مشکلات اساسی و عمده لبنانی ها به دخالت کشورهایی همچون فرانسه، عربستان، آمریکا و حمایت این کشورها از برخی جریان های داخلی لبنان باز می گردد، جریان هایی که بیشتر به منافع کشورهای یاد شده فکر می کنند تا به منافع لبنانی ها.
هرچند رژیم صهیونیستی و اقدامات این رژیم علیه لبنانی ها نیز از مشکلات مهم و اساسی مردم لبنان به شمار می رود، اما حضور مقتدرانه مقاومت اسلامی لبنان و دفاع جانانه آن از سرزمین مادری خود بسیاری از توطئه های این رژیم را خنثی کرده است.
یکی از مشکلات مهم فعلی لبنان انتخاب نخست وزیر جدید در این کشور می باشد، نخست وزیری که بتواند لبنان را از پیچ خطرناک فعلی به سلامتی عبور دهد و لبخند را دوباره بر لبان عروس خاورمیانه بنشاند.
لبنان در چند سال گذشته و به ویژه یکسال اخیر با مشکلات فراوانی روبه رو بوده که فساد دستگاه اجرایی این کشور و خروج برنامه ریزی شده مقدار زیادی از ذخیره ارزی و به دنبال آن استعفای سعد حریری در پنجم آبان ماه سال گذشته و در ادامه شیوع ویروس کرونا و در آخر هم انفجار مهیب بندر بیروت در تاریخ ۱۴ مرداد ماه از عمده مشکلات این کشور بوده است، انفجاری که در یک انبار حاوی دو هزار و ۷۵۰ تن نیترات آمونیوم صورت گرفت و بیش از ۱۷۰ نفر کشته و بیش از پنج هزار نفر زخمی برجای گذاشت و علاوه بر آن بسیاری از ساختمان های اطراف این بندر به طور کامل ویران شد که استاندار بیروت میزان خسارت های وارده در اثر این انفجار را بیش از ۱۰ میلیارد دلار اعلام کرد.
به دنبال انفجار بندر بیروت شماری از مقامات لبنانی که متهم به قصور در این فاجعه محسوب می شدند، دستگیر شدند که همگی از جریان ۱۴ مارس بودند.
یکی از بازخوردهای انفجار بندر بیروت اصابت ترکش آن به دولت این کشور بود که تازه شش ماه از فعالیت آن به نخست وزیری " حسان دیاب " می گذشت.
با وقوع انفجار بندر بیروت که برخی آن را اهمال و برخی دیگر اقدام تروریستی از سوی رژیم صهیونیستی می دانند، نوک حملات جبهه غربی – عربی – صهیونیستی و عاملان آنها در لبنان به سمت کابینه حسان دیاب گرفته شد، فردی که توانسته بود با کابینه خود و در مدت کوتاه برخی از مشکلات لبنان را سامان دهد، هرچند مشکلات بسیاری نیز باقی مانده بود.
نکته قابل تامل این که با وقوع انفجار بندر بیروت، به جای آن که توجه ها به عامل این انفجار که بسیاری از کارشناسان منطقه با ارایه اسناد و فیلم های بسیار این اقدام را به رژیم صهیونیستی نسبت می دهند، جلب شود، ولی با پروپاگاندا (تبلیغات سیاسی) ارایه شده از سوی عربستان، فرانسه و آمریکا و عوامل داخلی آنها در لبنان سعی در انحراف مساله و مقصر نشان دادن دولت حسان دیاب برآمدند و از همان ابتدا خواستار استعفای وی و کابینه او شدند، اقدامی که بالاخره در کمتر از یک هفته جواب داد و دیاب استعفا کرد.
از همان زمان رایزنی ها برای انتخاب نخست وزیر لبنان آغاز شد و نام دو تن از سران جریان ۱۴ مارس یعنی "سعد حریری" و "نواف سلام" روی زبان ها افتاد.
با مطرح شدن نام سعد حریری برای به دست گرفتن دوباره سکان کابینه لبنان، "نبیه بری" رئیس پارلمان این کشور نیز حمایت خود را (به نمایندگی از جریان مقاومت) از وی اعلام کرد، اما جریان آزاد ملی لبنان به رهبری جبران باسیل داماد میشل عون و از احزاب جریان ۸ مارس با انتخاب دوباره حریری مخالفت کرد.
