هفتمین شماره مجله وزن دنیا مانند دیگر شمارهها شامل شعرهایی از سراسر ایران، همچنین دو پرونده تحلیلی در مورد شعر سیمین بهبهانی (۲۸ تیر ۱۳۰۶ تا ۲۸ مرداد ۱۳۹۳) در آستانه تولد و وفات او و پروندهای در مورد طنز معاصر است. این شماره از ماهنامه وزن دنیا (تیر ۹۹) با یادکردی از درگذشتگان شعر و ادبیات معاصر اخیر آغاز میشود. اولین گرامیداشت به مهدی اخوان لنگرودی (درگذشته به ۵ خرداد ۹۹ در وین) اختصاص دارد و شمس لنگرودی شاعر و نویسنده، گرامیداشتی در مورد او و اسدلله امرایی در سوگ علیرضا راهب (درگذشته ۵ تیر ۹۹) و علی بایزیدی به مناسبت درگذشت سیروس مشفقی (۱۰خرداد ۹۹) مطالبی نوشتهاند.
بخش بعدی وزن دنیا به اشعار رسیده شاعران اختصاص دارد که در آن میتوان شعرهایی از شاعران استانهای تهران، خراسان رضوی، زنجان، قزوین، قم و گلستان خواند.
علاوه بر این، در بخش آنسوی مرزها اشعاری از شاعران ایرانی خارج از کشور از جمله از گراناز موسوی از استرالیا، بیتا ملکوتی مقیم پراگ و روشنک بیگناه ساکن آمریکا را دید. همچنین بخش کارنامه منعکس کننده شعرهای شاعران کارگاه شعر وزن دنیا زیر نظر علی مسعودینیاست.
بخش تعریف و تبصره، پرونده تحلیلی در مورد شعر سیمین بهبهانی است. این بخش با نوشتاری از مهدی فرجی آغاز می شود که در مطلبی با نام «سیمین غزل» نگاهی نو به اشعار سیمین دارد و در بخشی از آن مینویسد: بهبهانی در شعرهای اولیه اش یک شاعر واپسگراست. او نه در ظاهر و نه در معنی هیچ نکته بدیعی ندارد. شعرهای اولیه او صرفا تقلیدی از زبان گذشتگان است و بیش از آنکه در زمانهی خود زندگی کند، در دورهی بازگشت به سر میبرد. (ص. ۹۹) مطالبی از نادر نادرپور (شاعر معاصر ۱۳۰۸ تا ۱۳۷۸) مهدی شعبانی و محمدعلی سپانلو (۱۳۱۹۳ تا ۱۳۹۴) دیگر مقالههای این بخش هستند که هر کدام از وجهی به شعر سیمین میپردازند.
شعبانی در مطلبی با نام کاشف معدن وزن مینویسد: سیمین ضمن گشودن مسیر برای تجربههای جدید وزنی، ثابت کرده است: میتوان دانسته یا ناآگاهانه در وزنهایی شعر سرود که پیشتر سابقهی کمی داشتهاند، در حد یک یا چند بیت و شاید یک یا چند شعر محدود و ...(ص. ۱۰۳)
میزگرد این شماره از وزن دنیا با حضور مریم جعفریآذرمانی شاعر و منتقد ادبی، یزدان سلحشور مدرس داستاننویسی، ویراستار و روزنامهنگار و کامیار عابدی، منتقد ادبی نگاهی به زندگی شعری و اجتماعی سیمین و آوردههای او برای شعر فارسی دارد به نام پرچمدار شعر اجتماعی معاصر.
عابدی در بخشی از این میزگرد میگوید: سیمین بهبهانی یک دوره طولانی تجربهورزی مختلف را در حوزه شعر پشت سر گذاشت و دریافت که بهویژه باید روی عنصر روایت تاکید کند، علاوه بر این همواره میکوشید در شعرهایش آن استقلال ابیاتی را که از زمان حافظ شروع و در سبک هندی به اوج خود رسیده بود، کنار بگذارد. (ص. ۱۱۷)
مریم جعفریآذرمانی نیز معتقد است: به نظر من در شناخت جایگاه سیمین ابتدا باید به تلاشی که اولا برای اثبات خود به عنوان یک زن شاعر انجام داده و سپس به اهتمام او به غزلسرایی طی دهههای مختلف که منجر به مکشوف شدن امکانات زبانی در دل این شکل شعری برای او شده است توجه نشان دهیم (ص. ۱۲۵).
