کارشناسان سیاسی منطقه و جهان ارزیابی های گوناگونی را از دیدار « شی جین پینگ» رئیس جمهوری چین به عربستان سعودی و دیدار با سران کشورهای عربی دارند.
انجام این دیدار در بحبوحه بحران اوکراین و منازغات اخیر بین واشنگتن و ریاض در بازار انرژی در کنار حرکت خزنده پکن در هماوردی جهانی با واشنگتن بسیار با اهمیت بوده است و تحلیل های گوناگونی از این دیدار و پیامدهای بین المللی و منطقه ای آن ارائه شده است.
کارشناسان اندیشکده «شورای آتلانتیک» نیز دیدگاه های خود را در چارچوب گزارشی تحت عنوان «دیدار شی جین پینگ از عربستان سعودی چه معنایی برای خاورمیانه دارد؟» بیان کردند.
در این گزارش با اشاره به استقبال کم سابقه پادشاهی سعودی از رئیس جمهوری چین آمده است که ریاض فرش بنفش را برای رئیس جمهوری چین پهن کرد.
شی جین پینگ چند روز قبل (۱۹ تا ۱۶ آذر ۱۴۰۱) برای مجموعه ای از دیدارها و نشست با کشورهای خاورمیانه، به عربستان سعودی رفت. وی در این دیدار بیش از ۳۰ قرارداد انرژی و سرمایه گذاری را منعقد کرد و با احترامی ویژه از سوی کشور میزبان روبرو شد.
این استقبال گرم از رهبر چین در تضادی آشکار با سفر سوت و کور تابستان گذشته «جو بایدن» رئیس جمهوری آمریکا با «محمد بن سلمان» ولیعهد عربستان سعودی قرار داشت. آن دیدار پس از اعلام تصمیم عربستان سعودی برای کاهش تولید نفت در هماهنگی با روسیه صورت گرفته بود که موجب ناراحتی بایدن هم شد.
در هر صورت دیدار اخیر فرصتی را برای شی جین پینگ فراهم کرد تا در میانه نگرانی های فزاینده در مورد پیامدهای سیاستهای کووید صفر خود و اعتراضات خیابانی و آمار اقتصادی نه چندان رضایت بخش بتواند راه حلی را پیدا کند.
این اتاق فکر در همین ارتباط دیدگاه کارشناسان خود را در مورد چین و خاورمیانه جویا شد و آنها نیز نظر خود را در مورد این دیدار و آنچه در آینده ممکن است رخ بدهد، این چنین بیان کردند:
چین شریک راهبردی و جامع عربستان
«جاناتان فولتون» کارشناس ارشد برنامه خاورمیانه شورای آتلانتیک و ابتکار امنیت خاورمیانه (اسکوکرافت) در زمینه مفهوم این دیدار و دلیل تعامل پکن و ریاض اعتقاد دارد: طبیعی است که سفر شی به عربستان سعودی به عنوان تحولی در تضاد با آخرین دیدار بایدن از این کشور دیده شود اما ممکن است یک واقعیت بزرگتر و بسیار جالب تر مغفول بماند.
این پنجمین بار از زمان «جیانگ زمین» در سال ۱۹۹۹ است که یک رئیس جمهور چین به عربستان سفر می کند و هر بار نیز روابط دوجانبه عمیق تر و گسترده تر شده است. این دو کشور طیف وسیعی از منافع را در تعامل با یکدیگر دارند که مهمتر از آن چیزی است که واشنگتن تصور می کند.
اگر موضوع تنها نشان دادن نارضایتی سعودی ها از ایالات متحده بود، در آن صورت واشنگتن می توانست به گونه ای روابط را به مسیر بازگرداند و کاری کند تا ریاض، پکن را کنار بگذارد؛ اما چنین اتفاقی رخ نداد.
این تحلیلگر افزود: چین به طور معمول حدود ۱۸ درصد نفت خود را از عربستان تامین می کند. تجارت بین دو طرف در سال ۲۰۲۱ به بیش از ۸۰ میلیارد دلار رسید و شرکت های چینی از سال ۲۰۰۵ تاکنون بیش از ۳۶ میلیارد دلار سود از طرق قراردادهای خود با عربستان سعودی کسب کرده اند.
از طرف دیگر، نقش ریاض به عنوان یک کشور اسلامی نیز آن را به شریکی مهم برای پکن تبدیل کرده است و می تواند در زمینه مشکلاتی که پکن با اقلیت مذهبی مسلمان در چین دارد، تاثیرگذار باشد. از نظر عربستان نیز چین مشتری اصلی و شریک تجاری نخست آن محسوب می شود که تامین کننده مهم فناوری، خریدار بلندمدت نفت و یک شریک راهبردی جامع است که عضو دائم شورای امنیت سازمان ملل متحد هم می باشد.
