دین اسلام با هجرت پیامبر(ص) به پیروزی رسید

تهران- ایرنا- اهمیت هجرت رسول خدا(ص) به گفته رهبر معظم انقلاب به اندازه‌ای است که اگر هجرت تحقق پیدا نمی‌کرد، دین اسلام به پیروزی نمی‌رسید.

به گزارش خبرنگار معارف ایرنا، امروز که بیست و ششم شهریور، مصادف با نخستین روز از ماه ربیع الاول و سالروز هجرت رسول اکرم (ص) از مکه به مدینه است، بهانه ای شد تا ضمن بررسی برخی آیات و روایات در زمینه هجرت به هجرت تاریخ ساز پیامبر اعظم(ص) بپردازیم. گاهی خدا در قرآن از هجرت یاد می کند تا به مسلمانان بگوید که برای یادگیری هجرت کنید؛ در روایات نیز آمده که برای حفظ دین ممکن است لازم باشد تا از شهر خود به جایی دیگر بروید و گاهی در قرآن به هجرت درونی اشاره می شود تا انسان ها از گناهان خود هجرت کنند.

استناد قرآنی هجرت برای فراگیری دانش در سوره توبه آمده است که در آیه ۱۲۲ می خوانیم؛ شایسته نیست همه مومنان به سوی میدان جهاد کوچ کنند؛ چرا از هر گروهی از آنان، طایفه‌ای کوچ نمی‌کند و طایفه‌ای در مدینه نمی ماند تا در دین و معارف و احکام اسلام آگاهی یابند و به هنگام بازگشت به سوی قوم خود، آنها را بیم دهند؟! شاید از مخالفت فرمان پروردگار بترسند، و خودداری کنند. این موضوع با بیانی دیگر در کلام رسول خدا آمده که فرمود به دنبال علم باشید حتی اگر در چین باشد و در جایی دیگر پیامبر فرمود: کسی که برای کسب علم از خانه‌ خود خارج می‌شود، ۷۰ هزار فرشته او را بدرقه و برای او استغفار می‌کنند.

هجرت در لغت به معنای جدا شدن از چیزی است و به ترک وطن و کاشانه نیز به این جهت هجرت گویند که جدا شدن از خانه و سرزمین است. عوامل مختلفی می تواند موجب هجرت شود اما قرآن کریم از هجرتی به نیکی یاد می کند که برای رضای خدا و به سوی سرزمینی باشد که بتوان در آن، دین خویش را حفظ و آموزه های آن را اجرا کرد.

در آیه ۱۰۰ از سوره نساء و دیگر آیات مربوط به هجرت، قرآن کریم به مسلمانان دستور می دهد که اگر در جامعه ای، نمی توانند وظیفه خویش را انجام دهند، باید به منطقه امن دیگر هجرت کنند، زیرا اسلام محدود به مکان و محیطی معین نیست. بنا بر این علاقه به زادگاه و امثال آن، نمی تواند عذری برای هجرت نکردن باشد.

هدف آفرینش انسان، بندگی خداوند است، آن بندگی که رمز آزادگی، سرفرازی و پیروزی انسان در تمام امور باشد. بنابراین هرگاه این هدف اساسی در مکانی دست یافتنی نباشد، باید از آن جا هجرت کرد زیرا زمین خدا وسیع است و باید به نقطه ای قدم نهاد که امکان دسترسی به این هدف میسر باشد. امیرمومنان علی(ع) فرمود: بهترین شهرها، شهری است که تو را پذیرا شود و وسائل پیشرفت تو را فراهم کنند.
هجرت، قانونی همیشگی برای همه مکان هاست. یعنی هرگاه در جایی، آزادی مسلمانان به طور کامل سلب شود و ماندن در آن جا نتیجه ای جز زبونی و ترک وظایف الهی نداشته باشد، وظیفه مسلمانان است که به مکان هایی هجرت کنند که در آنها آزادانه به آیین خویش بپردازند.
خدا در آیه ۵۶ سوره عنکبوت بندگان خود را چنین راهنمایی می کند «ای بندگان من که ایمان آورده اید و هم اکنون برای وظایف دینی خود، تحت فشار دشمن هستید، زمین من وسیع است. به جای دیگر هجرت کنید و تنها مرا بپرستید.» از آیه ۴۱ سوره نحل نیز می توان درباره هجرت این گونه برداشت کرد که شخص مسلمان نباید میدان را خالی کند بلکه باید تا آنجا که ممکن است در مقابل سختی ها ایستادگی کند و هرگاه تحملِ آزار دشمن، نتیجه ای جز جرات یافتن و جسارت او و نیز تضعیف مسلمانان نداشت، باید هجرت کرد و با هجرت قدرت بیشتر به دست‌ آورد و حق را برپا کند.
از نظر اسلام، هجرت تنها به هجرت مکانی خلاصه نمی شود بلکه قبل از آن باید هجرتی روحی داشت، هجرتی از تاریکی به سوی نور و دوری جستن از آنچه با کمالات انسانی مغایر است. حضرت علی (ع) فرمود: مهاجران واقعی، کسانی هستند که از گناهان، هجرت می کنند و مرتکب آن نمی شوند.

