یکی از این دستاوردهای مهم که نقش بسزایی در افزایش مبادلات و مراودات تجاری و اقتصادی با کشورهای همسایه و جهان دارد، پیوستن ایران به سازمان همکاری های شانگهای (SCO) است که بعد از ۱۵ سال از عضویت ناظر این به عضویت کامل تغییر یافته است و مراحل بعدی آن در حال انجام است.
دولت سیزدهم در یک سال گذشته تلاش های زیادی کرد تا به با توجه به وعده های دوران رقابت های انتخابات که به مردم داده بود و به پشتوانه رای آنان برنامه های خود را در بعد داخلی و خارجی یکی پس از دیگری محقق کند.
در همین پیرامون و در بعد سیاست و برنامه های خارجی هنوز ۴۰ روز از شکل گیری دولت نگذشته بود که آیت الله رئیسی نخستین سفر خارجی خود را برای شرکت در بیست و یکمین نشست سران کشورهای عضو سازمان همکاری های شانگهای (SCO) در روز ۲۵ شهریور ماه به شهر دوشنبه پایتخت تاجیکستان انجام داد.
حضور ایران به عنوان عضو دائم این سازمان با توجه اهداف تصریح شده آن در حوزههای اقتصادی، تجاری، پولی و بانکی، انرژی و حمل و نقل شرایط بهتری را برای توسعه تبادلات بینالمللی ایران و کاهش ابعاد بحران اقتصادی ناشی از مشکلات برجام و گره زدن همه امور به آن فراهم می کند، چرا که ایران همچنان تحت تحریمهای گسترده اولیه و ثانویه آمریکا قرار دارد و بسیاری از کشورها را برای برقراری روابط تجاری و بانکی شفاف با آن سخت نگران کرده است.
از اینرو پیوستن ایران به سازمان اقتصادی و امنیتی شانگهای بیانگر پایان عملی شکست پروژه انزوای ایران توسط برخی از کشورهای غربی از جمله آمریکا خواهد بود و به عنوان یک سازوکار نهادین همگرایی منطقهای، روابط دو و چندجانبه جمهوری اسلامی ایران را با تک تک اعضای این سازمان ارتقا خواهد داد.
این سازمان دارای ابعاد مختلف فرهنگی، اقتصادی، سیاسی و امنیتی است و حضور ایران به عنوان یک کشور بزرگ و قدرتمند منطقه در آن موجب قدرتمندتر شدن آن خواهد شد و در عین حال عضویت کامل ایران در آن که مراحل حقوقی، فنی و اداری اش در حال بررسی است، یک تحول مثبت در خود این سازمان و در منطقه به شمار آمده و فرصت جدیدی برای گسترش همکاری های ایران و کشورهای منطقه به وجود میآورد.
ایران با بسیاری از اعضای فعلی این سازمان اشتراکات دینی، تاریخی، فرهنگی و زبانی دارد که میتواند به عنوان محور و پایه محکمی برای ارتقای همگرایی منطقهای در نظر گرفته شود، از همین رو همواره بر لزوم توسعه هر چه بیشتر همکاریهای کشورهای عضو سازمان در عرصههای منطقهای و بین المللی تاکید کرده و از ظرفیت لازم برای کمک به پیشبرد روند همگرایی منطقهای برخوردار است.
ایران حتی میتواند شریک مطمئنی برای کمک به برقراری صلح و امنیت پایدار در منطقه و بین اعضای سازمان مزبور باشد، چون به عنوان بزرگ ترین کشور منطقه خلیج فارس بر امنیت درونزا و پایدار در این منطقه بدون حضور قدرتهای توسعه طلب فرامنطقهای تاکید دارد و لذا با راه اندازی یک دیپلماسی فعال با کشورهای عضو شانگهای به تلاشها برای بهرهگیری از ابتکارات بومی در جهت پیشبرد منافع منطقه ادامه خواهد داد.
