«صابر گلعنبری» در گفتوگو با خبرنگار سیاسی ایرنا، درباره رویکرد سران کشورهای خاورمیانه نسبت به انتخابات ریاست جمهوری آمریکا گفت: همان دو قطبی که در انتخابات درآمریکا شاهد بودیم، به نوعی در جهان و به ویژه در منطقه خاورمیانه در قبال این انتخابات رخ داده است و این دو قطبی حول محور بودن و نبودن ترامپ بود.
وی ادامه داد: در این دوره از انتخابات، کشورها، احزاب و گروههایی بودند که برای رفتن دونالد ترامپ لحظهشماری میکردند و طرفهای دیگری هم بودند که مشتاقانه خواهان ماندن وی بودند و حتی گفته میشود که به کارزار انتخاباتی او هم کمک مالی کردهاند.
مصر، عربستان، اسرائیل، امارات و ترکیه خواهان ماندن ترامپ بودند
این کارشناس ارشد مسائل غرب آسیا اظهار داشت: کشورها و رهبرانی که ترامپ در طول چهار سال گذشته بیشترین همدلی را با آنها و سیاستهایشان نشان داده است، خواهان ماندن وی بودند؛ مثل مصر، عربستان، اسرائیل، امارات و ترکیه.
گلعنبری با بیان اینکه مصر، عربستان، اسرائیل و امارات در یک ائتلاف قرار دارند و روابط آنها هم با ترکیه در این سالها تنشآلود بوده است، تصریح کرد: ترامپ در قبال سیاستهای ترکیه در سوریه و حملات آن به شمال و شرق این کشور در طول چهار سال پیش، نوعی همراهی از خود نشان داد و حداقل مانع ترکیه نمیشد و سیاست خارج کردن بخش عمدهای از نیروهای آمریکایی از شرق فرات به نفع آنکارا بود.
بایدن سیاست سختگیرانهای در قبال ترکیه میگیرد
وی با بیان اینکه ترامپ در قبال نزدیک شدن ترکیه به روسیه حساسیتی زیادی از خود نشان نمیداد، خاطرنشان کرد: از اظهار نظرهای جو بایدن در جریان تبلیغات انتخاباتی پیداست که قصد اتخاذ سیاست سختگیرانهای در قبال ترکیه دارد. به هرحال امروز روابط آنکارا با اروپا و به ویژه فرانسه و یونان بسیار پرتنش است و معمولا دموکراتها همدلی زیادی با اروپاییها در مقایسه با جمهوریخواهان دارند.
این کارشناس ارشد مسائل بینالملل با بیان اینکه تقویت روابط ائتلافی آمریکا و اروپا در دوره بایدن فیالنفسه به زیان ترکیه است، ابراز داشت: نزدیکی آنکارا به مسکو در سالهای گذشته نیز مزید بر علت است و با توجه به اینکه دموکراتها در مجموع نگاه مثبتی به روسیه ندارند، این امر هم یکی دیگر از عوامل نارضایتی بایدن از ترکیه و اردوغان خواهد بود. بنا به این دلایل، ترکیه ترامپ را بر بایدن ترجیح میداد و در تبریک به وی درنگ کرد و تاخیر داشت.
قطر و اخوان المسلمین بایدن را به ترامپ ترجیح میدهند
گلعنبری با بیان اینکه قطر به عنوان مهمترین کشور عربی همپیمان ترکیه به دلایل متعددی بایدن را بر ترامپ ترجیح میداد، عنوان کرد: عامل اصلی محاصره قطر، سیاست ترامپ و چراغ سبزی بود که در سفر خود در می ۲۰۱۷ به ریاض نشان داد. حسابی هم از این دو طرف بحران در شورای همکاری خلیج فارس کاسب شد و تسلیحات زیادی به هر دو طرف فروخت. از این رو، طبیعی است که امیر قطر جزو نخستین رهبران منطقه و جهان باشد که پیروزی بایدن را تبریک گفت.
وی با بیان اینکه اخوان المسلمین نیز از طرفهای متضرر از دوره ترامپ بود، یادآور شد: هر چند کودتای سیسی علیه حکومت اخوان در دوره اوباما در سال ۲۰۱۳ اتفاق افتاد، اما در دوره ترامپ وضعیت آنها به مراتب بدتر شد و احکام سنگین اعدام و حبس علیه فعالان اخوانی و غیر اخوانی صادر شد و آمریکا اعتراض حداقلی هم نمیکرد.
سیاستهای ترامپ خوشایند حکام مستبد منطقه بود
این تحلیلگر ارشد مسائل سیاست خارجی با تاکید بر اینکه وضعیت در دوران سیسی بسیار بدتر از دوران حسنی مبارک بود، بیان کرد: در دوران مبارک حداقلهایی رعایت میشد. ترامپ که سیسی را دیکتاتور مورد علاقه خود مینامید، برعکس روسای جمهور دموکرات اساسا به موضوعات حقوق بشری بها نمیداد و این مسائل برایش هم اصلا مهم نبود.
گلعنبری با بیان اینکه سیاستهای ترامپ بسیار خوشایند حکام مستبد منطقه بود، گفت: ترامپ بیشترین همسویی را با این طیف از حکام داشت. در مجموع در سالهای گذشته بلوکی ائتلافی در منطقه با محوریت ترامپ و عضویت سیسی، بن سلمان، بن زاید و نتانیاهو شکل گرفته بود و جرد کوشنر هم به عنوان رابط عمل میکرد.
