همین منافع مشترک بود که موجب شد هر دو کشور از مدت ها قبل به سمت ایجاد یک رابطه استراتژیک حرکت کرده و برای همکاری جهت پیشبرد پروژه های توسعه ای مشترک همچون احداث بندر راهبردی چابهار در جنوب ایران نیز به تفاهم برسند، اما به دلیل پارهای مشکلات تا به حال این همکاریها به مرحله پایدار و استراتژیک خود نرسیده است. از جمله این مشکلات می توان به تفاوت در اهداف و جهتگیریهای دو کشور اشاره کرد که برای ایران ایجاد موازنه در برابر آمریکا و برای هند همکاری با هر دو طرف از اهمیت ویژه ای برخوردار است و همین امر موجب بروز ناپایداری در روابط بین دو کشور و عدم دستیابی به یک رابطه استراتژیک شده است.
طبق گفتههای اغلب مقامات کشور ایران، تهران همیشه متعهد به نقطه نظر مشترک و همکاری با دهلی نو برای توسعه بندر چابهار با هدف ایجاد صلح، توسعه پایدار و ادغام اقتصادی منطقه بوده است. اما هند به تازگی تحت تأثیر سیاستهای آمریکا آنگونه که باید در پروژه چابهار و نیز در سایر موارد، همکاریهای لازم را نداشته است.
تاکنون پیش بینی می شد که اگرچه جایگاه، خواستهها و منافع ایران و هند در عرصه جهانی متفاوت است و به همین خاطر دو کشور فرصتهای نامحدودی برای همکاری در اختیار ندارند، اما هر دو کشور برای ادامه همکاری ها و تعهداتی که به هم داده بودند حداقل در یک مورد از این همکاری ها تفاهم کامل داشتند و بر اساس قراردادهایی که با هم برای نیل به توسعه پایدار منطقه ای از طریق توسعه بندر راهبردی چابهار امضاء کرده بودند، می بایست به این تعهدات پایبند بودند و به همکاری های مشترک راهبردی ادامه می دادند .
روابط ایران و هند در گذر تاریخ
هرچند سابقه روابط ایران و هند از قدمتی تاریخی برخوردار است، اما مناسبات دو کشور به عنوان دو دولت مدرن به ماه مارس ۱۹۴۷ در نشست کشورهای آسیایی و آفریقایی در دهلی نو باز میگردد که نخستین نشانههای روابط دوستانه پس از استقلال هند آشکار شد. پس از آن در سال ۱۹۵۰ پیمان موسوم به «صلح و دوستی ابدی» بین دو کشور امضاء شد.
بعد از انقلاب و با سفر نخست وزیر هند به تهران در سال ۱۹۹۳ نقطه عطفی در روابط دو کشور رقم خورد. سپس در سال ۱۹۹۵ آیت الله هاشمی رفسنجانی، رئیس جمهور وقت ایران از هند دیدن کرد.
اما روابط دو کشور در سال ۲۰۰۱ با دیدار نخست وزیر هند، اتال بیهاری واچپایی از تهران و صدور اعلامیه تهران وارد مرحله مهمتری شد. اعلامیه تهران شامل مجموعهای گسترده از موضوعات راهبردی و از جمله همکاریهای دفاعی میشد و در تاریخ روابط دو کشور از اهمیت زیادی برخوردار است.
بدین ترتیب موافقتنامه همکاریهای نظامی، یادداشت تفاهم و بیانیههای تهران و دهلی نو سنگ بنای همکاریهای گسترده ایران و هند را گذاشت. موضوع روابط ایران و هند در سال ۲۰۰۳ به جایی رسید که از آن به عنوان «محور تهران-دهلی نو» و برخی نیز آن را «اتحاد ایران هند» نام نهادند. اما فشارهای غرب و به ویژه آمریکا همواره مانع از رسیدن روابط ایران و هند به سطح یک رابطه استراتژیک شده است.
