آیتالله «سیدابراهیم رئیسی» تا ساعاتی دیگر در راستای سفری سه روزه عازم چین خواهد شد تا با «شی جین پینگ» رئیس جمهوری این کشور درباره مسائل دوجانبه، منطقهای، بینالمللی، توافقات و تفاهمنامهها به گفتوگو و تبادل نظر بپردازد.
حسین امیرعبداللهیان وزیر امور خارجه، سید احسان خاندوزی وزیر اقتصاد، مهرداد بذرپاش وزیر راه، جواد اوجی وزیر نفت، سید جواد ساداتینژاد وزیر کشاورزی، سید رضا فاطمیامین وزیر صمت، محمدرضا فرزین رئیسکل بانک مرکزی و علی باقری کنی مذاکرهکننده ارشد کشورمان رئیسی را در این سفر همراهی میکنند.
دیدار خصوصی با شی جین پینگ، انجام مذاکرات هیئتهای عالیرتبه دو کشور، امضای اسناد همکاری در حضور روسای جمهوری دو کشور همچنین شرکت در نشست مشترک تجار و فعالان اقتصادی و دیدار با ایرانیان مقیم چین به همراه نشست و گفتوگو با اندیشمندان و فرهیختگان برتر چینی از برنامه های رئیسی در پکن به عنوان نخستین میهمان ارشد رئیس جمهوری چین در سال نو چینی است.
البته این اولین دیدار رؤسای جمهور دو کشور نیست و رئیسی و شیجین پینگ شهریور ۱۴۰۱ نیز در حاشیه اجلاس شانگهای در سمرقند با هم دیدار و گفتوگو داشتند. آنها در این دیدار بر ظرفیتهای گسترده موجود در زمینههای نفت و انرژی، ترانزیت، کشاورزی، تجارت و سرمایهگذاری با هدف تعمیق و توسعه روابط اقتصادی بین دو کشور تاکید کردند.
بسترهای مشترک همکاری تهران- پکن
علیرغم فراز و نشیبهای فراوان در تاریخ مراودات ایران و چین، حفظ و توسعه روابط دوجانبه از اصول خدشهناپذیر سیاست خارجی دو کشور بوده است.
برخی از ویژگیها از جمله رهبری دو حوزه تمدنی در شرق و غرب آسیا، مبانی اصولی سیاست خارجی دو کشور از جمله احترام به تمامیت ارضی کشورها، عدم دخالت در امور داخلی کشورها، اعتقاد به اصول همزیستی مسالمتآمیز در جامعه جهانی و همچنین مواضع جمهوری اسلامی ایران مبنی بر عدم وابستگی به بلوکهای سیاسی، نفی رفتار تبعیضآمیز قدرتهای غربی با کشورهای آسیایی و برقراری هژمونی اقتدارگرایانه در روابط بینالملل و استراتژی تنوع شرکای سیاسی و تجاری در اصول سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران و در نتیجه گسترش روابط با کشورهای در حال توسعه، موجب افزایش روابط با ایران و جمهوری خلق چین شده است.
بنابراین، ایران و چین از نحوه توزیع قدرت در نظام بینالملل ناراضی بوده اند و نظام تکقطبی را تهدیدی برای امنیت ملی و جهانی تلقی میکنند. همین رویکرد مشابه به دو کشور کمک میکند تا رویهای همکاریجویانه را در برخی موضوعات بینالمللی و منطقهای در پیش گیرند.
منافع متقابل حاصل از توسعه روابط دوجانبه موضوع مهم دیگری است که دو کشور را طی سال های اخیر به یکدیگر نزدیک کرده است. به عنوان نمونه چین قدرتی نوظهور است که وابستگی آن به انرژی بسیار بالاست و ایران یکی از تامینکنندگان اصلی انرژی مورد نیاز این کشور است.
از دیگر حوزه های مورد علاقه دو کشور، حمل و نقل و ترانزیت کالاست. ایران و چین بر اساس منافع مشترک اقتصادی و تجاری، احیای جاده ابریشم را در دستور کار قرار دادهاند. راه باستانی ابریشم یک مسیر تجاری فراآسیایی است که شرق آسیا را از طریق ایران و آسیای میانه به اروپا و دریای مدیترانه متصل میکند.
