به گزارش خبرگزاری ایرنا، ورود به سده جدید برای فعالان هر حوزه امکانات و ترسهایی به همراه دارد، حوزه نشر نیز از این تغییرات مستثنی نیست. طی سالهای اخیر تغییرات بزرگی در صنعت نشر به وجود آمد. دستگاههای چاپ دیجیتال به ناشران این امکان را داد تا کتاب را در تعداد پایین چاپ کنند، هرچند این روش هزینههای بیشتری نسبت به چاپ کتاب در نسخههای بالا دارد.
از طرفی ترویج کتابهای صوتی و الکترونیک، روی سلیقه کتابخوانی برخی از مخاطبان تاثیر گذاشت تا جایی که کتابهای دیجیتال را به کتاب کاغذی ترجیح میدهند. هر چند ترویج استفاده از فضای مجازی از وقت مردم برای کتابخوانی کاست، اما امکان معرفی و ترویج کتاب را تسهیل کرد.
درباره آنچه در دوران پیش رو برای حوزه نشر بسترساز توسعه است با سید رفیع احمد جواهری مدیر انتشارات ابوعطا و عضو هیات مدیره اتحادیه ناشران و کتابفروشان به گفتگو نشستیم.
بحث فرهنگی فقط باید فرهنگی و تجاری باشد
چه اقداماتی در سده جدید برای ادامه فعالیت ناشرات حیاتی است؟
اگر ناشران باید کتاب الکترونیک درست کنند، این کار را انجام دهند، مقاومت جلوی تکنولوژی جدید نادرست است، زیرا تکنولوژی پیشرفت میکند. بهتر است ناشران تعداد عناوین را بیشتر کنند، همچنین بهتر است در کشور مساله کپیرایت زودتر اجرا شود.
در سالهای اخیر شاهد تغییرات بزرگی در حوزه نشر بودیم. از طرفی سرانه مطالعه کاهش یافت و به دنبال آن چاپ دیجیتال رونق پیدا کرد. این در حالی است که گفته میشود سود ناشران در تیراژ بالای کتاب است. به نظر شما چاپ دیجیتال موجب کاهش سود یا مانع ورشکستگی ناشر شدهاست؟ زیرا چاپ دیجیتال این امکان را به ناشر میدهد که کتاب را در تیراژ کم چاپ و بازار را برای تجدید چاپ ارزیابی کند.
بحث چاپ دیجیتال، کاملا حرفهای است و چاپ کتاب در تیراژ بالا مزایای خود را دارد؛ اما در چاپ دیجیتال تعداد پایین است و سود کاهش پیدا میکند. ناشر باید به سمت حرفهای شدن برود و بتواند در هر هفته یک یا دو عنوان کتاب منتشر کند تا با این روش بتواند با چاپ دیجیتال امرار معاش کند و کارش رونق داشتهباشد. اگر چاپ دیجیتال نبود با توجه به افزایش قیمت کاغذ و کاهش تعداد مصرفکنندگان، ناشران نمیتوانستند به فعالیت خود ادامه دهند.
کشور در وضعیت اقتصادی خوبی نیست و مردم ترجیح میدهند پولشان را در موارد ضروری مصرف کنند. هرچند که فکر میکنم کتاب از موارد ضروری است، اما در ایران برای این مساله فرهنگسازی نشدهاست. قبل از انقلاب هم اقدامی نشدهبود، کسی در این کشور اقدامات فرهنگی انجام ندادهاست؛ همه شعار دادند و حرفهای خوب زدند. زیرا اگر بخواهیم مردم را کتابخوان کنیم باید اقدامات پایهای از مدارس شروع شود. همچنین باید پدرها و مادرها کتابخوان باشند تا فرزندانشان کتاب بخوانند. هیچ وقت این اتفاق نیفتاده و با رویکرد کنونی نمیافتد؛ تا زمانی که بحث فرهنگی، سیاسی باشد وضعیت همین است.
بحث فرهنگی فقط باید فرهنگی و تجاری باشد. به عنوان یک ناشر نمیتوانم بگویم که کاری فقط فرهنگی میکنم، زیرا امورات من از این راه میگذرد، اما فعالیت من سیاسی نیست، زیرا کشور قوانین و حد و حدودی دارد و اگر قبول کردم ناشر باشم، طبق قوانین، یک بنگاه فرهنگی را اداره میکنم.