نتانیاهو امتیازات فراوانی از ترامپ گرفت
به گفته این کارشناس ارشد مسائل غرب آسیا، این حکام در واقع گوشی شنواتر از ترامپ در کاخ سفید نیافته بودند. در میان آنها، اسرائیل و شخص نتانیاهو امتیازات فراوانی همچون انتقال سفارت آمریکا به قدس و شناسایی آن به عنوان پایتخت اسرائیل و شناسایی حاکمیت این رژیم بر منطقه اشغالی جولان و برقراری روابط میان آن و چند کشور عربی از ترامپ گرفتند.
وی افزود: البته همه این طرفها یک انگیزه مشترکی هم داشتند و آن هم تشدید فشارها به ایران و انزوای آن و همچنین تشدید فشارها به اسلام سیاسی بود. از این جهت، طبیعی است که این حکام از رفتن ترامپ ناخرسند باشد.
ترامپ میانجیگران جدیدی وارد منطقه کرد
گلعنبری با بیان اینکه در میان کشورها و بازیگران منطقه ایران هم علیرغم تاکید مقامات بر بیاهمیت بودن پیروزی هر کدام از دو نامزد، از شکست ترامپ خوشحال است، اظهار داشت: تشکیلات خودگردان و فلسطینیها هم هر چند بعید است تغییری در متن سیاست آمریکا در قبال منازعه فلسطین در دوره بایدن رخ دهد، اما از رفتن ترامپ که امتیازات فراوانی در پروندههای مختلف به اسرائیل داد، خرسند هستند.
وی با بیان اینکه کویت و عمان علیرغم همپیمانی و روابط حسنه با آمریکا، سیاستهای ترامپ چندان به نفع آنها نبود، تصریح کرد: سیاستهای ترامپ نقش مسقط به عنوان پایتخت دیپلماسی پنهان در منطقه را تا حدودی تضعیف کرد. برعکس رویکرد آمریکا طی چهل سال گذشته که عمان در کنار سوئیس دو میانجیگر اساسی میان تهران و واشنگتن بودند، ترامپ تلاش کرد که میانجیگران جدیدی از ژاپن گرفته تا فرانسه و پاکستان و غیره را وارد عرصه کند.
کویت نگران تندرویهای عربستان و امارات است
این کارشناس ارشد مسائل بینالملل با بیان اینکه کویت بر این باور است که سیاست ترامپ تعادل در منطقه عربی خلیج فارس را به هم زد و نگران این مسئله بود، خاطرنشان کرد: کویت نگران تندرویهای عربستان و امارات است که در محاصره قطر هویدا شد. هم کویت، هم قطر و هم عمان تحت فشار آمریکا برای عادیسازی روابط با اسرائیل بودند و انتخاب مجدد ترامپ میتوانست این فشارها را بیشتر کند و آنها را به اتخاذ کاری که به ضرر وجهه آنهاست، وادار کند.
گلعنبری اضافه کرد: البته عمان که روابط نیمه آشکار خوبی با اسرائیل دارد، ولی باز روابط رسمی و آشکار موقعیت این کشور به ویژه به عنوان یک کشور بیطرف و میانجیگر را به خطر میانداخت.
تاخیر در تبریک نتانیاهو، عربستان و امارات به دلیل نگرانی از خشم ترامپ بود
وی درباره تاخیر برخی از کشورهای عربی در تبریک به بایدن و ترس آنها از ترامپ هم ابراز داشت: تاخیر عربستان و حتی امارات و اسرائیل چند دلیل عمده داشت؛ یکی احساس دین به ترامپ، دوم امیدواری به احتمال تغییر نتایج انتخابات، سوم، نگرانی از خشم ترامپ و در نهایت کنترل عصبانیت وی. به این دلایل آنها دیرتر تبریک گفتند.
به گفته این تحلیلگر ارشد مسائل سیاست خارجی، با توجه به تیپ شخصیتی پیشبینی ناپذیر ترامپ، به نظر میرسد که آنها بیشتر نگران این بودند که آتش انتقام ترامپ زبانه بکشد و دامان آنها را بگیرد و در این دو ماه تصمیماتی اتخاذ کند که برای آنها بسیار ناخوشایند باشد.
عربستان، امارات و اسرائیل وقتی دیدند ترامپ شانس پیروزی ندارد، به بایدن تبریک گفتند
گلعنبری با اشاره به رویکرد ایران ستیزانه اسرائیل، عربستان و امارات بیان کرد: احتمالا رهبران اسرائیل، عربستان و امارات نیمنگاهی هم به این دو ماه داشته و میخواهند در فرصت باقیمانده از ریاست جمهوری ترامپ حداکثر بهره را به ویژه در رابطه با فشار حداکثری علیه ایران ببرند.
وی با بیان اینکه رهبران عربستان، امارات و اسرائیل پس از اعلام پیروزی بایدن در وضعیت دشواری قرار گرفتند، یادآور شد: از یک طرف، تبریک به بایدن یک ضرورت بود و از سوی دیگر، پیام آنها نباید موجب ناراحتی و خشم ترامپ میشد. اما بالاخره وقتی دیدند که ترامپ دیگر هیچ شانسی برای پیروزی ندارد و خود وی هم به نوعی واقعیت را پذیرفته، دیرهنگام به بایدن تبریک گفتند، تا هم زیاد جلب توجه نکند، هم خشم ترامپ چندان برافروخته نشود و هم رفع تکلیف شده باشد.
