۲۲ اسفند ۱۳۹۶، ۱۰:۰۷
کد خبر: 82860774
T T
۰ نفر
وقتی نبض اخلاق تند می زند

تهران- ایرنا- چند سالی است كه جامعه شناسان و روانشناسان نسبت به وقوع بحرانی به نام زوال اخلاق و تقلیل سرمایه های اجتماعی در جامعه هشدار می دهند؛ آیا به راستی جامعه ایران در سراشیبی اخلاق و سرمایه اجتماعی قرار گرفته است؟

به گزارش گروه تحلیل، تفسیر و پژوهش های خبری ایرنا، تكرار هشدارهایی در باره كاهش سرمایه اجتماعی یا اعتماد عمومی نگرانی گسترده ای نسبت به آینده اخلاقی و اجتماعی جامعه ایران ایجاد كرده است. در تازه ترین بررسی مركز مطالعات استراتژیك ریاست جمهوری با محوریت شناسایی پنجاه ابَر بحران ایران در سال 1396، كاهش سرمایه اجتماعی از اصلی ترین این بحران ها در جامعه ایران خوانده شد.
نشانه های این ادعا در معضلاتی چون افزایش قتل و بزهكاری، طلاق و از هم گسستگی روابط خانوادگی، مصرف گرایی، سطحی نگری، اشاعه دروغ وكلاهبرداری، رواج خشونت، كاهش آستانه های تاب آوری، قانون گریزی، فردگرایی در زندگی ایرانیان بروز و ظهور یافته است. مهمترین نگرانی موجود این است كه آیا به واقع سرمایه های اجتماعی و مولفه های اخلاقی كه جامعه ایران به آن ها شهرت دارد، در حال رنگ باختن هستند؟ این هشدارها تا چه اندازه جدی است و به چه میزان جامعه را به سوی آنچه زوال اجتماعی خوانده می شود سوق خواهد داد؟ راهكارهای مقابله با آن چیست؟
«كامبیز مصطفی پور» و «شهلا كاظمی پور» دو تن از جامعه شناسان در گفت وگو با پژوهشگر ایرنا به واكاوی این موضوع پرداختند.

** حركت سرمایه اجتماعی و اعتماد عمومی در مسیر بحران؟!
مصطفی پور با تبیین پایه های ساختار اجتماعی در هر جامعه عنوان كرد: هر جامعه ای بر چهار ستون اجتماع، سیاست، فرهنگ و اقتصاد بنا شده است. موضوع مورد بحث اكنون ما به اجتماع بازمی گردد؛ ستونی كه تغییر در آن به شكلی مستقیم با سایر حوزه ها در ارتباط است. تغییر در اقتصاد یا سیاست دارای پیامدهایی در عرصه های اجتماعی و فرهنگی است. بنابراین، جامعه ای كه نظام اقتصادی آن دارای چالش شود، نشانه های آن در عرصه اجتماعی به شكل های بی اعتمادی و دروغ نمود خواهد یافت.
ساختار اجتماعی بر دو پایه نظام اجتماعی و اخلاق شكل گرفته است در صورتی كه هر یك از این دو دچار اخلال شوند، آسیب هایی در كمین كاركرد جامعه خواهد بود.
از نگاه این جامعه شناس، نخستین مقوله ای كه در این شرایط آسیب پذیر خواهد بود، مشاركت اعم از مشاركت های سیاسی و اجتماعی است. در این زمینه، گردش صحیح نخبگان و احساس موثر بودن رای و نظر افراد در تعیین سرنوشت كشور بر میزان مشاركت سیاسی آن ها اثرگذار خواهد بود.
مقوله بعدی اعتماد اجتماعی است كه دارای سه بُعد عمومی، نهادی و فردی است. این مدرس دانشگاه با تبیین این مقوله به كاهش اعتماد در جامعه ایران اشاره كرد و گفت: بر اساس بررسی های جامعه شناختی اگرچه هنوز اعتماد فردی یعنی اعتماد به اعضای خانواده در سطح بالایی در جامعه وجود دارد اما اعتماد عمومی و نهادی خدشه دار شده است. با وجود این نمی توان ادعا كرد كه زوال اجتماعی در جامعه رخ داده است اما شاخصه هایی وجود دارند كه در صورت بی توجهی، وقوع چنین آینده ای برای جامعه ایران پیش بینی می كنند. اینكه از هر سه چك یك چك برگشت می خورد یا اینكه اعتماد در سطح جامعه به سطح فرزندان و پدر و مادر محدود شده است، همگی سنجه هایی هستند كه از عدم اعتماد و اطمینان در جامعه حكایت دارند.
مصطفی پور در ادامه افزود: باورها و ارزش ها نیز از دیگر مقوله هایی است كه در ارتباط با ساختار اجتماعی قابل بررسی است. مجموعه این مقوله ها نیز تحت عنوان سرمایه اجتماعی تعریف می شود كه در حال حاضر به مقیاس قابل توجهی آسیب پذیر و نگران كننده شده است.
همبستگی، بی تفاوتی و بی تعهدی اجتماعی نیز در ذیل ساختار اجتماعی تعریف می شود كه هر یك با كاهش چشم گیری در جامعه ایران رو به رو شده اند. گاهی این آسیب ها به نوعی دیگر مانند آنچه در نابسامانی در كمك به زلزله زدگان وجود داشت، خودنمایی می كند. خیل عظیمی از كمك های مردمی به واسطه سلبریتی ها وارد میدان شدند. بنابراین همبستگی اجتماعی به دلیل رهاشدگی آنگونه كه باید كاركرد خود را نداشته است.
كاهش اعتماد میان مردم و دولت رخداد دیگری است كه گریبان جامعه ایران را گرفته است. نحوه پاسخ مردم به درخواست دولت برای انصراف از یارانه در صورت بی نیاز بودن به آن یا اصرار مردم برای استفاده از اتومبیل شخصی در اوج آلودگی هوا، پاسخ روشی بر این ادعا است. با وجود این ها نمی توان گفت جامعه ایران به سوی زوال اجتماعی در حركت است چراكه زوال یعنی فروپاشی.
این جامعه شناس در پایان نیز عمده دلیل بروز چنین آسیب هایی را جای خالی آموزش و نبود ضمانت های اجرایی حقوق شهروندی عنوان كرد.

