به گزارش گروه فرهنگی ایرنا، محمود صنم زاده نویسنده کتاب خاستگاه، نتایج و پیامدهای قیام ۱۵ خرداد ۱۳۴۲می نویسد: خاستگاه سیاسی قیام ۱۵ خرداد به روحانیت باز می گشت. هر چند روحانیت از دوره مشروطیت در سطوح متفاوت در حوادث مختلفی چون مشروطه، جنگ های جهانی، درگیری با رضا شاه و جریان ملی شدن صنعت نفت، ایفای نقش نموده بود، هیچگاه همچون ۱۵ خرداد، در رأس رهبری نبود.
این امر نه تنها به خاطر ماهیت قیام، که به دلیل شم سیاسی رهبر انقلاب، یعنی آیت الله خمینی (ره) صورت می گرفت؛ زیرا ایشان که در زمان حیات آیت الله العظمی بروجردی بیشتر به تحقیق و تدریس مشغول بودند، پس از درگذشت مرجع بزرگ شیعیان به از خود بیگانگی سیاسی جامعه، خاتمه داد و با دشمن قلمداد نمودن رژیم شاه و دولت، زمینه را برای درگیری سیاسی مردم و مأموران شاه فراهم نمود.
قیام ۱۵ خرداد از معدود قیام هایی بود که با واکنش منفی آمریکا و شوروی روبرو شد. این قیام از سوی متفکران دو بلوک شرق و غرب، قیامی مرتجعانه قلمداد شد و هریک کوشیدند که ریشه های آن را با توجه به پیش زمینه های فکری خود تفسیر کنند. خطابهها و اعلامیه های رهبر قیام که انبوه تحصیل کردگان و اقشار شهری و روستایی را مخاطب قرار داده بودند، با لحن میهن دوستانه، ضد استعماری و ضد صهیونیستی، آنان را به رها کردن فرهنگ و ارزش های غربی و مقابله با سیاست های فرهنگی شاه دعوت می کردند، ایشان با تأکید بر اسلام با عنوان پشتوانه کشور ایران، سیاست های معارضه جویانه خاندان پهلوی با روحانیت را ناقض استقلال کشور تلقی می کردند.
بنابراین، امام خمینی (ره) به منظور بازگشت به سوی فرهنگ خودی مردم را راهنمایی به نفی ارزش های ضد دینی و ضد ایرانی کرده و این سخنان مصداق «سخن کز دل برآید، لاجرم بر دل نشیند» انگیزه های فرهنگی لازم، برای مقابله با فرهنگ غیر خودی را فراهم می ساخت.
مردم که سالیان دراز شاهد از خود بیگانگی سیاسی و فرهنگی خود بودند اکنون بازگشت به فرهنگ خودی را درمان دردهای خود تلقی می کردند. بنابراین فرهنگ جامعه ایران، منشأ و خاستگاه فرهنگ قیام پانزده خرداد است که فرهنگ ناب و اصیل ایرانی و اسلامی بود. تهاجم به این فرهنگ و از بین رفتن آن برای نیروهای سیاسی – فرهنگی مردم ایران قابل تحمل نبود و جامعه ی روحانیت به رهبری امام خمینی(ره) انگیزش فرهنگی مردم در قیام مذکور را بر عهده داشت.
هرچند برخی نظریه پردازان چپ کوشیدند قیام ۱۵ خرداد را حرکتی یکسونگرانه از سوی مذهبیون برشمارند و انگیزه حرکت نیرو های مذهبی را در به خطر افتادن موقعیت مالکان و مصالح روحانیت قلمداد نمایند؛ واقعیت این بود که رهبر قیام، یعنی آیت الله خمینی (ره) خود را رهبر یک قشر خاص اجتماعی نمی دانست و حتی عموماً در سخنرانی هایش به وضعیت فقرا توجه خاصی داشت، به همین دلیل خاستگاه اجتماعی قیام را باید در وجود همه اقشار جامعه جستجو نمود و نگاهی به اسامی شهدا، مجروحان و دستگیر شدگان قیام ۱۵ خرداد نشان می دهد از همه اقشار اعم از دانشجو تا کارگر و روحانی تا بازاری در این قیام شرکت داشتند.