کودکان بدون مهارت و علمِ خواندن از مدرسه تحویل جامعه می شوند
به پایهریزی برای فرهنگی کردن عادت به کتابخوانی کودکان اشاره کردید، این اقدامات به نظر شما با زنگ مطالعه کودکان در مدارس ممکن است یا برنامههای دیگری در ذهن دارید؟
بیش از ۲۰ سال است که در انتشارات آزمونهای کتابخوانی برگزار میکنیم، به این شکل که سطوح خواندن را از مخاطب امتحان میگیریم تا خواندن ادراکی را به آنها آموزش دهیم؛ زیرا خواندن یک علم است و چهار سطح تمرکز، استنتاج، استفهام و قضاوت و ارزشیابی دارد. خواندن برای کسب علم یا برای سرگرمی انجام میشود. رمان و داستان برای سرگرمی خوانده میشود. روش دومی خواندنی است که برای تحصیل و مدرک گرفتن انجام میدهند، اما افراد شیوه خواندن را بلد نیستند و به این سمت میروند که آزمون و تست بدهند؛ یعنی خواندن برای حفظ کردن انجام میشود.
اگر از من بپرسند باید از دو سالگی خواندن شروع شود و اختلال یادگیری از همان زمان باید از بین برود. استاندارد این است که خانوادهها هر شب برای کودکان کتاب بخوانند و از آنها درباره کتاب سوال بپرسند. به وسیله کتابی که هر شب برای کودک خوانده میشود، کودک باید چیزی بیاموزد برای مثال مهارت زندگی را بیاموزد یا موضوعی ارزشمند یا دانش یاد بگیرد و بداند زمانی که کتابی را میخواند باید چیزی یاد بگیرد.
این در حالی است که پدر و مادرها در سالهای ابتدایی این توجه را برای آموزش خواندن و فهمیدن به کودکان نمیکنند. مشکل اصلی در سالهایی شکل میگیرد که کودکان وارد مدارس میشوند و پس از آن بدون مهارت و دانش به جامعه تحویل داده میشود، و نتیجه کلی میشود افراد نالایق و اوضاع جامعه این گونه میشود.
آموزش و پرورش برای بالابردن سرانه مطالعه با ناشر همکاری نمیکند
به نظر شما برای فرهنگسازی کتابخوانی کودکان، ناشران باید فعالیت کنند یا وزارت آموزش و پرورش و وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی باید برای این مهم برنامهریزی کنند؟
بهتر است ابتدا مقدمهای را عرض کنم، آزمون پرلز حدود ۶۵ سال است در تعداد زیادی از کشورها هر پنج سال یکبار توسط سازمانی با نام iea برگزار و نتایج آن منتشر میشود. برای مثال میگوید اگر در ژاپن وضعیت یادگیری کودکان بهتر شدهاست، برای این است که پدر و مادرها در هفته ۶ ساعت مطالعه داشتند، کودکان در کلاسی درس خواندند که کتابخانه داشت و در خانه به بیش از ۱۰۰ جلد کتاب دسترسی داشتند و ... در نتیجه اعلام این نتایج، دولتهای دیگر یاد میگیرند باید چه کار کنند تا سطوح خواندن کودکان بالا برود. در حالی که آموزش و پرورش در کشور ما در این حوزه هیچ کاری انجام نمیدهد.
باید توجه داشت این کار پرهزینهای برای ناشر است، به عنوان بنگاه خصوصی که ارتباطی با دولت ندارم و تا به حال حمایتی نگرفتم، تا جایی میتوانم در این حوزه هزینه کنم، اما بیش از آن کشش ندارم. اقداماتی برای بهبود شرایط کتابخوانی انجام میدهم، برای مثال کتاب بازاری چاپ نمیکنم و کتاب را با رعایت حق رایت منتشر میکنم. سعی دارم تا آزمونهایی را از مخاطبها بگیرم.
همچنین با مترجمهایی که با من همکاری میکنند، صحبت کرده و به آنها آموزش میدهیم که وقتی کتابی را ترجمه میکنند، گرههایی ایجاد کنند تا قابل طراحی سوال باشد و هزاران اقدامات دیگر. توجه داریم اگر کتابی در حوزه تاریخ برای کودکان منتشر میکنیم، حتما از یک کارشناس تاریخ کمک بخواهم تا روی کتاب نظارت کند. همچنین یک کارشناس در حوزه خواندن، کارشناسی برای آموزش و پرورش، یک روانشناس کودک و ... داریم. البته همه این مسائل برای ناشر هزینههایی به همراه دارد.
اینها در حالی است که وقتی برای اجرای این طرحها وارد مدارس میشویم و با مدیران صحبت میکنیم، آنها بیشتر به دنبال طرحهایی هستند که منافع اقتصادیشان تامین شود و لذا همکاری نمیکنند، زیرا طرحهای ما رایگان است.
میخواهیم با مخاطب ارتباط داشتهباشیم
آیا برنامهای برای ایجاد کتاب هوشمند که دارای واقعیت افزوده است، دارید؟ آیا این روش میتواند به کودکان برای برقراری ارتباط بهتر با کتاب کمک کند؟
از زمانی که جامعه دچار همهگیری کرونا شد، همه کتابها را الکترونیک و صوتی کردیم، فایل کتابها در سایت انتشارات قابل دسترسی است. آثار را به سایتهای فروش کتاب دیجیتال ندادیم، زیرا شیوه فعالیت آنها صددرصد تجاری است و ما میخواهیم با مخاطب ارتباط داشتهباشیم. موریس مترلینگ میگوید: «ارزش انسانها به اندازه تعهدی است که نسبت به مسئولیتشان دارند» و این تعریفی کلی برای همه انسانها است؛ از مادر و پدر گرفته تا وکیل و وزیر یا ناشر. یک ناشر غیرمتعهد بدون آنکه متوجه باشد تبدیل به یک تاجر میشود.
کتاب الکترونیک قابلیت کتاب کاغذی را ندارد
گفته میشود ورود فعالیت ناشر به دنیای دیجیتال دشوار است و هزینههای خیلی زیادی به همراه دارد؟ شما چطور توانستید از پس هزینهها بر بیایید؟
پیش از همهگیری توجهی به دیجیتالی کردن کتابها نداشتیم، اما دوسال است که این اقدامات را شروع کردیم. اینگونه نیست که هزینه خیلی بالایی داشتهباشند. افرادی که در حوزه نشر الکترونیک فعال هستند مقداری بزرگنمایی میکنند، در دفترم برنامه دارم و فردی را مسئول این بخش گذاشتم که هر کتابی را که چاپ میشود، الکترونیک کند. کتابها در سایت به صورت آنلاین در دسترس است، یعنی افراد نمیتوانند کتاب را دانلود کنند، بلکه میتوانند آن را به صورت آنلاین روی سایت بخوانند.
تا دو سال پیش این کار را نمیکردیم زیرا از نظر من کتاب الکترونیک توانایی خواندن ادراکی را ندارد، این را از نظر فردی که خواندن فنی را بلد است، بیان میکنم. اگر با این تعریف از یادگیری موافق باشیم که میگوید: «میشنوم، فراموش میکنم؛ میبینم، به یاد میآورم؛ مینویسم ، به خاطر میسپارم». این استانداردی برای خواندن و یاد گرفتن است. اما کتاب الکترونیک قابلیت کتاب کاغذی را ندارد، هرچند به کتابهای الکترونیک امکان نتنویسی و برجسته کردن متن را دادیم، اما هنوز کتاب فیزیکی است که افراد میتوانند متن آن را هایلایت کنند، هر زمان خواستند به آن بازگردند و از روی آن نت بنویسند، کتاب الکترونیک این امکانات را ندارد.
در همه جای دنیا ثابت شدهاست، کسانی که کتاب الکترونیک میخرند کاغذ آن را هم خریداری میکنند. یعنی فرد وارد کتابفروشی میشود و کتاب الکترونیک، صوتی و کاغذی را میخرد تا شب در خانه کتاب کاغذی را بخواند، در مترو از کتاب الکترونیک استفاده کنند و اگر پشت ترافیک و در حال رانندگی بود، به کتاب صوتی گوش دهد. اینها همه برای کامل کردن امکانات است، اما ما تکنولوژی را نصفه و نیمه وارد و بیشتر به جنبه تجاری آن توجه میکنیم.
در کتابفروشی محدودیت ویترین داریم
آیا وارد فعالیت معرفی کتاب در فضای مجازی شدید؟ این کار چقدر در فروش تاثیر دارد؟
گاهی فیلمهایی درباره سطوح خواندن برای فضای مجازی تولید میکنیم که نقش خوبی در خواندن دارد و میتواند تاثیرگذار باشد. همه باید دست به دست بدهند و بخشی از کار را بگیرند تا بتوانیم پیشرفت کنیم. کتابفروشان ما ضعف دارند و همچنین محدودیت ویترین داریم، البته تلاش میکنیم تا اگر کسی از سایت ما خرید میکند کتاب را از کتابفروشی محلی تحویل بگیرد. حتی به خانوادهها توصیه میشود که دست کودک را بگیرند و وارد کتابفروشی شوند و اجازه بدهند در میان کتابها پرسه بزند.
کتابفروش، توزیع کننده و ناشر به هم مرتبط هستند و نمیتوانند از هم جدا شوند. در نتیجه باید با هم زندگی مسالمتآمیزی داشتهباشند.
مقاومت جلوی تکنولوژی جدید نادرست است
در سالهای اخیر ناشران آسیب زیادی دیدند و برخی به ورشکستگی نزدیک شدند، ناشران باید چه کار کنند تا در سده جدید روی پا بمانند؟
نه تنها ناشران بلکه تمام مشاغل، در سده جدید با مشکلاتی مواجه خواهندشد. برای برخی از مشاغل اتفاقهای بد میافتد، زیرا برخی از قوانین را نداریم. دولت باید به این فقدان توجه خاص کند.
برای مثال فروش این کالا در فروشگاههای دیجیتالی، بسیار نادرست است. این فروشگاهها در تمام دنیا تا مرحلهای پیشرفتهاند اما جلوی آنها گرفته شدهاست. حتی شنیدم که آمازون فروش کتاب خود را تعطیل کردهاست، زیرا به کتابفروشان آسیب میرساند. این در حالی است که فروشگاههای بزرگ اینترنتی در کشور ما راهاندازی شدند و کتاب را هم به فروش میرسانند. اما در این سایتها آثار کتابسازی شده فروخته میشود. ترجمه این کتاب به صورت غیرحرفهای و کپیبرداری شدهاست، پس ترجمه قوی نیست، مخاطب وقتی متن را میخواند با سکته مواجه میشود و گاهی ترجمه آنقدر مشکل میشود که در ذهن افراد گره شکل میگیرد. این مطالعه آسیبزا است. فروشگاههای بزرگ دیجیتالی فقط به سود خود نگاه میکنند و برای آنها مهم نیست مخاطب با چه کالایی مواجه میشود.
این در حالی است که وقتی افراد کتاب را از کتابفروشی میخرند، اگر کتاب ایرادی داشتهباشد، امکان اعتراض برای خریدار وجوددارد، امکانی که در فروشگاههای دیجیتالی نیست. وقتی افراد وارد کتابفروشی میشوند چند کتاب دیگر را هم میبینند و با کتابفروش صحبت میکنند. این مسائل خیلی مهم است و ممکن است افراد بتوانند به چند کتاب دیگر هم علاقهمند شوند.
شیوه فروش دیجیتالی که هر روز رونق پیدا میکند، بنگاه اقتصادی صرف است و کار فرهنگی نمیکنند. فقط کار اقتصادی میکنند و به دنبال فروش بیشتر هستند. طبیعی است که اگر هرکدام تخفیف بالاتر بدهند، فروش بیشتری خواهندداشت، در این فروشگاه نه محتوا مهم است و نه کیفیت کتاب، اما وقتی وارد کتابفروشی میشوید، کتابفروش اطلاعات زیادی دارد و میتواند مشاوره بدهد و به افراد در انتخاب کتاب کمک کند.
یک مساله مهم هم ثبات اقدامات در وزارت فرهنگ و ارشاد است، این در حالی است که ناشران در اتحادیه و صنف سالها است که مشکلات و راههای برون رفت از آن را میشناسند. ناشران سنگ کف رودخانه هستند. صنف و اتحادیه میتواند درخواستهای ناشران را بیان کند.