در عین حال دو حزب سوسیالیست ترقی خواه به رهبری " ولید جنبلاط " و حزب نیروهای لبنانی به سرکردگی سمیر جعجع یا همان فالانژهای لبنان که هر دو از احزاب وابسته به جریان ۱۴ مارس هستند نیز اعلام کرده اند که با نخست وزیری دوباره حریری مخالف می باشند!
عربستان نیز با انتخاب دوباره حریری به سمت نخست وزیری لبنان مخالفت کرده است، بدون اینکه دلیلی برای مخالفت آن آورده باشد.
واکنش سعد حریری نیز درباره احتمال انتخاب دوباره او به نخست وزیری لبنان جالب است؛ وی دو روز پیش اعلام کرد که من نامزد تصدی پست نخست وزیری دولت جدید نیستم و امیدوارم که اسم من را از بحث و گفت وگوها در این زمینه خارج کنند.
** گزینه مطلوب برای نخست وزیری لبنان
نیاز امروز لبنان بر روی کار آمدن نخست وزیر توانا و مقتدر بر کسی پوشیده نیست، ولی چرا رییس مجلس لبنان به نمایندگی از مقاومت لبنان نام حریری را دوباره برای احراز پست نخست وزیری این کشور مطرح کرده و در عین حال برخی افراد و کشورها با آن مخالفت نموده اند؟
رژیم صهیونیستی، آمریکا، فرانسه و عربستان هر یک نگاه متفاوت به لبنان دارند و به دنبال منافع مجزای خود در این کشور هستند. نگاه آمریکا به لبنان با عینک صهیونیستی است یعنی نبود و یا نابودی جریان مقاومت ضدصهیونیستی حتی به قیمت نابودی تمام لبنان.
فرانسه نیز هنوز به لبنان از عینک مستعمره و قیم مابانه نگاه می کند (نظر برخی از اعضای اتحادیه اروپا به لبنان نیز همین گونه است) و حضور سریع امانوئل مکرون رییس جمهوری فرانسه در بیروت دو روز پس از انفجار مهیب بندر این شهر و دخالت در امور لبنان و گشت و گذار وی در وسط بیروت و گفت وگوی غیردیپلماتیک وی با برخی شهروندان لبنانی خود گویای این ماجراست.
عربستان نیز به دلیل ارتباط نزدیک (و البته خانوادگی) با رفیق حریری نخست وزیر فقید لبنان (پدر سعد حریری) و همچنین تلاش سعودی ها برای به دست گیری رهبری جهان عرب که تاکنون ناکام مانده، ادعای قیمومیت بر لبنان دارد، از این رو ریاض در چند دهه گذشته همواره در امور این کشور دخالت کرده است.
به اعتقاد کارشناسان مسایل منطقه معرفی دوباره نام سعد حریری از سوی رییس مجلس لبنان به نمایندگی از مقاومت این کشور کار عاقلانه ای بوده است، چرا که بسیاری از مشکلات حادث شده در لبنان در سال های اخیر به خاطر اقدامات جریان ۱۴ مارس بوده و سعد حریری و جریان تابع او باید این مشکلات را که خود بوجود آورده اند، سامان دهند.
نکته دیگر این که ، لبنانی های دلسوز معتقدند با روی کار آمدن دوباره سعد حریری، تحریم های آمریکا علیه لبنان کمتر شده و کشورهای توطئه کننده غربی – عربی و همچنین رژیم صهیونیستی دیگر به دنبال توطئه علیه دولت لبنان همانگونه که علیه حسان دیاب بودند، نخواهند بود، از این رو مشکلات لبنان کمتر و کمتر خواهد شد، نکته ای که دشمنان مردم لبنان نیز به آن واقفند.
حال باید منتظر بود و دیدید که در روزها و یا ماه های آینده چه کسی دوباره سکان هدایت کابینه لبنان را به عهده خواهد گرفت و اوضاع این کشور را سامان خواهد داد؟، هرچند ثمر نشستن این موضوع به این زودی ها نخواهد بود. َ