به گزارش روز جمعه ایرنا، پمپئو در سفرهای دو ماهه اخیر منتهی به انتخابات، به منطقه آمریکای لاتین و سپس برخی کشورهای آسیایی در همسایگی پکن، به دنبال خلاصی از سیاست "نزدیکی به چین" طی توافق ایجادشده در دوره «ریچارد نیکسون» رئیس جمهوری سابق آمریکا (1974-1966) به تکاپو افتاده است.
با توجه به افزایش تنش های میان چین و آمریکا در دولت دونالد ترامپ، می توان سایه این رقابت را در بسیاری از اقدامات واشنگتن مشاهده کرد. به حدی که پمپئو وزیر خارجه این کشور در یک ماه مانده به انتخابات آخرین تلاش هایش را هم برای فشار آوردن بر چین به امید تاثیرگذاری در روند مبارزات انتخاباتی به کار می گیرد.
تارنمای شبکه چندملیتی تله سور در منطقه آمریکای لاتین، در مقایسه ای تحلیلی میان سفرهای «مایک پمپئو» وزیر امور خارجه آمریکا، طی دو ماه اخیر (شهریور- مهر) به همسایگان ونزوئلا در آمریکای لاتین و همسایگان چین در آسیا این سفرها را به منظور فشار بر ونزوئلا و چین ارزیابی میکند.
سفر پمپئو به آمریکای لاتین
طبق نظر تحلیل گران مسائل سیاسی، پمپئو در سفرهای سه روزه خود در ماه گذشته (شهریور) به برخی کشورهای آمریکای لاتین در حالیکه با ادعاهای کلیشه ای ایجاد دمکراسی و تقویت روابط دوستانه از کشورهایی همچون برزیل، سورینام، گویان و کلمبیا بازدید کرد اما در واقع، در میان اهداف منفعت طلبانه ای چون بهره برداری از منابع نفتی و انرژی این کشورها، واشنگتن به دنبال همسو کردن این کشورها با سیاست های خصمانه خود برای فشار آوردن بر ونزوئلا در راستای تحقق اهداف مداخله جویانهاش در کاراکاس بوده است. به ویژه با نگاهی تاریخی به افزایش تنش های بین دو کشور هم مرز کلمبیا و ونزوئلا رد پای اقدامات تحریک آمیز ایالات متحده را در تمام این درگیری ها که به گفته مادورو از جانب کلمبیا آغاز شده، می توان دید.
اگر سفرهای چند ماه اخیر این دیپلمات آمریکایی را به نظرسنجیهای مداوم از کاهش محبوبیت ترامپ ارتباط دهیم، روشن میشود که از طرفی واشنگتن همواره به دنبال پیشبرد اهداف مداخله جویانه خود از مسیر کشورهای دوست و دولتهای همفکر خود در جهان بوده و از سوی دیگر فعال شدن وزیر خارجه آمریکا در رقابتهای انتخاباتی و تبلیغاتی ترامپ به منظور جبران عملکرد ضعیف خود بوده که دستاوردی جز دامن زدن به اختلافات و سردی روابط واشنگتن با متحدان اروپایی و آسیایی برای ترامپ به همراه نداشته است.
دولت دونالد ترامپ که از زمان به قدرت رسیدن در کاخ سفید بنا را بر تشدید فشارها و به نوعی ایجاد حصار دیپلماتیک علیه دولت ونزوئلا گذاشته بود، با حضور پمپئو در پشت دروازه های ونزوئلا، بر اغراض خصمانه خود علیه دولت بولیواری صحه گذاشت.
تاثیر دیدار یک روزه پمپئو از برزیل به اندازه ای بود که خورخه ارئاسا وزیر خارجه ونزوئلا در پیامی توییتری از تعلیق اعتبار نامه دیپلماتهای ونزوئلایی و منع تردد خودروهای سفارت و کنسولگریهای این کشور از سوی دولت برزیل خبر داد.
