نزد نسل سلامت؛ پدر بیهوشی نوین ایران در خط مقدم کرونا/ منتظر فردایی هستم که می‌گفت به خانه باز می‌گردم

تهران- ایرنا- دکتر «ولی الله حسنی» پدر بیهوشی نوین ایران و ملقب به خواجه ثنایی زمان، یکی از شهدای مدافع سلامت است که علاوه بر تربیت بیش از ۷۰۰ متخصص بیهوشی، ۴۰ سال در عرصه خدمت به بیماران ویژه و خاص تلاش کرد و با اینکه در زمان شیوع ویروس کرونا توانست به هزاران بیمار زندگی دوباره ببخشد خود قربانی این ویروس شد.

دکتر ولی الله حسنی با ارائه کتابها و مقالات علمی فراوان جزو نفرات اول رشته بیهوشی و معدود افراد در دنیا بود که به آخرین مرتبه علمی در این رشته دست یافت وی با پژوهش و تحقیق های خود برای بالا بردن و ارتقا دانش این رشته برای کشور شبانه روز تلاش کرد.

این شهید مدافع سلامت که به اسطوره علم، اخلاق و ادب شهره بود هیچگاه به دنبال مطرح کردن خود نبود، از فداکارترین شخصیتی هایی بود که تاریخ پزشکی به خود دید و تا آخرین نفس به دنبال هدف و آرزوی خود در امر آموزش و سلامت تلاش کرد و با تمام کارهای ارزشمندی که در راستای سلامت انجام داد همیشه خود را یک معلم عاشق می‌دانست.

دکتر حسنی از پزشکان ارزشمند؛ متعهد و اساتید خوشنام و دبیر هئیت بورد رشته تخصصی بیهوشی بود که پس از خدمات فداکارانه به بیماران مبتلا به کرونا در دوران پاندمی، در سال ۱۳۹۹ به این ویروس مبتلا و در ۱۷ مهرماه ۱۳۹۹ چشم از جهان فرو بست و شهد شیرین شهادت را نوشید.

کتاب های مرور جامع فیزیولوژی، بیهوشی و بیماری های همراه،  مرور جامع اصول پایه و روش‌های بیهوشی، فیزیولوژی و اخلاق حرفه از جمله آثار به جا مانده از این پزشک خدوم است. وی همیشه در امر آموزش، تربیت و طبابت اخلاق حرفه ای داشت، رازدار و امانتدار بود و هیچگاه از لحاظ عشق، دوست داشتن و رفتار با همکاران، شاگردان، فرزندان و خانواده اش تفاوتی قائل نمی شد و برای همه وقت می گذاشت.

نزد نسل سلامت؛ پدر بیهوشی نوین ایران در خط مقدم کرونا/ منتظر فردایی هستم که می‌گفت به خانه باز می‌گردم

برشی از زندگی دکتر حسنی پدر بیهوشی نوین ایران 

ولی الله در یک اردیبهشت ماه ۱۳۳۴ در شهرستان نراق از توابع استان مرکزی متولد شد. بیش از ۲ ماه از تولدش نگذشته بود که خانواده وی به قصد فراهم کردن شرایط تحصیلی بهتر برای فرزندان به تهران نقل مکان کردند. همزمان با تحصیل در دوران ابتدایی، او که دانش آموز سخت‌کوشی بود، اوقات فراغت خود را در کنار پدر در کارگاه کفش دوزی و سپس در چاپخانه نشر کتاب به عنوان صحاف می‌گذراند.

وی تحصیلات متوسطه را با اخذ دیپلم طبیعی از دبیرستان ادیب به پایان رساند و در دانشگاه مشهد در رشته کارشناسی علوم تغذیه پذیرفته شد بعد از اتمام این دوره در مقطع کارشناسی ارشد رشته بیوشیمی موفق به اخذ مدرک شد. با توجه به علاقه وافری که به رشته پزشکی داشت سرانجام در سال ۵۷ در دانشگاه علوم پزشکی ایران در رشته پزشکی به تحصیل مشغول شد.

دکتر حسنی در دوران دانشجویی همزمان با تحصیل به تدریس دروس شیمی، فیزیک و زیست شناسی در دبیرستان‌های تهران اشتغال داشت، همچنین در دانشگاه نیز با نظر استادان خود از ترم دوم شروع به تدریس آناتومی عملی کرد. پس از گذراندن دوره پزشکی عمومی، تحصیل در رشته تخصصی بیهوشی را در سال های جنگ با موفقیت به پایان رساند و خدمات ارزنده ای به رزمندگان ارائه داد.