در همین حال باید در نظر داشت که حضور ۴ قدرت اتمی جهان یعنی روسیه، چین، هند و پاکستان و حضور قدرتهای بزرگ اقتصادی چون چین و هند توانسته سازمان همکاری های شانگهای را به یک مجموعهای قدرتمند تبدیل کند. جمعیت کشورهای حاضر در سازمان شانگهای ۴۴ درصد از کل جمعیت جهان را تشکیل میدهد و موجبات افزایش حجم مبادلات اقتصادی در منطقه را فراهم کند.
مساله مهم در بدو تولد این سازمان حول این محور قرار داشت که کشورهای عضو تنها به مسائل امنیتی و انتظامی محدود نشوند و در حوزه های مختلف همکاری های لازم را با یکدیگر انجام دهند.
سازمان همکاری شانگهای به عنوان یک انجمن چند جانبه برای تضمین امنیت و حفظ ثبات در منطقه وسیع اوراسیا، ایجاد نیرو برای مقابله با چالش ها و تهدیدهای در حال ظهور و افزایش تجارت و همچنین همکاری های فرهنگی و بشردوستانه تأسیس شد که همین مساله باعث ایجاد یک همبستگی ویژه بین کشورهای عضو شده است.
سازمان مزبور سیاست داخلی خود را بر اساس اصول اعتماد متقابل، منافع متقابل، برابری، مشورتهای متقابل، احترام به تنوع فرهنگی و تمایل به توسعه مشترک تعیین کرده و اصول سیاست خارجی آن نیز مطابق با اصول عدم تعهد و عدم هدف قرار دادن هر کشور ثالث است.
هالفورد مکیندر استراتژیست و صاحب نظریه هارتلند در اوایل قرن بیستم معتقد بود که هر کس منطقه اوراسیا را کنترل کند میتواند جهان را تحت تصرف خود قرار دهد.
وی پیش از این نیز نظریاتی داشت که در جنگهای جهانی به واقعیت پیوست. او جمله معروفی دارد که میگوید «هر کس بر اروپای شرقی فرمان براند بر هارتلند (قلب زمین) فرمان برده و هر کس بر هارتلند فرمان برد بر جزیره جهانی تسلط می یابد و هر کس بر جزیره جهانی تسلط یابد جهان را فرمانروایی میکند.»
مساله اساسی دیگر در مورد سازمان همکاری های شانگهای که حول جغرافیای اوراسیا تحرک دارد، جاده ابریشم است. اعضای شانگهای حجم تجارت عظیمی دارد که در بستر جاده ابرایشم جریان داشته و نقش این سازمان از همکاری های امنیتی فراتر رفته است و ورود فعالانه در عرصه تجاری و اقتصادی دارد.
ایران در سال ۲۰۰۵ به همراه هند و پاکستان به عضویت ناظر این سازمان در آمد. با وجود اینکه آن دو کشور از سال ۲۰۱۷ به عضویت دائم این سازمان درآمدند ولی ایران همچنان در کنار مغولستان، افغانستان و بلاروس به عنوان عضو ناظر با این سازمان همکاری کرد.
ایران به رغم برخورداری از جایگاه عضو ناظر پیش از اجلاس دوشنبه با مشکلاتی در مسیر عضویت کامل خود در سازمان همکاری شانگهای مواجه بود.
در اجلاس ۲۰۱۰ سران در تاشکند اعضای سازمان مقرر کردند که کشورهای خواهان عضویت در سازمان نباید مورد تحریم سازمان ملل باشند که پیام روشنی در عدم تمایل به عضویت ایران بود. پس از امضای برجام و لغو تحریمهای بینالمللی علیه ایران، موضوع عضویت این کشور بار دیگر مطرح شد.
تا قبل از شکل گیری دولت سیزدهم، آخرین تلاش رسمی ایران برای ارتقای سطح همکاری خود برای عضویت دائم در سازمان همکاری شانگهای در سال ۲۰۱۷ با مخالفت تاجیکستان به عنوان یکی از کشورهای موسس این سازمان و نیز تعلل های روسیه و چین در پذیرش این عضویت با شکست مواجه شد.
