تهران- ایرنا- اجرای طرح‌های «گاپ» و «داپ» ترکیه با ساخت ده‌ها سد روی رودخانه‌های بین‌المللی دجله، فرات و ارس، کشورهای همجوار را با بحران‌های زیست‌محیطی و چالش‌های اقتصادی، اجتماعی و انسانی مواجه می‌کند؛ آن هم در حالی که اجرای این پروژه‌ها ناقض طیفی از قواعد و کنوانسیون‌های بین‌المللی محیط زیست است.

«گاپ» یک پروژه توسعه چند بخشی شامل سدسازی گسترده در جنوب شرق آناتولی ترکیه است. این پروژه ۹ استان ترکیه را دربر می‌گیرد که در حوضه رودخانه‌های فرات و دجله قرار دارند. «داپ» اما پروژه سدسازی در آناتولی شرقی است که بخش عمده آن روی حوضه ارس و کورا ساخته می‌شود. از جمله سدهای در حال ساخت در قالب پروژه داپ می‌توان به سدهای کاراکورت، سویلمز و نارین قلعه اشاره کرد. اجرای این پروژه به‌طور مستقیم بر ایران، ارمنستان و جمهوری آذربایجان تاثیرگذار است.

کارشناسان هشدار می‌دهند ادامه سدسازی ترکیه روی ارس به کاهش حق‌آبه زیست محیطی، شرب (شهری)، کشاورزی و صنعتی و پیامدهای بسیار شدید بر شمال غرب ایران می‌انجامد. اگر داپ به همان شکل گاپ به طور کامل اجرایی شود، در عمل «تروریسم آبی» علیه مناطق شمال‌غرب ایران در یک بازه زمانی ۱۰ تا ۳۰ ساله رقم خواهد خورد. از این‌رو «جهاد تبیین» در این خصوص و تولید محتوای علمی از اهمیت فوق العاده ای برخوردار است.

اگر داپ به همان شکل گاپ به طور کامل اجرایی شود، در عمل «تروریسم آبی» علیه مناطق شمال‌غرب ایران در یک بازه زمانی ۱۰ تا ۳۰ ساله رقم خواهد خورددر این راستا مقاله علمی پژوهشی «پروژه‌های گاپ و داپ ترکیه از منظر حقوق بین‌الملل و رسالت رسانه‌ها» که اولین مقاله علمی در خصوص داپ از منظر حقوق بین الملل است، در شماره نهم دوفصلنامه علمی «پژوهشنامه رسانه بین‌الملل» منتشر شده است.

طرح‌های گاپ و داپ ترکیه همسایگانش یعنی عراق، سوریه، ایران، ارمنستان و جمهوری آذربایجان را با انبوهی از بحران‌های زیست محیطی و چالش‌های اقتصادی، اجتماعی و انسانی مواجه می‌کند.
ایجاد ریزگردها، کاهش حق‌آبه کشورهای پایین‌دست، از بین رفتن گونه‌های بومی آبزیان، خشک شدن تالاب‌ها، بیابان‌زایی، بحران کشاورزی، بهداشتی، تشدید بیکاری و مهاجرت از پیامدهای پروژه‌های گاپ و داپ است.
ترکیه با این ادعا که منابع آبی دجله، فرات و ارس بخشی از آب‌های داخلی این کشورند، با وجود همه اعتراض‌ها در حال تکمیل این پروژه‌هاست. مقاله حاضر ضمن بررسی پیامدهای اجرای این پروژه‌ها بر کشورمان، ابعاد نقض حقوق بین‌الملل در گاپ و داپ را مورد بررسی قرار داده است.