** جای خالی آموزش
كاظمی پور با اشاره به این مساله كه تحلیل مسائل فرهنگی در جامعه دو روی سكه نیستند كه یك روی آن فرهنگ و روی دیگر زوال باشد، عنوان كرد: افراد بسیاری در جامعه ایران هنوز به موازین اخلاقی معتقد و پایبند هستند اما این به آن معنا نیست جامعه ای رو به پیشرفت داریم. بلكه این سطح از فرهنگ گاهی در همان سطح باقی می ماند و گاهی به دلیل وجود سلسله مراتب اجتماعی و فرهنگی تقلیل می یابد.
وی عمده ترین عامل بروز چنین آسیبی را نبود آموزش و انتقال فرهنگ به لایه های زیرین جامعه عنوان كرد و افزود: در دهه های 30 و 40 برخی مسائل فرهنگی جلوه های بارزتری داشتند كه اكنون در میان نسل 60 و 70 رنگ باخته یا تغییر كرده اند. این به دلیل ورود فناوری و رشد سریع جوامع از منظر استفاده از شبكه های اجتماعی است. مسائل فرهنگی در همین راستا با تغییرات بسیار رو به رو شده اند. خلاء موجود به آموزش در استفاده از تكنولوژی ها بازمی گردد. جامعه مدرن بسیاری از عادت ها و آداب فرهنگی نسل های گذشته را نمی پسندد به این دلیل كه جایگزینی برای آن ها وجود نداشته است.
این جامعه شناس تصریح كرد: این جایگزینی به این معنا نیست كه یا به طور كلی الگو یا رفتار مدرن اعمال شود یا جوان از همان الگوهای قدیمی كه نسل قدیم معتقد به آن بودند، تبعیت كند، بلكه مستلزم این است كه فرهنگ هر فناوری نیز با آن وارد كشور شود همانند آنچه هنگام ورود خودرو به ایران رخ داد. این وسیله وارد شد اما فرهنگ آن خیر.
از این رو باید دهه های فراوانی برای فرهنگ سازی درباره رانندگی تلاش شود. اكنون نیز تلفن همراه و شبكه های اجتماعی وارد شده اند بی آنكه فرهنگ استفاده از آن را پیشتر آموخته باشیم. از این رو جوانان را به استفاده زیاد از این وسیله متهم می سازیم. انتقاد صرف سازنده نخواهد بود.
كاظمی پور راهكار حل معضلات فرهنگی را در آموزش عنوان كرد و گفت: باید در محیط های آموزشی و درون خانواده ها فعالیت های آموزشی تقویت شود. فیلم سازی با مضامین فرهنگی و نمایش آن در رسانه های ملی به دلیل استقبال بسیاری از خانواده ها راهگشا خواهد بود. این در حالی است كه حتی در محیط های دانشگاهی نیز دانشجوها یا استادان با خود و دیگران نامهربان هستند. باید بدانیم كه رفتارهای فردی به شكلی مستقیم بر فرهنگ جمعی اثر گذار بوده و باعث كندی در رشد فرهنگ می شوند.
وی افزود: باید اولویت نخست مردم و سیاست گذاران آموزشی كاهش افكار و رفتارهای منفی نخست نسبت به خود و سپس به دیگری قرار گیرد. فردی كه نسبت به خود خشمگین است و همواره كلمات منفی به كار می برد در برابر دیگران نیز اینگونه خواهد بود.
آنچه از گفته جامعه شناسان برمی آید نشان می دهد كه اگر چه مفاهیمی چون مشاركت، اعتماد، همبستگی و فرهنگ در جامعه ایران با اخلال مواجه شده اند، اما نمی توان ادعا كرد كه این جامعه به سوی زوال در حركت است بلكه با تلاش بیشتر در حوزه آموزش و فرهنگ سازی می توان بار دیگر سرمایه های اجتماعی را تقویت كرد و قطار فرهنگ را در مسیر پیشرفت و ارتقا قرار داد.

پژوهشم** 9283**3050**
ایرنا پژوهش، كانالی برای انعكاس تازه ترین تحلیل، گزارش و پژوهش های خبری ایران وجهان، با ما https://t.me/Irnaresearch همراه شوید.
۰ نفر