بررسی تاریخ اسلام نشان می دهد که دو موضوع هجرت و جهاد، عامل پیروزی اسلام در برابر دشمنان نیرومند، بوده است و لذا هجرت سبب بقای اسلام و جهانی شدن آن و جهاد موجب بالندگی آن شده است. اکنون نیز هجرت در بسیاری از جوامع که امکان اجرای احکام اسلامی در آنها نیست، می تواند در رساندن پیام اسلام به گوش جهانیان، رهگشا باشد. مهمترین نتیجه هجرت، دستیابی به مکانی است که بتوان در آن، خداوند را بندگی و به وظایف خویش عمل کرد.

هجرت در سرنوشت جوامع چنان جایگاهی دارد که درباره آن گفته اند در پسِ چهره هر مدنیتی، مهاجرتی پنهان است و به سخن هر جامعه بزرگی که گوش می دهیم، به زبان تاریخ یا اساطیر خود از هجرتی حکایت می کند. آنچه انسان را در انجام دادن یک کار به تردید می اندازد، هراس از نرسیدن به نتیجه است و چه بسا این هراس، فرد را از انجام دادن کار، منصرف کند اما در مورد هجرت چنین نیست. زیرا مهاجر در هر صورت پیروز و رستگار است چون اگر به هجرتگاه خود برسد، به مقصود خویش یعنی بندگیِ پروردگار و گزاردن وظایف خویش رسیده و اگر در راه هجرت جان دهد، خداوند وعده کرده است که به او پاداش شایسته دهد.

هجرت همانند هر کاری نیاز به آمادگی ها و توان هایی دارد. همان طور که در آیه ۴۲ سوره نحل آمده، مهاجران باید به دو صفت صبر و توکل مجهز باشند که صبر در برابر خواسته های نفس برای آغاز هجرت و توکل برای به پایان بردن آن است. هر کس که می خواهد به هجرتی دست زند، باید نخست از علایق پست مادی دل خالی کند و سپس با توکل به خدا از پیش آمدها هراسی به دل راه ندهد. بر همین اساس مسلمانانی که در صف کافران باقی مانده و تن به ذلت داده اند، مورد نکوهش قرآن قرار گرفته اند اما درباره مهاجرانِی که برای خدا هجرت می کنند، زندگی بهتر نوید داده شده و می فرماید کسی که برای خدا هجرت کند، مکان امن فراوان و گسترده ای در زمین می یابد. همچنین در قرآن هجرت از جمله سبب های آمرزش گناهان شمرده شده است.

کدام آیات به هجرت پیامبر اشاره می کند؟

در سال سیزدهم بعثت، پس از اینکه گروهی از مردم مدینه در پیمان عقبه دوم با پیامبر(ص) عهد بستند که از جان ایشان حفاظت کنند، آزارها و فشارهای مشرکان بر مسلمانان مکه افزایش یافت. به همین علت رسول خدا (ص) آنان را به هجرت به مدینه فرمان داد. آنان در گروه های چند نفره و برخی به صورت فردی، مخفیانه و آشکارا به مدینه هجرت کردند. قریش احساس خطر کرد و منافع خویش را در معرض تهدید مسلمانان دید. به همین دلیل ۴۰ نفر از بزرگان قریش در محلی به نام دارالندوه» یعنی محل برپایی جلسات مشورتی بزرگان مکه، گردهم آمدند و پیشنهادهایی را مطرح کردند که در نهایت این پیشنهاد پذیرفته شد که از هر قبیله، مردی دلاور انتخاب شود و سپس به اتفاق، با شمشیرهایشان شبانه بر پیامبر(ص) حمله کنند و او را در بستر، به قتل برسانند و زمان اجرای این نقشه، شب اول ربیع الاول مقرر شد.

حضرت علی(ع) درباره چگونگی اطلاع یافتن پیامبر(ص) از نقشه مشرکان فرمود: جبرئیل بر پیامبر(ص) نازل شد و او را از نقشه، آگاه کرد. همچنین او را از شبی که آنان گردهم می آیند و از ساعتی که بر بسترش هجوم می آورند، خبر داد. سپس جبرئیل پیامبر(ص) را به بیرون رفتن از خانه به سوی غار در وقت معین، فرمان داد.

حجت الاسلام سید هاشم رسولی محلاتی در کتاب زندگانی حضرت محمد(ص) نوشت: در همان شبی که ۱۰ نفر یا به نقلی ۱۵ نفر از قبیله های مختلف شمشیرهای خود را برای کشتن رسول خدا(ص) در پشت خانه پیامبر آماده کرده بودند؛ جبرئیل بر آن حضرت نازل شد و توطئه مشرکان را به اطلاع پیامبر (ص) رساند.

