سنندج - ایرنا - سریال «سنجرخان وزیری» با نویسندگی زنده‌یاد ضیاءالدین دری و با حضور هنرمندان ملی و بومی کردستان، در ۲۶ قسمت تولید می‌شود که پیش تولید آن شامگاه پنجشنبه در عمارت آصف سنندج کلید خورد.

حسین جلالی، تهیه‌کنندگی و محمدحسین لطیفی، کارگردانی مجموعه سنجرخان را بر عهده دارند.

استاندار کردستان شامگاه پنجشنبه در مراسم آغاز به کار پیش تولید این سریال، اظهار داشت: بعنوان فرزند کردستان اعلام می‌کنم که کمترین وظیفه در خدمت به فرهنگ کردستان تهیه و تولید چنین محتواهای فاخری است.

 وی با تاکید بر اینکه باید بیشتر از این به حوزه فرهنگ توجه شود، افزود: در کم کاری معرفی مفاخر و چهره‌های فرهنگی هنری و حماسی همه مسوولان مقصر هستند.

 استاندار کردستان با اعلام حمایت از ساخت سریال فاخر و ارزشمند سنجرخان وزیری از آمادگی استانداری کردستان برای ساخت سریال امیر نظام گروسی و مستوره اردلان هم خبر داد و افزود: از مسوولان رسانه ملی انتظار می رود در این زمینه کردستان را ویژه ببینند.

 وی توقع از رسانه ملی برای معرفی کردستان را بیشتر دانست و افزود: کردستان نیازمند حمایت بیشتری است تا در خدمت مردم باشیم.

 مرادنیا با بیان اینکه بخش خصوصی حمایت لازم را از ساخت سریال سنجرخان داشته و مساعدت مالی لازم را به عمل آورده است، گفت: با شروع تولید و پخش این مراسم این سریال از مجموعه بخش خصوصی هم قدردانی می شود.

 وی با تاکید بر اینکه سریال‌های امیر نظام گروسی و خانم مستوره اردلان هم هر چه سریعتر وارد فاز اجرایی شود، ابراز امیدواری کرد: شروع سریال سنجرخان زمینه ساز کارهای بزرگتری برای معرفی فرهنگ قوم بزرگ کرد و مردم کردستان شود.

رسانه ملی و مشارکت مسوولان استانی

رییس مرکز سیمای استان‌های سازمان صدا و سیما هم سریال سنجرخان را از سریال‌های فاخر و ارزشمند دانست و افزود: با ساخت این سریال درصدد هستیم تا بخشی از سجایای اخلاقی این مرد بزرگ کردستانی را به نمایش بگذاریم.

سید عباس فاطمی با بیان اینکه در سال‌های اخیر رسانه ملی اولویت خود را بیان زندگی مردانی قرارداده است که در حوزه اخلاق، جنگاوری، شجاعت، میهن دوستی و مبارزه با استعمار الگو و اسوه زمان خود بودند اظهار داشت: بسیاری از ملتها در افسانه‌ها به دنبال پیدا کردن رگه‌هایی از چنین انسانهای بزرگی هستند اما در اقصی نقاط کشورمان، چه در تاریخ دور و چه در تاریخ چهل ساله انقلاب اسلامی مردان بزرگی هستند که در واقعیت می‌زیستند.

 وی با بیان اینکه صدا و سیما تمام همت خود را به ساخت آثار نمایشی با محتوای معرفی مفاخر و مشاهیر ایران صرف می کند، گفت: در ساخت این سریال‌ها به منویات رهبر معظم انقلاب مبنی بر معرفی مفاخر تاکید داریم.

 فاطمی افزود: در معاونت سیما، سال گذشته ۲۴۰ قسمت سریال با همین مضمون روی آنتن شبکه های سراسری رفت چرا که می دانیم نسل امروز بیشتر از هر زمان دیگری به شناخت مردان بزرگ خود نیاز دارد.

وی به مشارکت و همکاری مطلوب مسوولین استان‌ها با استانداری ها برای ساخت سریال های ارزشمند اشاره و اظهار داشت: امیدواریم سه‌گانه سنجرخان، مستوره اردلان و امیر نظام گروسی که کار تولید آن از سال ۹۶ کلید خورده است تا سه سال آینده به پایان برسد و آماده پخش شود.

رییس مرکز سیمای استان‌های سازمان صدا و سیما از استاندار کردستان که فرصتی برای معرفی الگوها و اسطوره های کردستان در سطح ملی و بین‌المللی فراهم کرده، قدردانی کرد.

فرصتی به روایت دشمن ندهیم

 قطب الدین صادقی بازیگر نام‌آشنای کردستانی هم که مشاوره این سریال را بر عهده دارد، گفت: زندگی شهری یعنی خلق هنر و فرهنگ و تفاوت آن با روستا در همین است.

وی با بیان اینکه زندگی در روستا بدون ذره ای ابداع سپری می شود، افزود: در شهر نیازمند تحلیل و نگرش و ابداعات تازه هستیم و در این مقطع تاریخی باید در جایگاه جهانی از بیان های ساده ای همچون شعر رقص و موسیقی پرهیز کرد و به بیان مسائل جدید با فرهنگ پیچیده و چند لایه‌ای از هنرهای دیگری مانند فیلم استفاده کرد تا خود را به جهان بشناسانیم و جهان را بشناسیم.

صادقی با اشاره به اینکه اغلب کارهای ناموفق، فاقد ارزش های حرفه ای بوده است، افزود: آنچه که به محتوا ارزش و مقبولیت ملی و جهانی می‌بخشد تکنیک و فن است.

 وی تاکید کرد: برای اثبات سخنان بزرگان باید واکنش‌های درست در این مقطع با تکنیکهای مناسبی صورت گیرد  تاشاهد تاثیرگذاری جهانی باشیم.

 صادقی روایت را همزاد بشر از روزهای نخستین آفرینش دانست و آن را عاملی برشمرد که تجربه و دانش را به نسل‌های بعد منتقل می کند و اضافه کرد: روایت ، انباشت دانش و اطلاعات و تجربیات برشمراست که با آن که به دانش برتر راه یافت.

 این بازیگر سینما و تئاتر با بیان این که در این برهه دشوار از تاریخ نیاز به روایت داریم، تاکید کرد: نباید اجازه دهیم خلاهایی در این دوره ایجاد شود تا زمینه روایت دشمن را فراهم کنیم چرا که روایات آنها دربردارنده حقایق نخواهد بود و خواست ما را محقق نمی‌کند.

وی سنجرخان را یک امر جمعی و سرنوشت یک مردم، فرهنگ و سرزمین دانست و تاکید کرد: در ساخت سریال تمام تلاش خود را باید به کار ببندیم تا زمینه تحریف بسته شود.

مجاهدتی تاریخی در سرزمین مجاهدتهای خاموش

 مدیرکل صدا و سیمای مرکز کردستان هم از این استان به عنوان سرزمین مجاهدت‌های خاموش نام برد و افزود: این جمله نه تنها برای عصر حاضر به کار می رود، بلکه قدمتی به تاریخ جغرافیای پر آشوب کردستان و دیار مردم با فرهنگ و مدافعان حرمت و مرزنشینان با اصالت این دیار دارد.

 جعفر عبدالملکی با بیان اینکه کردستان هیچگاه تاریخ نیاکان خود را به فراموشی نخواهد سپرد، گفت: مردم کرد همواره در برابر نیاکان خود سر تعظیم فرود می آورند.

 وی با تأکید بر اینکه تاریخ برای تاریخ سازان سکوت نکرده است، افزود: برخی وامدار تاریخ، برخی مهمان آن و برخی هم تاریخ ساز هستند.

عبدالملکی، سنجرخان را مردی سخت‌کوش دانست که برای کرامت مام میهن ایستادگی کرد و امروز رسالتی بر دوش فرزندانش قرار گرفته تا احیاگر نام و یاد این سردار دلیر باشند.

مدیرکل صداوسیمای مرکز کردستان، با بیان اینکه تاریخ کردستان آکنده از زنان و مردانی است که در اذهان به بزرگی حکاکی شده است، یادآور شد: امیر نظام گروسی و مستوره اردلان از جمله مفاخری هستند که در تلاش هستیم تا آن را معرفی کنیم.

 وی با بیان اینکه مقاومت و دفاع کار همیشگی کردستانی‌ها بوده است، اظهار داشت:  در طول هشت سال دفاع مقدس سنجرخانهایی از دل وطن پرستان کردستانی بیرون آمد و در جهان جاودانه شد.

عبدالملکی تأکید کرد: امروز تاریخ کردستان برای قرنها روایت دارد و جانبازی هایی در این استان صورت گرفته که هر کدام در جای خود، فداکاری‌هایی هموزن مجاهدت‌های سنجرخان را دارد.

  وی رسالت صدا و سیمای مرکز کردستان در قبال فرهنگ این مرز و بوم را ویژه دانست که باید با شیوه‌های متفاوت رسانه‌ای در خدمت مردم باشد و در دفاع از ارزش ها و انقلاب اسلامی از هر آنچه که در توان دارد برای ارتقای فرهنگ ایرانی استفاده کند.

سنجرخان که بود؟

سنجرخان وزیری نرانی فرزند میرزا محمد وزیری نرانی بود، میرزا محمد وزیری دو همسر داشت که سنجرخان و یدالله خان از همسر دوم او به دنیا آمده و میرزا خلیل خان (قاتل سنجرخان) هم از همسر اول وی بود.

 مادر سنجر خان خواهر حاج علی خان آگاه کلیایی بود که به امیر امجدخان کلیایی وابسته بود.

مادر  سنجر خانشیعه و پدرش شافعی مذهب بود، اصل و نسب سنجر خان به خواجه ابراهیم بزاز اصفهانی بر می گردد که در زمان شاه عباس صفوی ، هه لوخان اردلان او را که در اصل یهودی بود به عنوان مستوفی و وزیر مالیه خود از اصفهان به دارالحکومه ی خود در حسن آباد آورد.

خواجه ابراهیم مدتی بعد اسلام آورد و به میرزا ابراهیم خان وزیری جدیدالاسلام مشهور شد و نسلهای بعدی او به نام "وزیری " در کارهای حکومتی به کار گرفته شدند .

طایفه وزیری ها گسترش پیدا کردند و در شهرها و روستاهای کردستان پراکنده شده و نبض کردستان را در دست گرفتند. بعد از انقراض خاندان اردلان در اوایل سلطنت ناصرالدین شاه، وزیری ها در کردستان حرف اول را می زدند و گاهی موجبات عزل و نصب حکومت ها را فراهم می‎‌کردند.

میرزا تقی خان آصف دیوان و برادر او مشیر دیوان در واقع بزرگ خاندان وزیری ها محسوب می شدند.

میرزا تقی خان آصف دیوان پسر عموی پدر سنجرخان بود و میرزا خلیل خان از سنجر خان و یدالله خان بزرگتر بود و قصد داشت پس از فوت پدر زمام امور را در دست بگیرد و بر سایر برادران حکومت کند اما سنجر خان بر این امر متعارض بود و نه تنها زیر بار سلطه برادر بزرگ نمی رفت بلکه آصف دیوان را هم به عنوان بزرگ خاندان قبول نداشت و بارها گفته بود : آصف دیوان به جز شهر نشینی هیچ مزیتی بر سایرین ندارد که بخواهد بزرگ خاندان باشد. این حرف‌ها و اعمال سنجرخان آصف دیوان را به شدت ترسانده بود و او را تهدیدی علیه خود می دانست.

سنجرخان شجاع بود و سر نترسی داشت و این باعث وحشت دیگران شده بود و به همین دلیل میرزا خلیل خان نسبت به او مشکوک شده بو و از او پرهیز می کرد و با تظاهر به بی اعتنایی و ناچیز شمردن او می خواست بر او تسلط پیدا کند .

