تهران-ایرنا- تحلیلگران و اندیشکده‌های غربی و منطقه‌ای تقویت همکاری‌های راهبردی و بلندمدت ایران و چین را برخلاف خواست آمریکا و متحدانش می‌دانند زیرا منافع گسترده‌ای برای تهران و پکن دارد و در واقعیت توافقی برد-برد برای این دو محسوب می‌شود.

رسانه‌ها و تحلیلگران غربی اعتقاد دارند تحولاتی همچون «مشارکت راهبردی جامع چین و ایران»، پیوستن ایران به سازمان همکاری شانگهای و سفرهای دیپلماتیک دو طرفه یک موضوع را در ذهن تصمیم‌گیران به ویژه در ایالات متحده و متحدان آن برجسته می‌سازد که همانا همسویی رو به رشد پکن و تهران به نفوذ فزاینده و تقویت پکن در خاورمیانه می‌انجامد. از نگاه غربی‌ها موضوع فوق این زنگ خطر را هم برای کاخ سفید روشن کرده است که دیگر رقابت قدرت‌های بزرگ غربی با چین تنها منطقه شرق آسیا و اقیاونس هند و آرام محدود نخواهد بود و باید شاهد رقابت آن‎‌ها در دیگر نقاط جهان نیز باشیم.

این مسائل کاخ سفید و برخی پایتخت‌های اروپایی و خاورمیانه‌ای را نگران کرده است زیرا اتحاد میان ایران و چین را علیه منافع خود می‌دانند و برای زمین زدن همکاری‌های دوطرفه از هر طریقی تلاش می‌کنند. بی‌دلیل نیست که در رسانه‌های جریان‌ساز غربی و حتی در شبکه‌های اجتماعی داخلی از انواع حربه‌های رسانه‌ای برای در هم کوبیدن توافق تهران و پکن، ناکام دانستن آن یا «استعماری خواندن و نامناسب جلوه دادن» آن استفاده می‌کنند.

دیگر رقابت قدرت‌های بزرگ غربی با چین تنها منطقه شرق آسیا و اقیاونس هند و آرام محدود نخواهد بود و باید شاهد رقابت آن‎‌ها در دیگر نقاط جهان نیز باشیم.همه این جوسازی‌ها در حالی انجام می‌شود که تحلیلگران اندیشکده‌ها و مراکز پژوهشی آمریکا هم تاکید دارند مشارکت راهبردی ۲۵ ساله یک توافق برد-برد است که منافع و سیاست‌های غرب به ویژه ایالات متحده را تضعیف می‌کند.

اتحاد دو دشمن آمریکا

چین در مقابل همه جریان سازی‌های رسانه‌ای ازآمادگی کشورش برای همکاری با ایران و تعمیق بیشتر مشارکت راهبردی در همه حوزه‌ها با ایران تاکید می‌کند.

«بنیاد دفاع از دموکراسی‌ها» چند هفته قبل در تحلیلی به روند رو به رشد روابط ایران و چین پرداخت و نوشت شاید واشنگتن از خاورمیانه خسته شده باشد، اما پکن تازه شروع کرده است.

«بردلی بومن» نویسنده گزارش، افزایش دیدارهای مقام‌های پکن و تهران و اجرای مشارکت راهبردی جامع ۲۵ ساله دو کشور را که سال گذشته امضا شد، تهدیدی جدی برای منافع امنیتی آمریکا، اسرائیل و کشورهای عرب خلیج فارس ارزیابی کرد و بر ضرورت رسیدگی به آن در چند گام تاکید کرد.

طبق این تحلیل ؛ مشارکت راهبردی ۲۵ ساله ایران و چین که در مارس ۲۰۲۱ امضا شد، مزایای گوناگون و بزرگی را برای دو دشمن ایالات متحده دارد. چین با ایجاد روابط نزدیک با ایران، جای پای خود را در خاورمیانه محکم می‌کند و باعث تضعیف موقعیت ایالات متحده می‌شود. پکن در این شرایط دسترسی آسان‌تری به نفت پیدا می‌کند و کالاهای مهم مورد نیاز ایران را نیز تامین خواهد کرد. در مقابل تهران صدها میلیارد دلار سرمایه گذاری را در بخش انرژی و زیرساخت‌های خود کسب خواهد کرد که در کل اثربخشی تحریم‌های ایالات متحده را کاهش می‌دهد.

