگری در اولویت‌ها و شکل ارائه برنامه‌های خویش به مخاطبان دارد؛ مخاطبانی که امروز در مواجهه با هجمه‌ای پرقدرت از انواع برنامه‌ها و تولیدات جهانی قرار دارند و فناوری‌های ارتباطی دسترسی آنان را به اشکال متنوعی از تولیدات تلویزیونی مقدور ساخته است. این مخاطبان علاوه بر آگاهی، قدرت انتخاب دارند و این قدرت انتخاب موضوعی است که در جهان امروز برای باقی‌ماندم در عرصۀ رقابت در جذب مخاطب، نیاز به انعطاف پذیری و تغییر شکل ارائه در تولیدات فرهنگی را بیش از پیش برجسته می‌سازد.