فهرست اتهام‌های اصلی گاپ

ترکیه با این ادعا که منابع آبی دجله، فرات و ارس بخشی از آب‌های داخلی این کشورند، با وجود همه اعتراض‌ها در حال تکمیل داپ و گاپ استپروژه گاپ بر خلاف بازنمایی مثبت آن در رسانه‌های ترکیه، پیامدهای زیست‌محیطی گسترده‌ای متوجه کشورهای عراق، سوریه و ایران می‌کند که مهمترین آنها عبارتند از:

متهم اصلی راه‌انداختن ریزگردها به سمت عراق، سوریه و ایران
ترکیه با افتتاح سدهای مختلف از جمله سد آتاتورک بر رود فرات و سد ایلیسو روی دجله، سبب بحران نابودی کشاورزی در کشورهای سوریه و عراق و تشدید روند خشک‌شدن تالاب هورالعظیم شده است.
آب رودخانه‌های دجله و فرات به‌واسطه سدسازی‌های ترکیه کم‌شده و دشت بین‌النهرین رطوبت خود را از دست داده و به منبعی برای تولید گردوغبار تبدیل شده است. با پایان طرح گاپ، با تشدید بحران تولید ریزگردها، امنیت زیست‌محیطی جنوب غرب ایران با مخاطرات عظیم‌تری مواجه خواهد شد.

کاهش حق‌آبه عراق و سوریه
ظرفیت ذخیره‌سازی‌ها و سدهای ترکیه روی دجله ۱۷.۶ میلیارد مترمکعب و متوسط جریان سالانه رودخانه دجله در نزدیکی مرز ترکیه و عراق حدود ۱۶.۸ میلیارد مترمکعب است. این رقم نشان می‌دهد ترکیه می‌تواند همه آورده حاصل از رودخانه دجله را در این کشور ذخیره کند.

تخریب خلیج‌فارس
با ادامه کاهش آب دجله و فرات، زیست‌بوم‌های ارزشمند کنار رودخانه‌ای که زیستگاه شمار زیادی از گونه‌های در معرض خطر است، از بین خواهد رفت. با کاهش ورود آب‌های شیرین و عدم تغذیه سفره‌های زیرزمینی، شوری و آلودگی لایه‌های آب‌دار زیرزمینی افزایش خواهد یافت.

آب‌های شور خلیج‌فارس به دلیل کاهش حجم اروندرود به سمت بصره نفوذ خواهند یافت و کیفیت آب‌های این منطقه را کاهش خواهند داد. در نتیجه، مرگ‌ومیر انواع جانوران از جمله ماهی‌ها افزایش خواهد یافت؛ تا جایی که از دهه ۱۹۹۰ تاکنون جمعیت ماهی‌های این منطقه به نصف کاهش یافته است.

بحران‌سازی گاپ؛ از خشکاندن کشتزارها و تشدید بیکاری تا حمله به امنیت غذایی منطقه
با کاهش آب‌های ورودی به عراق و سوریه، بخش کشاورزی و دامپروری این کشورها نیز آسیب جدی دیده و واردات انواع مختلف مواد غذایی افزایش یافته است. سد ایلیسو از ورود ۵۶ درصد منابع آب دجله به خاک عراق و سوریه جلوگیری کرده و سبب شده است بیش از ۶.۵ میلیون هکتار از اراضی کشاورزی این دو کشور نابود شود.
پروژه گاپ ضمن کاهش حق‌آبه شرب عراق و سوریه، با توسعه مناطق بیابانی در این دو کشور، توسعه انسانی، اقتصادی و اجتماعی آنها را با چالش روبه‌رو کرده و باعث بیکاری کشاورزان، مهاجرت و تغییر شرایط اقلیمی شده است.

داپ چه بلایی بر سر ایران و دیگران می‌آورد؟

با توجه به قرار داشتن سرچشمه‌های رود ارس در ترکیه، تکمیل داپ و ساخت سدهای این پروژه، پیامدهای متعددی علیه کشورهای پایین‌دست به‌ویژه ایران خواهد داشت که عبارتند از:

کاهش حق‌آبه ایران از ارس
تکمیل سدهای در حال ساخت ترکیه بر روی ارس و بهره‌برداری از آنها در یک دهه آینده، باعث کاهش چهار حق‌آبه شهری، کشاورزی، صنعتی و زیست‌محیطی ایران از ارس خواهد شد که پیامدهای منفی اقتصادی، اجتماعی و زیست‌محیطی خواهد داشت.
از چندسال پیش ترکیه در حال ساخت سد کاراکورت (گرگ سیاه) با ظرفیتی بیش از یک میلیارد و ۶۰۰ میلیون مترمکعب در منطقه ساری گامیش است. این سد با ارتفاع ۱۲۴ متر می‌تواند علاوه بر تامین آب شرب منطقه دشت ایغدیر استان قارص، ۱۰۰ مگاوات برق تولید کند. ترکیه به این قانع نشده و در پی ساخت سد دیگری بنام توزلوجا است. به‌نظر می‌رسد با تکمیل و بهره‌برداری از این سدها، کشورهای پایین‌دست ارس تحت فشار شدیدی قرار خواهند گرفت.