  بیشتر همکاری پکن و تهران بر روابط اقتصادی و دیپلماتیک متمرکز است. در واقع، پیوستن ایران به سازمان همکاری شانگهای که چین و روسیه در آن دست برتر را دارند در همین چارچوب ارزیابی می‌شود. براساس تحلیل این اندیشکده، عملی شدن توافق،  پیامدهای امنیتی و سیاسی قابل توجهی را در روابط چین و ایران و متعاقب آن برای آمریکا و متحدانش دارد.

بنیاد دفاع از دموکراسی تاکید دارد: خرید انرژی چین از ایران و تمایل به سرمایه گذاری در ایران حداقل دو اثر منفی امنیتی را برای بقیه کشورها خواهد داشت که با گذشت زمان بدتر می‌شود. اول اینکه سرمایه گذاری چینی محرک اقتصادی و درآمدی برای ایران به همراه می آورد. سرمایه گذاری اضافی چین به طور فزاینده‌ای اثربخشی تحریم‌های ایالات متحده علیه ایران را کاهش می‌دهد. این امر باعث مخالفت ایران با  مذاکره و توافق در مورد برنامه هسته‌ای خواهد شد. دوم آنکه همکاری تهران و پکن در حوزه نظامی از مدت ها قبل آغاز شده است. افزایش همکاری نظامی چین و ایران می‌تواند در طول زمان به طور قابل توجهی توانایی نظامی ایران را بهبود ببخشد.

اندیشکده آمریکایی فوق، توصیه‌هایی را پیش روی دولت آمریکا قرار داده است؛ پیشنهادهایی که از مدت ها قبل مطرح بودند اما تاکنون نتوانستند در اراده ایران خللی ایجاد کنند. این توصیه‌ها بیشتر بر دور کردن پکن از تهران متمرکز و عبارتند از: اولین گام برای واشنگتن این است که ابزاری برای دفاع از خود به شرکای خود در خلیج فارس بدهد تا آن‌ها به سوی چین و روسیه در زمینه تسلیحات حرکت نکنند. دوم آنکه واشنگتن باید شرکای خلیج فارس خود را توجیه کند تا چین و روسیه را مجبور کنند در همکاری خود با ایران محتاط باشند. سوم، کنگره و دولت آمریکا اطلاعات دقیقی را از روابط ایران و چین در همه حوزه‌ها جمع‌آوری کنند.

توافق برد-برد ایران و چین

نگرانی از روابط روبه رشد ایران و چین تنها باعث نگرانی غربی‌ها نشده است بلکه کشورهای عربی هم با آمریکا و متحدانش هم نظر شده‌اند. البته نباید این نکته را فراموش کرد که نگرانی کشورهای غربی و عربی به معنای انتخاب مسیر درست از سوی ایران  و تنگ‌تر شدن عرصه بازیگری و فشار دشمنان تهران است. تارنمای «عرب نیوز» نیز در گزارشی  نوشت: ایران روابط خود را با چین در چندین حوزه بهبود بخشیده است و همین امر می‌تواند تهدیدی برای کشورهای عربی و غربی باشد.

نگرانی کشورهای غربی و عربی از روابط تهران-پکن به معنای انتخاب مسیر درست از سوی ایران و تنگ‌تر شدن عرصه بازیگری و فشار دشمنان تهران است.جالب اینجاست که این پایگاه خبری تحلیلی ضد ایرانی، مشارکت راهبردی و جامع دو کشور را از نظر اقتصادی، نظامی و استراتژیک، یک توافق برد-برد برای چین و ایران دانست و افزود: این توافق به چین منافع قابل توجهی را در زمینه دسترسی به منابع می‌دهد، ضمن آنکه میلیاردها دلار در صنایع نفت، گاز و پتروشیمی ایران سرمایه گذاری می‌شود. این مشارکت راهبردی به ایران در دور زدن تحریم‌های ایالات متحده، دستیابی به منابع مالی، توانمندسازی گروه‌های نزدیک به خود و پیشبرد برنامه هسته ای کمک خواهد کرد.

عضویت کامل ایران در سازمان همکاری شانگهایی نیز یکی از مراحل نخست این همکاری بلندمدت ارزیابی شده است. طبق تحلیل این رسانه عربی، در چنین شرایطی که ایران از لحاظ اقتصادی از چین سود کسب می‌کند، انگیزه کمتری را برای پذیرش خواسته‌های غرب یا تسلیم شدن در برابر فشار واشنگتن خواهد داشت.

