تهران- ایرنا- در دعای بیست و هشتمین روز ماه مبارک رمضان از خدا می‌خواهیم تا توفیق انجام مستحبات را به ما عنایت کند ولی چگونه این درخواست را داشته باشیم درحالی که گاهی در انجام واجبات هم تنبلی می‌کنیم؟

پیامبر اکرم (ص) در بیست و هشتمین روز از ماه مبارک رمضان اینگونه دعا کردند: اَللّهُمَّ وَفِّرْ حَظِّی فِیهِ مِنَ النَّوَافِلِ وَ أَکرِمْنِی فِیهِ بِإِحْضَارِ الْمَسَائِلِ وَ قَرِّبْ فِیهِ وَسِیلَتِی إِلَیک مِنْ بَینِ الْوَسَائِلِ یا مَنْ لایشْغَلُهُ إِلْحَاحُ الْمُلِحِّینَ؛ خدایا بهره‌ام را در این ماه از مستحبات فراوان کن و مرا با تحقق درخواست‌ها اکرام فرما و از میان راه‌ها، راهم را به سویت نزدیک گردان، ای که پافشاری مردمان مشغولش نسازد.

گاهی که سخن از نوافل و مستحبات به میان می آید، برخی می گویند خدا پدرت را بیامرزد! اگر بتوانیم واجبات را انجام دهیم کلاهمان را می اندازیم هوا و آن وقت شما انتظار دارید مستحبات را هم انجام بدهیم. بعضی دیگر پا را فراتر گذاشته و می گویند ما در واجباتمان لنگ می زنیم و حالا شما به فکر مستحبات هستید!

مستحب به عملی گفته می‌شود که انجام آن بهتر از ترک آن‌ است، هرچند انجام دادنش واجب نیست. مثل نماز شب یا روزه‌ مستحبی و از نظر فقهی نیز عملی را گویند که حکم شرعی آن‌ استحباب است و انجام آن بهتر است و در عین حال ترک کردن آن اشکالی ندارد.

نافله در قرآن به معنای زیادی آمده است و به همین دلیل آن را نافله گویند که زاید بر واجب است. البته به معنای عطیه هم آمده است. اگرچه انجام مستحبات واجب نیست ولی باید مواظب باشیم که برخی مستحبات اینگونه نیست. گاهی رها کردن برخی مستحبات پس از شروع آن مکروه و حتی حرام است. مثلا رها کردن نماز مستحبی یا شکستنِ روزه مستحبی در بعد از ظهر مکروه است. اگر کسی حج مستحبی و عمره (بنابر نظر مشهور) را آغاز کند، واجب است آن را به پایان برساند و در اعتکاف نیز چنانچه فرد دو روز اول را روزه بگیرد، باید روز سوم را نیز روزه بگیرد و اعتکاف را به پایان برساند و رها کردن آن در این مرحله حرام است.

کارهای مستحب به چند دسته تقسیم می شوند. مثلا مستحب نفسی یا مستحب ذاتی داریم و آن عملی است که استحباب و مطلوب بودن انجام آن، به خاطر عمل دیگری نیست. مثل روزه عید غدیر ولی یک مستحب غیری هم داریم و آن عملی است که انجام دادن آن به خودی خود، مستحب و مطلوب نیست، بلکه به خاطر عملی دیگر مستحب شده؛ مثل غسل زیارت. همچنین مستحب عینی و کفایی داریم. مستحب عینی عملی است که استحباب آن برای تک تک افراد ثابت است و با انجام آن از سوی دیگران، انجامش برای دیگران نیز مستحب خواهد بود. مانند نمازهای نافله یا روزه‌های مستحبی ولی مستحب کفایی به عملی گویند که با انجام دادن آن توسط فردی دیگر، انجام آن برای دیگران مستحب نیست؛ مانند اذان اعلام. برخی از مستحبات نیز به عنوان مستحب موکد است و آن عملی است که شارع بر انجام آن تاکید دارد. مانند اذان برای نماز.

اگرچه برخی از اعمال را به عنوان کاری مستحب انجام می دهیم ولی تاکید در انجام دادن آن ها به گونه ای است که احکام خاصی برای آن درنظر گرفته می شود. مثلا اگر غسل مستحبی مثل غسل عید فطر را انجام ندادیم، نمی توانیم قضای آن را در دوم شوال به جا آورد ولی در احکام غسل جمعه آمده است که اگر در روز جمعه موفق به غسل جمعه نشدید، قضای آن را از صبح تا غروب شنبه به جا آورید. همچنین برای خواندن نماز شب به اندازه ای سفارش شده که اگر بنا به دلایلی توفیق خواندن نماز را در دل شب نداشتیم، فردای آن روز هم می توانیم قضای آن را به جا آوریم.

یک حدیث قدسی از رسول خدا (ص) نقل شده که به حدیث قرب نوافل معروف است. در این روایت حضرت حق می فرماید: هیچ بنده ای با وسیله ای که نزد من محبوب تر باشد از آن چه بر او واجب کرده ام، به من نزدیک نشد. همانا او با نماز نافله به من نزدیک شود تا آن جا که او را دوست بدارم و چون دوستش بدارم، گوش او شوم که با آن بشنود و چشم او شوم که با آن ببیند و زبان او شوم که با آن سخن گوید و دست او شوم که با آن ضربه زند. اگر مرا بخواند، جوابش دهم و اگر از من خواهش کند به او بدهم.

روح استاد شهید مرتضی مطهری شاد که تاکید می کرد سالک مجذوب نباید به واجبات قانع باشد. چون می تواند با مستحبات و نوافل به خدا نزدیک شده و مشمول محبت پرودگار شود.

