به گزارش خبرنگار تاریخ و اندیشه ایرنا، ساعت چهار و نیم عصر یکشنبه هفتم تیر سال ۱۳۶۶ هواپیماهای جنگی ارتش بعث عراق، چهار نقطه شهر سردشت و سه نقطه در روستاهای اطراف آن را در استان آذربایجان غربی و کنار مرز عراق با ۷ بمب شیمیایی خردل و تاول زا مورد حمله قرار دادند. دو بمب در بازار و دو بمب دیگر به دو منطقه مسکونی اصابت کرد و بقیه در باغ های مجاور شهر افتاد.
در همان لحظات اولیه ۲۰ نفر شهید و حدود ۲ هزار نفر مجروح شدند. در آن زمان شهر سردشت، شهری کاملا غیرنظامی و مسکونی و دارای ۱۸ هزار نفر جمعیت بود. گرچه این شهر چند بار مورد بمباران هواپیماهای نظامی عراق قرار گرفته بود ولی کسی توقع حمله شیمیایی با آن ابعاد را نداشت.
ناآشنا بودن مردم با تبعات و آثار گاز خردل، آشنا نبودن مردم در مورد چگونگی مواجهه با سلاح های شیمیایی و اصابت بمب ها به بازار و مناطق پر رفت و آمد شهری باعث افزایش شمار مصدومان و قربانیان این فاجعه شد.
بر اساس آمار رسمی ۸۰۲۵ نفر از این جمعیت در جریان این بمباران مصدوم شدند. ۳ هزار نفر از این افراد به طور سرپایی درمان شدند و مدتی را در روستاهای مجاور شهر سردشت سپری کردند به این امید که آلودگی شهر با گذشت زمان برطرف شود. ۱۵۰۰ نفری که حال وخیم تری داشتند به بیمارستان های خارج از سردشت اعزام شدند.
از بیمارانی که به تهران فرستاده شدند ۴۲۰ نفر طی ۷ تا ۱۰ روز اول از بیمارستان ها مرخص شدند. ۱۸۰ نفر باقیمانده افرادی بودند که هفته های زیادی را در بیمارستان سپری کرده و ۱۱۳ نفر از آنها شهید شدند. ۴۲ نفر از این افراد کسانی بودند که از ترس بمباران هواپیماهای دشمن، در زیرزمین یکی از ساکنین سردشت پناه گرفته بودند. تعداد ۱۳۲۴ نفر از آنها نیز هم اکنون از عوارض شدید ریوی و زخم های ناشی از آثار سلاح های شیمیایی رنج می برند.
سردشت سومین شهر قربانی جهان بر اثر استفاده از جنگ افزارهای شیمیایی پس از شهرهای هیروشیما و ناگارزاکی است. جامعه بین الملل در مقابل این اقدام صدام سکوت کرد. این واقعه زمانی رخ داد که دانش پزشکی کافی برای مداوای بیماران ناشی از سلاح های شیمیایی وجود نداشت.
در یازدهمین سال فاجعه سردشت، کنوانسیون منع گسترش سلاح های شیمیایی تدوین شد. این کنوانسیون به شدت قوی تر، محکوم تر و گسترده تر از تعهدی است که قبلا در پروتکل ۱۹۲۵ ژنو وجود داشته است و راه های فرار استفاده کنندگان از تسلیحات شیمیایی را بسته است.
فاجعه سردشت و پایان جنگ
اکبر هاشمی رفسنجانی فرمانده اتاق جنگ ایران در طول ۸ سال جنگ تحمیلی، در نماز جمعه ۱۲ تیر ۱۳۸۳ با اشاره به بمباران شیمیایی سردشت و حلبچه گفت: وقتی که عراقیها دیدند که در جبهه حریف ایرانیها نیستند و ایرانیها هر جا میخواهند جلو میروند، بنا گذاشتند که در شهرها شرارت کنند. سردشت یک شهر کوچک کردنشین است که در نزدیکی مرز عراق قرار دارد. شهر را بمباران شیمیایی کردند، شش بمب خردل در شهر و چند بمب بیرون شهر انداختند. به بازار و جاهای دیگر افتاد. یکصد و سی نفر را در جا شهید کردند و ۸۰۲۵ نفر هم مصدوم بودند که بعداً خیلی از اینها با فلاکت شهید شدند یا هنوز ماندهاند و دارند با زجر زندگی میکنند که بعضیها را الان شما میبینید.
او بمباران سردشت را تلویحا از عوامل موثر قبول قطعنامه توسط ایران ذکر می کند: صدام و حامیانش که کاخ آرزوهای پوشالی خویش را در مسیر سیل بنیانکن اراده جوانان ایرانی میدیدند، ذات سبعانه خویش را بیش از پیش برملا کردند و این بار علاوه بر گشودن جبههای دیگر در جنگ نفتکشها، بمباران شیمیایی شهرها را در دستور کار خویش قرار دادند و برای نشان دادن تصمیم خویش در اجرای این اقدام غیراخلاقی، غیراسلامی و غیرانسانی در پی بمباران شیمیایی سردشت، از حلبچه شروع کردند که زن و مرد و کودک و نوجوان را چون برگریزان خزان بر زمین ریختند. کم کم عراق با موشکهای با برد زیاد و سلاحهای شیمیایی وارد جنگ شده بود که اوج قساوت آن بمباران شیمیایی حلبچه بود. با دیدن صحنههای رقتبار حلبچه، با خود فکر کردم که اگر صدام وحشی این جنایت را در یکی از شهرهای ایران مثل اهواز و تهران تکرار کند، چکار کنیم؟!
منابع:
- حسین علایی. تاریخ تحلیلی جنگ ایران و عراق- جلد دوم. نشر مرز و بوم. ۱۴۰۱
- وب سایت Rafsanjani.ir
- خبرگزاری کتاب. ۱۳ اردیبهشت ۱۳۹۵