آیه‏ ۳۰ سوره انفال در این ارتباط می فرماید «(به خاطر بیاور) هنگامی را که کافران نقشه می‏ کشیدند که تو را به زندان بیافکنند یا به قتل برسانند و یا (از مکه) خارج کنند. آنها چاره می‏ اندیشیدند (و نقشه می‏ کشیدند) و خداوند هم تدبیر می‏ کرد و خدا بهترین چاره جو و تدبیرکننده است.» از طرف دیگر با توجه به اینکه خانه ‏های مکه در آن زمان دیوارهای بلند نداشته و مردم از خارج خانه می ‏توانستند رفت و آمد افراد خانه را زیر نظر بگیرند، رسول خدا(ص) باید مردی را به جای خود در بستر بخواباند تا مشرکان نفهمند او در بستر مخصوص خود نیست و کار به تعویق نیفتد، البته انتخاب چنین فردی آسان نبود. زیرا این مرد باید شخصی فداکار و از جان گذشته و مؤمن و از نظر خلقیات و حرکات نیز همانند رسول خدا(ص) باشد و تمام خطرهای این کار را بپذیرد.

پیغمبر به فرمان خدا، علی(ع) را برای این کار انتخاب کرد و حضرت علی(ع) حاضر شد تا این ماموریت ‏خطیر را انجام دهد و تا این حد به خدا و پیغمبرش ایمان داشته و در این راه فداکار باشد. در چنین شرایطی بود که آیه ۲۰۷ سوره بقره در باره ایثار امیرمومنان(ع) نازل شد و اینگونه اشاره دارد «برخی از مردم (با ایمان و فداکار، همچون علی علیه السلام در لیله المبیت‏ به هنگام خفتن در جایگاه پیغمبر) جان خود را به خاطر خشنودی خدا می ‏فروشند و خداوند نسبت به بندگان مهربان است.

کفار قریش برای اجرای نقشه قتل پیامبر(ص) شبانه خانه او را محاصره کردند و صبح دم یورش بردند اما حضرت علی(ع) را در بستر رسول خدا(ص) یافتند و آن زمان بود که از هجرت پیامبر مطلع شدند. لذا تمام توان و امکانات خود را برای یافتن پیامبر (ص) به کار گرفتند.
ابوجهل صد شتر با ارزش را به عنوان جایزه یابنده پیامبر (ص) یا خبردهنده از مخفیگاه ایشان، قرار داد. قریشیان از بهترین ره یاب آن ناحیه که ابوکرزه نام داشت، استفاده کردند. او رد پای پیامبر (ص) را تا غاری که آن بزرگوار در آن بود، دنبال کرد اما کفار با دیدن تار تنیده بر دهانه های غار و لانه کبوتر در پایین آن، از رفتن به درون آن صرفنظر کردند و این چنین جان پیامبر(ص) از خطر مصون ماند. کفار سه روز در پی آن حضرت بودند و چون او را نیافتند، از جست وجو دست کشیدند. در این زمینه آیه ۴۰ سوره توبه به داستان غاری اشاره می کند که پیامبر (ص) در آن پناه گرفت و به همراه خود دلداری می داد که خدا با ماست.

هنگامی که رسول خدا (ص) به قصد هجرت از مکّه به سوی مدینه می‌آمد، به سر زمین جحفه رسید و به یاد مکه افتاد و اندهگین شد. در این زمان بود که جبرئیل بر آن حضرت نازل شد و پرسید آیا به راستی به شهر و زادگاهت اشتیاق داری؟ و پیامبر فرمود آری! جبرئیل آیه ۸۵ سوره قصص را نازل کرد و گفت خدا این پیام را برای تو فرستاده «آن کس که این قرآن را بر تو فرض کرده، تو را به سر زمین اصلی ات باز می‌گرداند.» مفسران معتقدند این آیه یکی از پیشگوئی های اعجازآمیز قرآن است که چنین خبری را بطور قطع و بدون هیچ قید و شرط بیان کرده که بعد از مدت کوتاهی تحقق یافت.

رهبر معظم انقلاب در سال ۹۵ از هجرت به عنوان مبدا نظامی اسلامی یاد کرده و افزودند: در سال یازدهم از بعثت، چند نفر از مردم یثرب از قبیله‌ خزرج به مکّه آمدند و کلمات پیغمبر اکرم را شنیدند و مجذوب شدند و در محلّ جمره‌ عقبه در منا با پیغمبر ملاقات کردند و به آن حضرت ایمان آوردند. این، اوّلین قدم در راه هجرت پیغمبر و تشکیل جامعه‌ اسلامی در مدینه شد... اهمّیّت هجرت پیغمبر از اینجاست که دین خدا فقط یک ایمان قلبی نیست؛ دین خدا یعنی قالب زندگی مردم؛ شکل نظام اجتماعی مؤمنین... اگر بعثت انجام گرفته بود امّا هجرت تحقق پیدا نکرده بود، مطمئنّاً دین اسلام پیروز نشده بود.

اخبار مرتبط

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha