یکی از مشکلات متعددی که این روزها گریبانگیر جامعه شده رفتارهای شتابزده، احساسی و به دور از اخلاقی است که به ویژه در فضای مجازی شاهد آن هستیم.
نوعی از فرهنگ تخریب، توهین و خشونت در رسانههای غیررسمی رواج پیدا کرده است که در آن غالب افراد خود را محق میدانند که پشت اسامی دروغین یا حقیقی به یکدیگر پرخاش و توهین کرده و دیگران را با ادبیات نامناسبی مخاطب قرار دهند.
هجمهای که حول حواشی مطرح شده درباره محمدرضا فروتن در دو روز گذشته جریان داشت، موجی از رفتارها و ادبیات غیراخلاقی را در فضای مجازی علیه این بازیگر سینما به راه انداخت؛ موجی که اولین بار نبود و پیش از این نیز آن را درباره بیشمار شخصیت های ایرانی و غیرایرانی شاهد بودیم و با توجه به این روند احتمالا این داستان آخرین بار هم نخواهد بود.
اما این موضوع همچنان که تاکنون بارها مورد توجه کارشناسان فرهنگی، جامعهشناسان و روانشناسان اجتماعی قرار گرفته است، نیاز به مداقه و بررسی جدی دارد؛ این موضوع علاوه بر تبعات داخلی بعضا چهره و وجهه نامناسبی از فرهنگ ایرانی را برجسته میسازد که نه رفتار یک فرد که رفتار ملتی را نمایندگی میکند، بر این اساس و هم به دلیل این که نیاز است تا در جامعهای آرام با سلامت روانی و فرهنگی پربار زندگی کنیم نیاز است که به این موضوع به جد پرداخته شود.
قطععا ریشهیابی این مسئله میتواند قدمی مهم در ترفیع و بهبود آن باشد.
جامعه ایران تنها صورتی مدرن دارد
«سعید معیدفر» جامعه شناس و استاد بازنشسته دانشگاه تهران در گفت وگو با خبرنگار فرهنگی ایرنا و در توضیح مشکلات فرهنگی این روزهای جامعه و رفتارهای پرخاشگرانه مردم تصریح کرد: این روزها تکثر و تعدد میزان پرونده های قضایی در دعاوی مختلفی که وجود دارد نشان از مسائل عدیده خانوادگی، فرهنگی، اقتصادی و شغلی و روابط سازمان های اداری و ... دارد.
وی ادامه داد: امروز یکی از نشانههای فروپاشیدگی اخلاقی را در رسانه ها و فضای مجازی می بینیم و اتهام هایی که مردم به یکدیگر یا به چهره ها وارد می سازند.
نویسنده کتابهای «نظریههای جامعهشناسی نظم»، «جامعهشناسی مسائل اجتماعی ایران» و «فرهنگ کار» با اشاره به شرایط پیشینی که در وضعیت حاضر جوامع نقش تعیین کننده دارند، خاطرنشان ساخت: جوامع در دوران تاریخی خود هریک در چهارچوب ساختار ویژه ای قرار داشتند و در چهارچوب آن ساختار معنا و کارکرد پیدا میکردهاند.
متاسفانه جامعه ایرانی نتوانسته است به درستی در این ساختار جدید جابیفتد؛ بخشی از جامعه شناسان این موضوع را توضیح داده اند و بیان کرده اند که جامعه ایران صورتی مدرن دارد اما اساسا کارکردها و کارویژه های جامعه مدرن را پیدا نکرده است.
معیدفر ادامه داد: بنابراین این جامعه هرچه از ساخته پیشین خود و عناصرش (که می توانسته بهنجار باشد و عناصر مختلف فرهنگی و اجتماعی و ... هرکدام در آن معنا پیدا کنند و انسجام اجتماعی پدیدار شود و اعتماد متقابل اجتماعی شکل بگیرد) فاصله گرفته و نتوانسته در درون ساختار جدید جایی بیابد مانند کلاغی شده است که می خواهد رفتار کبک پیدا کند اما نه توانسته است که رفتار خودش را حفظ کند و نه رفتار کبک را بیابد.
یاد نگرفتهایم چگونه با یکدیگر زندگی کنیم
مولف کتابهای «نگرشی نو در تحلیل مسائل اجتماعی»، «مسائل اجتماعی ایران (جامعهشناسی قشرها و گروههای آسیبپذیر)» و «بررسی میزان اخلاق کار و عوامل فردی و اجتماعی مؤثر بر آن» در ادامه یادآور شد: وقتی جامعه ای نتواند در جایگاه جدید خودش قرار بگیرد، مشکلاتی را در جریان زندگی پیدا میکند؛ جامعه ایران در این صدوچند سالی که وارد دوره مدرن شده است با مسائل متعددی درگیر بوده است؛ متاسفانه ساختار قدرت در درون و بیرون این جامعه نگذاشته که این جامعه شکل طبیعی خودش را بگیرد و در جایگاه جدید معنا یابد.
وی افزود: بنابراین همه ما امروز در ظاهر کت و شلوار پوشیده ایم، همه به شیوه مدرن خانه هایی ساخته ایم که با گذشته فرق دارد یا در شهری زندگی می کنیم که ظاهر آن با گذشته فرق بسیاری دارد اما همه ما دیگر آن آدم قبلی هم نیستیم که بتوانیم با عرف و هنجاریات و اخلاق گذشته سازگار باشیم و آن را از دست داده ایم؛ اما جای آن هم چیز جدیدی پیدا نکرده ایم و فرصت نیافته ایم که مثلا در همسایگی جدید، راه و رسم و اخلاقیات و عرف موجود را به دست آورده و بتوانیم به صورت دو انسان همجوار زندگی کنیم یا در محل کار یک نظام صنفی وجود نداشته است که در چهارچوب آن روابط همدیگر را بفهمیم و در قالب آن با همدیگر تعامل داشته باشیم.
به همین دلیل است که دائما با یکدیگر درگیر هستیم چرا که یاد نگرفته ایم در دوره جدید چگونه باید با یکدیگر زندگی کنیم و این علت اصلی رفتارهای پرخاشگرانه ای است که در فضاهای مختلف امروز نسبت به همدیگر داریم.