به گزارش ایرنا، «عشق» مضمون عجیبی است. بسیاری از موجودات زنده، نه فقط انسان‌ها، این احساس کشنده و در عین حال زندگی‌بخش را در وجود خود تجربه می‌کنند. احساسی که همواره زندگی را به قبل و بعد از ورود خود تقسیم می‌کند زیرا هرگز از عشق، همان انسان سابق بیرون نمی‌آید.
عشق آمد و شد چو خونم اندر رگ و پوست / تا کرد مرا تهی و پر کرد ز دوست / اجزای وجود من همه دوست گرفت / نامی ست ز من بر من و باقی همه اوست
آنقدر در ادبیات گذشته و امروز خواندیم و در فیلمهای گذشته و امروز دیدیم و در حکایت‌های همیشه شنیدیم و این روایت تمامی ندارد. گویا شالوده و اساس هستی، همین عشق است؛ و شاید همین درون‌مایه بود که استقبال از «ملاقات خصوصی» را اینگونه پرشور و با رضایت رقم زد.
«ملاقات خصوصی» درامی عاشقانه، مبتنی بر یک داستان حقیقی است. شخصیت‌های اصلی این فیلم، فرهاد و پروانه، درست مانند مضامین نامشان هستند. فرهاد عاشق است و پروانه عاشق‌تر؛ در حدی که به پای عشق خود می‌سوزد. «پریناز ایزدیار» و «هوتن شکیبا» نیز با بازی قوی خود، عمق وجود این ۲ شخصیت را به خوبی به نمایش می‌گذارند. نگاه‌ها، اشک‌ها و لبخندهای به جا و قابل باور این ۲ بازیگر، مخاطب را به درستی با تلخی و شیرینی‌های سرنوشت این زوج همراه می‌کند.
نوسان داستان این فیلم برای مخاطب لذت بخش است. سقوط از بلندی و بر پا ایستادن دوباره، که روند همیشگی و واقعی زندگی است، در این فیلم احساس می‌شود و تماشاگر، با همین حقیقی بودن داستان به خوبی ارتباط برقرار می‌کند.
بنا به اعلام برخی سایت های سینمایی کشور، «ملاقات خصوصی» با ۷۲۳ میلیون تومان فروش اکنون در صدر جدول فیلمهای پرمخاطب چهلمین جشنواره فجر قرار دارد و پس از آن «مرد بازنده» و «خائن‌کشی» قرار دارند.
فروش بلیت فیلمهای جشنواره فیلم فجر به صورت برخط از طریق سامانه‌های بلیت‌فروشی "ایران‌تیک"، "سینماتیکت" و "گیشه هفت" برای شهروندان سمنانی امکان‌پذیر است.
برای اطلاع از ساعت و روز پخش فیلم های چهلمین جشنواره فجر در سینما یادمان سمنان اینجا و برای اطلاع از ماجرا و داستان هر فیلم اینجا را کلیک کنید.
«ملاقات خصوصی» فیلمی آموزنده و مبتنی بر ارزش‌های کم‌رنگ شده جامعه
یکی از تماشاگران «ملاقات خصوصی»، این فیلم را بسیار آموزنده و خوب دانست و گفت: داستان این فیلم بر وفاداری زن و شوهر تاکید دارد و در جامعه کنونی ما که ارزش مفاهیمی از این دست کمرنگ‌تر از گذشته شده است، ساخته شدن چنین فیلم‌هایی می‌تواند تلنگری باشد که بیشتر به قدر و ارزش عشق و وفاداری پی ببریم.
مریم مطهری بیان کرد: در این فیلم دیدیم که وقتی زن و شوهر در هر شرایطی کنار یکدیگر باشند و از ابتدای زندگی با یکدیگر صداقت داشته باشند، مشکلاتشان حل می‌شود. همانطور که اگر مرد داستان از ابتدا با همسرش صداقت بیشتری داشت، اوضاع به گونه دیگری رقم می‌خورد.
وی افزود: اما همین که در نهایت عشق و وفا پیروز شد، لذت بخش بود و بازیگران خوب این فیلم نیز در تماشایی‌ترشدن فیلم خیلی تاثیر داشتند.
اولین ساخته بلند «شمس» فیلمی که تحسین‌ها را برانگیخت
یکی از اعضای انجمن سینمای جوانان استان سمنان نیز در گفت و گو با ایرنا بیان کرد: به عنوان اولین فیلم بلند شمس، فیلم بسیار خوبی بود؛ فیلمهای کوتاه این کارگردان را نیز قبلا دیدم و آن هم به همین خوبی ساخته شده بود.