بررسی همه جانبه رخدادهای انقلاب اسلامی نشان می دهد انقلاب ۱۳۵۷ و پیروزی مردم بر رژیم شاه، به راستی مدیون قیام ۱۵ خرداد بوده است.
در خلال اصلاحات شاه و اوج گیری مخالفت روحانیت با آن، شرق و غرب اختلافات خود را کنار گذاشته و هر دو با این نهضت مذهبی به مخالفت پرداختند. این امر و متعاقب آن تبلیغات غربی ها باعث شد جهانیان از شناخت چهره واقعی اسلام محروم بمانند. از طرفی سرکوب قیام و حکومت نظامی باعث سرخوردگی نیروهای انقلابی در نخستین سال های پس از سال ۱۳۴۳ شد. رهبران قیام، و پیرو آن فعالیت های سیاسی و اجتماعی محدود گردید و تندروها در حکومت شاه قدرت گرفتند و در نتیجه زمینه برای شدت عمل در زندان ها فراهم آمد و در مقابل جنبش مسلحانه نیز رشد کرد که این امر را نیز می توان از پیامدهای ۱۵ خرداد دانست.
اما اگر قیام ۱۵ خرداد رخ نمی داد، اولاً آگاهی و تفکر انقلابی در مردم آنگونه رشد نمی کرد و از سویی روحانیت و به ویژه امام خمینی(ره) در مرکزیت نیروهای متعارض رژیم قرار نمی گرفت و همراه با تشکیل سازمان ها و گروه های اسلامی، چهره واقعی شاه و عمال او برای مردم آشکار نمی گردید.
در یک جمع بندی، می توان گفت، هرچند پس از قیام ۱۵ خرداد فرهنگ نوین مبارزه، حول وحور روحانیت و بالاخص آیت الله خمینی (ره) پا گرفت، اما بیشترین پیامدهای مثبت این قیام، پیامدهای سیاسی آن محسوب می شود.
این پیامدها عبارتند از:
۱. افزایش رشد سیاسی روحانیت و حوزه های علمیه و ورود به صحنه های سیاست کشور.
۲. الگو قرار گرفتن مذهب برای مبارزه و رویکرد بیشتر نیروهای مبارز به مذهب.
۳. رشد و آگاهی توده های مردم و تکامل مبارزات سیاسی آن ها.
۴. افشای چهره ریاکارانه شاه و ماهیت رژیم وی برای توده های مردم.
۵. بی اعتباری شرق و غرب در بین مردم و پایه گذاری اصل نه شرقی و نه غربی، به دلیل موضع گیری های منفی آمریکا و شوروی در مقابل قیام مردم.
۶. تثبیت مرجعیت و رهبری امام خمینی (ره) با تأیید مراجع، علما، حمایت و پشتیبانی مردم.
۷. روشن شدن ماهیت گروه های سیاسی وابسته و لیبرال و محو شدن جاذبه گروه های سیاسی غیر مذهبی.
۸. نتیجه گیری برخی مبارزان برای توسل به مبارزه ی قهر آمیز با رژیم شاه با این استدلال که با اشکال مسالمت آمیز نمی توان به اهداف خویش رسید، بنابراین بایستی شیوه مبارزه را تغییر داد و به مبارزه قهر آمیز پرداخت.
۹. احساس ضرورت تشکل برای ادامه مبارزه.
و بالاخره در یک کلام قیام ۱۵ خرداد ۴۲، علاوه بر افزایش آگاهی سیاسی مردم و تعیین و تثبیت رهبری آن، گروه های سیاسی غیر مذهبی و ملی را به حاشیه راند.
کتاب های دیگری نیز به همین ترتیب ابعاد گوناگون این رویداد را مورد بررسی و تشریح قرار داده اند توسط انتشارات مرکز اسناد انقلاب اسلامی منتشر شده است.
تاریخ قیام ۱۵ خرداد به روایت اسناد
مجموعه تاریخ قیام پانزده خرداد به روایت اسناد نوشته جواد منصوری در دو جلد منتشر شد. جلد اول شامل سه بخش کلی است. در بخشهای اول و دوم به تحولات ایران در سالهای ۱۳۳۲ تا فروردین ۱۳۴۲ پرداخته شده است.
