حجت الاسلام محمد رضایی آدریانی به مناسبت سالروز وفات ابوطالب در گفت و گو با خبرنگار معارف ایرنا اظهار داشت: شخصیت ایمانی ابوطالب ناظر بر علم و معرفت اوست. ابوطالب کسی بود که زندگی خود را وقف پیامبر اکرم (ص) کرد و معیار حب و بغضش پیامبر شد و تمام رفتارهایش بر معیار پیامبر قرار گرفت. چنین کسی مومن است هر چند تقیه داشته باشد. حضرت ابوطالب برای خدمت رسانی حداکثری به پیامبر باید روشی را انتخاب می کرد که کمترین موانع برای او ایجاد شود و نفوذش در جامعه حفظ شود و لذا بیشترین فرصت تبلیغ را در محیط جاهلی برای پیامبر فراهم کرد.
آخرین وصی از اوصیای حضرت ابراهیم (ع)
وی از حضرت ابوطالب به عنوان آخرین وصی از اوصیای حضرت ابراهیم (ع) یاد کرد و گفت: حضرت ابوطالب یک شخصیت جامع داشت و اگر بخواهیم آن حضرت را معرفی کنیم باید بگوییم وی آخرین وصی از اوصیای حضرت ابراهیم (ع) از نسل حضرت اسماعیل بود؛ کما این که انبیای شاخص اسحاقی داشتیم که به حضرت عیسی (ع) و اوصیای عیسی ختم می شد. به عبارت دیگر در میان عرب عبدالمطلب پدر ابوطالب در شاخه اسماعیلی به حضرت ابراهیم (ع) ثانی معروف بود و ابوطالب به عنوان وصی آخر پرچم وصایت را از میراث اسماعیلی تحویل گرفته و به آخرین پیامبر الهی تحویل می دهد.
ابوطالب حامی رسول خدا (ص) یا پدر دوم پیامبر بود و تمام هستی خود را در راه پیامبر اکرم (ص) فدا کرد. ابوطالب به عنوان پدر امامت و ولایت مطرح است. چون پیامبر اعظم (ص) فرمود من و علی نور واحدی بودیم تا جایی که این نور به عبدالمطلب رسید و در آنجا به دو بخش تقسیم شد. بخشی در عبدالله و بخش دیگری در ابوطالب قرار گرفت که ابوطالب حامل نور امامت و پدر امامت و ولایت شد.
رضایی درباره شخصیت علمی پدر امیرمومنان (ع) گفت: ابوطالب داناترین شخص در جاهلیت عرب و در میان اعراب حجاز بود و نسبت به علمای اهل کتاب اعلم بود. چون وی وصی میراث علمی اوصیای حضرت ابراهیم (ع) بود. در کتاب کافی آمده است که عبدالمطلب سه بار در رویا دید که چاه زمزم از بین رفته و محل زمزم را به او نشان دادند. در واقع چاه زمزم در پی حوادث تاریخی از بین رفته بود و عبدالمطلب دوباره آن را حفر کرد و قبل از این که به آب برسد شمشیرهایی را یافت و به او الهام شد که این شمشیرها مواریث پیامبر است که باید به رسول خدا برسد و پیامبر نیز آن را به آخرین وصی خود خواهد داد.
ابوطالب میراث دار دین حنیف بود
وی افزود: ابوطالب حامل علم حضرت ابراهیم و اوصیای حضرت ابراهیم و همچنین حامل مواریث حضرت ابراهیم به پیامبر خاتم بود. لذا او داناترین فرد در عرب جاهلی بود. ابوطالب در مواجهه با اهل کتاب علوم اهل کتاب را نیز دریافت کرده بود. او علوم ناب اهل کتاب یعنی علومی که کمتر تحریف شده بود را می دانست. البته خودش بر دین حنیف بود. چون دین توحیدی آن زمان دین حنیف بود. چون دین مسیحیت دچار
بحران تثلیث و یهودیت نیز گرفتار تجسیم و تشبیه شده بود و تنها دین توحیدی دین ابراهیمی بود.
