بسیاری از ما که در بحران کرونا به این ویروس منحوس مبتلا شدیم و توانستیم از بیماری کووید ۱۹ جان سالم به در ببریم، سلامت خود را مدیون ایثارگری و رشادتهای مدافعان سلامت بهخصوص شهدای کادر درمان هستیم که در خط مقدم مبارزه، فداکارانه بر بالین بیماران حاضر شدند و در این عرصه جانفشانی کردند.
مجید عادلی سعدآباد یکی از پزشکان عمومی ارومیه بود که به عنوان پزشک خانواده در خانه بهداشت گلمانخانه این شهر مشغول به فعالیت بود و با شیوع ویروس کرونا برای خدمت رسانی به بیماران به کادر درمان دو مرکز کرونای این شهرستان پیوست.
وی که ۴۹ سال از عمر بابرکت خود را سپری کرده بود سال ۱۳۹۹ زمان درمان مرد مسنی که به شدت به ویروس کرونا مبتلا و در یکی از مراکز درمانی بستری شده بود به بیماری کووید ۱۹ مبتلا شد و ۲ هفته بعد از بستری شدن در بیمارستان طالقانی ارومیه در آبانماه همان سال بر اثر این بیماری در راه خدمت به درجه رفیع شهادت نائل شد.
ناهید گرامیاری همسر این شهید مدافع سلامت به خبرنگار ایرنا گفت: مجید پس از ابتلا به کرونا تصور میکرد بیماری او خفیف است. به همین دلیل در یک اتاق در طبقه دوم خانه، خود را قرنطینه کرد. من هم با لباس مخصوص، ماسک و دستکش یکبار مصرف، در ظروف یکبار مصرف برای او غذا می بردم. او میگفت غذا را پشت در بگذار و برو اما بر خلاف نظر او دلم طاقت نمیآورد، به داخل اتاق میرفتم و بعد از ملاقات کوتاه به اصرار او که مبادا به بیماری مبتلا شوم از اتاق بیرون میآمدم. روز چهارم به دلیل بیشتر شدن علائم بیماری نظیر احساس خستگی مفرط، تب، بیاشتهایی، تنگی نفس و کاهش اکسیژن خون و وخیم شدن حالش او را به بیمارستان بردیم و تست کرونای وی مثبت شد و همان روز به خاطر اینکه ریههای مجید به شدت درگیر شده بود در بیمارستان طالقانی ارومیه بستری شد.
این بانو گفت: پسر بزرگ من، داروها و آمپولهای مخصوصی که پزشکان تجویز میکردند را تهیه کرده و به بیمارستان میبرد، او برای بازگشت سلامت پدرش بسیار تلاش کرد.
گرام یاری توضیح داد: پزشکان به پسر من اطلاع دادند که پدر وی بر اثر ایست قلبی ناشی از کرونا به شهادت رسیده، او بعد از مطلع شدن با من تماس گرفت و گفت که حال پدر خوب نیست به بیمارستان بیا، در آن روز من به همراه خواهرم جلوی در خانه بودیم و قصد داشتیم برای راز و نیاز و طلب شفای همسرم به یکی از امامزادگان ارومیه برویم که بعد از صحبت با فرزندم بلافاصله به بیمارستان رفتیم، در حال رفتن به سمت اتاق ملاقات بودم که شوهر
خواهرم گفت: نرو او را به سردخانه بردهاند. آنقدر حالم بد شد که قابل توصیف نیست، هرگز تصور نمیکردم همسرم که فردی جوان و تنومند بود بر اثر این بیماری جان خود را از دست بدهد.
افسرده شدن خانواده بعد از شهادت پدر
همسر این شهید مدافع سلامت میگوید که دارای ۲ فرزند پسر به نامهای امید که ۲۵ سال سن دارد و دانشجوی ترم ۱۲ رشته پزشکی و آرمین با ۱۸ سال سن است. آنها به پدرشان بسیار وابسته بودند. بعد از فوت او افسرده شدند به خصوص پسر کوچکترم که به اجبار من مدرک دیپلم را گرفت، قبل از فوت همسرم او میخواست در رشته دندانپزشکی شرکت کند اما به خاطر اینکه پدرش را بر اثر بیماری از دست داد از ادامه تحصیل منصرف شد، من به دنبال این هستم تا او را در دانشگاهی که بدون کنکور است ثبت نام کنم تا ادامه تحصیل دهد.
به گفته خانم گرامیاری روز خاکسپاری همسرش، پسر بزرگ او با وجود اینکه ماسک بر صورت میزد و مسائل بهداشتی را رعایت میکرد به شدت به کرونا مبتلا شد؛ چون پدر او بر اثر این ویروس در بیمارستان فوت کرد از بردن وی به بیمارستان امتناع کردم و پس از ویزیت شدن توسط متخصص عفونی ریه او را در خانه قرنطینه کردم و پرستاران برای تزریق آمپول و سرم او به خانه میآمدند، امید یک هفته پس از درمان، بهبود یافت.
