به گزارش ایرنا «محمد کشاورزاده»، سفیر جمهوری اسلامی ایران در چین در آستانه برگزاری اجلاس وزرای خارجه کشورهای عضو سازمان همکاری شانگهای در ۱۹ و ۲۰ شهریور امسال در مسکو با «ولادیمیر نوروف»، دبیر کل این سازمان در پکن دیدار و گفتگو کرد.
ایران حدود ۱۵ سال است که به عنوان ناظر در این سازمان حضور دارد، اما عضویت دائم آن تا به حال به رغم درخواست رسمی میسر نشده است.
نوروف در دیدار با سفیر کشورمان از وجود توانایی بالای سازمان برای همکاری در زمینههای مختلف به ویژه در زمینههای تجاری و اقتصادی، فرهنگی و امور بشردوستانه سخن گفت.
وی اظهار داشت: «نقشه راه توسعه همکاری های دبیرخانه سازمان همکاری شانگهای با اعضا» که سال گذشته در جلسه شورای وزیران خارجه سازمان همکاری شانگهای امضا شد بستر بسیار خوبی برای ایران و سایر کشورها به عنوان عضوی از «خانواده سازمان همکاری شانگهای» در راستای تشدید همکاری ها با یکدیگر است.
حال سؤال این است که اصولاً فلسفه پیدایش سازمان همکاری شانگهای چیست؟ و نقش و جایگاه ایران در این سازمان چگونه است و تا چه حد امکان همکاری بین این دو میسر است.
تولد سازمان همکاری شانگهای
سازمان همکاری شانگهای Shanghai Cooperation Organization – (SCO)، با هدف مبارزه با تهدیدهای امنیتی جدید و با گردهمایی سران کشورهای روسیه، چین، قزاقستان، قرقیزستان و تاجیکستان در سال ۱۹۹۶ در شهر شانگهای تحت عنوان گروه شانگهای ۵ پا به عرصه ظهور گذاشت.
بنابراین، این سازمان ادامه سازمان شانگهای ۵ است که در سال ۲۰۰۱ با پذیرش عضویت ازبکستان و رسیدن تعداد اعضا به شش کشور (سایر کشورهای عضو عبارتند از چین، روسیه، قزاقستان، قرقیزستان و تاجیکستان) ارتقاء و نام آن نیز به سازمان همکاری شانگهای تغییر کرد.
پس از آن، در ژوئن سال ۲۰۰۲، رهبران کشورهای عضو این سازمان در دیداری در سنپیترزبورگ روسیه منشور SCO را که به تفصیل اهداف، اصول، ساختار و نحوه عملکرد آنرا نشان میدهد به امضا رساندند و بدین ترتیب سازمان همکاری شانگهای به طور رسمی و بر اساس قوانین و حقوق بینالملل تأسیس شد.
در سال ۲۰۰۵ سه کشور ایران، هند و پاکستان به عنوان اعضای ناظر به این سازمان پیوستند. هند و پاکستان در سال ۲۰۱۷ به عضویت دائم آن درآمدند. ایران نیز در سالهای ۲۰۰۶ و ۲۰۱۵ درخواست عضویت دائم را ارائه کرد.
افغانستان، مغولستان و بلاروس نیز از اعضای ناظر این سازمان هستند. از ۱۰ ژوئیه ۲۰۱۵ کشورهای ارمنستان، آذربایجان، نپال، کامبوج، ترکیه و سریلانکا نیز به صف متقاضیان عضویت در این سازمان پیوستهاند.
محدوده جغرافیایی سازمان شانگهای حدو ۶۰ میلیون کیلومتر مربع و جمعیتی آن حدود ۳ میلیارد نفر است. یعنی حدود یک سوم مساحت و جعیت جهان را در بر گرفته است. زبانهای کاری آن چینی و روسی است. افزایش تعداد اعضاء بر این وسعت جغرافیایی و جمعیتی خواهد افزود.