ابوطالب هم حامل میراث علمی دین حنیف و میراث علمی علمای اهل کتاب از دو شاخه یهودی و عیسوی بود. البته نه اینکه همه علوم را بداند بلکه علوم اصلی را می دانسته و در دیداری که با علما داشته این مطلب دیده می شود. مثلا در داستان ملاقات بحیرای راهب با پیامبر (ص) که ابوطالب حضور داشت همچنین با علمای اهل کتاب در مدینه و خیبر ارتباط داشت و در مسیر سفر تجاری تا بسری در مرز سوریه و اردن نیز در ارتباط بود. در واقع معرفت ابوطالب درباره توحید و معاد از اهل کتاب بیشتر بود. البته زبان عبری نمی دانست ولی دامنه علمی گسترده ای داشت.
رضایی افزود: مهمترین دامنه علمی ابوطالب علم آینده شناسی و پیشگویی های دینی بود. ابوطالب مطالبی را از پدرش شنیده بود و در جریان دیدار بحیرای راهب، برخی نشانه های پیامبر آخرالزمان را از بحیرا شنید. او در مواجهه های مختلف با این مسائل آشنا شده بود. مثلا در منابع اهل سنت آمده که عبدالمطلب سفری به یمن داشت و سیف بن ذی یزن پادشاه یمن که به کمک ایرانی ها به حکومت رسیده و از علمای اهل یهود بود به عبدالمطلب گفت که تو جد پیامبر آخرالزمان خواهی بود و به او توصیه کرد که مراقب پیامبر از گزند یهودیان باشد.
وی از علم حضوری ابوطالب در محضر پیامبر یاد کرد و گفت: او وقتی معجزات پیامبر را می دید، رشد پیدا می کرد. چون مایه های علمی اولیه داشت. او ۳۸ سال قبل از بعثت در کنار پیامبر بود و ۱۰ سال بعد از بعثت نیز با پیامبر بود. لذا ابعاد وجودی پیامبر را بیش از دیگران درک کرده بود.
این پژوهشگر مذهبی با اشاره به نزول سوره های مکی تا زمان رحلت ابوطالب گفت: طی این دوره ۸۰ سوره نازل شده بود و می توان گفت بعد از پیامبر و علی او بیش از همه عالم به قرآن بود. یعنی عالمترین فرد بعد از بعثت به قرآن است چون در محضر پیامبر بود.
گاهشمار بعثت در اشعار ابوطالب
رضایی از ذوق شعری حضرت ابوطالب گفت و افزود: ما می توانیم یک گاه شمار از اشعار ابوطالب را در تاریخ مشاهد کنیم. عمده اشعار وی مربوط به بعد از بعثت پیامبر است. در واقع ذوق او با ظهور اسلام و در فضای بعثت شکوفا شد. ابوطالب اولین شاعر اسلامی است که گاهشمار تاریخ ۱۰ ساله بعثت را به نظم درآورده است. مثلا آغاز دعوت علنی پیامبر، اسلام آوردن حضرت علی و جعفر و حمزه یا مواجهه های قریش با پیامبر، مذاکرات قریش، معجزه شق القمر و برخی از اشعارش نیز برگرفته از آیات قرآن است.
او شعر ابوطالب را گزارش تحلیلی از تاریخ صدر اسلام دانست و افزود: بر همین اساس اهل بیت (ع) توصیه می کردند با اشعار ابوطالب انس داشته باشید. چون هم تاریخ اسلام است و هم معارف اسلامی و هم اقتباس قرآنی و اولین ترجمان اسلام است.
رضایی به قصیده لامیه (قصیده ای که آخر هر بیت با لام است) ابوطالب اشاره کرد و گفت: این شعر در ۱۰۰ بیت و بزرگترین شعر ابوطالب است که در دوران شعب ابی طالب سروده و ناظر به رویداد شعب است و یک نگاه توحیدی را بیان کرده است.
وی افزود: ابوطالب در زندگی معجزات بزرگی مانند ولادت پیامبر(ع) و عام الفیل را در ۳۶ سالگی دیده، معجزه شکافتن دیوار کعبه هنگام تولد حضرت علی(ع) را در ۶۶ سالگی، معجزه شق القمر را در ۸۱ سالگی و معجزه عهدنامه قریش که توسط موریانه خورده شده بود را در ۸۵ سالگی دیده است. او کسی است که بیش از ۴۰ سال معجزات الهی را دیده و با این معجزات تعالی پیدا کرد.