نزد نسل سلامت؛ پدر بیهوشی نوین ایران در خط مقدم کرونا/ منتظر فردایی هستم که می‌گفت به خانه باز می‌گردم

نحوه آشنایی و ازدواج

ولی الله در سال ۱۳۶۲  که دانشجوی بالینی بود با خانواده شیرین ادیب که اهل اردبیل بود، آشنا شد، برادر شیرین پزشک متخصص و بنامی بود و پدر وی از معتمدان شهر و مردم بود، در شب میلاد حضرت محمد (ص)  مصادف با شب یلدا جشن عقد دکتر حسنی و شیرین برگزار شود و فردای آن شب دکتر با کسب نمره ۲۰ در امتحان بخش عفونی شیرینی وصلشان را دوچندان می‌کند.

دکتر حسنی در سالی که عراق  از سلاح شیمیایی علیه کشور ما استفاده می کرد برای دفاع از مملکت در جبهه حضور داشت و در بیمارستان صحرایی به مجروحان خدمات ارائه می داد، و در سوله های جنگی از وقت استراحت خود برای خواندن درس برای پذیرفته شدن در دوره تخصص  استفاده می کرد. 

وی در سال  ۱۳۶۵ که موفق به اخذ دکترای پزشکی شد، اولین فرزندش به نام فرشاد به دنیا آمد. همزمان با شرایط سخت اوضاع جنگ تحمیلی و درگیری و شدت کارها موفق شد مدرک تخصص خود در رشته  بیهوشی را اخذ کند و  جزو هیئت علمی دانشگاه شود. همسر وی با وجود داشتن فرزند کوچک همیشه همراه و همقدم دکتر بود و هر ۲ همیشه سعی می کردند در راستای حل مشکلات تعلیم و تربیت فرزندان کشور خدمتگزار شایسته ای باشند. 

نزد نسل سلامت؛ پدر بیهوشی نوین ایران در خط مقدم کرونا/ منتظر فردایی هستم که می‌گفت به خانه باز می‌گردم

این شهید مدافع سلامت در سال ۱۳۷۰ که پس از سه سال ارتباط حج تمتع قطع شده بود و همسرش در ماه هفتم بارداری فرزند دومش به سر می برد به مدت ۴۵ روز به مکه مشرف شد، وی در دمای ۶۰ درجه سانتیگراد به عنوان متخصص بیهوشی مشغول درمان بیماران و عمل جراحی بود و هم اعمال مناسک حج را انجام داد وحاجی شد و چند روز پس از بازگشت از مکه فرزند دوم وی به نام فرهاد به دنیا آمد.

دکتر حسنی به عنوان اولین عضو هیات علمی گروه بیهوشی، تربیت دستیاران این رشته را در مجتمع بیمارستانی حضرت رسول آغاز کرد، تا پایان عمر پربرکت وی بیش از ۷۰۰ متخصص بیهوشی زیر نظر مستقیم او پرورش یافتند. وی در دوران حرفه ای زندگی خود سمت های گوناگونی از جمله عضویت در هیات مدیره انجمن آنستزیولوژی، عضویت در هیات ممتحنه دانشنامه تخصصی رشته بیهوشی، کارشناسی سازمان نظام پزشکی و پزشکی قانونی، دبیرتاسیس شورای پزشکی عمومی، عضویت در کمیسیون های برنامه ریزی رشته های تخصصی بیهوشی و بیهوشی قلب و طب اورژانس را عهده دار بود.

نزد نسل سلامت؛ پدر بیهوشی نوین ایران در خط مقدم کرونا/ منتظر فردایی هستم که می‌گفت به خانه باز می‌گردم

پدر، فرشته سفید پوشی بود که جامه خاکی به تن کرد

فرزند ارشد این شهید مدافع سلامت در گفت و گو با خبرنگار ایرنا اذعان داشت: پدرم فرشته سفید پوشی بود که  جامه خاکی به تن کرد تا خاک وطن را از شر اهریمننان پاک کند، جانها ببخشد و امید بخش روزهایی باشد که دنیای خالی از رنگ را رنگ شادی و افتخار انسانیت بپاشد و من را عاشق رنگ و طراحی و خلقت کند. والاترین افتخار من شاگردی به عنوان فرزند در محضر ابدی معلمی عاشق پیشه و خیرخواه، که تهی بود از رنج و بدی و همه انسان ها را یکسان می دید.

فرشاد حسنی افزود: برای من و برادرم در اوج جوانی حسرت، درد و افتخار به دلمان ماند تا بار دیگر پدر را که اسطوره عشق، مهر، اخلاق، ادب، دانشمند بزرگ تاریخ جهان و فرزند شیر پاک خورده ایران زمین را در آغوش بگیریم، دستان شفا بخشش را بفشاریم و نفس بکشیم از هوای بهشت او. امیدوارم بتوانم در مکتب پدر رهرو راهشان باشم و اسمشان را زنده نگه دارم.    