بایدن متعلق به طیف محافظهکار دموکراتها است
این کارشناس مسائل غرب آسیا درباره هراس کشورهای عربی از تکرار سیاست خارجی اوباما توسط بایدن عنوان کرد: مقایسه کردن سیاست خارجی بایدن با سیاست خارجی اوباما درست به نظر نمیرسد. بایدن هم یک دموکرات است و معاون اوباما بوده. هر دو یک خاستگاه حزبی و فکری دارند، اما شرایط امروز آمریکا و جهان با شرایط و اوضاع دوران اوباما تفاوت اساسی دارد و همین خود اقتضائات و الزاماتی جدید بر سیاست خارجی بایدن تحمیل میکند.
گلعنبری ادامه داد: در کل میتوان گفت که رویکرد این سیاست در نگاهی اجمالی و کلی همان رویکرد اوباما است ولی فراموش هم نکنیم که بایدن متعلق به طیف محافظهکار دموکراتها است و احتمالا این مسئله تا حدودی خود را در سیاست خارجی بایدن نشان دهد.
نگرانی اعراب و اسرائیل فقط به خاطر ترس مذاکره مجدد آمریکا با ایران نیست
وی با بیان اینکه اولویت نخست بایدن رسیدگی به اوضاع داخلی و مشکلات ناشی از کرونا است، گفت: در سیاست خارجی نیز اولویت اول بایدن، اصلاح روابط با اروپا است. اما اینکه برخی کشورهای عربی خلیج فارس از این جهت از پیروزی بایدن ناخشنود هستند که ممکن است همان رویکرد دیپلماتیک اوباما را در قبال ایران در پیش گیرد، بله، این نگرانی وجود دارد.
این تحلیلگر ارشد مسائل سیاست خارجی یادآورشد: عربستان و امارات و در کنار آنها اسرائیل معتقدند که چنین رویکردی در قبال ایران کارساز نیست. آنها سیاست بایدن را به نفع تهران و به زیان خود میدانند، به همین دلیل هم این طرفها معترض سیاستهای اوباما در قبال ایران بودند. البته این نگرانی آنها از انتخاب بایدن صرفا به دلیل احتمال از سرگیری مذاکرات با ایران و توافق با تهران نیست، بلکه دلایل دیگری هم دارد.
ترامپ مسیر قدرت را برای بن سلمان بسیار هموار کرد
به گفته گلعنبری، ترامپ با توجه به تیپ شخصیتیاش یک نوع همذاتپنداری در سطحی عالی با نتانیاهو، بن سلمان و بن زاید داشت که موقعیت آنها را تثبیت کرد. به عنوان مثال ترامپ عملا در انتخابات اسرائیل برای نتانیاهو تبلیغ میکرد و بن سلمان را از مخمصه قتل فجیع جمال خاشقچی نجات داد.
وی افزود: اگر ترامپ در آمریکا در راس قدرت نبود حذف ولیعهد سابق عربستان، محمد بن نایف و جایگزینی محمد بن سلمان به جای او و همچنین اقدامات ولیعهد جدید علیه شاهزادگان به این سادگی امکانپذیر نبود. در واقع ترامپ مسیر قدرت را برای بن سلمان هموار کرد.
اعراب از میان دیپلماسی و فشار به ایران، دومی را انتخاب کردند
این کارشناس ارشد مسائل بینالملل با بیان اینکه نگرانی آنها در دوره بایدن بیشتر معطوف به خطر افتادن موقعیت خودشان است تا نگرانی نسبت به احیای دیپلماسی با تهران و سنگین شدن کفه آن در معادلات منطقهکفه، تصریح کرد: آنها میان رویکرد دیپلماسی اوباما و رویکرد فشار حداکثری ترامپ، مسلم است که دومی را انتخاب کرده و میکنند و امروز هم نگران این هستند که با آمدن بایدن یک جابهجایی در این رویکردها اتفاق بیفتد.
به گفته گلعنبری، این احتمال جدی است که حداکثر فشار خود را وارد کنند و از طریق لابیهای خود در آمریکا وارد عمل شوند و مانع از این جابهجایی شوند. البته شخصا معتقدم که جابهجایی به معنای واقعی کلمه اتفاق نخواهد افتاد.
بایدن نمیتواند به خواست متحدان منطقهای پشت کند
وی با بیان اینکه اگر بایدن بخواهد همان رویکرد اوباما را در پیش بگیرد، با چالشهای بیشتری مواجه خواهد بود، خاطرنشان کرد: امروز میان اسرائیل، عربستان و امارات یک روابط ائتلافی وجود دارد که در دوره اوباما به این شکل عمیق نبود. بالاخره اینها همپیمانان اصلی آمریکا در منطقه هستند و با توجه به قدرت لابیگری بالای آنها در آمریکا عملا میتوانند این بار مانع تراشی عمده بکنند.