از دیگر اهداف سفر وزیر خارجه آمریکا به آمریکای لاتین می توان به احساس خطر آمریکا از نفوذ اقتصاد و سرمایه گذاری چین در این حوزه اشاره کرد. نشریه گلوبال تایمز در گزارشی با موضوع سفر پمپئو به آمریکای لاتین نوشت: پمپئو بعد از اروپا و خاورمیانه، لابی ضد چین را به آمریکای لاتین میآورد؛ سیاستهای واشنگتن علیه پکن، بی پایه و اساس و از پیش طراحی شده، با هدف تحت فشار قرار دادن منافع چین و افزایش حضور آمریکا در این منطقه است.
به نوشته این روزنامه، بسیاری تحلیلگران معتقدند حتی کمک های اخیر چین به کشورهای آمریکای لاتین به منظور مقابله با بیماری کووید-۱۹ باعث شد تا آمریکا احساس خطر کند.
سفر پمپئو به ژاپن
پمپئو در برنامه سفر انتخاباتی خود پس از آمریکای لاتین، بازدید از ژاپن، کره جنوبی و مغولستان را در ماه اخیر در دستور کار قرار داده بود. سفر به ژاپن و دیدار با «یوشیهیده سوگا» نخست وزیر جدید این کشور اگرچه با ادعای تقویت سامانه دفاعی مستقر در ناوهای دریایی توکیو و شرکت در نشست چهارجانبه با حضور وزرای خارجه هند و استرالیا صورت میگرفت، اما آمریکا با اقدامات تحریک آمیز از ژاپن به عنوان سپر امنیتی و حتی محرک تضعیف کننده قدرت اقتصادی چین استفاده میکرد.
البته وزیر امور خارجه آمریکا در بازدید آسیایی خود، طی نشست چهارجانبه با کشورهای ژاپن، استرالیا و هند آشکارا، همکاری عمیقتر همپیمانان آسیایی را با هدف مقابله با آنچه که او نفوذ منطقهای فزاینده چین میخواند، خواستار شد.
وزیر امور خارجه آمریکا پیشتر گفته بود که تیم وی درمورد سفرهای برون مرزی، ساعت به ساعت تصمیم گیری می کند. اما با وجود این ادعای رئیس دیپلماسی واشنگتن، به دلیل مثبت شدن نتیجه آزمایش کرونای ترامپ، سفر وی به کره جنوبی و مغولستان لغو شد.
نگاهی به پیشینه روابط آمریکا و چین
در سال 1972 در توافقی بین پکن و واشنگتن، آمریکا با به رسمیت شناختن «چین واحد» روابط دیپلماتیک خود را با هدف نزدیکی هرچه بیشتر، با دولت چین برقرار کرد.
این توافق در پی اختلاف میان چین و تایوان پس از جنگ داخلی چین انجام شد. همزمان با تاسیس جمهوری خلق چین در سال 1949 ، رژیم حزب کومین تانگ که قبلا بر چین حاکمیت داشت و در جنگ داخلی شکست خورده بود به سمت تایوان عقب نشینی کرد و حکومت خود را در آن بخش از سرزمین چین حفظ کرد. بدین ترتیب، این نکته که «کدام طرف دولت قانونی کشور چین است»، در درازمدت بحث برانگیز بوده است.
تا اینکه در 25 اکتبر 1971، مجمع عمومی سازمان ملل با اکثریت قاطع، طی قطعنامه ای، با اخراج نماینده تایوان، نماینده دولت جمهوری خلق چین را به عنوان نماینده قانونی کشور چین به رسمیت شناخت و از آن زمان دولت جمهوری خلق چین به عنوان تنها دولت قانونی چین توسط جامعه جهانی به رسمیت شناخته شد.
تا یکم ژانویه 1979، چین و ایالات متحده رسما روابط دیپلماتیک برقرار کردند و دلیلش نیز این بود که واشنگتن تعهد داد از سیاست «چین واحد» پیروی کند.