نزد نسل سلامت؛ پدر بیهوشی نوین ایران در خط مقدم کرونا/ منتظر فردایی هستم که می‌گفت به خانه باز می‌گردم

منتظر فردایی هستم که می گفت به خانه باز می‌گردم

فرزند دوم شهید حسنی نیز به خبرنگار ایرنا گفت: وقتی پدرم به کرونا مبتلا شد سعی می کرد به ما نشان دهد حالش خوب است سه یا چهار روز خود را در اتاقش قرنطینه کرد و پس از آن با پای خود به بیمارستان رسول اکرم (ص) رفت و گفت برای اینکه شما به این ویروس مبتلا نشوید به بیمارستان می روم تا آنجا بستری و زیر نظر پزشکان باشم.

فرهاد با بیان اینکه مادامی که می خواستند پدر را به آی سی یو منتقل کنند چندبار از خود گذشتگی کرد و گفت دیگران نسبت به من ارجح تر هستند، توضیح داد: آخرین لحظاتی که هوشیاری پدر پایین آمد و نزدیک به کما بود به همکارانش می گفت از فلان سایز لوله استفاده کنید و به آنها گفته بود مبادا به فرهاد بگویید حال من خوب نیست امتحان دارد استرس می گیرد، مدام به فکر اطرافیان بود و اجازه نداد ما در بیمارستان حضور پیدا کنیم.

وی افزود: پدر تا روز آخر می گفت همه چیز خوب است و فردا مرخص می شوم، همه چیز ناگهان اتفاق افتاد، خیلی وقت ها فکر می کنم شوخی است و منتظر فردایی هستم که می گفت به خانه باز می گردم، باورش بسیار سخت است.

فرهاد که دارای مدرک کارشناسی رشته روانشناسی است و اکنون در رشته پزشکی تحصیل می کند، ادامه داد: بعد از شهادت پدرم برای اینکه بتوانم همانند او تجربه کسب کنم اوقات فراغت را با گروه های جهادی درمانگر برای ارائه خدمات روانشناسی به مناطق محروم، زلزله زده و شهرستان های اطراف تهران سفر می کردم.

نزد نسل سلامت؛ پدر بیهوشی نوین ایران در خط مقدم کرونا/ منتظر فردایی هستم که می‌گفت به خانه باز می‌گردم

آرزویی که به حسرت بدل شد

فرزند این شهید مدافع سلامت با بیان اینکه به خاطر علاقه به پدر پس از حدود ۱۴ سال از خارج به ایران بازگشتم و تصمیم به ادامه تحصیل در یکی از رشته های پزشکی گرفتم، گفت: آرزو داشتم در بیمارستان شاگرد پدر باشم اما آرزویم به حسرت تبدیل شد.

فرهاد ادامه داد: پدرم جوان ترین استاد رشته بیهوشی در تاریخ ایران بود، قبل از فوت وی علاقه داشتم در این رشته ادامه تحصیل دهم و از تجربیات پدر استفاده کنم اما اکنون تمایلی به این کار ندارم. 

وی خاطرنشان کرد: حدود یکسال قبل از اینکه پدرم به کرونا مبتلا شد به ایران آمدم از بازگشت من بسیار خوشحال بود و هر روز می گفت با آمدن تو به تمام آرزوهایم رسیدم، با شیوع بیماری کووید ۱۹ وی در بخش کرونا خدمت می کرد امادر این خصوص به ما چیزی نگفته بود چراکه نمی خواست به خانواده استرس بدهد و من درگیر امتحانات بودم، فقط می گفت که این روزها همه جا بخصوص بیمارستان ها آلوده است سعی کنیم به هم نزدیک نشویم. چند وقت بیش متوجه شدیم پدر مسئول بخش کرونا بیمارستان رسول اکرم (ص) بود.

فرهاد با بیان اینکه پدر همیشه با دادن اعتماد به نفس به ما آرامش می داد، گفت: بعد از شهادت وی حس می‌کردم تنها شدم اما باز خیلی جاها به کمک می‌آید.

وی گفت: آخرین تصویری که از پدر در ذهنم به جا مانده لبخندی بود که بر لب داشت و همیشه می‌گفت همه چیز خوب است.

نزد نسل سلامت؛ پدر بیهوشی نوین ایران در خط مقدم کرونا/ منتظر فردایی هستم که می‌گفت به خانه باز می‌گردم

خوشبخت کسی است که شکوه رفتارش آفریننده لبخند در چهره دیگری باشد

شیرین ادیب همسر شهید دکتر حسنی نیز در خصوص وی گفت:  ولی الله همیشه می گفت خوشبخت کسی است که شکوه رفتارش آفریننده لبخند در چهره دیگری باشد، هر روز به قلبت بیاموز که با عشق به دیگران، دوستان و  نیازمندان بتپد به دستانت بیاموز که برای دیگران مفید باشد و به احساست بیاموز که جز به سمت و سوی خوبی نرود.