قاعده عرفی ممنوعیت استفاده خسارت‌بار از محیط زیست، قواعد حقوق بین‌الملل در زمینه رودخانه‌های منطقه‌ای و بین‌المللی، کنوانسیون سازمان ملل متحد برای مبارزه با بیابان‌زایی، کنوانسیون ارزیابی اثرات زیست محیطی فرامرزی، کنوانسیون رامسر و ... در فهرست حقوق بین‌المللی قرار می‌گیرد که داپ و گاپ نقض کرده‌اندبه‌خطر افتادن امنیت آب شرب آذربایجان شرقی
نیاز آبی آذربایجان شرقی با محوریت تبریز ۱۴ هزار و ۵۷۰ لیتر بر ثانیه است. براساس مطالعات دو دهه اخیر، حتی در صورت تداوم حفر۲۰ تا ۳۰ حلقه چاه عمیق در سال و ترمیم شبکه‌های آبرسانی از جمله شبکه انتقال آب نهند به تبریز و اصلاح الگوی مصرف، انتقال آب ارس به تبریز به‌عنوان حیاتی‌ترین و مهمترین طرح تامین آب این شهر مطرح است. به‌این منظور خط ۱۳۵ کیلومتری انتقال آب ارس به تبریز و شهرها و روستاهای در مسیر، از سال ۱۳۹۲ در دست ساخت است. طرح‌های سدسازی ترکی روی ارس و کاهش آب ورودی به این رودخانه، چشم‌انداز تامین آب شرب استان آذربایجان‌شرقی با محوریت تبریز را با چالش مواجه خواهد ساخت.

خشکاندن دریاچه ارومیه
مطالعات طرح انتقال آب ارس به شمال شرق دریاچه ارومیه از سال ۱۳۸۵ آغاز و در ۱۳۹۰ تائید و در ۲۶ مرداد ماه ۱۳۹۲ از سوی وزیر وقت نیرو کلنگ‌زنی شد. این طرح که شرکت آب منطقه‌ای آذربایجان شرقی متولی اصلی اجرای آن است، شامل آبگیری در حاشیه رودخانه ارس در محدوده جلفا با ظرفیت ۳۰۰ میلیون مترمکعب در سال است. کاهش آب ارس به‌واسطه پروژه داپ، انتقال آب به دریاچه در حال خشک شدن ارومیه را تضعیف یا حتی منتفی خواهد کرد.

بحران کشاورزی و به‌خطر افتادن امنیت غذایی در شمال‌غرب کشور
بخش قابل توجهی از آب کشاورزی در منطقه شمال‌غرب ایران از جمله دشت مغان از ارس تامین می‌شود. با تکمیل پروژه داپ، از حاصلخیزی اراضی کشاورزی در دشت مغان و سایر اراضی مشروب از ارس، به شدت کاسته خواهد شد.
استان اردبیل به‌خصوص دشت‌های شهرهای اردبیل و مغان به‌شدت به آب رودخانه مرزی ارس وابسته است. افزایش زیاد جمعیت در این استان و مهاجرپذیر بودن آن در سطح کشور، نیاز روزافزون ‌این استان به آب بیشتر را، به دلیل تأمین مواد غذایی این منطقه، افزایش داده است.