علیرضا قزوینی‌نژاد گفت: فیلم کمی طولانی بود اما ریتم خوبی داشت و همین باعث شد که زمان زیاد فیلم اذیت کننده نباشد. ایزدیار و شکیبا نیز بازی خوبی داشتند.
وی افزود: داستان فیلم درگیرکننده بود و این نقطه قوت فیلم محسوب می‌شود. امسال سطح فیلمهای جشنواره فجر پایین‌تر از گذشته است و به همین دلیل دیدن یک فیلم خوب باعث رضایتم شد.
پایانی شیرین از «ملاقات خصوصی» انتظار نمی‌رفت
کارشناس مسئول امور سینمایی اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی استان سمنان نیز به خبرنگار ایرنا گفت: فیلم ملاقات خصوصی از آثار مطرح در بخش آرای تماشاگران است و در سایر استان ها نیز مانند سمنان، در صدر فروش قرار دارد.
امیر رسولیان بیان کرد: فیلم‌نامه قابل قبول بود و کاشت‌ها و برداشت‌ها به موقع انجام می‌شد؛ همچنین بازیگران اصلی این فیلم به قدری خوب بودند که می‌توانند نامزد دریافت سیمرغ بازیگری باشند اما اگر پایان فیلم با شادی همراه نبود، زیباتر می‌شد. گویا در نهایت می‌خواهیم تماشاگر را آسوه‌خاطر از سالن به بیرون بفرستیم.
وی موضوع فیلم را تازه و بکر دانست و افزود: در این چند سانس اکران، ملاقات خصوصی تنها فیلمی بود که در پایان با تشویق تماشاگران مواجه شد و همین به معنی رضایت مخاطب است.
کارشناس مسئول امور سینمایی اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی استان سمنان گفت: این فیلم، می‌تواند در بخش‌های مختلف نامزد دریافت جایزه باشد و با فیلمهای مطرحی مانند «مرد بازنده» و «دسته دختران» رقابت کند. امید است این کارگردان جوان در همین موضوعات به فیلمسازی بپردازد و موفق باشد.
«ملاقات خصوصی» وظیفه رسانه‌ای خود را به خوبی انجام می‌دهد
یکی از کارشناسان رسانه استان سمنان نیز درباره ملاقات خصوصی به خبرنگار ایرنا گفت: این فیلم، در ادامه فیلم‌هایی مانند ابد و یک روز، شنای پروانه و متری شش و نیم بود که راوی زندگی طبقات پایین جامعه است اما به گونه‌ای متفاوت ساخته شده است.
محمدرضا زرگر ملاقات خصوصی را فیلم خوبی دانست و بیان کرد: یکی از نقدهایی که به رسانه‌های ایران وارد است، اجتناب از پرداخت شایسته به قشر ضعیف جامعه است اما در این فیلم، این اتفاق به خوبی افتاد و وظیفه رسانه‌ای خود را به درستی انجام داد.
وی افزود: همچنین این فیلم اوضاع نابسامان و کافی نبودن نظارت‌ها در زندان‌ها ایران را نقد می‌کند. در این فیلم زندانی‌ها به راحتی تلفن همراه و مواد مخدر رد و بدل می‌کنند و می‌توانند اهداف شوم خود را در خارج از زندان پیاده کنند و این نقد به زندان‌ها شاید درست و به جا باشد.
زرگر بیان کرد: ملاقات خصصی ذهن مخاطب را به خوبی درگیر می‌کند و همچنین گذری به نقش پررنگ فضای مجازی در زندگی امروزی دارد که استفاده از این ارتباطات تا چه میزان با حساسیت همراه است و چه تغییراتی در زندگی افراد ایجاد کرده است.
وی افزود: در این فیلم می‌بینیم که انسان وقتی درون یک ساختار قرار می‌گیرد، هرچقدر هم متفاوت باشد، در نهایت اسیر همین ساختار اطرافش می‌شود. پروانه انسان سالمی بود که می‌توانست با شخصی از قشر بالاتر جامعه ازدواج کند و زندگی خوبی داشته باشد اما به دلیل ساختار مسموم اطرافش، ناخواسته تبدیل به شریک جرم شد و زندگی‌اش مشابه اطرافیان پیش رفت.
