به گزارش روز چهارشنبه ایرنا، در نشست دوشنبه پایتخت تاجیکستان قرار است رهبران و نمایندگان ۸ کشور با بیشترین جمعیت جهان و یک چهارم مساحت کره زمین دور هم جمع شوند و پیرامون آینده اقتصاد جهانی با تمرکز بر توان و قدرت این منطقه از جهان تصمیم بگیرند، درحالی که جهان با تهدیدهایی اثر گذار بر اقتصاد جهان، از جمله محیط زیست، تغییرات آب و هوایی و جولان ویروس کووید- ۱۹ روبه روست.
اگر قرار باشد یک ارزیابی کلی از اثر بخشی این سازمان بین المللی در حوزه اقتصاد و تجارت جهانی که در سال ۲۰۰۱ تاسیس شد، داشته باشیم؛ ابتدا باید دید آیا این حوزه از منظر قدرت و توان اقتصادی از زیرساخت های لازم برخوردار است؟
این سازمان ابتدا در سال ۱۹۹۶با مشارکت روسیه، چین، قزاقستان، قرقیزستان و تاجیکستان تحت عنوان "شانگهای ۵" تاسیس شد و در سال ۲۰۰۱ با پیوستن ازبکستان به سازمان همکاری شانگهای تغییر نام داد.
هند و پاکستان هم در سال ۲۰۱۷ به این سازمان پیوستند و کشورهایی از جمله ایران، افغانستان و بلاروس هم به عنوان عضو ناظر در این سازمان حضور دارند و با اینحال برخی کشورهای جهان نیز خواستار عضویت در آن هستند که از جمله آنان دولت آمریکاست که قبلا درخواست عضو ناظر را داده که رد شده است.
حالا امتیاز سرزمینی، بالغ بر بیش از ۳۵ میلیون کیلومتر مربع برابر با حدود یک چهارم خشکی کره زمین و امتیاز جمعیتی، بیش از ۳ میلیارد و ۱۵۰ میلیون نفر، شانگهای به جایی رسیده که معروف شده که این مجموعه بزرگترین تولید کننده و همزمان مصرف کننده انرژی جهان است.
مهمترین و شاید اصلی ترین اهداف و برنامه های سازمان همکاری شانگهای را بتوان در سه حوزه تجارت، همکاری های بانکی و همکاری های فرهنگی قلمداد کرد؛ اما بی شک این سازمان تاکنون خود را از ورود به مباحث امنیتی و نظامی حفظ کرده و در اساسنامه این سازمان نیز بر بی طرفی و غیر نظامی بودن خود تاکید کرده است.
قدرت های غربی بویژه آمریکایی ها ابتدا سعی داشتند از پا گرفتن و موفقیت سازمان در اهدافش جلوگیری کنند و از همین رو این سازمان را در برابر ناتو تبلیغ کردند.
آیا شانگهای می تواند در مسیر پیش رو موفق شود؟
برای پاسخ به این سوال لازم است نگاهی به قدرت اقتصادی برخی اعضای این سازمان داشته باشیم. البته شاید حضور برخی کشورها که به لحاظ اقتصادی دارای اقتصادهایی کوچک هستند، این تلقی را ایجاد کند که سازمان در ادامه راه با دست اندازهایی روبه رو خواهد بود، اما وقتی موقعیت ژئوپلتیک این منطقه را مد نظر قرار می دهیم، با واقعیت هایی روبه رو می شویم که در صورت شکوفایی اقتصاد در حوزه شانگهای، همین کشورهای با اقتصاد کوچک نقش های بزرگی خواهند داشت.
اژدهای زرد
چین امروزه چه برخی کشورها خوششان بیاید چه بدشان بیاید، اگر نگوییم اقتصاد برتر جهانی است، باید بگوییم دومین اقتصاد جهان را داراست. رشد ۱۰ درصدی اقتصاد طی ۳۰ سال گذشته، به چینی ها این فرصت را داده که جامعه جهانی را به شکل اقناعی متقاعد کنند که زمان یکه تازی غرب و آمریکا در موضوعات تجاری، مالی و پولی گذشته است.
تولید ناخالص داخلی چین در سال ۲۰۱۹ جهان را تکان داد، بطوری که رقم آن از ۱۴ تریلیون دلار هم گذشت و در سال ۲۰۲۰ هم باردیگر جهان را با حفظ رشد ۱۰ درصدی در شرایط کرونایی، غافلگیر کرد.
روسیه
یکی دیگر از اعضای در حال صعود اقتصاد جهانی در سازمان شانگهای، روسیه است که مصمم هستند در کنار توان افزایی های نظامی، سهم بیشتری از کیک اقتصاد جهانی را بردارند.
روس ها اکنون پنجمین اقتصاد اروپا و یازدهمین اقتصاد جهان را در اختیار دارند، اما آن چیزی که آینده را برای روس ها در اقتصاد جهان با چشم انداز مثبت جلوه داده، نه رشد اقتصادی که منابع بزرگ طبیعی این کشور است؛ بطوری که ۳۰ درصد منابع طبیعی جهان از جمله نفت و گاز و فلزات قیمتی در این کشور ذخیره است که ارزش آن بالغ بر ۷۵ تریلیون دلار برآورد می شود.
روسیه که به دلیل در اختیار داشتن بخش اعظم انرژی جهان به " ابرقدرت انرژی جهان" شهرت یافته، هم اکنون بزرگترین صادرکننده گاز جهان است که از سال ۲۰۱۲ حدود ۱۶ درصد از تولید ناخالص داخلی و بیش از ۷۰ درصد کل صادرات روسیه مربوط به بخش نفت و گاز این کشور بوده است.
هند
اقتصاد هند نیز با بیش از یک میلیارد نفر جمعیت دارای موتور محرکه عظیمی است که هم اکنون نیز در اقتصاد جهانی به یک بازیگر اثرگذار تبدیل شده است.
این کشور دارای تولید ناخالص داخلی ۶۱۱ تریلیون دلاری است و هم اکنون مقام چهارم اقتصاد جهان را به خود اختصاص داده است.
رشد اقتصادی هند نیز بطور متوسط طی ۸ سال گذشته ۸ درصد بوده و جهان نیز این کشور را به عنوان یک قدرت اقتصادی به رسمیت شناخته است.
آب و کشاورزی
این حوزه علاوه بر انرژی و اقتصاد مبتنی بر آن، یکی از قطب های بزرگ کشاورزی می تواند محسوب شود، بویژه آنکه در آسیای مرکزی، هند ، روسیه و چین بزرگترین منابع آبی جهان جاری است و دشت های حاصلخیزی که در آینده می تواند نقش مهمی در تامین مواد غذایی داشته باشد.
این ظرفیت بالقوه در حالی است که جهان به دلیل تغییرات آب و هوایی و سایر مشکلات از جمله ویروس کرونا که اقتصاد جهان را از خود متاثر ساخت، در معرض تهدید کمبود مواد غذایی قرار گرفته است.
در نهایت می توان گفت ظرفیت های ژئوپلتیکی، تکنولوژیکی و صنعتی و وجود شاهراه های زمینی؛ به این حوزه جایگاه ویژه ای بخشیده است که در صورت حرکت درست در مسیر اهداف و برنامه ها، اثرات خود را بر اقتصاد آینده جهان خواهد گذاشت و بی شک اقتصاد آمریکا محور جهان را بخصوص به دلیل سیطره دلار، تعدیل خواهد کرد.