به گزارش روز سه شنبه خبرنگار فرهنگی ایرنا، تاریخ، پیشینه و به بیان سادهتر اگر نگوییم عامیانهتر، سن و سال آیین و کنشهای آیینمند با کتاب قطور تاریخ تمدن بشر یکسان و همتراز است. در حقیقت در طول شکلگیری و تکوینِ فرهنگ و تمدن بشر از نخستین گامهای پیمایش مسیر توسعه و پیشرفت، خرده فرهنگها و در ادامه کنشهای فرهنگی و رفتارهای آیینی، بخشی جداییناپذیر از نحوه زیست و زندگی انسان در تواتر تاریخ بودهاست.
با شکلگیری مفهوم پژوهش و جایگاه نگاههای علمی و آکادمیک در حوزه شکلگیری و تکوین مفهوم فرهنگ و تمدن که یکی از اصلیترین انگارههای آن بر مفهوم دین استوار است، ثابت شده شکلگیری رفتارهای آیینی و کنشمند دینی ریشهای عمیق در نخستین گامهای بشر در حوزه شکلدهی فرهنگ و تمدن در قالب خرده فرهنگهای آیینی داشتهاست.
به همین سبب با ظهور و بروز ادیان و آموزههای خداوند در قالب وحی و سخنان رسولان هدایتبخشش برای تبیین مسیر سعادت و رستگاری انسانها، در اغلب مناسک دینی، شاهد رفتار آیینمند از سوی مردمان دینباور در طول تاریخ بشر بودهایم.
ایران بهعنوان یکی از کشورهای شکلدهنده تمدن جهانی دارای یکی از غنیترین رفتارهای آیینمند در تمامی مناسبتهای ملی و مذهبی است. حتی پیشاز شکلگیری مفاهیم ملی و مذهبی، با مداقه در رفتارها و کنشهای منطبق با نحوه زیست نیاکان و پیشینیانمان در این سرزمین پهناور و گسترده بهویژه در ارتباط با مفهوم طبیعت و ستایش پروردگار شاهد کنشهای آیینی و شکل گیری خرده فرهنگهای آیینمند بودیم.
بهگونهای که در گرانسنگترین کتابهای تاریخ تمدن جهان نیز میتوان ریشه رفتارهای آیینی بیشاز پنج هزار ساله (تا ۶ هزار سال) را در رفتار ایرانیان آیینمند بهخوبی رصد کرد.
تطبیق آیینها و رفتارهای آیینمند ایرانیان همزمان با پذیرش اسلام
همزمان با ورود اسلام و پذیرش این دین هدایتگر و مبین توسط ایرانیان، بسیاری رفتارهای آیینی با رویکرد مذهبی راه خود را به سمت باورها و بنیانهای آداب، رسوم و شعائر دین مبین اسلام در زیست ایرانیان باز کرد. به گونهای که غنیترین تجلی آن رفتارهای آیینی را میتوان در دو ماه محرم و رمضان بهعنوان ماههای بسیار مهم برای مسلمانان و شیعیان بهخوبی مشاهده کرد.
رمضان ۱۴۰۰ خورشیدی مطابق با ۱۴۴۲ قمری دومین سالی است که ایرانیان همسو با تمام مسلمانان جهان روزه خود را در سایه ویروس کرونا به افطار میرسانند. این بحران، بخش مهمی از رفتارهای آیینی مردمان مسلمان ایرانزمین در این ماه را دستخوش تغییر کرد.
شاید مهمترین آنها آیینهای مرتبط با پهن کردن سفرههای نذری و سفرههای افطاری برای اقوام، خانواده، دوستان و نیازمندان است. همچنین مفهوم صله رحم نیز در سایه قرنطینه خانگی فصلی دیگر از آیینهای ایرانیان باورمند به سیر و سلوک عارفانه ماه صیام را دستخوش تغییر قرار داد.
اما تعدد و تکثر و آیینهای مرتبط با ماه رمضان آنچنان زیاد است که با فروکاست تعدادی از آنها شاهد پررنگ شدن برخی دیگر هستیم. برخی دیگر که در سلسله گزارشهایی در ایام ماه مبارک رمضان به بازتاب آنها میپردازیم به آن دست از رفتارهای آیینی اختصاص دارد که این روزها در سایه خانهنشینی و قرنطینه خانگی میتواند رهیافتی برای بهره بردن از فرصت و زمانی باشد که مؤمنان روزهدار در منزل خود و پای سفرههای سحری و افطار را با همان کنشهای آیینمندی گره بزنند که پیشاز این پدران و مادران و نیاکانمان بر آن نمط استوار بودند.