افزایش بیکاری، کاهش سرمایه‌گذاری و تشدید مهاجرت در شمال‌ غرب
منطقه شمال غرب ایران با مزیت‌های فراوان اقتصادی، طبیعی، گردشگری، تجاری و صنعتی زمینه‌های متنوع برای سرمایه‌گذاری دارد؛ به‌طوری که حدود هفت درصد تولید ناخالص ملی ایران را به‌خود اختصاص داده است.
بر همین اساس نرخ بیکاری در استان آذربایجان شرقی در بهار ۱۴۰۱ نزدیک به ۷.۴ درصد بوده که مقایسه آن با نرخ بیکاری کل کشور (۹.۲ درصد)، برای این استان وضعیت بهتری نسبت به دیگر استان‌ها ترسیم می کند. با توجه به سهم کشاورزی در اشتغال در شمال غرب ایران، بروز خشکسالی و بحران کشاورزی متاثر از پروژه داپ در دو دهه آینده، موجب افزایش تصاعدی بیکاری و شکل‌گیری پدیده مهاجرت در سه استان اردبیل و آذربایجان‌های شرقی و غربی خواهد شد.

بروز پدیده غبار و ریزگردها
برخلاف پروژه گاپ که به‌دلیل بیابان‌زایی در میلیون‌ها هکتار از اراضی سوریه و عراق، به‌صورت غیرمستقیم به ایران آسیب می‌رساند، پروژه داپ ایران را به طور مستقیم تحت تاثیر قرار می‌دهد. پیامدهای پروژه گاپ برای ایران بیشتر به‌صورت عدم تامین حق‌آبه زیست‌محیطی است که به پدیده گرد وغبار منجر می‌شود؛ حال آنکه سدسازی‌های ترکیه در پروژه داپ، به‌صورت مستقیم حق‌آبه شرب، صنعت، کشاورزی و محیط زیست ایران در حوضه آبریز فرامرزی ارس و حق‌آبه محیط‌زیستی دریای کاسپین (دریای خزر) را تحت تاثیر قرار می‌دهد؛ به گونه‌ای که تاثیر آن بر ایجاد پدیده غبار در منطقه شمال‌غرب ایران در آینده، بیشتر از تأثیر آبگیری سد کمالخان افغانستان بر خشکی سیستان وبلوچستان برآورد می‌شود.

ابعاد نقض حقوق بین‌الملل در پروژه‌های گاپ و داپ

نقض قاعده عرفی ممنوعیت استفاده خسارت‌بار از محیط زیست، نقض قواعد حقوق بین‌الملل در زمینه رودخانه‌های منطقه‌ای و بین‌المللی، نقض اعلامیه استکهلم، نقض کنوانسیون سازمان ملل متحد برای مبارزه با بیابان‌زایی، نقض کنوانسیون ارزیابی اثرات زیست محیطی فرامرزی، نقض کنوانسیون آرهوس، نقض کنوانسیون رامسر و نقض توافقنامه‌های دوجانبه در اجرای این پروژه‌های سدسازی قابل ردیابی است.

پروژه گاپ و داپ علاوه بر نقض تعدادی از قواعد و کنوانسیون‌های بین‌المللی محیط زیست از ابعاد دیگری نیز با قواعد حقوق بین‌الملل مغایرت دارد. بررسی پیامدهای اجرایی‌شدن این پروژه‌ها از نقض قواعد بین‌المللی حقوق بشر و همچنین نقض قواعد حمایت از میراث فرهنگی و تاریخی و نقض کنوانسیون حمایت از میراث‌های فرهنگی و طبیعی حکایت دارد.

رسانه‌های برون‌مرزی می‌توانند با تبیین ابعاد نقض حقوق بشر و حقوق محیط زیست در پروژه‌های گاپ و داپ، سیاست رسانه‌ای آنکارا در سانسور و وارونه‌سازی پیامدهای این طرح‌ها را خنثی کنند و در عین حال با ایجاد حساسیت و مطالبه‌گری در افکار عمومی و گروه‌های مدافع محیط زیست، مانع توسعه اجرا و توقف سرمایه‌گذاری‌های خارجی در آن‌ها شوند.

منبع:
احمد کاظمی، «پروژه‌های‌ گاپ‌ و داپ‌ ترکیه‌ از منظر حقوق‌ بین‌الملل‌ و رسالت‌ رسانه‌ها»، پژوهشنامه رسانه بین‌الملل، سال هفتم، شماره اول، بهار و تابستان ۱۴۰۱