بغض راه گلوی او را میبندد و با صدایی حزن انگیز میگوید که در سال ۹۸ نیز خانوادهاش به کرونا مبتلا شده و پدرش به دلیل داشتن بیماری زمینه ای در بیمارستان جان خود را بر اثر این بیماری از دست داد. او بعد از فوت عزیزانش دچار افسرگی شدید شد و تحت نظر دکتر قرار گرفت تا بتواند به زندگی ادامه دهد.
اجازه دیدن جسد عزیزانم و حتی برگزاری مراسم را به ما ندادند تا کمی تسلی یابیم
همسر شهید دکتر عادلی با بیان اینکه از دست دادن پدر و همسرم برای من دردی بزرگ و یادآوری خاطرات برایم بسیار دردناک است، بیان کرد: اجازه ندادند جسد آنها را ببینیم و یا حتی مراسمی برای آنها برگزار کنیم تا کمی تسلی یابیم. در خاکسپاری عزیزانم فقط خانواده ما اجازه حضور داشتند.
وی گفت: همسرم در یک خانواده مذهبی متولد شد. او نیز فردی بسیار معتقد به ائمه اطهار (ع) بود و علاوه بر اینکه خود را موظف به انجام امور و فرایض دینی میدانست همیشه از فرزندانمان میخواست فرایض دینی را انجام دهند. داماد آنها نیز آدم معتقدی بود و در دوران دفاع مقدس به شهادت رسید.
همسر این شهید مدافع سلامت توضیح داد: مواقعی که او در مراکز کرونا شیفت بود شب ها به خانه نمیآمد.
مجید آرزوی شهادت داشت
ناهیدخانم گفت: من و همسرم چون هر دو انسانهای معتقد به مسائل اخلاقی و دینی بودیم هرگز به او نمیگفتم به مراکز کرونا نرود ولی مدام به او تاکید میکردم ماسک بزند، فاصله را رعایت و از خودش مراقبت کند، او هم با خنده می گفت تا جایی که بتوانم رعایت میکنم. یک روز که بر سر سفره در حال خوردن ناهار بودیم تلویزیون به نقل از آقا اعلام کرد اگر مدافعان سلامت در حین خدمت جان خود را از دست دهند، شهید محسوب میشوند؛ او با شنیدن این خبر گفت: ای کاش من هم شهید شوم، فرزندانم با شنیدن این سخن ناراحت شدند و گفتند پدر این چه حرفیست.
وی با بیان اینکه همسرم بسیار شجاع بود و چند بار که در آذربایجان شرقی زلزله شدید آمد او به همراه کادر درمان داوطلبانه به آنجا رفت، توضیح داد: او از بیمارانی که تمکن مالی نداشتند، پول ویزیت نمیگرفت و برخی مواقع نیز پول داروهای آنها را پرداخت میکرد.
همسر این شهید مدافع سلامت که به عنوان معلم دوره دوم متوسطه رشته شیمی در یکی از دبیرستانهای ارومیه تدریس میکند، می گوید: به خاطر دیدن صحنههای ناگوار و ضربه هایی که با از دست دادن عزیزانم به من و خانواده وارد شده نگرانی تمام وجود مرا گرفته و اکنون که بحران کرونا روبه پایان است همچنان ماسک میزنم، سعی میکنم در جاهای شلوغ حاضر نشوم و از افرادی که ماسک نمیزنند، میخواهم ماسک بزنند و رعایت کنند تا خدایی ناکرده به سرنوشت عزیزان من دچار نشوند.
خانم گرامیاری بیان کرد: همسرم به عنوان پزشک خانواده در خانه بهداشت گلمانخانه با قرارداد شرکتی، ۱۵ سال سابقه کار داشت که با شیوع ویروس کرونا علاوه بر این مرکز در دو مرکز دیگر این شهرستان به بیماران خدمت ارائه می داد، اکنون با شهادت وی تحت پوشش بنیاد شهید قرار گرفتهام اما چون قرارداد او شرکتی بوده مانند یک نیروی شرکتی به ما حقوق میدهند، برای افزایش حقوق همسرم به بنیاد شهید مراجعه کردهام آنها به من گفتهاند وزارت بهداشت باید امور استخدامی او را انجام دهد ما اطلاعاتی در این زمینه نداریم باید شما به تهران مراجعه و موضوع را پیگیری کنید.
به گزارش ایرنا، در روزهایی که آمار مرگومیر کرونا به پایینترین میزان خود رسیده است، باید قدردان رشادتهای شهدای مدافع سلامت باشیم، راهشان سبز و پر رهرو باد.