تاریخ انتشار: ۱۶ مهر ۱۴۰۰ - ۱۳:۰۰

تهران- ایرنا- یک کارشناس مذهبی از هجرت پیامبر اکرم (ص) به عنوان درسی برای دل‌کندن از برخی ویژگی‌های ناپسند یاد کرد و گفت: یکی از اقسام هجرت این است که به سمت صفات مورد رضایت الهی برویم.

امروز (جمعه) اولین روز از ماه ربیع الاول ۱۱۴۳ قمری مصادف با سالروز هجرت حضرت رسول اکرم (ص) از مکه به مدینه و یادآور لیله المبیت است که امیرمومنان (ع) با ایثار جان خود، در بستر پیامبر (ص) خوابیدند.

پس از هجرت رسول خدا (ص) به مدینه، بلافاصله دولت اسلامی تشکیل شد، با سرعت فراوانی در تمام بخش ها پیشرفت کرد و هجرت پیامبر(ص) و دیگر مسلمانان به مدینه، موجب شد که اسلام از خطر نابودی در محیط خفقان آور مکه نجات یابد.

پس از اینکه گروهی از مردم مدینه در پیمان عقبه دوم با پیامبر اکرم (ص) عهد بستند که از جان ایشان حفاظت کنند، آزارها و فشارهای مشرکان بر مسلمانان مکه افزایش یافت. به همین علت پیامبر (ص) آنان را به هجرت به مدینه فرمان داد.
آنان در گروه های چند نفره و برخی به صورت فردی، مخفیانه و آشکارا به مدینه هجرت کردند. قریش احساس خطر کرد و منافع خویش را در معرض تهدید مسلمانان دید. به همین دلیل ۴۰ نفر از بزرگان قریش در محلی به نام دارالندوه یعنی محل برپایی جلسات مشورتی بزرگان مکه گردهم آمدند و پیشنهادهایی را مطرح کردند که در نهایت این پیشنهاد پذیرفته شد از هر قبیله، مردی دلاور انتخاب شود و سپس به اتفاق، با شمشیرهایشان شبانه بر پیامبر (ص) حمله کنند و او را در بستر، به قتل برسانند و زمان اجرای نقشه، شب اول ربیع الاول مقرر شد.

جبرئیل بر پیامبر(ص) نازل شد و ایشان را از نقشه مشرکان آگاه کرد. همچنین ایشان را از شبی که آنان گردهم می آیند و از ساعتی که بر بسترش هجوم می آورند، خبر داد. سپس پیامبر (ص) را به بیرون رفتن از خانه به سوی غار در وقت معین، فرمان داد.

آیه‏ ۳۰ سوره انفال در این ارتباط می فرماید: (به خاطر بیاور) هنگامی را که کافران نقشه می ‏کشیدند که تو را به زندان بیافکنند یا به قتل برسانند و یا (از مکه) خارج کنند. آنها چاره می ‏اندیشیدند (و نقشه می‏ کشیدند) و خدا هم تدبیر می‏ کرد و خدا بهترین چاره جو و تدبیرکننده است.

هجرت در قرآن مجید

حجت الاسلام عباس ابن علی در گفت و گو با خبرنگار معارف ایرنا گفت: ماه ربیع الاول یادآور هجرت پیامبر اکرم (ص) و یاران آن حضرت از مکه به مدینه است. هجرت از نظر لغت ضد واژه وصل و به معنای جدایی است. این جدایی ممکن است به زبان یا قلب یا بدن باشد ولی در هر صورت وقتی بین یک شخص و آنچه به آن انس دارد، این جدایی اتفاق افتاد، به آن هجرت گفته می شود.

وی افزود: در آیه دهم سوره مزمل آمده است و اهجرهم هجرا جمیلا یعنی ای پیامبر از آنها فاصله بگیر؛ فاصله گرفتنی زیبا. هجر در این جا به معنای فاصله گرفتن است. در آیه ۳۰ سوره فرقان نیز می خوانیم ان قومی اتخذوا هذا القرآن مهجورا که در اینجا گله ای از قوم پیامبر مطرح می شود و آن فاصله گرفتن از قرآن کریم است. در آیه پنجم سوره مدثر می فرماید و الرجز فاهجر یعنی از پلیدی دوری کن. آیه ۲۶ سوره عنکبوت نیز به مفهوم هجرت اشاره دارد.