وی با بیان اینکه من به عنوان همسر دکتر حسنی می‌توانم بگویم که وی با ایمان به خدا همیشه در کارهای خود موفق بود، تصریح کرد: او مظهر عشق، محبت، ایثار و فداکاری به همه افراد بود، احساس دلبستگی به تمام مردم داشت و از موفقیت افراد لذت می برد. 

ادیب گفت: دکتر حاضر بود جان خود را برای دیگران فدا کند و از هیچ کمکی برای بیماران دریغ نمی کرد، به همه عشق می ورزید و تا آنجایی که می توانست از نظر مالی و معنوی به دیگران کمک می کرد، مال دنیا برای وی هیچ ارزشی نداشت و همیشه آرزو داشت فرزندانمان هر کدام به نوعی بتوانند راهش را ادامه دهند و برای جامعه مفید و مؤثر باشند.

همسر این شهید مدافع سلامت ادامه داد: ولی الله بسیار متواضع بود و هیچگاه از بالا به دیگران نگاه نمی کرد، برای تمام کارهای خود برنامه ریزی می کرد و تا آخرین لحظه به بیماران خدمت کرد.

ادیب خاطرنشان کرد: دکتر بسیار با گذشت و مهربان بود و به گذشت، احترام و کمک به دیگران تاکید می کرد و تا آخرین نفس به فکر سلامت دیگران و حتی آموزش بود و همیشه خودش را یک معلم عاشق می دانست. 

وی گفت: متاسفانه ویروس منحوس کرونا در کوتاه مدت بر دکتر غلبه کرد، با این حال باز هم نگران اطرافیان بود و توصیه می کرد که همه مراقب خود باشند. با نهایت تاسف با قلبی اندوهناک شهادت همسرم ضربه محکمی بر قلبمان زد، انتخاب او این بود که تا پای جان به عهد خود وفا کند و آخرین پیام دکتر چند روز قبل از ابتلا به ویروس کرونا این بود که ما گر ز سر بریده می ترسیدیم، در محفل عاشقان نمی‌رقصیدیم.  

نزد نسل سلامت؛ پدر بیهوشی نوین ایران در خط مقدم کرونا/ منتظر فردایی هستم که می‌گفت به خانه باز می‌گردم

صبر بسیار بباید پدر پیر فلک را

شاگردان و همکاران دکتر حسنی نیز او را  استاد اخلاق، علم و ادب توصیف کردند و گفتند: صبر بسیار بباید پدر پیر فلک را، تا دگر مادر گیتی چو تو فرزند بزاید.

برشی از وصیت نامه دکتر حسنی 

 اگر از دنیا رفتم مرا در کلاس درس که برای من بسیار محترم است به خاک بسپارید. همیشه سعی کردم با گذشت، صبر و احترام به پیشکسوتان و الگوی به روز و مناسب برای نسل جوان باشم. آنها سرمایه ملی کشورم هستند.

حدود ۴۶ سال که به عنوان معلم به جامعه خدمت کردم فقط لبخند فراگیران توانسته مرا راضی کرده و هیچ وقت آنها را تنها نگذارم، بهترین مزد خود را در رضایت بیماران و صدها نفر از همکاران و معلم هایی که در تشویق و ایجاد علاقه آنها افتخار حضور داشتم دستاورد تجربیاتم است. ما متعلق به خود نیستیم باید راهنمای شاگردان و مرید بیماران خود باشیم، همیشه از پیشرفت انسانها در ارتباط با کار خود لذت بردم و بایستی به عنوان معلم راهنما، مشوق و بخشش را در کنار حرفه خود داشته باشیم.

از اینکه راهنمای خوبی نباشم احساس گناه می کنم باید رقابت سالم در علم رقابت سالم  داشته باشیم، از یک تیم کاری و توانمند در حرفه خود استقبال داشتم و افتخار می کنم و خوشحالم که یک معلم و ۱۰ ها صفات نهفته در آن باشم و با نام یک معلم با این دنیا وداع کنم مفتخرم که هنوز دانشجوی عاشق در دانشگاه علوم پزشکی ایران هستم و به عنوان یک الگو در خاطرات آیندگان که تداوم علم را با عشق آمیخته و در خدمت بیماران و فراگیران این علم باشم.

پرواز طبیب دل‌ها

استاد ولی الله حسنی اسطوره علم ، اخلاق و ادب در ۱۹ مهر ۱۳۹۹ به عنوان شهید مدافع سلامت و از سلحشوران مبارزه با ویروس کرونا در میان حزن و اندوه خانواده، همکاران و شاگردانش در قطعه ۴۹ ردیف ۱۲۳ شماره ۷ بهشت زهراء (س) تهران آرام گرفت. 

اخبار مرتبط

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha