شیوع و گسترش ویروس کرونا؛ روابط آمریکا و چین را به طور جدی با تنش و تیرگی مواجه نموده است. در روابط غرب با روسیه و ایران نیز پیشرفتی حاصل نشده است. منطقه آسیای مرکزی در بین کشورهایی که آمریکا آنها را به عنوان مخالفان خود می شمارد، فشرده باقی مانده است. امروزه چه چیزی بر تیرگی روابط آمریکا و چین تاثیر میگذارد؟
رافائلو پانتوچی کارشناس و پژوهشگر مطالعات دفاعی سلطنتی در لندن و عضو ارشد مدعو مدرسه مطالعات بین المللی موسوم به س. راجاراتنام در سنگاپور که بیش از ده سال روابط چین با کشورهای منطقه آسیای مرکزی را مطالعه کرده است، به آژانس خبری CAAN می گوید: در حال حاضر تیرگی روابط آمریکا و چین نتیجه و محصول برخی روندها از هر دو طرف است. اولا ما در چین تقویت دولت شی جین پینگ را مشاهده میکنیم؛ دولتی که در سطح بین المللی خود را با اعتمادبه نفس و با صلابت در مواضع خود نشان داده است.چین دوره شی جین پینگ نشان میدهد که دو دهه رشد و توسعه اقتصادی، این کشور را از رده کشورهای در حال توسعه به یک قدرت جهانی تبدیل کرده است. این؛ البته اعتماد به نفس کشور را نسبت به تواناییهای خود افزایش داده تاحدی که باعث شده پکن در سطح جهانی ابراز وجود کرده و همچنین در فکرشکل دادن نظم جهانی باشد و دیگر مثل گذشته عضوی ساده و دنباله رو نباشد. واشنگتن این رشد و خیز بلند چین را با نگرانی دنبال میکند. این نگرانی امریکا چند عامل و دلیل دارد. کسانی هستند که از تضعیف امریکا بخاطر جنگهای بی نتیجه دائمی در خاورمیانه و تواناییهای محدود دیکته کردن سیاستهای خود در امور بین المللی واهمه دارند. به نظر آنها، چین در حال رشد آشکارا و تبدیل شدن به رهبری جهان در آینده است و از این منطق باید مقابل آن ایستاد. در میان گروهی از کارشناسان که چین را مورد بررسی و مطالعات خود قرار میدهند، کسانی هم هستند که به خاطر سال ها تحقیق روی این کشور و وجود دوستان متعدد در چین نسبت به این کشور نظر خوبی دارند. ترامپ رئیس جمهور آمریکا در چارچوب این شیوه یک عامل پیچیده است، چون او استانداردهای آمریکا را در جهان بسیار تقلیل داده و ضمن آن نشان داده است که در ارتباط با چین ثبات موضع ندارد. از یک طرف هیات حاکمه امریکا نسبت به سایر قدرتهای جهان؛ روابط تهاجمی در مقابل چین دارد و در عین حال شخص ترامپ؛ شی جین پینگ را تحسین و ستایش میکند. چنین نوساناتی در مواضع آمریکا نسبت به چین همه نوع مشکلاتی را میتواند در مناسبات واشنگتن-پکن بدنبال داشته باشد. ولی عنصر کلیدی که تحلیلگران آمریکایی بدان توجه نمی کنند این است که از دیدگاه پکن؛ بین اوباما و ترامپ نقطه مشترکی در ارتباط با چین وجود دارد و آن اینکه هر دو به چین بعنوان یک مخالف نگاه میکنند.
تقابل آمریکا و چین چگونه می تواند بر روی کشورهای آسیای مرکزی تاثیر بگذارد؟
وی افزود: این تقابل و اختلاف نظر میتواند باعث شود منطقه آسیای مرکزی بیش از گذشته مورد توجه و تحت تاثیر امریکا قرار بگیرد. جغرافیا همیشه روابط آسیای مرکزی با چین و روسیه را تعیین میکند ،ولی در صورت تیرگی روابط بین آمریکا و چین؛ وظیفه آسیای مرکزی این است که درست ترین و طلایی ترین انتخاب را در این کشاکش انجام دهد. اگرآمریکا مسیر تقابل خود را با چین ادامه دهد، هر دو طرف به کشورهای منطقه فشار می آورند تا تکلیف خود را در ارتباط با آنها –اینکه در کدام موضع باشند- مشخص کنند و این را هم هیچکس نمی خواهد.
آیا هیات حاکمه آمریکا از نفوذ رو به رشد چین در زمینه امنیت آسیای مرکزی احساس نگرانی میکند؟
پانتوچی اضافه کرد: من از این سوال شما یاد ملاقات یکی دوسال پیش خود در واشنگتن افتادم که درآن موضوع نفوذ چین در امنیت آسیای مرکزی مطرح شده بود. یادم نیست که در آن ملاقات کسی از این موضوع ابراز نگرانی کند و یا این مسئله مورد توجه و علاقه او باشد. آمریکا به سازمان همکاریهای شانگهای به عنوان یکی از اساسی ترین بخشهای تعاملات منطقه ای در زمینه مسائل امنیتی نگاه کرده و آن را سازمانی غیرموثر و ناکارآمد بشمار می آورد. در عین حال آنها این مسئله را نیز مورد توجه و بررسی قرار میدهند که در منطقه سرویسهای امنیتی چین و پایگاههایی برای حمایت از کشورها با هدف مبارزه با تروریسم و دفاع از مرزها تاسیس می شوند که با توجه به تاثیرگذاری کم آنها در منافع امریکا در منطقه آنها را نباید چندان جدی گرفت.