جاده ابریشم احیاء شده شامل مسیر ریلی و دریایی است که بخشی از استراتژی توسعه اقتصادی چین موسوم به «یک کمربند، یک جاده» است. مهمترین مزیت این مسیر، کوتاه کردن مسافتهاست. از دید چین هدف نهایی این است که این خط آهن تا اروپا توسعه یابد و ایران در این قاره به موقعیت کلیدی دست یابد.
ایران به عنوان مسیر طلایی اتصال ترانزیتی شرق به غرب، همواره مورد توجه چین به عنوان یکی از بزرگترین صادر کنندگان کالا به اقصی نقاط جهان از جمله خاورمیانه و اروپاست تا از طریق ایران، یکی از امنترین، ارزانترین و کوتاهترین مسیرهای صادرات خود را ایجاد کند و همین طور، مواد خام مورد نیاز خود را از ایران و دیگر کشورهای حوزه خاورمیانه از طریق مسیر ایران تامین کند.
همچنین ایران به لحاظ استراتژیک در غرب آسیا دارای مرزهای مشترکی با ۱۵ کشور و کانال دریایی در سواحل شمالی و جنوب غربی است. با توجه به دسترسی ایران به مسیرهای پهناور ارسال کالا که غرب آسیا را به اروپا متصل میکند. ایران از نظر چین کشوری است که میتواند نقش مهمی در جاده ابریشم جدید بازی کند.
موقعیت ژئوپولتیکی ایران و تسلط بر تنگه هرمز برای حفظ امنیت صادرات انرژی از منطقه خلیج فارس نیز در صورت هرگونه رویارویی بین آمریکا و چین از اهمیت اساسی برخوردار است.
چین با چشمانداز سرمایهگذاری در ایران، بزرگترین عضو حامی ایران در سازمان همکاری شانگهای است. ایران و چین هر دو قرارداد ۲۵ ساله همکاری را جهت تحکیم روابط سیاسی و اقتصادی خود امضا کردهاند. چین میداند که بدون حمایت ایران نمیتواند اهداف خود را در اتصال شرق و غرب از طریق جاده ابریشم فراهم آورد و ایران نقش ژئوپلتیکی مهمی در تحقق آرزوهای اقتصادی چین دارد.
اهمیت رویکرد حاکم بر دولت سیزدهم
دولت سیزدهم با تغییر ریلگذاری در سیاست خارجی از تقلیل گرایی به سوی توازنگرایی حرکت کرده است تا به جای تمرکز صرف به آمریکا و اروپا، مجموعه متنوعی از ظرفیت های دیپلماتیک را برای تامین منافع اقتصادی کشور فعال کند.
اتخاذ سیاست همسایگی، اولویت دهی برای همکاری و تجارت با همسایهها و کشورهای هدف همچون روسیه، چین، هند، کشورهای آفریقایی، آسیایی، آمریکایلاتین و آمریکای مرکزی، پیشبرد سیاست منطقهگرایی و استفاده از ظرفیت نهادهای منطقه ای همچون سازمان همکاری شانگهای و احیای ظرفیت ترانزیتی کریدورها (شمال به جنوب و غرب به شرق) از جمله اقدامات دولت سیزدهم برای گسترش دایره دیپلماسی اقتصادی و پیشبرد راهبرد ارتباط با منطقه بوده است.
در عین حال باید توجه داشت که چین بزرگترین شریک تجاری ایران است و روابط دو کشور علیرغم یک دهه تحریم ایران همچنان ادامه یافته است. در این میان برخی با پیشبرد پروژه «چین هراسی» در صدد ضربه زدن به روابط تهران- پکن برآمده اند که این سفر گویای ناکامی پروژه آنها است.
در مجموع، سفر رئیس جمهوری ایران به چین، نقطه عطف جدیدی در روند رو به گسترش روابط دوجانبه ایران و چین به عنوان دو کشور مهم و دو بازیگر در سطوح منطقه ای و بین المللی است.
این سفر در عین حال فرصت خوبی برای توسعه مناسبات به ویژه تسریع در مسیر اجرای سند همکاری ۲۵ ساله دو کشور در زمینه های گوناگون است.