این پایگاه تحلیلی برای بیان دلایل نگرانی غرب از همسویی چین با ایران دو نمونه را کرده و آورده است: در ماه‌های گذشته حتی پکن از پذیرش خواست بایدن مبنی بر کاهش خرید نفت از ایران سرباز زد. پکن حتی در مقابل تهدیدهای تحریمی کاخ سفید هم تسلیم این خواسته نشد. موضوع دوم آن است که چین پا را فراتر نهاد و با صراحت به آمریکا اعلام کرد قاطعانه با هرگونه تحریم یک جانبه به ویژه علیه نهاد و افراد ثالث مخالف است.

حرکت چین علیه انتظارات آمریکا

طبق تحلیل این رسانه عربی، درحالی که آمریکا انتظار داشت چین به دنبال پاسخگوکردن ایران باشد رویکردی را در تضاد با خواست آمریکا اتخاذ و تاکید کرد مسئولیت مشکلات پیش آمده در مورد توافق هسته‌ای با واشنگتن است و باید سیاست اشتباه فشار حداکثری خود علیه ایران را جبران و همه تحریم‌ها را لغو کند.

در شرایطی که ایران از لحاظ اقتصادی از چین سود کسب کند، انگیزه کمتری را برای پذیرش خواسته‌های غرب یا تسلیم شدن در برابر فشار واشنگتن خواهد داشت.                                                                پژوهشگران مرکز مطالعات سیاست خارجی داگلاس و بنیاد هریتیج هم در گزارش تحلیلی با عنوان «چگونه با روابط رو به رشد ایران با چین مقابله کنیم؟» از درگیری آمریکا با دو دشمن خود که اکنون در حال نزدیک شدن به هم هستند، چنین نوشت: تهران همزمان با درگیری شدید خود با ایالات متحده در حال نزدیکی بیشتر به چین است. توافقنامه مشارکت راهبردی جامع ایران و چین که سال گذشته در تهران به امضا رسید در کنار پیوستن ایران به سازمان همکاری شانگهای، نمودی از گسترش روابط سیاسی، اقتصادی و استراتژیک بین دو نظام مخالف آمریکا است.  

آنها می‌گویند: همگان معترف هستند که این روابط در حال ظهور، توانایی ایران را برای مقاومت در برابر تحریم‌ها تقویت می‌کند، انزوای آن را کاهش داده و به تلاش‌های تهران در سطح منطقه کمک کرده است. نویسندگان این گزارش تاکید دارند با توجه به نیاز ایران به طرف شرقی، واشنگتن باید از نبود تقارن در روابط دو طرف بهره ببرد و با بالا بردن هزینه‌های روابط نزدیک پکن با تهران، زمینه را برای کاهش منافع اقتصادی موجود در روابط آن‌ها آماده سازد.  دولت بایدن باید روابط چین و ایران را از نزدیک رصد کند و با متحدان برای کاهش خطرات این همسویی ژئوپلیتیکی همکاری کند.

دو پژوهشگر اندیشکده‌های آمریکایی که تحلیل فوق را تحریر کردند، به صورت ویژه به دولت بایدن تاکید می‌کنند، وی باید دوباره به مسیر ترامپ در اجرای رویکرد تحریمی فشار حداکثری علیه ایران باز گردد و موضع آمریکا را تقویت کند. واشنگتن و بایدن باید موانع در مسیر توسعه همکاری‌های نزدیک چین و ایران را بیشتر کند. توصیه دوم این گزارش به بایدن تحت فشار قرار دادن چین برای حداقل کردن روابط با ایران است. در این چارچوب توصیه شده است که آمریکا از حربه روابط کشورهای منطقه با چین استفاده کند. اعمال تحریم بر واردات نفت از ایران به چین و ایجاد محدودیت‌های اقتصادی برای فعالیت پکن در بازار آمریکا دیگر پیشنهاد این دو نویسنده است.

در پایان این گزارش آمده است که سیاست های بایدن تاکنون در قبال ایران ناکام بوده و اگر تغییری ایجاد نکند، از این به بعد نیز محکوم به شکست است، اما میزان نارضایتی واشنگتن از همکاری تهران و پکن به اندازه‌ای شدید است که حتی به کشورهای کوچک حوزه خلیج فارس و رژیم صهیونیستی متوسل شده تا شاید از طریق آن‌ها بتواند بر پکن فشار بیاورد که در روابط خود با ایران بازبینی کند.

منابع

https://foreignpolicy.com/۲۰۲۲/۰۱/۱۳/iran-china-biden-gulf-security-military/

https://www.fdd.org/analysis/۲۰۲۲/۰۱/۱۳/biden-can-no-longer-ignore-iran-china-ties

https://www.arabnews.com/node/۲۰۱۰۳۲۶

https://www.dailysignal.com/۲۰۲۲/۰۱/۱۳/how-to-counter-irans-growing-ties-to-china/