این کارشناس ارشد مسائل غرب آسیا اضافه کرد: بایدن با توجه به چالشهای فراوان داخلی و به دلایل زیاد دیگری کاملا نمیتواند به نظر و خواسته این سه همپیمان آمریکا در منطقه پشت کند.
تغییری در سیاست آمریکا با کشورهای عربی ایجاد نمیشود
گلعنبری درباره نوع نگاه بایدن به روابط آمریکا و کشورهای عربی حاشیه خلیج فارس ابراز داشت: نگاه کلان بایدن به روابط با این کشورها هیچ تفاوتی با روسا و دولتهایش پیشین آمریکا ندارد. از اینرو، تغییری در متن نگاه و سیاست خارجی آمریکا در قبال کشورهای عربی خلیج فارس رخ نخواهد داد.
وی با بیان اینکه این کشورها از همپیمانان اصلی آمریکا در منطقه حساس و ژئواستراتژیک خلیج فارس هستند، عنوان کرد: در حاشیه این نگاه کلان، دموکراتها و جمهوریخواهان معمولا در اعمال سیاست خارجی کلان آمریکا نوعی نگاه برخاسته از خاستگاه فکری و اندیشگی خود را هم دارند و در شکل سیاست ورزی در سیاست خارجی خود بروز میدهند. روابط با کشورهای عربی حوزه خلیج فارس هم از این قاعده مستثنی نخواهد بود.
پیروزی بایدن به زیان بن سلمان، نتانیاهو و بنزاید تمام میشود
این تحلیلگر ارشد مسائل سیاست خارجی با بیان اینکه احتمالا بایدن در روابط با آنها به ویژه عربستان و امارات مسائل حقوق بشری را تا حدودی برجسته کند و گیرهای حقوق بشری بهرهبران دو کشور بدهد، یادآور شد: بایدن برعکس ترامپ روابط راهبردی با خود این کشورها برایش اهمیت دارد و در گیرودار الزامات روابط شخصی نیست و روابط شخصی حکام عربستان و امارات با بایدن به همان شکلی نخواهد بود که با ترامپ بود.
گلعنبری با تاکید بر اینکه تغییر محتملی که حادث شود، نه در متن روابط با کشورهای عربی خلیج فارس، بلکه در روابط با برخی حاکمان است، بیان کرد: پیروزی بایدن میتواند به زیان بن سلمان و حتی نتانیاهو و بن زاید تمام شود؛ اما این بدان معنا نیست که به زیان اسرائیل، عربستان و امارات خواهد بود، بلکه از جهاتی بیشتر به نفع سه طرف هم باشد. برای فهم دقیق مساله، باید میان این دو مقوله تفکیک قائل شد.
رویکرد محافظهکارانه آل سعود بیشتر مورد پسند آمریکا است تا سنتشکنی بن سلمان
وی درباره روابط ریاض و واشنگتن هم گفت: قبل از آمدن ترامپ، در درجه نخست اصل این روابط برای دولتهای آمریکا حائز اهمیت بود و همان رویکرد محافظهکارانه آل سعود در حکمرانی بیشتر مورد پسند آمریکاییها بود تا این سنتشکنی بن سلمان. ناگفته نماند که حتی برخی مراکز آمریکایی نگران تکرویها و رفتارهای جنجالی وی هستند.
این کارشناس ارشد مسائل بینالملل با بیان اینکه احتمالا دموکراتها و بایدن از آزادیهای اجتماعی ایجاد شده در دوره بن سلمان راضی هستند، اظهار داشت: این محمل خوبی برای نگاه مثبت بایدن به بن سلمان است، هر چند این گزاره تا حدودی میتواند درست باشد، اما این نوع رفتار بن سلمان تحتالشعاع محدودیت گسترده فعالان اجتماعی و سیاسی قرار گرفته است.
داستان خاشقچی مانع جدی در مناسبات بایدن با بن سلمان است
گلعنبری با اشاره به ترور جمال خاشقچی به دستور ولیعهد عربستان تصریح کرد: داستان جمال خاشقچی مانع بزرگی فراروی بایدن برای کار کردن با بن سلمان است. بایدن در جایی مستقیما وی را مسئول این ترور دانسته است. ناگفته نماند که تا پایان دوره اوباما، محمد بن نایف گزینه مورد پسند برای پادشاهی عربستان بود اما اسرائیل روی بن سلمان نظر داشت و در نهایت با آمدن ترامپ گزینه مورد نظر اسرائیل بالا آمد و رقیبان خود را حذف کرد.
به گفته این تحلیلگر ارشد مسائل سیاست خارجی، نگاه بایدن به روابط با کشورهای عربی خلیج فارس به احتمال زیاد بدون تبعیض و نگاهی کلان به همه آنها بدون ترجیح کشوری بر دیگری باشد. از این جهت، احتمالا بخواهد بر عربستان، امارات و بحرین برای حل یا حداقل کاهش محاصره قطر و بهبودی روابط با آن فشار بیاورد.
بایدن شناخت بهتری از منطقه و پیچیدگیهای آن دارد
وی درباره تاثیر شناخت قبلی بایدن از خاورمیانه و ایران هم خاطرنشان کرد: اینکه بایدن شناخت بهتری از منطقه و پیچیدگیهای آن دارد، درست است اما همواره سیاست خارجی خاورمیانهای آمریکا در دولتهای مختلف نگاه کلانی به کل منطقه داشتند و بر این اساس هم با سیاستهای ایران در کل منطقه موافق نیستند. این مسئله محل اجماع کلیه دولتهای آمریکا بوده است و در دوره بایدن هم همین خواهد بود.
