موضوع رمزارزها و یا ارزهای دیجیتال رمزگذاری شده به چالشی برای همه دولتها تبدیل شده است. این چالش از ماهیت این نوع ارز ناشی میشود؛ رمزارزها غیرمتمرکز هستند و به نهاد مرکزی و ناظر برای انتقال پول نیاز ندارند. برای مثال به دست آوردن بیت کوین نیازی به مراجعه به بانک و یا هر نهاد دیگر دولتی ندارد. کافی است با فن استخراج آشنا باشید و ابزارهای آن نیز در دسترستان باشد، میتوانید بیتکوین استخراج کنید.
رمزارزها از سوی هیچ دولتی کنترل و نظارت نمیشوند، قواعد و مقررات حاکم بر پولهای رایج در مورد آنها صدق نمیکند.گستره عملکرد آنها جهانی است و هیچ مرز ملی، قومی، جنسیتی و جغرافیایی را نمیشناسند.
موارد یاد شده کافی است تا لرزه بر اندام هر حاکمیتی بیاندازد. دولتها مساوی هستند با نظارت و کنترل. اساسا فلسفه هر نظام سیاسیای در اداره جامعه نهفته است و اداره کردن هم نیازمند نظارت بر روند امور و کنترل افراد و نهادها است.
واکنشها، البته متفاوت بوده است. کشورهایی مانند ژاپن، آلمان و کره جنوبی آنها را پذیرفتهاند و قوانین و مقرراتی نیز برایشان تعیین کردهاند. برخی نیز هرگونه فعالیتمرتبط با هر نوع رمز ارزی را غیرقانونی اعلام کردهاند. بعضی از کشورها نیز راه مدارای کجدار و مریز را پیش گرفتهاند و منتظرند تا ببینند آینده این ارزها به کجا ختم میشود.
کشوری مانند چین نیز ارزهایی چون بیتکوین را تنها به عنوان یک کالای قابل خرید و فروش پذیرفته و جایگاهی حقوقی برای آنها قایل نیست، اما در تلاش است تا نسخهای ملی از آن راه اندازی کند.
دولت این کشور چند وقت پیش از اجرای آزمایشی یک رمزارز داخلی در چند شهر خبر داد و اکنون صحبت از توسعه آن به شهرهای مختلف و حتی به عرصه مبادلات اقتصادی با سایر کشورها است.
همچنین بر اساس گزارش رسانهها، موسسات و سازمانهای تجاری بزرگ چین مانند «علی بابا»، «هواوی» و «تنسنت» نیز برای کمک به تحقق این امر اعلام آمادگی کردهاند.
برخی کارشناسان معتقدند که این اقدام چین میتواند توازن نفوذ اقتصادی در جهان را به نفع چین تغییر دهد. در عمل یعنی تضعیف جایگاه دلار و به تبع آن تضعیف موقعیت کنونی آمریکا در عرصه اقتصاد جهانی.
ارز دیجیتال چینی برخلاف سایر رمزارزها توسط دولت مرکزی حمایت می شود، اما دیگرارزهای دیجیتالی از چنین پشتوانه ای برخوردار نیستند.
این ارز جدید به نوعی یک یوان دیجیتال به شمار میرود و علاوه بر مصارف داخلی، احتمال این نیز میرود که کشورهای بسیاری آن را به عنوان وسیله مبادله قبول کنند که این امر برای چین بسیار خوشایند خواهد بود. تحقق طرح یک کمربند-یک راه و احیای جاده ابریشم که بیش از ۶۰ کشور جهان را ذیل چتر اقتصادی چین گرد میآورد، بستر لازم برای بینالمللی شدن ارز دیجیتال چین را فراهم خواهد کرد.
رمزارزها به مصاف دلار میروند؟
برای همگان روشن است که سلطه دلار بر اقتصاد جهانی در کنار منافع بیشماری که برای آمریکا دارد، دست این کشور را در استفاده ابزاری و حتی خارج از عرف روابط بینالملل برای اعمال محدودیت و تحریم کشورها، شرکتها و افراد مختلف باز گذاشته است.
واکنش کشورهای مختلف در برابر این استفاده ابزاری تلاش برای جایگزینی دلار در مبادلات بینالمللی است. یکی از این جایگزینها که سلطه دلار را به چالش کشیده است، رمزارزها یا ارزهای دیجیتال هستند. واقعیت این است که ارزهایی مانند بیت کوین، لیبرای فیس بوک و ... موجب نگرانی آمریکا از تضعیف جایگاه دلار شدهاند.