در این سلسله گزارشها در کنار رصد آیینها به بازتاب آن دسته از آیینهای نمایشی ماه رمضان خواهیم پرداخت که امکان انجام آن، امروز نیز توسط خانوادهها در محیط خانوادگیشان مقدور باشد.
تعزیه آیینه رخداد آیینی و نمایشی سوگواری ایرانیان مسلمان
بعد از پذیرش اسلام میان مردمان ایران، فرهنگ تسلیت و تعزیت شهادت ائمه اطهار(ع) و رحلت رسول اکرم(ص) به عنوان الگوها و اسوههای بنیادین دین هدایتگر و مبین اسلام در قامت یکی از مهمترین الگوهای آیینی و رفتاری ایرانیان اهمیتی دو چندان پیدا کرد.
شاید نخستین جلوههای برگزاری مراسم تعزیت و سوگواری که ما امروز الگوهای تکمیل شده آنرا در آیین نمایشی «تعزیه» شاهد هستیم را مطابق اسناد موجود میتوان به سال ۶۷ هجری قمری یعنی تنها شش سال بعد از واقعه کربلا و شهادت امام حسین(ع) و یاران باوفای ایشان در سال ۶۱ هجری قمری در کشورمان و در قالب نمایشهای آیینی سوگ رصد کرد.
برگزاری مراسم تعزیت و سوگواری در رثای حضرت امام حسین(ع) و واقعه کربلا به سرعت با الگوهای آیینی و نمایشی سوگمندانه ایرانیان تطبیق پیدا کرد. به گونهای که بسیاری از اتفاقات ثبت شده طی دهه نخست ماه محرم، یا پیش از حرکت کاروان امام حسین(ع) و اقامتشان در صحرای کربلا و یا اتفاقاتی که برای اسرای کاروان امام در مسیر شام به وقوع پیوست؛ همگی به شکل کاملاً تطبیق یافته و پژوهشی در نسخ و متون تعزیه ایران قابل مشاهده است.
این همراهی تا بدانجا پیش رفته است که بسیاری از رفتارشناسان آیینی و نمایشی عرب مبنای تحقیق در اسناد ارجاعی و آیینی خود را با متون و نسخ تعزیه ایرانی تطبیق میدهند.
زنده یاد جابر عناصری یکی از نامهای بزرگ عرصه پژوهش حوزه نمایشهای ایرانیان درباره شکل گیری و تکامل آیین نمایشی «تعزیه» در کتاب تعزیه؛ هویت نمایش ایرانی آورده است: مستدل ترین تعبیر در زمینه شکلگیری تعزیه و اشتراکات آن با نمایشوارهها و خرده آیینهای «سوگ و سوز» در ایران باستان نشان میدهد که هنر تعزیه شکل سامان یافته عزاداریهای شیعیان در سدههای نخستین اسلام در ذکر مصائب کربلا است و این آیین در گامهای ابتدایی خود به هیچ وجه مغلوب شیوههای نمایشی صرف در ارائه این عزا و ماتم به مخاطبان خود نشده است.
اما آنچه طی قریب به یک قرن اخیر با نام «شبیهخوانی» در ایران شناخته میشود ماهیتاً در ساختار شکلگیری و فرهنگ عامه مردم متفاوت است چرا که اساس تعزیه بر پایه مراسم عزاداری استوار بوده و با اشکال نمایشی مراسمی چون «شبیهخوانی» تفاوتهای بنیادین دارد.
در سخنی دیگر شاید بتوان اینگونه تعبیر کرد که نفس هنر اجرایی «شبیهخوانی» نشان دادن مراسم سوگواری بر شهدای عاشورا و وقایع پس از کربلا در خلال حمل کاروان اسرا به سمت شام است در حالی که تعزیه خود در اساس آنچنانکه از نامش پیداست «تعزیت» و مرثیهخوانی بر مصائبی است که بر امام حسین(ع) و همراهان وی در ماه محرم رفته است و به هیچ وجه در نفس خود دارای ابعاد نمایشی نیست و نکته مهمتر آنکه میان برگزاری مراسم سوگواری (تعزیه) با آیین نمایشی «شبیهخوانی» به لحاظ تاریخی قرنها فاصله زمانی وجود دارد.