گلعنبری درباره تاثیر شناخت قبلی بایدن از خاورمیانه و ایران هم خاطرنشان کرد: اینکه بایدن شناخت بهتری از منطقه و پیچیدگیهای آن دارد، درست است اما همواره سیاست خارجی خاورمیانهای آمریکا در دولتهای مختلف نگاه کلانی به کل منطقه داشتند و بر این اساس هم با سیاستهای ایران در کل منطقه موافق نیستند. این مسئله محل اجماع کلیه دولتهای آمریکا بوده است و در دوره بایدن هم همین خواهد بود.
اساس مشکل آمریکا با سیاست ایران به اسرائیل است
وی با بیان اینکه تنها اختلاف احتمالی سیاست بایدن با دیگر دولتها، در نوع مواجهه با نقش و سیاستهای منطقهای ایران است، ابراز داشت: در کل اساس و شالوده سیاست خاورمیانهای آمریکا بر مبنای نگاه راهبردی به روابط با اسرائیل استوار است. از این رو، با توجه به عداوت حاکم بر روابط ایران و این رژیم، توقع تعدیل در نگاه آمریکا به سیاست خارجی ایران در منطقه درست نیست. اساس مشکل آمریکا با این سیاست هم نوع نگاه ایران به اسرائیل و مسئله فلسطین است.
این کارشناس ارشد مسائل غرب آسیا درباره تاثیر شناخت قبلی بایدن از محمدجواد ظریف به روابط تهران و واشنگتن بیان کرد: تاثیر این مسئله و شناخت میتواند خود را در ریلگذاری برای از سرگیری مذکرات و در جریان آن نشان دهد و فعلا سخن گفتن از بهبودی روابط بسیار زود است. بهبودی روابط تابع عوامل، مسائل و متغیرات بسیار مهمی دیگر است که فراهم نیست.
گلعنبری افزود: فعلا باید منتظر ماند و دید آیا مذاکرات از سرگرفته میشود؟ و اگر از سرگرفته شود چه زمانی و در چه شرایط و با چه شروطی. اگر به بعد از انتخابات ۱۴۰۰ موکول شود که وزارت ظریف پایان مییابد، مگر اینکه نظام به این جمع بندی برسد که در همین مدت باقیمانده دولت روحانی و حضور ظریف در وزارت امور خارجه، مذاکرات به شکلی شروع شود.
وی با بیان اینکه اگر نظام به این جمع بندی برسد که مذاکرات در این دوره از سر گرفته شود، باید دید این مذاکرات در دولت بعدی با چه تیمی پیگیری خواهد شد، یادآور شد: این مسئله ایجاب میکند که رئیس جمهور بعدی شخصیتی باشد که با مذاکره با آمریکا زاویه نداشته باشد. اینجاست که پیروزی بایدن میتواند بر معادلات انتخابات ۱۴۰۰ ایران نیز تاثیرگذار باشد.
ایران و آمریکا صرفا به دنبال مدیریت تنش هستند
این کارشناس ارشد مسائل بینالملل با بیان اینکه به احتمال زیاد مذاکرات در دوره بایدن - چه در دوره باقیمانده دولت روحانی و چه در دولت بعدی – از سرگرفته میشود، عنوان کرد: اگر در این هفت، هشت ماه مذاکرات شروع شود که آن را محتمل میدانم، برای بعد از انتخابات ۱۴۰۰ باید دید نظام به چه شکلی از ظرفیت ظریف استفاده خواهد کرد. آیا دوباره تصمیم این خواهد بود که ایشان به کار خود ادامه دهد یا خیر؟
گلعنبری با بیان اینکه خوش بین نیستم که پیروزی بایدن به گشایشی در روابط ایران و آمریکا منتهی شود، گفت: موانع بسیار زیاد است و اگر هم مذاکرات شروع شود، بعید است چنین برآیندی داشته باشد. نه آمریکا و نه ایران، هیچ کدام ارادهای برای بهبودی روابط ندارند و صرفا به دنبال مدیریت تنش و بحران فیمابین هستند.
آمریکا با ایرانهراسی به کشورهای منطقه سلاح میفروشد
وی با تاکید بر اینکه آمریکا تداوم اختلافات با ایران و اختلافات آن با کشورهای منطقه را به نفع سیاست منطقهای و تداوم حضور خود در منطقه میداند، اظهار داشت: واشنگتن از این مسئله بهره اقتصادی خود را میبرد و تسلیحات بسیاری به کشورهای منطقه میفروشد. همچنین جمهوری اسلامی نیز نفوذ و نقش منطقهای خود را محصول تقابل و تضاد با آمریکا میداند.
به گفته این تحلیلگر ارشد مسائل سیاست خارجی، هر دو طرف نمیخواهند تقابل و دشمنی آنها با یکدیگر از حد و مرز مشخصی فراتر رود و به دنبال مدیریت آن هستند. اما مسئله اصلی و مانع عمده در بهبودی روابط ایران و آمریکا بحث اسرائیل است. دشمنی با اسرائیل با ماهیت انقلاب اسلامی و جمهوری اسلامی گره خورده است.