قابل توجه اینکه عضویت کامل ایران در سازمان همکاری شانگهای تنها چند ماه پس از امضای قرارداد راهبردی ۲۵ ساله ایران با چین نشانگر تمایل و تلاش ایران در سیاست نگاه به شرق است.
آیت الله رئیسی رئیس دولت سیزدهم این بار راهی دوشنبه پایتخت تاجیکستان شد تا همراهی همسایگان و کشورهای شرقی را به دست آورد و در نهایت نیز توانست با تحرک بخشی دستگاه دیپلماسی خود در اجلاس شانگهای رای مثبت کشورهای عضو اصلی این سازمان را کسب کند.
بدین ترتیب درخواست عضویت دائم ایران پس از ۱۵ سال در دوشنبه با چراغ سبز ۸ کشور عضو دائم این سازمان از جمله هند، قزاقستان، چین، قرقیزستان، پاکستان، روسیه، تاجیکستان و ازبکستان مطرح و با آن موافقت شد.
اکنون فرایند فنی عضویت ایران در این سازمان آغاز شد؛ فرایندی که مطابق تجربه موجود چندان کوتاه نخواهد بود چنان که این فرایند برای دو کشور هند و پاکستان به عنوان تازهترین اعضای دائم این سازمان از سال ۲۰۱۴ تا ۲۰۱۷ طول کشید.
چین، روسیه، قزاقستان، قرقیزستان و تاجیکستان ۵ کشوری بودند که در سال ۱۹۹۶ برای کاهش مخاطرات ناشی از فروپاشی شوروی و عدم نفوذ کشورهای غربی پیروز در جنگ جهانی دوم به فکر تشکیل سازمان همکاری شانگهای افتادند و در سال ۲۰۰۱ آن را پایه گذاری کردند.
مهم ترین هدف بانیان آن تقویت اعتماد متقابل بین کشورهای عضو است و برای این منظور اهداف زیر را دنبال میکند:
- ارتقاء همکاری موثر آنها در سیاست، تجارت، اقتصاد، تحقیقات، فناوری و فرهنگ و همچنین در زمینه آموزش، انرژی، حمل و نقل، گردشگری، حفاظت از محیط زیست و سایر زمینههای مشابه
-تلاش مشترک برای حفظ و تضمین صلح، امنیت و ثبات در منطقه
- حرکت به سوی استقرار یک نظم سیاسی و اقتصادی جدید بینالمللی دموکراتیک، عادلانه و منطقی.
در هر حال عضویت ایران در شانگهای از نظر اداری، حقوقی و اجرایی در حال بررسی است و انتظار میرود کشورهای منطقه نیز با درک ضرورتهای زمان و به منظور توسعه صلح، ثبات، توسعه و شکوفایی با بهره گیری از گستره جغرافیایی و سیاسی این سازمان در اثر پذیرش ایران، به توسعه همکاریهای دو و چندجانبه خود با ایران سرعت دهند.
شواهد نشان می دهد که تکمیل این عضویت قطعی است چون در دیداری که «ژانگ مینگ» و «ولادیمیر نوروف» دبیران جدید و قدیم سازمان شانگهای در ۲۶ اردیبهشت امسال در تاشکند پایتخت ازبکستان داشتند، در یک کنفرانس خبری اعلام کردند که ایران می تواند از سال ۲۰۲۳ در صورتی که به همه تعهدات خود عمل کند به عضویت کامل سازمان همکاری شانگهای (SCO) تبدیل شود. نوروف سرپرست وزارت امور خارجه ازبکستان است.
در هر حال این عضویت در حال نهایی شدن است و پای گذاشتن در منطقه اقتصادی اوراسیا با حضور هند، چین و روسیه میتواند ایران را برای حل مشکلات تحریمیاش کمک کند. هر چند تحریمهای آمریکا در نگاه اول، ترمزی برای مناسبات اقتصادی ایران با جهان تلقی خواهد شد، اما توسعه مناسبات با همسایگان، این ترمز را بیاثر خواهد کرد.
