به گزارش خبرنگار تاریخ و اندیشه ایرنا، آیت الله ابراهیم امینی درباره شخصیت امام خمینی (ره) چنین گفته است: امام (ره)، خوش قیافه، خوش لباس و پاکیزه، خوش استعداد و تیزهوش بود. ساده و مردمی سخن می گفت و خوش بیان بود. در مجالس کم سخن میگفت و مجلس آرا نبود.
تندخو و بداخلاق نبود ولی گاهی عصبانی می شد و داد می زد. اهل شوخی و مزاح نبود. از غیبت و تهمت و عیب جویی، جدا اجتناب می کرد و اجازه نمی داد در حضورش از دیگران غیبت و بدگویی شود.
هیبت داشت
در جلسات درس و بحث از گفتار برخی علما انتقاد علمی می کرد ولی با رعایت ادب و احترام.
خنده های او از تبسم تجاوز نمیکرد. با افراد زود مانوس نمی شد. با این که بداخلاق نبود از اقتدار نفسانی و هیبت ویژه ای برخوردار بود به گونه ای که حتی خواص در برابر او مرعوب بودند و سخن گفتن برایشان دشوار بود.
به شاگردان خود احترام می گذاشت ولی در حد معمول. متکبر نبود ولی از تواضع ریایی هم خودداری می کرد. از خودنمایی و ریاکاری جدا اجتناب می کرد. از رفتار او چنین احساس می کردم که همواره با نفس خود در حال مبارزه است.
با این که خودش خارج فقه و اصول را تدریس می کرد و شاگردان زیادی هم داشت در درس آیت الله بروجردی شرکت می کرد.
در تصمیمات خود قاطع بود و در تحقق آنها پافشاری می کرد.
رکود و سجودش طولانی نبود
از فرزندش حاج آقا مصطفی پرسیدم: برنامه حاج آقا شب ها چیست؟ گفت «شب ها زود می خوابد و سحر بیدار می شود. بعد از ادای نماز شب و ذکر و دعای معمول به مطالعه می پردازد تا اذان صبح. نافله و نماز صبح را می خواند و بعد از تعقیبات باز هم مطالعه می کند.»
به دعا و مناجات علاقه داشت و به مداومت در خواندن مناجات شعبانیه توصیه می کرد. اهل عبادت و ذکر و دعا و قرائت قرآن بود ولی در حد اعتدال. گهگاه برای زیارت به حرم حضرت معصومه(س) مشرف می شد.
در وضو و نماز وسواسی گری نداشت. با کمی آب و با سرعت وضو می گرفت. حمد و سوره را به طور معمول می خواند. رکوع و سجودش طولانی نبود.
نوافل مغرب و عشا را تند می خواند و حتی گاهی طمانینه را رعایت نمی کرد. روزی به ایشان عرض کردم چرا در نوافل طمانینه را رعایت نمی کنید؟ فرمود در نماز واجب هم دلیل ندارد.
در درس اخلاق از استادش آیت الله شاه آبادی با تجلیل و احترام یاد می کرد.
پذیرایی، اغلب با چای
آقای خمینی زندگی متوسط و زیبایی داشت. مدت ها اجاره نشین بود و در اواخر ملکی تهیه کرده بود. منزل او در محله یخچال قاضی و دارای پنج اتاق بود و تا زمان تبعید در همان خانه زندگی می کرد.
فرش اتاق ها، قالی های ارزان قیمت و بعضا گلیم بود. یکی از اتاق ها به عنوان بیرونی و محل ملاقات انتخاب شده بود. از ملاقات کنندگان با یک فنجان چای پذیرایی می شد و جز آن چیزی ندیدم. تنها یک مرتبه اتفاق افتاد که یک جعبه شیرینی را گویا برایش هدیه آورده بودند تعارف کرد. البته در آن زمان زندگی همه علما و مراجع، ساده و بدون تشریفات بود.
تابستان های قم به ییلاق می رفت
در آن زمان در تابستان ها هوای قم بسیار گرم و تحملش دشوار بود. درس ها تعطیل می شد. کولر و پنکه هم وجود نداشت. به همین جهت کسانی که قدرت داشتند تابستان ها به نقاط ییلاقی اطراف قم یا مکان های دیگر می رفتند. آقای خمینی از کسانی بود که تابستان ها به ییلاق می رفت. به طلاب نیز توصیه می کرد در صورت امکان در قم نمانند زیرا به سلامت آن ها لطمه می زند.
منبع:
خاطرات آیت الله ابراهیم امینی، مرکز اسناد انقلاب اسلامی
نظر شما