بخش سوم به بررسی واقعه فیضیه و توطئه رژیم پهلوی علیه حوزه و روحانیت اشاره میپردازد. در این بخش به وقایع محرم سال ۱۳۸۳ قمری (خردادماه ۱۳۴۲شمسی) مبارزات انقلابی ملت ایران و متقابلا مقابله رژیم پهلوی با این مبارزات اشاراتی شده است.
جلد دوم در دو بخش به انضمام اسناد، به طور تفصیلی به واقعه ۱۵ خرداد پرداخته است. بررسی چگونگی شکلگیری قیام، دستگیری امام خمینی (ره)، قیام مردم در واکنش به بازداشت امام، نتایج قیام ۱۵ خرداد و... بخشی از سرفصلهای جلد دوم این مجموعه است.
در مجموعه مذکور بیش از ۹۰۰ برگ سند در رابطه با قیام ۱۵ خرداد منتشر شده است.
سه سال ستیز مرجعیت شیعه در ایران
کتاب سه سال ستیز مرجعیت شیعه در ایران نوشته حجتالاسلام روحالله حسینیان شامل چهار بخش کلی است که به بررسی دوره سه ساله مبارزات مرجعیت شیعه با رژیم پهلوی (از سال ۱۳۴۱ تا ۱۳۴۳) پرداخته.
بخش اول کتاب درباره ساختار داخلی آمریکا و سلطه جهانی آن کشور برجهان است. در ادامه به روند سلطه آمریکا در ایران و عوامل پیادهسازی سیاستهای امپریالیستی آن اشاره شده است.
در بخش دوم به مبارزات روحانیون به رهبری امام خمینی (ره) با سیاستهای آمریکا و رژیم دست نشانده پهلوی در مسائل مختلف پرداخته شده است.
مخالفتهای علما با سیاستهای ضددینی رژیم پهلوی در موضوعاتی چون اصلاحات ارضی، لایحه انجمنهای ایالتی ولایتی و انقلاب سفید از جمله مباحث این بخش است.
بخش سوم کتاب به تقابل مرجعیت شیعه با رژیم پهلوی پرداخته و مصادیق این تقابل یعنی فاجعه فیضیه، درگیریها در ماه محرم و در آخر دستگیری امام خمینی (ره) و قیام ۱۵ خرداد را بررسی کرده است.
تشدید رویارویی روحانیت و رژیم پهلوی و سلطه آمریکا، عنوان بخش چهارم است. درگیریهای رژیم پهلوی با روحانیت، موضوع کاپیتولاسیون و دستگیری و تبعید امام خمینی (ره) در این بخش مطرح شده است.
نقش بازار در قیام ۱۵ خرداد کتاب
کتاب نقش بازار در قیام ۱۵ خرداد نوشته رحیم روحبخش سه بخش کلی است؛ بخش اول آن درباره تاریخچه بازار و پیوند آن با مذهب و وقایعی چون جنبش تنباکو و نهضت ملی صنعت نفت است.
بخش دوم به سیر تاریخی و روزشمار فعالیتهای بازار تهران در قیام ۱۵ خرداد اختصاص دارد. از جمله مهمترین فعالیتهای بازار تظاهرات عاشورا و واکنش به دستگیری امام خمینی (ره) بوده است.
در بخش سوم به نقش بازار در شهرستانها و قیام ۱۵ خرداد اشاره شده است که در آن به صورت فهرستوار از ۱۸ شهر یاد شده است.
در پایان فهرستی از اسناد به صورت تفصیلی موجود است.
نقش روحانیت در قیام ۱۵ خرداد
کتاب نقش روحانیت در قیام ۱۵ خرداد نوشته فریبا جعفری دارای ۵ فصل است؛ فصل اول آن درباره نقش روحانیت در تاریخ معاصر ایران و دورههای خاصی چون نهضت مشروطه و دوران رضاخان است.
فصل دوم به بررسی زمینههای قیام و اوضاع اجتماعی سیاسی ایران در آستانه قیام ۱۵ خرداد پرداخته است.
در فصل سوم به موضوع دستگیری امام خمینی (ره) و وقوع قیام ۱۵ خرداد ۱۳۴۲ و واکنشهای مختلف نسبت به آن پرداخته شده است.
