تهران- ایرنا- محققان دانشگاه بارسلونا در یک شیوه جدید ارگانیسم‌هایی را شناسایی کرده‌اند که می‌توان از آنها برای ارزیابی وضعیت سلامت رودخانه‌های فصلی استفاده کرد.

به گزارش گروه علم و آموزش ایرنا از پایگاه خبری «فیز»، بیش از ۵۰ درصد شبکه رودخانه‌های جهان از رودخانه‌های موقتی یا فصلی تشکیل شده اند. اینها رودخانه‌هایی هستند که در مدت زمانی خاص از سال به خصوص در تابستان خشک می‌شوند. این رودخانه‌ها تنوع و گوناگونی زیادی دارند که این امر موجب می‌شود کاربرد ابزارهای مورد استفاده برای سنجش سلامتی رودخانه‌های دائمی در مورد آنها ناممکن باشد.

یک مطالعه تحقیقی تحت رهبری محققان دانشگاه بارسلونا که به تازگی در نشریه «شاخص‌های اکولوژیک» (Ecological Indicators) منتشر شده است، شاخص‌های بیولوژیکی بالقوه جدید – ارگانیسم‌هایی مانند حشرات و سایر بی‌مهرگان آبی – را شناسایی کرده است که می‌توان از آنها برای ارزیابی تاثیرات انسانی بر کیفیت آب‌ها در این رودخانه‌ها استفاده کرد؛ رودخانه‌هایی که محل زندگی بخش مهمی از تنوع زیستی خشکی و ‌آبی هستند.

این مطالعه بر اساس داده‌های مربوط به ۳۳ رودخانه در «کاتالونیا»، بی‌مهرگان آبی حاضر در رودخانه‌های فصلی را آنالیز و آنها را بر اساس مقاومتشان در برابر طول مدت و شدت دوره‌های خشکی طبقه‌بندی کرد. این نتایج می‌تواند به مدیران اجازه دهد برخی از شاخص‌های مورد استفاده در حال حاضر در اسپانیا مانند شاخص IBMWP را اقتباس کنند. این شاخص تاثیرات آنتروپیک (انسانی) بر کیفیت آب را مورد بررسی قرار می‌دهد.

پروفسور «ایزابل مانوز» سرپرست این مطالعه تحقیقی گفت: با وجود مقیاس و اهمیت رودخانه‌های فصلی، این اکوسیستم‌ها تقریبا از همه برنامه‌های ارزیابی و حفاظت (منابع) حذف شده‌اند؛ زیرا برقرار کردن شرایط استاندارد (reference conditions) دشوار است.

وی افزود: ابزارهای کنونی در زمینه نظارت بیولوژیک بر اساس گونه‌های ساکن در رودخانه‌های دائمی استوار هستند و اگر آنها را بدون تطبیق در مورد رودخانه‌های فصلی به کار بگیریم کارآمد نیستند.

ارگانیسم‌های یافت شده در این رودخانه‌های فصلی سازگاری‌هایی دارند که به آنها اجازه می‌دهد در شرایط متغیر بین مراحل آبی و خشکی زندگی کنند. هدف این مطالعه پی بردن به این مساله است که چه گونه‌هایی قادر به زندگی در رودخانه‌های فصلی بوده یا در چه شرایط هیدرولوژیکی قادر به این کار هستند.

یکی از محققان این مطالعه می‌گوید: رویکرد ما می‌تواند به شناسایی شاخص‌هایی منجر شود که به تاثیرات ناشی از فعالیت انسان (آنتروپوژنیک) پاسخ می‌دهند و نه به استرس مرحله خشکی. به بیان دیگر، این حقیقت که یک گونه در یک رودخانه فصلی ظاهر نمی‌شود الزاما به این معنی نیست که این مساله به علت آلودگی آنتروپوژنیک است؛ شاید به این علت است که آن گونه‌ سازگاری لازم برای بقا در چنین اکوسیستم‌های متغیری را ندارد.

نتایج این تحقیق راه را برای اجرای این متدلوژی در سایر مناطق و کاربرد آن در مورد سایر گونه‌ها با هدف بهبود حفظ این اکوسیستم‌ها هموار می‌سازد.

از این رو برای محققان بسیار مهم است که به کار تحقیقی برای شناخت چگونگی پاسخ تنوع زیستی به چرخه‌های مداوم آبی و خشکی به منظور کمک به حفظ این اکوسیستم‌های منحصر به فرد ادامه دهند.