بهترین هجرت کدام است؟

وی هجرت را به هجرت مکانی و معنوی تقسیم کرد و گفت: گاهی انسان از یک مکانی به مکان دیگر هجرت می کند و گاهی هجرت معنوی صورت می گیرد. مثلا در روایت داریم الهجره ان تهجر الفواحش؛ هجرت آن است که انسان از کارهای زشت فاصله بگیرد. ممکن است انسان به گناه انس بگیرد و اگر از این مانوس خود دل بکند و به سوی تقوا و اعمال نیک برود، این نیز نوعی هجرت است. چون از محبوب و مانوس خود به خاطر خدا دل کنده است.

ابن علی ادامه داد: از پیامبر اعظم (ص) در مورد بهترین هجرت پرسیدند که آن جضرت فرمود ان تهجر ما کره ربک؛ بهترین هجرت آن است که از آنچه خدای تو نمی پسندد، هجرت کنی یا در جایی دیگر فرمود المهاجر من هجر السیئات و ترک ما حرم الله مهاجر کسی است که از گناهان هجرت کند و آن چه را خدا حرام کرده، ترک کند.

این کارشناس مذهبی ادامه داد: گاهی لازم است از برخی صفات و ویژگی هایی که با آنها انس گرفته ایم، دل بکنیم و به سمت صفات بهتر برویم. یعنی ممکن است با برخی اعمال و ویژگی ها مانند غیبت کردن، اهانت کردن به دیگران و نسنجیده حرف زدن انس گرفته باشیم که باید از این صفات باید جدا شویم و به سمت صفاتی برویم که بیشتر مورد رضایت الهی است و این کار نیز یکی از اقسام هجرت است. 

چرا پیامبر هجرت کرد؟

وی به دلایل هجرت پیامبر اکرم (ص) از مکه به مدینه اشاره کرد و تشکیل حکومت اسلامی را مهمترین دلیل هجرت پیامبر (ص) دانست و افزود: پیامبر و مسلمانان از حکومت طاغوت به حکومت الهی هجرت کردند. حکومتی که طاغوتیان حاکم آن باشند و استعدادهای مردم در راه طاغوت خرج می شود با این هجرت به حکومت الهی تبدیل شد تا استعدادهای مردم و توانایی ها جامعه در راه خدا هزینه شود و هدف از این هجرت اقامه توحید در جامعه بود.

مدیر حوزه علوم اسلامی دانشگاهیان کاشان افزود: رسول خدا (ص) توحید را از سینه های اشخاص بیرون آوردند و اجتماعی کردند. پیامبر دانه های توحید را در مکه در دل مردم کاشتند؛ مثل شخصی که گیاهی را در داخل گلدانی می کارد و زمانی که آن گیاه مقداری رشد کرد، نیاز به تعویض گلدان دارد تا فرصت و امکان رشد بیشتری داشته باشد. نام شهر یثرب نیز بعد از هجرت پیامبر به مدینه تغییر کرد. 

وی افزود: مسلمانانی که بذر اسلام و توحید در دل های آنها در مکه کاشته شده بود، نیاز داشتند که مهاجرت کنند تا درخت اسلام شاخ و برگ ها و ریشه های خود را بیشتر بگستراند و اسلام به عنوان یک دین اجتماعی و در نهایت یک اسلام جهانی مطرح شود. در واقع هجرت همان تکمیل کردن بخشی از تشکیل تمدن اسلامی بود که یکی از ارکان تشکیل تمدن اسلامی این است که دین به صحنه اجتماع بیاید و مردم در مناسبت های اجتماعی، اقتصادی، سیاسی، فرهنگی  دینمدار باشند و همه این ها بر اساس دین و رضایت خدا باشد.

این پژوهشگر مذهبی ادامه داد: یکی دیگر از مهمترین دلایل هجرت پیامبر، سختگیرهای بسیاری بود که از طرف مردم مکه و به ویژه قریش نسبت به پیامبر و مسلمانان صورت می گرفت  و آنان را مورد آزار قرار می دادند. از طرف دیگر آمادگی مردم یثرب که برخی از آنان اسلام آورده بودند و اسلام در آن شهر رسوخ کرده بود، باعث شد تا پیامبر به مدینه هجرت کند.