فصلهای چهارم و پنجم نیز به بررسی نقش روحانیون در شهرستانها و واکنشهای مختلف در محافل و مطبوعات نسبت به قیام ۱۵خرداد اختصاص دارد.
اصلاحات آمریکایی و قیام ۱۵ خرداد
کتاب اصلاحات آمریکایی و قیام ۱۵ خرداد نوشته عباس خلجی دارای سه بخش کلی است و به اصلاحات مورد نظر آمریکا که توسط رژیم پهلوی اعمال میشد اشاره کرده است.
بخش اول کتاب در رابطه با فضای سیاسی دوران پهلوی، اصلاحات ارضی، لایحه انجمنهای ایالتی ولایتی و انقلاب سفید، مجموعا منشا و انگیزه و ماهیت و نتایج آن برنامهها پرداخته است.
بخش دوم درباره قیام ۱۵ خرداد ۱۳۴۲ و ماهیت، فرایند و نتایج سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی آن است.
بخش سوم کتاب در رابطه با اصلاحات دوره ۱۳۳۹-۱۳۴۲ و قیام ۱۵ خرداد ۱۳۴۲ و تاثیر وقایع آن دوران بر یکدیگر است.
بهار بیداری
این کتاب را نشر رسول آفتاب، وابسته به موسسه فرهنگی هنری رسول آفتاب به انتشار رسانده است و موضوع آن، قیام پانزده خرداد، ۱۳۴۲ به همراه بخشهایی از تاریخ پهلوی و جنبشهای و قیامهاست.
این کتاب ۲۲۸ صفحهای که اولین بار در سال گذشته به چاپ رسیده، تنها بخشی از خاطرات شاهدان خیزش انقلابی مردم دشت ورامین در ۱۵ خرداد ۱۳۴۲ است. دشت بزرگ ورامین، شامل شهرستانهای ورامین، پیشوا، پاکدشت و قرچک است، مهد شیرمردان ولایتمداری بوده که غیرت دینی و شجاعت انقلابی خود را صرف حمایت از حریم مرجعیت و ولایت کردند. حرکت کفنپوشان پیشوا و ورامین به سمت تهران در ۱۵ خرداد ۴۲ در باقرآباد قرچک منجر به شهادت، جراحت و اسارت عدهای از مردم انقلابی شد که در این کتاب روایت آن روزها آمده است.
۱۵ خرداد ۴۲ چرا و چگونه؟
همانطور که از نام این کتاب برمیآید، مولفان علیرضا مهدی زاده و فاطمه قرهچایی سعی کردهاند در آن، به ریشهیابی و انعکاس واقعه ۱۴ خرداد سال ۴۲ دستیابند.
این کتاب که از سوی نشر امروز و فردا و در ۲۵۶ صفحه تدارک دیده شده، در سال ۹۲ به چاپ رسیده است، در هفت فصل تدوینشده که سه فصل نخست به شرح وقایع پیش از قیام، از سال ۱۳۴۰ تا سال ۱۳۴۲ شمسی اختصاص دارد. در فصل چهارم، به طور ویژه به مقطع قیام پانزدهم خرداد و جریانات مربوط به آن پرداختهشده و فصل پنجم، دربردارنده بیانات امام خمینی (ره)، در مورد قیام تاریخی پانزده خرداد است. در فصل ششم، بیانات مقام معظم رهبری در مورد این قیام درجشده و فصل پایانی، مربوط به مسابقه کتابخوانی است.
نگاهی به قیام خونین ۱۵ خرداد ۱۳۴۲
دیگر کتاب منتشر شده حول محور قیام پانزده خرداد، کتاب نگاهی به قیام خونین ۱۵ خرداد ۱۳۴۲ است. این کتاب را انتشارات کتاب سبز به انتشار رسانده که از سری کتابچههای «کتاب سبز» است و در آن با رویکردی تاریخی، به بررسی نحوه شکلگیری قیام پانزده خرداد ۱۳۴۲ پرداخته میشود.
در این بررسی، نحوه تشکیل نهضت آزادی علیه اصلاحات انقلاب شاه و نحوه شکلگیری انقلاب سفید، طرحی آمریکایی که درصدد آن بود تا زنان مسلمان را به بیبندوباری سوق دهد، در راستای قیام پانزده خرداد مورد توجه قرار گرفته است.