اختلاف ایران با عربستان و امارات خوشایند آمریکاست
گلعنبری با بیان اینکه کنار آمدن ایران با رژیم اسرائیل یعنی یک پوست اندازی و شیفت پارادایمی، تصریح کرد: این مسئله اساسا ماهیت جمهوری اسلامی را دچار دگردیسی میکند و چیزی جز نام نمیگذارد. در حالی که هدف غایی سیاستهای آمریکا در قبال جمهوری اسلامی تعدیل سیاست خارجی ایران به نحوی است که به پایان دادن به این دشمنی با اسرائیل ختم شود؛ چیزی که از نظر ایران امکانپذیر نیست.
وی اضافه کرد: در حقیقت مشکل اصلی واشنگتن با تهران این نیست که با ایران عربستان و امارات و... اختلاف دارد، بلکه این مسئله اتفاقا خوشایند آمریکا هم هست و از آن بهره خود را میبرد، بلکه مشکل اصلی سر اسرائیل است.
بایدن گوششنوایی مانند ترامپ برای بن سلمان نیست
این کارشناس ارشد مسائل غرب آسیا در پاسخ به این سوال که آیا عربستان و دیگر کشورهای عربی قادر خواهند بود ریل سیاست خارجی دولت بایدن را منطبق با خواستههای خود جهت دهند؟ خاطرنشان کرد: یقینا بایدن آن گوش شنوایی نخواهد بود که ترامپ بود. به ویژه در معادلات داخلی قدرت در داخل عربستان بعید است که بن سلمان بتواند یا بخواهد مثل دوران ترامپ رفتار کند.
گلعنبری با بیان اینکه احتمالا جایگاه طیف سنتی به حاشیه رانده شده خاندان حاکم در سالهای اخیر تقویت شود، ابراز داشت: این مسئله موجب میشود مسیر نشستن بن سلمان بر کرسی پادشاهی با مشکلاتی مواجه شود. در سیاست خارجی نیز احتمالا محور عربستان در دوره بایدن به ویژه در تنش خود با قطر با چالش مواجه خواهد بود.
احتمالا بایدن با کاهش کمکهای نظامی آمریکا بر عربستان فشار میآورد
وی با بیان اینکه در بحث جنگ یمن نیز احتمالا بایدن بخواهد با کاهش کمکهای نظامی آمریکا بر عربستان فشار بیاورد، عنوان کرد: البته این فشار بیشتر از آنکه معطوف به رغبت آمریکا برای توقف جنگ یمن باشد، به نظرم بیشتر با هدف کاستن از مخالفتهای ریاض در قبال مذاکرات احتمالی با تهران باشد. همین سیاست احتمالا راه یک معامله را نیز باز کند و آن، تداوم سیاست قبلی با دولت عربستان در بحث جنگ یمن با هدف راضی نگه داشتن آن در صورت از سرگیری مذاکرات با ایران است.
این کارشناس مسائل بینالملل افزود: نباید فراموش کرد که آمریکا و عربستان همپیمان هستند و اختلافاتی بنیادین با هم در منطقه ندارند و سیاستهای هر دو با هم همپوشانی دارد. تنها اختلاف عمده در دوره بایدن درخصوص همان شیوه مواجهه با ایران است که در دوره اوباما نیز وجود داشت.
پیش مقدمه پایان جنگ یمن، حل بحران داخلی این کشور است
گلعنبری در پاسخ به این سوال آیا پیروزی بایدن میتواند به نقطه عطفی برای پایان جنگ یمن تبدیل شود؟ یادآور شد: این مسئله با مسائل عمده دیگری گره خورده است و نباید تصور کرد که با آمدن بایدن، جنگ یمن به پایان خود نزدیک خواهد شد. این جنگ در زمان خود اوباما شروع شد.
وی با تاکید بر اینکه پیش مقدمه پایان جنگ یمن، حل بحران داخلی این کشور است و این بحران هم طرفهای متعدد داخلی و خارجی دارد، بیان کرد: به نوعی این بحران تابع تنشی فراگیر میان ایران و عربستان است و از مظاهر و عوارض این تنش است. تا ارادهای میان دو قدرت اسلامی برای کاهش و حل این تنش وجود نداشته باشد، بحرانهای تابع آن نیز از جمله بحران یمن به قوت خود باقی خواهد ماند.
این تحلیلگر ارشد مسائل سیاست خارجی در پاسخ به سوالی درباره بازگشت آمریکا به سیاست دو ستون در زمان ریاست جمهوری بایدن گفت: سیاست دو ستونی زمانی بود که ایران و عربستان هر دو همپیمان آمریکا در منطقه بودند و جوزف سیسکو، وزیر امور خارجه وقت آمریکا در سال ۱۹۷۲ این سیاست را به عنوان نظم امنیتی در خلیج فارس مطرح کرد و به دکترین نیکسون و کسینجر در قبال منطقه تبدیل شد.
گلعنبری با اشاره به سازوکار بنیادین دکترین دو ستون اظهار داشت: براساس این دکترین امنیتی، عربستان و ایران به عنوان دو همپیمان آمریکا دو ستون مورد اتکای آن برای تامین امنیت منطقه بودند، با این اختلاف که ایران از اهمیت بیشتری برخوردار بود و عربستان در درجه بعدی اهمیت اما از چهل سال پیش، یکی از این دو ستون فروپاشیده و امروز هم وضعیت همان است و روابط میان آمریکا و ایران خصمانه است.