تعزیه ادامه سنت کهن آیین «واقعه خوانی» ایرانیان
بهرام بیضایی کارگردان و پژوهشگر نام آور آیینهای نمایشی ایران که دامنه شهرت او مرزهای کشورمان را پشت سر گذاشته و به عنوان یکی از پژوهشگران نمایش ایرانی در جهان از او به نیکی یاد میشود در کتاب تاریخ نمایش ایران درباره سیر تکوین و تحول هنر تعزیه و امتداد رفتار هنرمندان تعزیه از واقعه عاشورا به دیگر مناسبتهای سوگوارانه دین اسلام از رحلت حضرت رسول اکرم (ص) تا شهادت حضرت علی (ع) در ماه رمضان این گونه آورده است که: برپایی و برگزاری مراسم تعزیه در گامهای نخست خود به هیچ روی دارای ابعاد نمایشی نبوده و نیست و کاروانهای تعزیه را دستههای عزاداری از بافت عموم مردم شکل میداده که بر مصائب رفته بر خاندان امام حسین(ع) با نوحهخوانی، سینهزنی و زنجیر زنی به سوگواری میپرداختند.
این دستههای عزاداری با حمل علامتها و ادوات جنگی در حقیقت سمبلی از بازماندگان حادثه کربلا را مجسم میکند که غایت هدف و آرزویشان شهادت در کنار امام سوم شیعیان بوده و چون به این فیض نائل نشدهاند اکنون بر عزای آن امام همام، خاندان مطهر و یاران باوفایشان به ماتم نشستهاند.
آیین تعزیه در جریان سیر تاریخی خود به تدریج با «واقعهخوانانی» همراه شد که به جای تمام دسته عزاداری و با تسلط بر آوایی خوش و صدایی رثا، به تنهایی و یا دو نفره به روایت ماجرا میپرداختند و سایر اعضای گروه عزاداری به سینه زنی و زنجیر زنی اقدام میکردند و رفته رفته جای این واقعه خوانان را نقالان و شهادتخوانان گرفتند و اسبابی از موسیقی رزمی مانند طبل، سنج و دمام نیز به همراهی آنان آمد.
این آیین سوگ در مرحله تکامل خود شاهد حضور بازیگرانی بود که نقش پوش و شبیه پوش حاضران در واقعه عاشورا میشدند و هیأت عزادار نیز با ساختن میدانی و گرد آمدن به دور آن به تماشای آن اتفاق تلخ مینشستند و در انتها برای شهدای دشت کربلا به عزاداری میپرداختند.
«تعزیه»؛ جریانسازترین شکل آیینیهای نمایشی سوگ در ایران
تأثیرگذاری هنر تعزیه بر رفتار فرهنگی و زندگی مردمان ایران که شکلگیری و دامنه گسترش نفوذ آن را در عهد صفویه و سپس در دوران قاجار شاهد بودیم به گونهای در تاریخ تمدن و فرهنگ کشورمان ریشه دوانده است که این هنر که بنمایه و خاستگاه شکل گیری آن بر پایه رفتارهای سوگواری و در ستایش الگو و اسوههای بزرگ اسلامی استوار شده است در بسیاری دیگر از رفتارهای عمومی و آیینی و نمایشی ایرانیان نیز جای خود را باز کرد.
قدرت اثرگذاری و تاثیرپذیری جامعه از تعزیه تا جایی پیش رفت که در دوران پهلوی به دلیل ضریب نفوذ بالا، اثرگذاری و جریان بخشی این نمایش از سوی عوامل سرکوبگر دولت، اجرای این نمایش ممنوع میشود. اما ایرانیان مسلمان با توجه به عِرق، ارادت و اشتیاقی که به خاندان عصمت و طهارت(ع) داشتند ولو در محیطی کوچکتر از تکایا و هیأتها مانند خانهها و یا زیرگذرهای بازار این نمایش را به شکل مستمر اجرا و داشتههای هویت بخش و انسان ساز آن را بر آیندگان حفظ کردند.
امروز نیز آیین نمایشی «تعزیه» به عنوان الگویی بزرگ از هویت نمایش آیینی ایرانیان در مراسم سوگواری، نهتنها رسالت زندگی آزادمنشانه و الگویی چون حضرت امام حسین(ع) را نمایندگی میکند که در رفتار مردمان روزهدار مسلمان به ویژه در ایام لیالی قدر و همسو با ضربت خوردن و شهادت حضرت علی(ع) نیز با تمام گونههای اجرایی خود در قالب مکتبهای مختلف تعزیه از شمال تا جنوب و شرق تا غرب کشورمان به عنوان نمونه سترگی از رفتارهای سوگمندانه نمایشی ایرانیان به حیات خود ادامه داده است.