رشد شتابان چین و به چالش کشیدن جایگاه آمریکا در عرصه جهانی، بر اهمیت استراتژیک هند با هدف مهار چین برای ایالات متحده افزوده است. میزان اهمیت هند در چشمانداز آغاز یک کشمکش بزرگ میان آمریکا و چین بر سر نفوذ در آسیا-اقیانوسیه بیشتر و بهتر نمایان میشود. هند چه از نظر وسعت جغرافیایی و چه به لحاظ جمعیتی هماوردی مناسب برای چین به شمار میرود.
توافق هستهای هند و آمریکا بنیان همکاری راهبردی دو کشور را شکل میدهد. این توافق در سال ۲۰۰۸ نهایی شد. آمریکا در تصویب این توافق دو هدف مهار چین و کسب حمایت هند در مقابله با موضوع هستهای ایران در شورای حکام آژانس بین المللی انرژی اتمی را دنبال می کرد.
اما حضور رقبایی همچون چین و پاکستان از یک طرف و جایگاه مهم ایران در منطقه، اجازه نمیدهد هند به طور کل از منافع ارتباط با ایران بگذرد. درواقع، هند در راستای سیاستهای خود برای معرفی به عنوان یک قدرت در حال ظهور جهانی دارای منافع استراتژیک در رابطه با ایران است.
هند به شدت علاقهمند به گسترش و تعمیق نفوذ خود در خاورمیانه، افغانستان، آسیای میانه و همچنین گسترش روابط خود با روسیه و اروپای شرقی است. بسیاری از نیازهای هند از سوی ایران برآورده میشود. اهمیت ایران برای هند تا حدی است که وزیر خارجه این کشور در گزارش سالیانه خود در ۲۰۰۵-۲۰۰۶ بر این نکته تأکید میکند که همکاری ایران و هند در زمینه انرژی، تجارت و بازرگانی، فناوری اطلاعات و ترانزیت منجر به پیدایش ابعاد راهبردی در این روابط شده است.
هند یکی از بزرگترین اقتصادهای دنیا است و درنتیجه نیاز شدیدی به منابع انرژی از جمله نفت و گاز دارد. ایران به عنوان دومین کشور جهان از نظر ذخایر گاز و یکی از اصلیترین کشورهای تولید کننده نفت و مهمتر از همه نزدیکی جغرافیایی، دوست و شریک مناسبی برای هند به شمار میرود و هند از این موضوع به خوبی آگاه است. بر همین اساس بود که در سال ۲۰۰۵ ایران و هند توافقنامهای چند میلیارد دلاری در زمینه گاز به امضاء رساندند.
البته سابقه پیشنهاد طرح انتقال گاز ایران به هند از طریق پاکستان به سال ۱۹۸۹ و سپس امضاء یاداشت تفاهمی بین دو کشور در سال ۱۹۹۳ باز می گردد. دولت ایران پیشنهاد ساخت خط لولهای از مناطق پارس جنوبی در خلیج فارس به شهرهای اصلی پاکستان مانند کراچی و مولتان و سپس به دهلی در هند را ارائه داد.
علاوه بر انرژی، ایران دروازه ورود هند به کشورهای آسیای میانه است و مشارکت این کشور در توسعه بندر چابهار و همچنین توسعه زیرساختهای ارتباطی و خط ریلی چابهار-زاهدان نیز در همین راستا قرار می گیرد. اتصال چابهار به خط راه آهن زاهدان-کرمان علاوه بر بندر امام خمینی و بندر عباس، دسترسی کشورهای آسیای مرکزی به هند و جنوب شرق آسیا را از طریق بندر چابهار نیز فراهم می کند.
پروژه کریدور شمال –جنوب و توافق سه کشور هند، ایران و روسیه در سال ۲۰۰۰ برای اتصال بمبئی از طریق بندرعباس به سن پترزبورگ در روسیه نیز، از مهمترین عناصر در روابط ایران و هند به شمار میرود.
کریدور شمال – جنوب چیست و چرا اهمیت دارد؟
کریدور بینالمللی شمال-جنوب راه دسترسی هند به آسیای میانه و پاسخگویی ضرورتهای اقتصادی این کشور در رقابتهای منطقهای با چین و پاکستان است.
در آوریل ۱۹۹۵ ایران، هند و ترکمنستان یک توافق سه جانبه برای تجارت و انتقال کالا امضاء کردند. سپس در فوریه ۱۹۹۷ یک توافق سه جانبه میان آنها در زمینه گسترش راه های ارتباطی امضاء شد.
بعد از آن در سپتامبر ۲۰۰۰ هند، روسیه و ایران توافق «آی ان اس تی سی» را امضاء کردند. این توافق نامه بر تسهیل ترانزیت کالا از طریق ایران به روسیه و اروپای شمالی تأکید میکند. این توافق علاوه بر هند، روسیه و ایران ۹ عضو دیگر شامل قزاقستان، قرقیزستان، تاجیکستان، ترکیه، اوکراین، بلاروس، آذربایجان و عمان را نیز شامل میشود.
این طرح فراتر از بمبئی، تهران و مسکو است و از طریق شبکهای گسترده از راهها، بخشهای وسیعی از آسیا و اروپا را به یکدیگر متصل میکند.
در جدول زیر میزان صادرات سه کشور چین، هند و ایران به اروپا و آسیای مرکزی آمده است. حجم بالای صادرات هند به این کشورها خود به خود اهمیت کریدور شمال-جنوب را برای هند و همچنین کشور چین نمایان میکند. دادههای ایران برای سال ۲۰۱۷است.
البته کریدور شمال جنوب دو طرفه است و در این مسیر بین کشورهای عضو صادرات و واردات انجام میشود.
این مسیر زمان و هزینه حمل و نقل از هند به اروپا را به ترتیب ۴۰ و ۳۰ درصد کاهش میدهد. از این رو جذابیت فوقالعادهای دارد و حتی از آن به عنوان رقیبی برای کانال سوئز نام میبرند.
صادرات سه کشور هند، چین و ایران به اروپا و آسیای میانه سال ۲۰۱۸ | |||
---|---|---|---|
محصولات صادر شده | مقدار صادرات(دلارآمریکا) | ||
هند | چین | ایران(۲۰۱۷) | |
تولیدات صنعتی | ۵۲,۹۶۵,۱۵۱.۱۲ | ۴۹۳,۹۷۷,۳۰۴.۱۴ | ۳,۰۹۱,۳۴۹.۳۲ |
ماشین آلات و تجهیزات حمل و نقل | ۱۳,۵۴۶,۹۷۷.۱۲ | ۲۴۹,۶۱۹,۳۴۳.۷۹ | ۱۱۵,۷۸۷.۶۲ |
مواد شیمیایی | ۱۱,۳۵۵,۵۷۸.۸۶ | ۳۲,۶۳۷,۲۹۳.۰۶ | ۱,۶۵۴,۱۶۹.۰۷ |
منسوجات | ۱۱,۰۹۸,۳۱۷.۹۵ | ۷۰,۷۴۸,۸۷۱.۶۷ | ۳۰۶,۹۷۸.۸۷ |
سوخت | ۷,۱۴۲,۴۸۴.۴۵ | ۳,۳۸۴,۸۱۱.۰۱ | ۲,۶۰۵,۱۰۲.۷۶ |
مواد غذایی | ۵,۰۷۱,۵۷۰.۵۹ | ۱۰,۳۳۷,۶۶۵.۳۷ | ۱,۱۴۹,۴۶۱.۰۳ |
فلزات و سنگ های معدنی | ۱,۷۱۸,۹۰۲.۰۶ | ۵,۵۹۵,۹۸۹.۱۲ | ۴۶۰,۵۶۰.۵۷ |
مواد اولیه کشاورزی | ۴۸۱,۰۹۳.۴۱ | ۲,۲۷۸,۴۹۰.۸۰ | ۱۴۲,۱۸۴.۴۲ |
چابهار؛ دروازه بزرگ هند به اروپا و آسیای میانه
چابهار از توابع استان سیستان و بلوچستان در ۶۴۵ کیلومتری جنوب زاهدان مرکز این استان و در ساحل دریای عمان واقع شده است. در موضوع کریدور شمال جنوب بندر چابهار جایگاهی کلیدی دارد.
این بندر به طور مستقیم یا غیر مستقیم در مسیر چندین شاهراه بینالمللی واقع شده است و قابلیت تبدیل شدن به یکی از راهبردیترین موقعیتهای ترانزیتی را دارد و به همین خاطر از آن به عنوان «دروازه بزرگ» به کشورهای محصور افغانستان و کشورهای آسیای میانه یاد میشود.
این بندر مستعد اتصال مراکز تجاری در جنوب آسیا(هند)، خلیج فارس(دوبی) و آسیای میانه و افغانستان است. چابهار۹۵۰ کیلومتر با مرز افغانستان و ۱۸۲۷ کیلومتر با سرخس در مرز ترکمنستان فاصله دارد.
کالاهای هند از طریق راه مبادلاتی چابهار، بم، زرنگ دلارام به شاهراه شمال-جنوب افغانستان انتقال و از آنجا در سراسر افغانستان توزیع می شود. تکمیل راه آهن چابهار زاهدان و اتصال آن به راه آهن مشهد مسیر امنتری برای دسترسی به آسیای میانه از طریق ترکمنستان است.
همچنین طرحهای فرودگاههای تجاری، راه آهن، طرحهای پتروشیمی، اسکلهها، نیروی برق، صنایع سنگین، و کارخانههای بزرگ کشتیسازی در بندر چابهار، زمینههای عظیم سرمایهگذاری خارجی به شمار میروند که برخی از آنها در حال اجرا و برخی نیز به بهره برداری رسیده و یا در شرف بهره برداری هستند.
به گزارش ایرنا، در بهمن ماه سال گذشته طرح توسعه منطقه آزاد چابهار که توسط دولت به مجلس ارائه شده بود، مورد تصویب قرار گرفت و محدوده این منطقه از ۱۴ هزار به ۸۲ هزار هکتار افزایش پیدا کرد.
به گزارش رسانهها، ایران در دهههای گذشته پیشنهادات سرمایه گذاری بیشتری به هند در بخشهای مختلف از جمله جاده و ریل آهن، نیرو، پتروشیمی، فولاد و کود شیمیایی در منطقه آزاد چابهار و سواحل مکران ارائه کرده است.
طبق گفتههای مقامات کشورمان، ایران همیشه متعهد به نقطه نظر مشترک و همکاری با هند برای توسعه بندر چابهار با هدف ایجاد صلح، توسعه پایدار و ادغام اقتصادی منطقه بوده است. اما هند تحت تأثیر سیاستهای آمریکا آنگونه که باید در پروژه چابهار و نیز در سایر موارد همکاریهای لازم را نداشته است.
در اواخر تیرماه گزارشی در رسانههای هند منتشر شد که حاکی از آغاز اجرای پروژه راه آهن چابهار به زاهدان بدون کمک مالی هند و با استفاده از سرمایهگذاری ایران بود.
مقامات ایرانی ضمن تایید این خبر اعلام کردند انتظار میرفت علاوه بر سرمایهگذاری در بندر چابهار، هند نقش مهمتری در ساخت و تامین مالی مسیر حمل و نقل راهبردی چابهار به زاهدان و از زاهدان به سرخس در مرز با ترکمنستان ایفا کند. به دلیل نبود همکاری و تعهد فعال هند در این پروژه، ایران با استفاده از ظرفیتهای سرمایه گذاری و مهندسی خود آن را آغاز کرده است.
بدون شک ایران نیز اهمیت روابط با هند را درک میکند و هیچگاه راههای همکاری با این کشور را، حتی در پروژه راه آهن چابهار نخواهد بست؛ اما اگر هند میخواهد مزایای ارتباط با کشور مهمی چون ایران را از دست ندهد، باید شجاعت بیشتری به خرج داده و وارد روابط پایدار استراتژیک با آن شود.