اهمیت تبلیغ فردی در اسلام

وی افزود: هر سال که مردم مدینه برای انجام دادن اعمال حج به مکه می رفتند، پیامبر (ص) با آنان صحبت و  اسلام را به آنان معرفی می کردند و حتی در تاریخ نوشته اند که این برنامه از دو نفر شروع شد و زمانی که این دو نفر به مکه آمدند و سخنان دلنشین پیامبر را شنیدند، مسلمان شدند و به تبلیغ اسلام در مدینه پرداختند و سال بعد چند نفر را با خود به مکه آوردند و به این ترتیب تعداد مسلمانان کم کم در مدینه افزایش یافت و این موضوع  اهمیت تبلیغ فردی را نشان می دهد که گاهی وقت می گذاریم و با یک نفر درباره اعتقادات و توحید صحبت می کنیم تا آن شخص رشد پیدا کند و مبلغ اسلام شود.

ابن علی اضافه کرد: همین تبلیغ فردی زمینه ای برای هجرت پیامبر از مکه به مدینه را فراهم کرد و از دلایل دیگر نیز پیمانی به نام عقبه بود که بین پیامبر و مردم مدینه بسته شده بود و مردم یثرب متعهد شده بودند تا از پیامبر و مسلمانان دفاع کنند که این مسائل بیشتر مربوط به قبایل اوس و خزرج بود.

مشکلات هجرت مسلمانان به مدینه

وی با اشاره به فراز و نشیب‌های هجرت مسلمانان به مدینه گفت: مسلمانان برای هجرت از مکه به مدینه مشکلات طاقت فرسای بسیاری داشتند. مثلا زمانی که مشرکان مکه خبردارد می شدند، افرادی می خواهند از مکه هجرت کنند، آنان را زندانی می کردند تا امکان هجرت نداشته باشند و برخی افراد را در راه مدینه دستگیر کرده و آنان را مورد شکنجه و آزار قرار می دادند و حتی امول برخی افراد را غارت می کردند، تا آنان از طریق خانواده تحت فشار قرار بگیرند و نتوانند هجرت کنند.

ابن علی ادامه داد: در تاریخ آمده است شخصی به نام عیاش بن ابی ربیعه به مدینه هجرت کرد و ابوجهل و برادرش حارث بعد از هجرت ابن ابی ربیعه به یثرب آمدند و او را آزار و اذیت روحی کردند؛ به گونه ای که احساسات او را تحریک کردند و گفتند مادرت نگران است و دائم گریه می کند و در نهایت او را فریب داده و مجبور کردند به سمت مکه برگردد ولی زمانی که به سمت مکه حرکت کرد، در راه دست و پای او را بستند و در مکه او را محبوس کردند تا نتواند در مدینه بماند.

وی اضافه کرد: مشرکان مکه شخصی به نام صهیب رومی را که قصد هجرت داشت وادار کردند تا تمام اموال خود را در اختیار آنان قرار دهد و زمانی که به مدینه هجرت کرد، پیامبر اکرم (ص) به صهیب فرمود تو سود خوبی کردی و ضرر نکردی که تمام اموالت را از دست دادی ولی از رسول خدا دست نکشیدی.

هجرت، درسی برای دل کندن 

این کارشناس مذهبی با اشاره به آیه ۱۴ سوره تغابن گفت: برخی خانواده های مکه از سوی مشرکان تحریک می شدند تا مانع هجرت افراد شوند و این آیه درمورد مهاجرانی است که زن و فرزندان آنان گریه می کردند تا مانع هجرت مسلمانان از مکه به مدینه شوند. لذا این آیه می فرماید یا ایها الذین امنوا ان من ازواجکم و اولادکم عدوا لکم فاحذروهم ای کسانی که ایمان آورده اید، در حقیقت برخی از همسران شما و فرزندان شما دشمن شمایند، از آنان بر حذر باشید.

وی تاکید کرد: هجرت، داستان درس آموزی و عبرت آموزی است که مهاجران چه ایمان قوی داشتند؛ به گونه ای که برخی از آنها خانواده خود را از دست می دادند و هجرت می کردند. گاهی خانواده همسر  یکی از مهاجران اعتراض می کردند و حتی دختر خود را به زور از شوهر جدا می کردند و برخی نیز فرزندان را حبس می کردند تا پدر و مادرها نتوانند هجرت کنند. 

ابن علی افزود: هجرت، درس دل کندن از آن چیزی است که به آن انس داریم؛ دل کندن از زندگی روزمره، عافیت طلبی و راحت طلبی و دل کندن از بازار و کسب و تجارت. چون مکه در آن زمان محل تجارت بود و بسیاری از مهاجران در مکه زندگی خوبی داشتند ولی از هر چه داشتند دل کندند و در راه خدا هجرت کردند.