تبدیل شدن جنگ سرد میان ایران و عربستان به صلح سرد دور از ذهن است
وی درباره بازگشت بایدن به سیاست صلح سرد میان ایران و عربستان در دوران اوباما هم تصریح کرد: تبدیل شدن جنگ سرد میان ایران و عربستان به صلح سرد دور از ذهن است. اتفاقا دوره بایدن میتواند به این جنگ سرد دامن بزند. سیاستهای وی میتواند موجب همگرایی بیشتر میان عربستان و اسرائیل شود و خروجی آن نیز چیزی جز تشدید بحران میان تهران و ریاض نیست.
به گفته این کارشناس ارشد مسائل غرب آسیا، هم عربستان و هم اسرائیل، نسبت به سیاستهای دولت بایدن در قبال ایران تردید دارند و این تردید میتواند به نزدیکی بیشتر آنها و تشکیل یک جبهه تقابلی علیه رویکرد احتمالی بایدن منجر شود.
گلعنبری درباره سیاست دولت بایدن نسبت به دولت نتانیاهو نیز خاطرنشان کرد: دموکراتهای آمریکا معمولا با چپها و طیفهای غیر راستگرای اسرائیلی همدلی بیشتری دارند و دوست دارند با آنها کار کنند تا راستگرایان و امثال نتانیاهو. آنها سیاست چپها را بیشتر به نفع اسرائیل میدانند. بر راه حل دو کشوری تاکید دارند.
ریاست جمهوری بایدن موجب تقویت حزبی آبی سفید در اسرائیل میشود
وی اضافه کرد: احتمالا وجود یک رئیسجمهور دموکرات در راس قدرت در آمریکا به نفع شخص نتانیاهو نباشد و به تقویت جایگاه حزب آبی سفید کمک کند، اما این بدان معنا نیست که به نفع اسرائیل نیست.
این تحلیلگر ارشد مسائل سیاست خارجی با تاکید بر اینکه ماهیت سیاست مبنایی جمهوریخواهان و دموکراتها در قبال اسرائیل تفاوتی با هم ندارد، ابراز داشت: نتانیاهو براساس توافق با حزب آبی سفید تا نوامبر ۲۰۲۱ نخستوزیر است، هر چند تا قبل از انتخابات آمریکا این احتمال میرفت که بخواهد اختلافات با شرکای دولت خود بر سر بودجه و دیگر مسائل را بهانهای برای برگزاری انتخابات زودهنگام کند تا به نوعی زیر توافق با آبی سفید و واگذاری پست نخستوزیری به آن در نوامبر سال بعد بزند.
به گفته گلعنبری، به نظر میرسد پیروزی بایدن در انتخابات آمریکا، نتانیاهو نسبت به این گزینه به شدت مردد و احتمال انتخابات زودهنگام دیگر را کم کرده باشد. معمولان طیفی از راستگرایان اسرائیلی در چنین شرایطی دولت ائتلافی را بیشتر میپسندد.
بایدن امتیازات ترامپ به اسرائیل را پس نمیگیرد
وی با بیان اینکه احتمال آنکه بایدن امتیازات ترامپ به اسرائیل را پس بگیرد و از آنها عقبنشینی کند، چنین اتفاقی نخواهد افتاد، عنوان کرد: ترامپ میراثی از خود در قبال اسرائیل به جا گذاشته است که هیچ رئیسجمهوری بعد از وی نمیتواند از آن عبور کند؛ از جمله همین مسئله انتقال سفارت به قدس و شناسایی این شهر اشغالی به عنوان پایتخت اسرائیل. ناگفته نماند وقتی بایدن در سال ۱۹۹۵، سناتور بود، به این مسئله رای مثبت داد.
این کارشناس ارشد مسائل بینالملل ادامه داد: بایدن پیشنهاد کمک ۳۸ میلیارد دلاری در دولت اوباما به اسرائیل را که رقمی بیسابقه بود، مطرح کرد و در تصویب آن خیلی کمک کرد و کاملا مخالف قطع کمکها به این رژیم برای فشار به آن است. همچنین از طرح معامله قرن ترامپ بند الحاق بخش بزرگی از کرانه باختری به اسرائیل مانده است، که در زمان خود ترامپ به دلایل متعددی به تعویق افتاد.
بایدن بر راهکار تشکیل دو کشوری تاکید میکند
گلعنبری با بیان اینکه در دوره بایدن به احتمال زیاد روابط با تشکیلات خودگردان و کمکها به آن و سازمان بینالمللی کاریابی برای آوارگان فلسطینی، «آنروا» از سر گرفته شود، یادآور شد: ترامپ روابط با ساف و این کمکها را قطع کرده بود. احتمالا بایدن بر همان راهکار تشکیل دو کشوری تاکید کند و نیمانتقادی هم از شهرکسازیهای اسرائیل بکند اما این تاکید و انتقاد، مقرون به فشار نخواهد بود که هم کشور فلسطینی تشکیل شود و هم این شهرکسازی متوقف شود.
وی درباره تسریع در روند عادیسازی روابط کشورهای عربی با اسرائیل در دولت بایدن هم بیان کرد: بعید است که به آن شکلی که ترامپ پیگیری میکرد و بر کشورهای عربی فشار میآورد، این سیاست دنبال شود. اما این احتمال هست که رویکرد احتمالی بایدن به نزدیکی بیشتر میان عربستان و امارات با اسرائیل منجر شود.
عربستان و اسرائیل برای عدم مذاکره ایران و آمریکا فشار میآورند
این کارشناس ارشد مسائل غرب آسیا درباره ترس متحدین منطقهای آمریکا از بازگشت واشنگتن به برجام هم گفت: چالشهای بایدن برای بازگشت به برجام بسیار بیشتر از موانعی است که اوباما در رسیدن به این توافق در منطقه با آن مواجه بود. هر چند در این بازگشت و شکل آن، اما و اگر زیاد است و اگر هم بازگشتی باشد، در واقع به برجام ۲۰۱۵ نیست، چون بعید است این بازگشت مقرون به رفع کامل تحریمهایی باشد که ترامپ طی دو سال و نیم اخیر وضع کرده است.
گلعنبری با بیان اینکه اسرائیل و عربستان این واقعیت را درک میکنند که نه آمریکا و نه اروپا تمایلی به برجام قبلی ندارند، اظهار داشت: آنها نهایت فشار خود را خواهند آورد تا در صورت ورود بایدن به مذاکره مجدد با ایران، هم سیاست فشار حداکثری تداوم پیدا کند و هم توافقی حاصل شود که ترامپ میخواست.
اسرائیل و عربستان روی اصل مذاکره آمریکا با ایران ملاحظه دارند
وی با اشاره به نیات عربستان و اسرائیل برای فشار به آمریکا تصریح کرد: هم اسرائیل و هم عربستان روی اصل مذاکره آمریکا با ایران ملاحظه دارند، به ویژه اگر طرف آمریکایی از حزب دموکرات باشد؛ به همین علت احتمالا تلاش مشترک و مضاعفی میکنند تا مانع این مذاکره شوند. البته این فشار جدا از این ممانعت هدف دیگری نیز دارد و آن هم کسب امتیاز از آمریکا در صورت پافشاری بر مذاکرات است.
به گفته این کارشناس ارشد مسائل بینالملل، اسرائیل در دوره اوباما با همین فشارها و مخالفتهایی که میکرد، امتیاز بزرگی از آمریکا گرفت و اگر برجام برای ایران آب نداشت، برای اسرائیل نان داشت و توانست موافقت اوباما را برای کمک ۳۸ میلیارد دلاری به اسرائیل ظرف ۱۰ سال بگیرد. در این دوره نیز همن رویه و داستان تکرار خواهد شد.
اسرائیل و عربستان به دنبال امتیازگیری از بایدن خواهند بود
گلعنبری افزود: اگر قرار بر از سرگیری مذاکرات باشد، صرف نظر از اینکه به نتیجه برسد یا نه، اسرائیل تلاش خود را خواهد کرد که امتیازاتش را بگیرد و با عربستان در جریان مذاکرات احتمالی هم سنگاندازی خود را میکند. اما عربستان نیز احتمالا بخواهد امتیازاتی به ویژه در پرونده یمن از آمریکا بگیرد.
وی با تاکید بر اینکه آمریکای بایدن به دلایل مختلفی نمیتواند به خواستههای اسرائیل و عربستان بیتوجهی کند و احتمالا درصدد جلب رضایت آنها باشد، خاطرنشان کرد: مشکل عمده بایدن وقتی خواهد بود که مجلس سنای آمریکا به دست جمهوریخواهان بیفتد. قرار است نتایج دو کرسی مانده این مجلس در ژانویه مشخص شود. اگر سنا به دست دموکراتها بیفتد کار بایدن تا حدودی آسانتر است.
بحرانها و تنشهای منطقهای ادامه خواهد یافت
این تحلیلگر ارشد مسائل سیاست خارجی با بیان اینکه اگر مجلس سنا باز دست جمهوریخواهان بیفتد، کار بایدن بسیار سخت و دشوار خواهد بود، ابراز داشت: عربستان و اسرائیل با توجه به قدرت نفوذ در میان سناتورهای جمهوریخواه میتوانند در این روند مانعتراشی کنند. بنابراین نتایج انتخابات ایالت جورجیا پنجم ژانویه مشخص خواهد کرد اکثریت و اقلیت مجلس سنا کیست. این مجلس وزنه سنگینی در معادلات قدرت داخلی در آمریکاست و اکثریت آن دست هر حزبی بیفتد، برگ برنده مهمی را در سیاستگذاریها و پیشبرد سیاستهای خود به دست خواهد آورد.
گلعنبری در پاسخ به این سوال که آیا انتخاب بایدن موجب تغییری در روابط ایران با کشورهای عربی حاشیه خلیج فارس میشود؟ بیان کرد: بعید میدانم در این زمینه اتفاق خاصی بیفتد. بحرانها و تنشها ادامه خواهد یافت. اگر ایران زمانی تصمیم گرفت وارد کارزار مذاکره با دولت بایدن شود، بهتر است همزمان و همپای آن نیز تلاش کند که گفتوگوی منطقهای با عربستان شکل گیرد؛ هر چند این مسئله بسیار دشوار است.