هرچند، در عمل سازمان همکاری شانگهای یک سازمان منطقهای باز به شمار میرود که از عضویت سایر کشورها در آن استقبال میشود. اما رویکردهای متفاوت اعضای کنونی مانع از عضویت برخی کشورها مثل ایران شده است.
فلسفه پیدایش سازمان همکاری شانگهای
در پس هر ائتلاف و یا سازمان منطقهای و جهانی فلسفهای نهفته است. پیدایش این سازمان بخشی از فرایند همگرایی در آسیا است؛ فرایندی که آسه آن، اکو، سارک و اوپک نیز بخشهای دیگر آن را شکل میدهند.
در مورد سازمان شانگهای همگرایی در مقابله با تهدیدهای امنیتی، از گروههای تروریستی در منطقه تا تهدیدهای غرب در قالب گسترش سازمان آتلانتیک شمالی (ناتو) مهمترین عامل تولد آن به شمار میرود.
حقیقت این است که در آغاز تلاش برای حل و فصل چالشهای امنیتی کشورهای تازه استقلال یافته (پس از فروپاشی شوروی) عامل پیدایش سازمان شانگهای بود. در آن زمان کشورهای یاد شده پس از استقلال دریافتند که نمیتوانند به تنهایی با گسترش سازمانها و فعالیتهای تروریستی، افراط گرایی و فعالیت گروههای جدایی طلب مقابله کنند، از این رو همکاری در چارچوب سازمانی منطقهای برای تحقق اهداف امنیتی را در دستور کار قرار دادند.
بر این اساس اهداف سازمان همکاری شانگهای، علاوه بر حل و فصل اختلافات مرزی اعضاء برکار جمعی علیه سه محور تروریسم، گروههای جدایی طلب و افراط گرا و مبارزه علیه گروههای تروریستی مانند القاعده و گروههای وابسته به طالبان متمرکز شد.
اما نباید دو هدف اصلی و مهم دیگر آن را نادیده گرفت: یکی حذف محدودیتهای تجاری و موانع و فواصل اقتصادی و دیگری مقابله با یکجانبهگرایی در عرصه بینالمللی است.
واقعیت این است که وسعت جغرافیایی و جمعیت قابل توجهی که در کشورهای عضو ساکن هستند چه از نظر ذخایر رو زمینی و زیر زمینی و چه به لحاظ بازار مصرف ظرفیت غیر قابل انکاری از نظر اقتصادی برای اعضا به شمار میرود.
همچنین، این سازمان میتواند، به عنوان رقیبی در مقابل ناتو پایانی باشد بر جهان تک قطبی و یکجانبهگرایی غرب و به ویژه آمریکا در عرصه روابط بینالملل.
ایران و سازمان همکاری شانگهای
ایران چندین سال است که عضو ناظر این سازمان است اما تا به حال به عضویت دائم آن در نیامده است. این درحالی است که موقعیت خاص و منحصر به فرد آن در خاورمیانه و آسیا چیزی نیست که کشورهایی مانند چین و روسیه، به عنوان دو قدرت تعیین کننده در سازمان درک نکرده باشند و از آن غفلت کنند.
نگاهی به جغرافیای آسیا و خاورمیانه مبین منحصر به فرد بودن موقعیت ژئوپلیتیکی ایران است. ایران در بیشتر تقسیم بندیهای سیاسی-جغرافیایی آسیا وجود دارد:عضوی از مجموعه کشورهای خاورمیانه است؛ یکی از اعضای کشورهای حوزه خلیج فارس است؛ از اعضای کشورهای حاشیه دریای خزر است و متصل به آسیای میانه است، همچنین بخشی از زیرمجموعه آسیای جنوب غربی به شمار میرود.
چنین موقعیت منحصر به فردی آن را به چهارراه مواصلاتی غرب و شرق از یک طرف و شمال و جنوب از طرف دیگر بدل کرده است.