دو مطلب از دو فرزند بهبهانی علی و امید (دختر مرحوم بهبهانی) ادامه این بخش از مجله وزن دنیا هستند. علی فرزند بزرگ سیمین در مطلبی به نام دلم به دست توست هنوز، در وصف سیمین بهبهانی مینویسد: سرشتی شکوهمند بود، مشحون از آرمان آزادیخواهی، مهربان و خطرگر، طوفان میطلبید تا آرامش ارمغان کرد (ص. ۱۳۲) و امید بهبهانی با بیان اینکه همیشه گریزان بوده از این که خطابش کنند و بگویند خاطرهای تعریف کن یا نظرت را درباره فلان کس بنویس این بار با میل مینویسد زیرا حرفی در دل دارد.
وی به پارهای مشخصات شعری سیمین بهبهانی مانند صداقت، اثرپذیری از رویدادهای پیرامون، شگرد ادبی تلمیح، فرهنگ عامه، شکار لحظهها، زن و زنانگی، کاربرد اصطلاحات نجومی و طنز در شعر سیمین با ارجاع با ابیاتی از وی اشاره می کند که به گفته خود درک عمیقتر سرودههای شاعری را هدف میگیرند که به هنگام نقد آثارش صفات شهامت و شیردلییَش بر چهره ادبییَش پرده افکنده است (ص. ۱۳۶).
محمدحسین بهرامیان در مطلبی به نام شاعر مادرزاد در مورد سیمین وی را از جهاتی چند شاعری متفاوت میداند، چندان متفاوت که او را تافته جدابافته ادبیات نوین ایران نامگذاری کند و نتیجه بگیرد هر چند گاهی برخی از موجهای سیاسی سیمین را به سمت خود میکشانند و دوست دارند اندیشههای او را به نفع خود مصادره کنند؛ اما سیمین همچنان بانوی شعر است و نه بانوی سیاست و سیاستبازی و سیاستزدگی. مهدی رستمی در مقالهای به نام نگاه تازه زبان جدید ارتباط غزل سیمین با تجربههای شعر نو و نیما را بررسی میکند (ص. ۱۳۹).
بخش بعدی وزن دنیا به نام حرفهای همسایه مروری بر ۱۰۰ سال طنزسرایی در شعر فارسی است. در این بخش مطالبی در مورد روحیه طنزنویسی و تاریخ طنز در ادبیات معاصر میخوانیم سپس با شماری از نامآوران عرصه طنز از عصر مشروطیت به بعد بیشتر آشنا میشویم. اولین مطلب از این قسمت به نام شیرینزبانِ تلخکام از رویا صدر در مورد نسیم شمال یا سید اشرف الدین گیلانی است که او را آغازگر جریان مهمی در شعر طنز فارسی میدانند.
ممکن نیست در مورد طنز در ادبیات معاصر و مشروطه صحبت کنیم و صحبتی از ایرجمیرزا نباشد. علی مسعودینیا در شاعر رادیکال محذوف در مورد اشعار ایرج میرزا اینطور نوشته: طنز ایرج معمولا چند حوزهی مشخص را هدف میگیرد: خرافات، دولتمردان و شیوهی ادارهی مملکت، سبک نادرست زندگی، جهالت عمومی و بیسوادی و گاه سیاستهای غرب. (ص. ۱۶۰)
دهخدا هر چند برای ما علامه است و نویسنده لغتنامه و امثال و حکم، در واقع طنزپرداز و روزنامهنگار نیز هست. دهخدا در روزنامه صور اسرافیل ستون چرند و پرند را به نثر مینوشت و گاه البته شعر یا بیتی چاشنی این اثرهای طنز میکرد. وی در شعر فکاهی که به مناسبت سفر رابیندرانات تاگور شاعر و فیلسوف هندی به ایران (۲۴ فروردین ۱۳۱۱ خورشیدی) سروده بود از اینکه مردم در باغ نیستند چه کسی به ایران آمده گلایه میکند: جلوت ار درنیامد خوب، ملت/ نباید بود از آنان دل گرانات
می آمد تولستوی اربود زنده/ به استقبال تو تا لنکرا نات. (ص. ۱۶۴)
محمد علی افراشته، ابوتراب جلی، عمران صلاحی، اکبر اکسیر، ابوالفضل زرویی نصرآباد و رحیم رسولی دیگر شاعران طنزنویسی هستند که درباره هر کدام از آنان مطالبی در این شماره از وزن دنیا میخوانید.
چاپ سنگی بخشی از نشریه وزن دنیا است که به بررسی مجلات ادبی گذشته میپردازد. این بخش که آخرین قسمت از مجله نیز هست در این شماره متن و حاشیهی مجلهی دانشکده را مرور میکند. مجلهای که از دل انجمن ادبی دانشکده درآمد به صاحب امتیازی ملکالشعرای بهار و اعضای هیئت تحریریه آن نیز بیشتر همان اعضای انجمن ادبی بودند که برخی مانند سعید نفیسی و رشید یاسمی را بیشتر و برخی را چون یحیی ریحان و احمد رخشان کمتر میشناسیم.