اما واشنگتن در سال های بعد با فروش اسلحه به تایوان و اقدامات تحریک آمیز دیگر، تعهدات خود را نقض کرده و با وجود حفظ روابط دیپلماتیک ظاهری اقدامات تفرقه برانگیز خود را در سیاستی دو سویه با تایوان و چین ادامه داده است. هدف نهایی حکومت فعلی منطقه تایوان جدایی تایوان از چین بود اما آمریکا نمی خواست نشان دهد در راستای خواسته تایوان حرکت می کند. بلکه با زرنگی و از طریق اقداماتی مانند فروش اسلحه به تایوان و پیشنهاد و تصویب قوانین مربوط به تایوان، مدام امیدهای واهی به جدایی طلبان تایوان بدهد و مقامات تایوان را برای تشدید تنگناها با پکن و تحمیل فشار بر پکن، وسوسه کند.
روابط چین و آمریکا به ویژه در پی قدرت گرفتن پکن در عرصه اقتصادی که اقتصاد برتری جویانه آمریکا را تحت الشعاع قرار می داد، به تیرگی گرایید.
ترامپ تیرگی روابط واشنگتن و پکن را افزایش داد
در دوره باراک اوباما رئیس جمهوری پیشین آمریکا، پکن و واشنگتن در برخی مسائل اختلاف نظرهایی داشند: رونق اقتصادی چین در جهان که این کشور را به رقیبی سرسخت برای آمریکا تبدیل کرده بود، دولت واشنگتن را از اقدامات چین در عرصه اقتصادی ناراضی می کرد. همچنین واشنگتن به حملات سایبری که به گفته آنها، توسط چین برنامه ریزی شده بود، اعتراض داشت و کشتیهای نظامی خود را به نزدیکی جزایری در دریای چین جنوبی که پکن ادعای حاکمیت آنها را داشت، اعزام کرده بود. با این وجود، روابط اقتصادی و دیپلماتیک این دو کشور همچنان برقرار بود.
اما از آغاز ریاست جمهوری ترامپ این اوضاع رو به وخامت گذاشت. روزنامه «نیزاویسیمایا گازیتا» چاپ مسکو در گزارشی تحلیلی نوشت: "دونالد ترامپ" رئیس جمهوری آمریکا از زمان به قدرت رسیدن با 18 تن از رهبران کشورهای خارجی مذاکره کرده بود، ولی با "جی شین پینگ" رئیس جمهوری چین گفتگویی نداشته است و از همان آغازریاست جمهوری ترامپ این نگرانی وجود داشت که در دولت جدید آمریکا روابط واشنگتن و پکن بشدت تیره شود.
ترامپ وعده داده بود که توان نظامی آمریکا را در آسیا افزایش دهد و برای کالاهای چینی عوارض سنگین گمرکی وضع کند. با گذر زمان ترامپ به دنبال تحقق وعده های خصمانه خود حتی فعالیت شرکت تیک تاک را به عنوان شبکه اجتماعی گسترده در آمریکا، ممنوع کرد تا بر تنش های موجود بیش از پیش بیفزاید.
واشنگتن در ادامه قدرت طلبی در برابر چین، دولت این کشور را به نظامی کردن منطقه دریای جنوبی چین و منع استفاده دیگر کشورهای همسایه از مخازن انرژی موجود متهم کرد. سخنگوی وزارت امور خارجه چین در واکنش به دخالت آمریکا در دریای جنوبی چین گفته بود که این دریا ایالت هاوایی آمریکا نیست که در آن دخالت می کند.
آمریکا که چین را هدف تجاری خود قرار داده است، چون به تنهایی خود را قادر به تحقق این هدف نمیدید، تلاش کرد تا این جنگ را به کشورهای آسیایی نیز تسری دهد و به تحریک کشورهایی چون ویتنام و ژاپن علیه چین اقدام کرد.
دولت ترامپ در سایه سفرهای دیرهنگام وزیر خارجه این کشور به آمریکای لاتین و آسیای شرقی، برای تاثیرگذاری در جهت روند انتخابات به نفع ترامپ، به دنبال برگ برندهای در برابر «جو بایدن» رقیب دمکرات، مساله فشار بر ونزوئلا و چین را دنبال می کند.