آیت الله حسین مظاهری درباره این حدیث گفت: انسان می‌تواند با انجام مستحبّات به مقام لقاء و به مقام فناء برسد و از این حدیث می فهمیم که انسان با انجام دقیق واجبات و با دوری از گناه، به مقام قرب الهی می‌رسد. در واقع، رعایت تقوا یا تقیّد به ظواهر شرع، موجب تقرّب بندگان به درگاه الهی است. تقیّد به ظواهر شرع، پایه است. یعنی انسان واجبات را به‌جا بیاورد، از محرّمات و گناهان پرهیز جدی داشته باشد و اگر گناهی از او سر زد، فوراً توبه کند و به جبران آن بپردازد. بعد از آن که تقیّد آدمی به ظواهر شرع درست شد، یعنی بعد از آنکه پایه درست شد، اهمیّت به مستحبّات، انسان را به مقام‌های معنوی والایی می‌رساند. واجبات، پایه است، امّا مستحبات، در عرفان و سیروسلوک، خصوصیّتی دارد که حتی واجبات از آن خصوصیّت برخوردار نیست.

وی افزود: انسان به‌ واسطه مستحبّات، محبوب خدا می‌شود و زمانی که محبوب خدا شد، آنگاه گوش او گوش خداگونه می‌شود، چشم او خدایی می‌شود، گفتارش خداگونه می‌شود و دست او از نظر قدرت، دست خداوند سبحان خواهد شد. در آخر کار نیز می‌فرماید اگر دعا کند، دعایش را مستجاب می‌کنم. اگر سؤال کند، چون مستجاب الدّعوه است، هرچه بخواهد به او می‌دهند. مقام لقاء یا مقام فناء، همین مقام است و در پرتو اهمیّت به مستحبّات و نوافل نصیب انسان می‌شود.

با وجود تمام ویژگی هایی که برای مستحبات گفته شده، باید به این نکته توجه داشته باشیم که مستحبات تا زمانی مستحب هستند که به واجبات ضرری نرساند و گرنه حکم آن مستحب با توجه به شرایط سالک تغییر می کند. به همین دلیل امیرمومنان (ع) فرمود اگر دیدید که مستحبات به واجبات شما زیان می رساند، آن را ترک کنید.امام حسن مجتبی (ع) نیز به شیعیان سفارش کردند تا مراقب باشید مبادا پرداختن به مستحبات شما را از واجبات بازدارد.

بنابر این اصل، در عبادات، واجبات است و طبق این روایت اگر انجام دادن اعمال مستحب، مانعی در انجام واجبات ایجاد کند و به عبارتی به واجبات ضرر برساند؛ وظیفه داریم آن کارهای مستحب را رها کنیم. در چنین حالتی باید هر عمل مستحبی که بالاترین ثواب را نیز دارد؛ کنار بگذاریم تا کارهای واجب فوت نشود. مانند کسی که از شب تا سحر مشغول نماز شب و تلاوت قرآن می شود ولی از ادای نماز صبح محروم می شود. چنین شخصی اگر بداند بر اثر انجام دادن این مستحبات، نماز واجبش قضا می شود؛ وظیفه دارد آن عمل مستحب را ترک کند.

ممکن است برخی افراد بگویند گاهی حال انجام دادن کارهای مستحب را نداریم و گویی به اجبار مشغول مستحبات می شویم که این حالت را ادبار قلب یا روی گرداندن دل گویند و امیرمومنان فرمود اگر دل را به اجبار وادار به کاری کنید، کور می شود. گاهی قلب انسان به معنویّات و عبادت روی می‌کند و به اصطلاح حال عبادت دارد و گاهی به خاطر برخی مسائل و عوامل حال خوبی برای انجام دادن عبادت‌ ندارد. همه انسان‌ها کم و بیش در زندگی خود این حالت‌ها را تجربه می‌کنند. حضرت علی (ع) فرمود دل‌ آدمی دچار روی آوردن و نشاط و همچنین پشت کردن و فراری شدن است‌. پس هر وقت که نشاط داشتید، آن را بر انجام مستحبّات وادارید و اگر حالت ادبار داشتید و بی نشاط بودید، به انجام واجبات قناعت کنید.

البته ادبار قلب نباید بهانه ای برای ترک مستحبات شود. چون انسان می تواند روحیه خود را به گونه ای تغییر دهد که تن به تنبلی ندهد و با نشاط به عبادت بپردازد. به عبارت دیگر باید عوامل اقبال و ادبار قلب را شناخت تا بتوان تهدیدهای نفس را به فرصت تبدیل کرد. مثلا انجام گناه یکی از عوامل پشت کردن قلب یا همان قساوت است و امام باقر (ع) فرمود هر کس ابتدا قلبش نورانی و سفید است ولی اگر گناهی انجام داد، یک لکه سیاه در آن ایجاد می شود و اگر ادامه داد، کم کم سیاهی و قساوت تمامی قلب را فرا می گیرد.

آرزوهای طولانی، پرخوری، پرخوابی، زیاد سخن گفتن در غیر ذکر خدا، ثروت زیاد، غفلت از یاد خدا و مشغول شدن به کارهای لهو از عوامل قساوت دل است و برای نورانی کردن قلب لازم است علاوه بر پرهیز کردن از عوامل ادبار قلب به کارهایی همچون مهربانی کردن به یتیم، یاد و ذکر خدا، قرائت قرآن، شرکت در تشییع جنازه، پرداخت بدهی ها( حق الناس )، سرکشی به بیماران و مستضعفان و پرهیز از رفاه طلبی اشاره کرد.