جزئیات تصویری «ملاقات خصوصی» بیش از اندازه بود
یکی از کارگردانان تئاتر سمنان نیز به خبرنگار ایرنا گفت: ملاقات خصوصی در نماهای آغازین خود دشت و دستان دختری را نشان داد که به گل‌ها دست می‌کشد و این صحنه، خبر از یک داستان عاشقانه می‌دهد و قسمت زیادی از زمان فیلم نیز مخاطب را با جریانی عاشقانه همراه می کند؛ اما همانطور که گل‌های دشت با تمام زیبایی و لطافت خار دارند و دستان پروانه را زخمی می‌کنند، داستان لطیف عاشقانه زندگی پروانه نیز از بدی‌های اطرافیان او و زخم هایی که ایجاد می‌کنند در امان نماند.
فریدون فخری ابراز داشت: این فیلم برداشتی از یک داستان واقعی است و کارگردان سعی می‌کند از نمادهایی استفاده کند که روایت تصویری این داستان به خوبی منتقل شود؛ اما گاهی زیاده روی کرده است و بود یا نبود برخی نماها آنقدر لازم نیست و تنها زمان فیلم را زیاد کرده است.
وی افزود: برای مثال نمایی که دستان فرهاد در دشت خشک شده را نشان می‌دهد و همزمان نماهایی از ابتدای فیلم که پروانه دستانش را بر دشت سرسبز می‌کشد نیازی نیست؛ چون مخاطب در نگاه اول متوجه خشک شدن دشت بدون پروانه می‌شود و یا نشان دادن چندین باره جمله «دوستت دارم» بر شیشه ماشین لازم نیست زیرا تاثیر اشاره کوتاه به مراتب بیشتر است.
«ملاقات خصوصی» نویدبخش ظهور کارگردانی آینده‌دار
فخری بیان کرد: هر چند این فیلم، به عنوان اولین ساخته بلند یک کارگردان جوان موفق عمل کرده است اما آنچه از شمس به عنوان یک هنرمند انجمن سینمای جوانان و فیلمساز کوتاه انتظار می‌رود، انتقال مفهوم و نمادها در زمان کوتاه‌تر است.
وی ابراز داشت: در صحنه پایانی فیلم، تلاش زیادی برای نمایش شیرین شدن روابط عاشقانه فرهاد و پروانه شده است؛ با آنکه زندگی در شرایط آن‌ها چندان هم شیرین نیست و شاید انتخاب نمایی که این همه دلچسب نبود فضا را برای مخاطب تاثیر گذارتر می کرد و او علامت سوالات بیشتری را برای کشف به خانه می برد.
وی افزود: این فیلم از جزئیات نمادین خوبی برخوردار است مانند لکه‌ای که بر پیشانی فرهاد است، خارهای گلی که دستان پروانه را آسیب می زند، خشک شدن دشت در محله‌ای که پروانه زندگی می کند و انتخاب نام فرهاد و پروانه که مفهوم آن تداعی کننده عاشق شدن و سوختن در عشق است.
فخری ابراز داشت: امید است سینمای ایران با وجود نسل جوان تحصیل کرده سینما و همچنین هنرمندان انجمن سینمای جوانان، آینده بهتری داشته باشد و حضور کارگردانانی مانند محمد حسین مهدویان، کاظم دانشی، سعید روستایی، محمد کارت و حالا امید شمس از نسلی خبر می‌دهد که حرف برای گفتن در آینده سینمای ایران و جهان دارند.
و در نهایت می‌توان گفت که «ملاقات خصوصی»، شعری از سعدی شیرازی را در نظر مجسم می‌کند:
شبی یاد دارم که چشمم نخفت / شنیدم که پروانه با شمع گفت / که من عاشقم گر بسوزم رواست / تو را گریه و سوز باری چراست؟ / بگفت ای هوادار مسکین من / برفت انگبین یار شیرین من / چو شیرینی از من به در می‌رود / چو فرهادم آتش به سر می‌رود / همی گفت و هر لحظه سیلاب درد / فرو می‌دویدش به رخسار زرد / که ای مدعی عشق کار تو نیست / که نه صبر داری نه یارای ایست / تو بگریزی از پیش یک شعله خام / من استاده‌ام تا بسوزم تمام / تو را آتش عشق اگر پر بسوخت / مرا بین که از پای تا سر بسوخت