به گزارش رسانهها، دونالد ترامپ رییس جمهور این کشور بیت کوین را بادِ هوا دانست و وزیر خزانه داری نیز آن را تهدیدی برای امنیت ملی آمریکا برشمرد.
یکی از واکنشهای آمریکا در برابر گسترش روزافزون ارزهای دیجیتال تلاش برای دیجیتالی کردن دلار است. در این مورد حتی بنیاد دلار دیجیتال برای کار روی دیجیتالی کردن آن راهاندازی شده است.
رقابت بر سر حفظ و یا حذف دلار از مبادلات جهانی از مدتها پیش مطرح بوده و تنها خواسته کشورهای شرقی مانند چین و ایران نبوده است و تولد «یورو» در اتحادیه اروپا را نیز میتوان به عنوان گامی در مقابله با دلار تفسیر کرد.
تلاش برای جایگزینی ارزهای ملی دیگر کشورها در مبادلات اقتصادی بینالمللی یکی از راههای کاهش سلطه دلار است و میتواند در صورت تحقق اثر تحریمهای آمریکا را کم کند. شاید چین در آینده بتواند یوان را جایگزین دلار کند، اما این احتمال نیز هست که در نهایت یوان بتواند به جایگاه ارزی مانند یورو برسد و نه بیشتر.
اکنون و با سر برآوردن رمزارزها بسیاری از کارشناسان انتظار دارند که شاهد دگرگونی و تحولی عظیم در آینده مبادلات اقتصادی دنیا باشند. در پرتو این دگرگونی تضعیف و جایگزینی دلار بیش از هر زمان دیگری قابل لمس است.
چین، تحریم و جنگ تجاری با آمریکا
وقتی صحبت از جایگزینی دلار میشود، موضوع کاهش یکهتازیهای سیاسی و اقتصادی آمریکا از یک طرف و خنثیسازی اثر تحریمهای این کشور در مورد اشخاص و کشورهای مختلف نیز به میان میآید. وقتی دلاری برای مبادله در کار نباشد، تحریمی هم باقی نخواهد ماند. چرا که عمدهترین ابزار آمریکا در تحریم رصد مبادلات دلاری(ویا سایر ارزهای رایج مانند یورو و...) از طریق سیستم سوئیفت است. مبادله ارزهای دیجیتال در بستری به گستردگی اینترنت صورت میگیرد و این امکان را به شرکتها و کشورهای تحت تحریم میدهد که مبادلات و فعالیتهای اقتصادی خود را بدور از نظارت آمریکا انجام دهند.
ایران، چین و روسیه؛ هر کدام به دلایلی خواهان پایان دادن به سلطه دلار و یا دست کم کاهش وابستگی اقتصاد خود به آن هستند. زیرا میدانند حذف دلار از سبد ذخیره ارزی این کشورها، به ویژه اقتصادهای بزرگ و مطرحی مانند روسیه و چین میتواند به شدت اقتصاد آمریکا را تحت فشار قرار دهد. استفاده از رمزارزها کمک شایانی به تحقق این امر خواهد کرد اما رمزارزهای موجود در بازار برای آنها چالش برانگیز است. از این رو اقدام چین برای توسعه رمزارز ملی میتواند این چالشها را کمتر کند.
حال، سؤال این است که آیا رمزارز ملی چین میتواند دست آمریکا را از مداخله در روابط چین و ایران کوتاه کند؟ بدون شک بدون توان و قدرت اقتصادی بالا این امر مشکل خواهد بود. اما در صورت تحقق اهداف «طرح یک کمربند یک راه» و نقش آفرینی فعال کشورمان با توجه به موقعیت و جایگاه مهم و استراتژیکی که در این طرح دارد و همچنین ترمیم اقتصاد کشور و افزایش و بهبود شاخصهای کلان اقتصادی، زمینه تحدید و تضعیف دلار امری دست نیافتنی نخواهد بود. دست کم ایران میتواند درون شبکه روابط میان کشورهایی که در طرح یاد شده قرار دارند بخش اعظم نیازهای تجاری خود را برآورده سازد، بدون اینکه حضور و سایه دلارآمریکا را احساس کند.