از آنجایی که کشورهای روسیه و چین نیز چون ایران در شرایط تحریمی آمریکا قرار دارند، ایران در ۱۷ خرداد ماه امسال به سازمان همکاری شانگهای پیشنهاد تعریف پول واحد برای انجام مبادلات تجاری در میان بلوک اوراسیا را که شامل چین، هند و روسیه است، ارائه داد، تا با افزایش قوای سیستم مالی جهانی تحت سلطه دلار آمریکا مقابله کند.
این پیشنهاد تهران در مورد پول واحد سازمان (اقتصادی-امنیتی) همکاری شانگهای هم راستا با یورو در زمانی داده شد که آمریکا و متحدان غربی اش یک سری تحریم های مالی و اقتصادی علیه روسیه به دلیل تهاجم به اوکراین اعمال کرده اند.
در کل آنچه از تلاش های موفق دولت سیزدهم برای پیوستن به پیمان شانگهای برمی آید اینکه این دولت برخلاف اسلاف خود همه تلاشش را صرفا بر نتیجه گیری از یک مناقشه تقریبا نیم قرنی با غرب (برجام) و در راس آنها آمریکا و نیز خلف وعده های چندباره واشنگتن در این خصوص گره نزد، بلکه با دیدی گسترده و همه جانبه سعی کرد در چند جبهه عمل کرده و با تقویت اهرمهای قدرت ایران و تحکیم جایگاه این کشور در سطح منطقه تلاش کشورهای غربی را برای منزوی کردن ایران خنثی کند.
دولت سیزدهم به خوبی می دانست دشمنی آمریکا با ملت ایران پایانی ندارد، لذا ضمن اینکه از تلاش های مستقل برای مقابله با توطئه های آمریکا دست نکشید، سعی کرد با استفاده از ظرفیت های این پیمان همکاری های اقتصادی و امینتی منطقه ای که باشگاهی متشکل از قدرتهای غیرغربی است، از آن نیز به عنوان بخشی از برنامههایش در مبارزه با آمریکا سود ببرد.
حتی همین شروع روند عضویت ایران در این سازمان تاکنون توانسته است به تحکیم جایگاه ایران در سطح منطقه کمک کند و قدرت چانهزنی ایران را در معادلات خلیج فارس و مذاکرات با غرب دوچندان افزایش دهد. کما اینکه درخواستهای مکرر و شتابزده آمریکا برای بازگشت ایران به برجام و تأکیدش بر آمادگی برای لغو تحریمهای مرتبط با برجام و کنار گذاشتن مسائل منطقه از مذاکرات هستهای را نیز در همین راستا میتوان تحلیل کرد.
مسئله حضور ایران در سازمان شانگهای از جهت حرکت جهان به سمت نظم جدید بینالمللی (با افول قدرت آمریکا) یعنی تغییر در کریدورهای قدرت جهان از آمریکا به سمت سازوکارهای دسته جمعیِ غیرغربی نیز حائز اهمیت است، چون در شرایط کنونی، موضع مثبت کشورهای عضو مبنی بر پذیرش ایران، نمودی از تشدید اختلافات و شکافهای کلی اعضای اصلی این سازمان مخصوصا چین و روسیه و هند با بلوک قدرت غربی به رهبری آمریکا به حساب میآید.
در واقع افول قدرت قبلی بلوک غرب به معنی انتقال این قدرت به شرق است که ایران نیز به لحاظ سنتی در این بلوک قرار دارد و لذا همین مسئله درگاهی برای خروج ایران از انزوای تحمیلی قبلی از سوی غرب خواهد بود.
خلاصه اینکه ایران با استفاده از همه ظرفیت هایی پیش رو در زمینه عضویت در برخی سازمان ها و تشکل های بین المللی و جهانی و توسعه مناسبات با کشورهای همسایه و اسلامی می تواند از انزوا و وضعیتی که برای آن از سوی کشورهای غربی و اروپایی ایجاد شده بود، خارج شده و بهتر از قبل می تواند در مدیریت معادلات منطقه ای و بین المللی نقش آفرینی کند.