 علت اصلی عدم تعرض جدی میرزا خلیل خان نسبت به سنجر خان، در واقع مادر او بود که در کلیایی اقوام صاحب نفوذی داشت و کسی جرات نمی کرد به واسطه همین به او تعرض کند.

سنجر خان تازه ازوداج کرده بود و به واسطه زبان تیزی که داشت مورد غضب آصف دیوان قرار گرفت و جانش در معرض خطر جدی قرار گرفت و ناچار شد در سن ۲۵ سالگی به دیار کلیایی پناهنده شود .

او در کلیایی به عنوان سردار سرلشکر دربار امیر امجدخان کلیایی که با نفوذترین خان منطقه ی کلیایی بود استخدام شد.

او سه سال به عنوان سردار سرلشکر در کلیایی بود و چون دیگر خوانین منطقه کلیایی نتوانستند بر او تسلط پیدا کنند مایه کدورت آنها شد و اعلام کردند هر کس سنجرخان نهرانی ( در قدیم به روستای نران، نهران می گفتند) سردار لشکر امیر امجد خان را کتف بسته تحویل دهد به شغل سردار لشکری منسوب و انعام بزرگی دریافت خواهد کرد و به همین دلیل امیر امجد خان به خاطر اینکه ابهت حضور سنجرخان شکسته نشود و بتواند برای نوکران آینده اش هم، سمبل مقاومت باشد در نامه ای شفاعت اورا از آصف دیوان خواست و به او قول داد که از این به بعد سنجر خان تابع اوامر او خواهد بود.

آصف دیوان هم از خدا خواسته وساطت امیر امجد خان را پذیرفت و به سنجر خان اجازه داد به املاک موروثی پدرش در نران بازگردد.

در راه بازگشت عده ای برای به دست آوردن انعام به او حمله کردند ولی توانست از دست آنها به سلامت به نهران بازگردد و مایی خان هم که از سربازان مخالفان امیر امجدخان کلیایی بود و نتوانست سنجرخان را بکشد و از ترس کشته شدن خودش به دست اربابش به کلیایی برنگشت و شیفته سنجرخان شد با او همراه شد و تا آخر عمر سنجرخان، به عنوان برادر و همراه سنجرخان پیمان وفاداری بست و تا آخر عمر هم به این پیمان وفادار ماند.

 طی این سه سال که سنجر خان در کلیایی بود برادر او خلیل خان بر املاک پدری اش چنگ انداخته بود و سنجر خان هم می دانست که با حضور خلیل خان نهران جای مناسبی برای او و خانواده اش نیست و دیر یا زود ایجاد تنش خواهد شد، به همین دلیل به روستای " میاوروران " (روستایی در همسایگی روستای نران) رفت و املاک آنجا را خرید و با کمک مایی خان در آنجا خانه ای ساخت و به کشاورزی پرداخت.

 او بعدها در میاوروران قلعه و استحکاماتی ساخت و هرگاه اراده می‌کرد صدها نفر با اسب و تفنگ همراهش می‌شدند. او این استحکامات را را به دلیل در امان ماندن از شر احتمالی آصف دیوان ساخته بود.

 جنگ جهانی اول در سال ۱۲۹۳ شمسی شروع شد و روس‌ها از شمال به ایران حمله کردند هرج و مرج، کردستان را فراگرفت و قتل و غارتهای شبانه وحشت زیادی را در جامعه ایجاد کرد.

در این موقع سردار محی رشتی حاکم سنندج بود و رضا خان (رضا شاه) سردار لشکر او بود.

در این آشوب و بلوا به طویله دارالحکومه یورش برده شد و اسب سردار محی رشتی به سرقت رفته شد و به قزاق های دولتی هم حمله شد.

در شهر شایعه شد که این سرقت ها و حمله ها توسط ایادی سنجر خان و به امر آصف دیوان صورت گرفته و سنجرخان به آصف دیوان وابستگی دارد به همین دلیل به میاوروران حمله شد و فرمانده این حمله رضاخان بود.

این خبر به سنجرخان رسید و او در تنگه ای که اینک به تنگه سنجرخان معروف است با لشکر رضاخان جنگید و آنها را شکست داد و این پیروزی باعث شهرت بیشتر سنجرخان شد و نام او را بیشتر از قبل بر سر زبان ها انداخت.

بعد از این جنگ لشکر روس نیز به سرکردگی " کلنل مامانوف" به سنندج رسید و سردار محی فراری شد .

طی تقاضای مردم سنجر خان و جمع دیگری از خوانین و همچنین آخرین فرد از خاندان اردلان یعنی، عباس خان سردار رشید که در روانسر بود با روسها درگیر شدند و روسها را تا قروه راندند.

از سوی دیگر لشکر آلمان و عثمانی که متحد هم بودند علیه روس ها وارد سنندج شدند و طی حمله ای دیگر که روسها به سنندج حمله کردند و سنجرخان به دلیل تعلل عباس خان سردار رشید و دیر رسیدن نیروهای آلمانی و عثمانی ، همه آنها را از شهر بیرون کرد و نیروهای روس را تار و مار کرد  و به خاطر این دلاوری ها از طرف دولت عثمانی به او لقب " سردار اکرم " اعطا شد.

 این لقب موقعیت سنجر خان را از دید مردم از روی زمین به اوج آسمانها رساند و به او قداستی معنوی بخشید.

روسیه که تمامی شکست‌های خود را از سنجر خان می دیدند به محاصره روستای میاوروران و قلعه سنجرخان روی آوردند.

 او از دارالحکومه تقاضای کمک کرد  و شیخ مردوخ برای کمک به سنجرخان به هرکسی مراجعه کرد جواب سربالا شنید و خود به ناچار با ۳۰ سوار راهی میاوروران شد ولی قبل از رسیدن او سنجرخان محاصره را شکسته بود و آنها را وادار به عقب نشینی کرده بود .

در این محاصر سنجرخان زخمی شد. بعد از سردار محی رشتی ، در سال ۱۲۹۷ هجری شمسی علی محمد خان شریف الدوله بنی آدم که از اهالی خراسان بود حاکم سنندج شد.

 او مردی قسی القلب بود و با مکر و نیرنگ خیلی از خوانین منطقه را از میان برداشت .

 شریف الدوله با مکر و نیرنگ از در آشتی با قبایل مندمی و گلباغی در آمد و سنجرخان که مورد احترام و اعتماد گلباغی ها و مندمی ها بود را به عنوان وجه الضمان ، به همکاری دعوت کرد سنجرخان که از قتل و کشت و کشتار در منطقه بیزار بود و می دانست اگر شریف الدوله به این قبایل حمله کند به زن و بچه و پیر و جوان آنها رحم نخواهد کرد قول همکاری داد و با تنی چند راهی منطقه شدند و به طرف آنها حرکت کردند درجریان این به اصطلاح مذاکره شریف الدوله به این قبایل حمله می کند و به آنها شبیخون می زند سنجر خان اعتراض کرده و آنهار را ترک می کند و می گوید: من در چنین جنایتی شرکت نخواهم کرد.

شریف الدوله از این جور حرکات سنجرخان به شدت عصبانی شده و کینه ۱۰ برابر از او به دل می گیرد؛ شریف الدوله و آصف دیوان این کارها را بهانه کرده و نقشه قتل سنجرخان را می کشند و سرانجام خلیل خان به آصف دیوان می گوید که در قبال اختیاراتی که شریف الدوله در اختیارم قرار بدهد حاضرم برادرم سنجرخان را از میان بردارم.

 سرانجام در محرم سال ۱۳۳۷ هجری قمری ( برخی سال‌های ۱۳۳۸ و ۱۳۳۹ را هم عنوان می‌کنند) خلیل خان طی یک توطئه سنجرخان را به عمارت خود دعوت می نماید و او را به شهادت میرساند.

در این آیین از از خانواده ضیاءالدین دوری نویسنده سریال سنجرخان تجلیل شد و فرزند زیاد این دوری دست‌خط آغاز این فیلم را که آخرین نوشته زنده یاد اوری بود به موزه مردم شناسی کردستان تقدیم کرد.