بعلاوه، ایران یکی از کشورهای اصلی جهان از نظر ذخایر نفت و گاز و با دارا بودن جمعیتی بالای ۸۰ میلیون از بزرگترین کشورهای منطقه به شمار میرود. از این نظر در کنار موقعیت منحصر به فرد ژئو پلیتیکی دارای یک موقعیت ژئو اکونومیک با پتانسیلهای عظیم اقتصادی است.
از این رو عضویت ایران در سازمان شانگهای یک بازی بر-برد است. در کنار نفعی که ایران از این عضویت خواهد برد با پتانسیل عظیم ژئو پلیتیک و ژئو اکونومیک خود میتواند در قدرتمندی آن تأثیر قابل توجهی داشته باشد. یکی از دلایل مخالف غرب با عضویت ایران نیز همین امر میتواند باشد.
ایران حلقه مفقوده همگرایی در آسیا
اگر همگرایی، فلسفه پیدایش سازمان همکاری شانگهای در آسیا است بدون ایران حلقههای زنجیر این همگرایی تکمیل نخواهد شد.
رابطه با ایران، برای اکثر کشورهای سازمان و به ویژه چین و روسیه مهم و استراتژیک است. بر کسی پوشیده نیست که چین و ایران دارای منافع مشترک بسیار و گاه استراتژیک در منطقه خلیج فارس هستند. به اعتقاد کارشناسان ایران میتواند موقعیت چین در اقیانوس هند و خلیج فارس را تقویت کند. همچنین قادر است در رابطه با مسئله تایوان نقش عامل بازدارنده استراتژیک را در مقابل آمریکا بازی کند.
بعلاوه، چین به عنوان دومین اقتصاد جهان و با وجود رشد اقتصادی قابل توجه همواره نیازمند منابع نفت و گاز ایران است. تلاش برای تحقق برنامه ۲۵ ساله بین دو کشور مؤید جایگاه استرتژیک ایران برای چین است. طرح یک کمربند-یک راه و احیای جاده تاریخی ابریشم بدون ایران ناقص خواهد بود.
ایران برای روسیه نیز از موقعیت ژئوپلیتیک حساسی برخوردار است که از دیرباز مورد توجه این کشور بوده است. ایران نه تنها دسترسی روسیه به بنادر موجود در آبهای خلیج فارس و اقیانوس هند را فراهم میکند، بلکه در دوران کنونی به عنوان حائلی در بخش جنوب روسیه مانع دست اندازی و احاطه استراتژیک آمریکا به این کشور از سمت جنوب است.
در مقابل، کارشناسان بر این نکته نیز تأکید دارند که روسیه نیز برای ایران به عنوان مانعی در برابر حضور و نفوذ قدرتهای منطقهای مانند اسرائیل و ترکیه و فرامنطقهای همچون ناتو و آمریکا در منطقه قفقاز و آسیای مرکزی به حساب میآید. هر دو کشور با گسترش ناتو به سمت شرق، گسترش نفوذ اقتصادی و سیاسی آمریکا در منطقه قفقاز و آسیای مرکزی و سلطه غرب، بویژه بر منابع انرژی کشورهای این حوزه و حذف ایران و روسیه از مسیرهای انتقال انرژی این منطقه به دنیای خارج مخالف است.
به طور کلی میتوان گفت که یکی از مبانی اصلی شکلگیری پیمان شانگهای مبارزه با هژمونی آمریکا است که از این نظر نیز عضویت ایران هم میتواند در راستای تقویت بنیان ضد هژمونیک این سازمان باشد و هم منافع منحصر به فردی را برای کشور به دنبال داشته باشد.
علاوه بر همه این موارد، چین و روسیه قدرتهای بزرگ و مهم و تأثیر گذار در شورای امنیت سازمان ملل متحد هستند و در راستای ایجاد نظام چند قطبی بین المللی گام بر میدارند. لذا حضور ایران در سازمان شانگهای میتواند زمینهای برای حضور آن در عرصههای منطقهای و بین المللی باشد.
نظر شما