دو کشور در طول قرن گذشته روابط خود را تقویت کرده اند و این دیدار بر همین مدار اساس استوار بوده است. در هر صورت دیدار اخیر را باید اتفاقی فراتر از یک واکنش از سوی حکام ریاض به ایالات متحده ارزیابی کرد.
پیشرفت طبیعی روابط چین و عربستان
«الن آر. والد» نویسنده کتاب «سعودی، در تعقیب منافع و قدرت» نیز بر این باور است که دیدار چند روز قبل اهمیت ویژه ای دارد که نشان دهنده پیشرفت طبیعی روابط چین و عربستان است. روابط اقتصادی سعودی و چین برای سال های متمادی با تمرکز بر حوزه نفت و پتروشیمی در حال رشد بوده است.
عربستان سعودی از سال ۱۹۸۹ یعنی زمانی که «علی النعیمی» مدیر اجرایی آرامکو بود، به چین توجه کرد زیرا او معتقد بود که چین روزی بازار اصلی نفت خام عربستان خواهد بود. با این حال، در سال ۱۹۹۲ آرامکو اولین قرارداد بازاریابی خود را با چین امضا کرد و برای افتتاح یک پالایشگاه نفت در چین توافق هایی انجام شد.
سال ۲۰۰۳ بود که عربستان سعودی به بزرگترین تامین کننده نفت چین تبدیل شد؛ در سال های اخیر این عنوان بین روسیه و عربستان سعودی در نوسان بوده است.
امنیت انرژی و تضعیف هژمونی آمریکا
«احمد عبدوه» کارشناس برنامه های خاورمیانه شورای آتلانتیک هم در پاسخ به این پرسش که آیا سفر اخیر تغییری را در روابط اقتصادی دو کشور ایجاد خواهد کرد و مهمترین تحولی بین آن دو چیست؟ گفت، شرکتهای چینی و عربستانی سی و چهار توافقنامه را امضا کردند که شامل انرژی سبز، فناوری اطلاعات، زیرساختها و موارد دیگر بوده است. البته در ابتدا اعلام شد دو کشور ۲۰ توافق اولیه به ارزش ۲۹ میلیارد دلار را امضا خواهند کرد که این افزایش آمار نشان از تمایل به گسترش همکاری ها دارد.
به اعتقاد این تحلیلگر، بدیهی است انرژی ستون اصلی روابط چین و عربستان باشد. با اینحال سفر شی جین پینگ برای تضمین امنیت انرژی خود در بحبوحه دگرگونی مداوم بازارهای جهانی نفت و گاز به دلیل تهاجم روسیه به اوکراین و تعیین سقف قیمتی گروه هفت برای عرضه نفت دریایی روسیه صورت گرفت.
عربستان سعودی در حال حاضر تامین کننده شماره یک نفت چین است و اهمیت حفظ این موقعیت نه تنها برای ریاض بلکه برای چین هم بسیار چشمگیر است زیرا قدرت چانه زنی زیادی را برای چین فراهم می کند تا قیمت واردات نفت روسیه را در سطوح پایین نگه دارد. از طرف دیگر امضای یادداشت تفاهم در مورد تکنولوژی هیدروژنی به پکن در بهبود اعتبارش در خاورمیانه به عنوان یک ابرقدرت در فناوری انرژی پاک و پایدار کمک می کند.
براین اساس همکاری فوق مزایای ژئواستراتژیکی را نیز برای چین دارد. مقاومت ولیعهد سعودی در برابر فشارهای دولت بایدن برای افزایش تولید نفت، اتفاقی خوشایند برای رهبران چین بوده است و آن ها انتظار دارند حرکات بیشتری را از سوی ریاض و دیگر کشورها شاهد باشند. هر چه چین بتواند نفوذ بیشتری بر بخش انرژی شورای همکاری خلیج فارس (GCC) داشته باشد، از قدرت بیشتری برای کاهش هژمونی آمریکا در خاورمیانه برخوردار می شود.
تحلیلگر شورای آتلانتیک در پایان خاطر نشان کرد: چین اهمیت زیادی به هماهنگی بین ابتکار کمربند و جاده (BRI) و چشم انداز عربستان سعودی ۲۰۳۰ می دهد. در هر صورت اما این دیدار بدان معنا نیست که روابط چین و عربستان بدون مشکل است. به عنوان نمونه اینکه بحثی در مورد تجارت چین و شورای همکاری خلیج فارس مطرح نشد، اهمیت دارد. این امر نشان می دهد که با وجود حجم بالای تجارت متقابل و روابط عمومی گسترده، کشورهای شورای همکاری خلیج فارس هنوز در مورد برخی از جنبه های مشارکت خود با چین تردید دارند.